eitaa logo
⚘علمداران زینب⚘
72 دنبال‌کننده
1.7هزار عکس
736 ویدیو
6 فایل
به یادشهدای مدافع حرم شهید محمود رضا بیضایی#شهید حمید سیاهکالی مرادی#شهید عباس آسمیه و خصوصا سیدالشهدای مدافعان حرم حاج قاسم سلیمانی ♡♡
مشاهده در ایتا
دانلود
دیروز 27بهمن سالگرد شهادت عارف احمدعلی_نیری 🌹شهیدی که از شاگردای بود و تو اوج جوانی عارف شد... یه پسرِ مخلص که با نماز های عارفانه خودش به محضر امام زمان(عج) شرفیاب شد... پیشنهاد میکنم کتاب رو که زندگینامه شهید احمدعلی نیری هست رو مطالعه کنید.👇 📚 عارفانه 🌹مزار شهید بهشت زهرا قطعه۲۴ ؛ ردیف ۲۶؛ برادر ایشان هم شهیددفاع مقدس هستند. شهید حمیدرضا نیری صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌺 🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری
#ماسک رو داد و رفت مقام معظم رهبری : #شهید املاکی شما؛ جانشین لشکر گیلان که توی میدان جنگ شیمیایی زدند و خودش هم آنجا در معرض شیمیایی بود. بسیجی بغل دستش ماسک نداشت، شهید املاکی #ماسک خودش را برداشت بست به صورت بسیجی همراهش! قهرمان یعنی این! البته هر دو شهید شدند. هم املاکی شهید شد و هم آن بسیجی شهید شد اما این قهرمانی ماند اینها که از بین نمی‌روند. زنده‌اند، هم پیش خدا زنده‌اند، هم دردل ما زنده‌اند و هم در فضای زندگی و ذهنیت ما زنده‌اند. #شهید #حسین_املاکی
#خاطرات_شـ‌هید 🌷شهیدی که هفته‌ای یک خواستگار داشت.🌷 فرمانده‌ی آقا عباس مے ‌گفت عباس هفتہ ای یڪ خواستگار داشت. گویے همه خواهان بودند ڪہ با عباس فامیل شوند،همیشه بہ او مےگفتند اگر مے‌خواهے ازدواج ڪنے ما گزینہ مناسب داریم. در ایام اربعین با خانواده‌ی شیرازی آشنا شدند و خانواده حرف‌ها زدن و عباس زمانے ڪہ با این خانم صحبت ڪرده بود به وی از تصمیمش گفتہ بود در صورتی ڪہ سالم از این ماموریت بازگشتم برای رسمے شدن این ارتباط قدم جلو خواهم گذاشت. اما گویے خداوند برای عباس جور دیگری رقم زده بود و برای خودش ڪنار گذاشتہ بود... #شهید #عباس_آسمیه🌷 شادیه روح برادر شهیدم صلوات🌹
‌ افشین واقعی در سریال «خانه امن» که بود؟/سرباز گمنامی که توسط موساد سر بریده شد ‌ شهید «سید علی حسینی» سرباز گمنام امام زمان (عج)، فرزند شهید «سید ابوالقاسم حسینی» شهید دوران جنگ تحمیلی است. ‌ او متولد یکم بهمن ماه ۱۳۴۱ و از سربازان گمنام امام زمان (عج) بود که پس از نفوذ به لایه‌های حساس در سرویس جاسوسی اسرائیل شناسایی و توسط موساد سر بریده شد. ‌ وی در تاریخ بیست و سوم دی ماه ۱۳۹۲ به شهادت رسید و مزار او در قطعه ۲۶ بهشت زهرای تهران است. ‌
🍃جزیره مجنون بعد از یازده سال از جواد دل کند و های باقی مانده از ، تسکینِ دل داغدار مادر شد و نور چشم هایِ متتظر ِپدر .اما ، دلش لرزید از پیکر برادر شهید و با خود عهد کرد ادامه دهنده راهش شود . . 🍃نماز اول وقت و احترام به پدر و مادر ، شاهد روح بزرگ او بود. عشق به سبب شد کبوتر دلش مدتی در آسمان پرواز کند.اما بیقراری اش در کنار سردار دل ها قرار گرفت.محافظِ سردار شد و سردار، محافظِ دل بیتاب او. . 🍃 روضه ی دلش را بیتاب می کرد و در میان هایش، طلب می کرد .محبتش به حضرت مادر سبب شد در به همراه ح.ا.ج ق.ا.س.م مهمان شعله های آتش شود و اربا اربا. . 🍃 بیقراری و اشک های دخترانش ، روضه حسین را تداعی می کرد و مادر بازهم هدیه داد و تحویل گرفت. حال ، از مزار جواد تا مزار هادی مادر است تا هایش را رها کند و اندکی از دلتنگی هایش را دهد . . ✍نویسنده: . به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد‌: ۱۳۵۸ . 📅تاریخ شهادت : ۱۳ دی ۱۳۹۸. بغداد . 📅تاریخ انتشار: ۱۴ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار: بهشت حضرت زهرا (س)
⚘علمداران زینب⚘
⚘﷽⚘ 🥀علیرضا قبادی شهید مدافع حرم و دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج است. برادر شهید علیرضا قبادی از هم‌رزم برادر شهیدش خاطره‌ای نقل می‌کند که در زیر می‌خوانیم. می گفت بنده اولین باری که به منطقه اعزام شدم با شهید قبادی آشنا شدم؛ با شهید در منطقه بودم که ناگهان زدند که دشمن به ماشین یکی از بچه‌ها حمله کرده است و متاسفانه تعدادی از بچه ها یا شده‌اند. شهید علیرضا به محض شنیدن خبر سریع خود را برای رفتن به منطقه مورد نظر آماده و کرد. : علیرضا صبر کن تا نیروهای کمکی بیایند. شهید علیرضا قبادی گفت: نباید یک دقیقه هم صبر کرد؛ پیکر شهدا و مجروحان نباید بیفتد!؟ دشمن بچه ها را سلاخی می کند. گفتم: آخه تعداد ما کم است؛ امکان دارد دشمن کرده باشد. شهید علیرضا خیلی محکم گفت: هر که می خواهد بیاید وگرنه خودم تنها می روم. وقتی قاطعیت را در صدا و چهره اش دیدم گفتم باشه من می آیم. تعدادمان ۶ نفر بود. شهید علیرضا بچه ها را مسلح کرد و همراه اش چند خشاب پر و چند آر پی جی اضافه آورد. خودش پشت فرمان ماشین تویوتا نشست و ما هم عقب ماشین. نزدیک منطقه مورد نظر رسیدیم که شهید علیرضا ماشین را متوقف کرد و به ما گفت: شماها پیاده و با فاصله ۳متری از هم حرکت کنید! خیلی آرام و آهسته جلو می رویم. گفتم: علیرضا منقطه است! شهید علیرضا با لبخند گفت: آره زیادی ساکت است! به منطقه مورد نظر رسیدیم دیدیم پیکر شهدا و مجروحان در کنار ماشین روی زمین افتاده است. خواستیم جلو برویم که شهید علیرضا با دست اشاره کرد همانجا سنگر بگیریم و آماده باشیم. خودش یواش یواش به سمت ماشین حرکت کرد. با دست اشاره کردم علیرضا من هم بیایم؟ با اشاره گفت: نه. با سرعت در ابتدا یک نفر از مجروحان را روی دوش خود گذاشت و عقب آورد. گفتم: علیرضا اجازه بده ما هم کمک کنیم. گفت: امکان دارد دشمن اینجا برای ما کمین کرده باشد. شماها فقط هوای من را داشته باشید تا را هم بیاورم. ظرف یک ربع ساعت، شهید علیرضا تمام پیکرها را به دوش گرفت و آورد. تمام لباس های شهید علیرضا قبادی از قرمز شده بود. ! بعد از اینکه کارش تمام شد گفت: منطقه را ترک کنیم. به اینجای ماجرا که رسید، همرزم شهید کشید و گفت: شهید علیرضا قبادی حتی نسبت به پیکر شهدا هم این چنین احساس می کرد. ؟! هنوز آنقدر خود را نکردم که شهید بشوم! •┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈•
🔹 نماز جماعت خانگی 🔹 🦋 حجت ‌الاسلام حاج شیخ ‌مهدی شاه‌ آبادی به طور معمول توفیق نماز جماعت را از دست نمی داد. اگر نمی توانست به مسجد برود، در خانه خود را برپا می کرد. 🦋 وقتی یکی از پسرانش را می دید که مشغول خواندن است؛ فوری پشت سرش می ‌ایستاد و به او اقتدا می کرد. با این روش، هم به فرزند جوان خود شخصیت داده بود و هم اینکه اهمیت نماز جماعت را به خانواده نشان می داد. 🦋 به ‌مرور فرهنگ خواندن نماز جماعت بین اهل خانه مرسوم شد. دیگر حتی اگر شیخ شهید هم در خانه نبود، اهل منزل نمازشان را به جماعت می خواندند. 🦋 شیخ هیچ‌گاه برای نماز جماعت به طور تحمیلی یا به روش مستقیم و رسمی از فرزندانش دعوت نمی کرد. او روحیه جوانی آنان را لحاظ می کرد. 🦋 خودش می ‌ایستاد سر سجاده و و اقامه را می ‌گفت و در رکعت اول، سوره ‌ای بلند را انتخاب می کرد و می خواند؛ این‌گونه دیگران فرصت داشتند تا وضو بگیرند و نماز را پشت سر ایشان اقامه کنند. 📒 قصه عاشقان؛ دعوت به نماز در سیره شهیدان؛ ص 66. ╰━━❀🍃❀🌼❀🕊❀━━╯
26.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥فیلم لحظات تفحص پیکرهای مطهر ۵ شهید تازه شناسایی شده خان‌طومان ⚠️حاوی تصاویر دلخراش از سر بدون پیکر شهید اسکندری 🌷پیکر «عبدالله ‌اسکندری» در سوریه کشف و شناسایی شد. ▪️همچنین پیکرهای مطهر ۴ شهید مدافع حرم دیگر خان‌طومان شناسایی شدند 🔹روابط عمومی کل سپاه: هویت پیکر مطهر شهیدان مدافع حرم «عبدالله اسکندری»، «رحیم کابلی»، «مصطفی تاش موسی»، «محمدامین کریمیان» و «عباس آسمیه» از طریق تطبیق نمونه DNA در مرکز ژنتیک سپاه شناسایی و تایید شد و پیکرهای مطهر این شهدا به میهن اسلامی بازگشت. 👈اخبار مراسمات این شهدا به زودی اعلام خواهد شد. شادی ارواح طیبه شهدا صلوات الّلهُمَ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍ‌وَ‌آلِ‌مُحَمَّدٍ‌و‌عَجّل‌فَرَجَهُم
👤مجید ۱۵ساله بود که آقامهدی او را باخودش جبهه برد. ما از فعالیتهای آقامهدی زیاد میشنیدیم اما از مجید نه.انگار درابرها زندگی می‌کرده که هیچ اسمی از او نیست! هیچوقت حاضرنشده از اوفیلمی یامصاحبه ای بگیرند؛بااینکه در اطلاعات عملیات لشکر بوده و مدام هم جبهه بود. از این پنج سال جبهه ی مجیدجز رنگین کمانی کمرنگ چیزی باقی نمانده ..مجید دلش می‌خواست که بی نام و خالصانه باشدکه همینطور هم شد. 🎙️راوی:مادرشهیدان مهدی و مجیدزین الدین الدین دفاع مقدس_ تهران 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
شهیدی‌که‌برای‌آب‌نامه‌ می‌نوشت😔💔 ●¹شهید یوسف قربانی محل تولد : زنجان تاریخ تولد :  ۱۳۴۵ تاریخ شهادت : ۱۳۶۵/۱۰/۱۹ نام عملیات: کربلای۵ منطقه عملیاتی: شلمچه – پاسگاه کوت سواری شهید غواص،  یوسف قربانی در این دنیای فانی هیچکس را ندارد ۶ ماهش بود که پدرش را از دست داد در ۶ سالگی مادر و در ۸ سالگی مادر بزرگش را هم از دست داد برادرش را هم در سانحه رانندگی از دست داد... زمانی هم که شهید میشه ، غریبانه دفنش می کنند🖤🔗 چند دقیقه قبل از عملیات، یکی از همرزمان خبرنگارش از او پرسیده بود: آقا یوسف! غواص یعنی چی؟ او پاسخ داده بود: غواص یعنی مرغابی امام زمان عج‌الله نامه برای آب... همرزم یوسف می‌گوید هر روز می‌دیدم یوسف گوشه‌ای نشسته و نامه می‌نویسد با خودم می‌گفتم یوسف که کسی را ندارد برای چه کسی نامه می‌نویسد؟ آن هم هر روز. یک روز گفتم یوسف نامه‌ات را پست نمی‌کنی؟ دست مرا گرفت و قدم زنان کنار ساحل اروند برد نامه را از جیبش در آورد، پاره کرد و داخل آب ریخت چشمانش پر از اشک شد و آرام گفت: من برای آب نامه می‌نویسم ، کسی را ندارم که بیاییم برایش ، پدری ، مادری ، برادری و خواهری کنیم و در گروه‌هایی که هستیم ارسال کنیم تا سیلی از فاتحه و صلوات به روح مطهرش هدیه کنیم . تا ابد مدیون شهداء هستیم...♥️ اللهم صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم 🥀 ┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁┄
اینجا دیار دلگیر هبوط آدم است . . .🌱 آوینی
﴿برشی از کتاب شهید نوید صفری﴾ روایت خواهرشهید... روضه نمی خواهد تنی که سر ندارد 💔