هدایت شده از ندبه های انتظار
✨هرچه زمان میگذرد
مردم افسرده تر میشوند...
این خاصیت دل بستن به زمانه است!
خوشابه حال آنانکه بجای زمان،
به🌷"صاحب زمان"🌷دل ميبندند..
به رسم هرشب انتظار میخوانیم:الهی عظم البلا...🌺
@ale_yaasin
🌺ندبه های انتظار🌺
🔴قابل توجه کسانی که از قافله اربعین جا ماندند!
🌸امام باقر عليه السلام:
✅نيّت مؤمن از عمل او بهتر است زيرا (فرد مؤمن) کار خوبي را نيّت مي کند که به (انجام دادن) آن نمي رسد.
📛و نیت کافر بدتر از عمل اوست، زيرا قصد و آرزوي کار بدي را مي کند که به (انجام دادن) آن نمي رسد.
✳️به همين دليل است که خداوند، مردم را روز قيامت بر اساس نيّت هايشان محشور مي گرداند.
🌹امام صادق عليه السلام خود را در زمرهي شهداي کربلا شمرده اند:
🍃 من خود را خارج از شهداي دشت کربلا نمي دانم و پاداشم را کمتر از آنها نمي شمارم؛
🍀 زيرا نيّت من اين است که اگر آن روز را درک مي کردم امام حسين عليه السلام را ياري مي نمودم.
✨و هم چنين شيعيان ما شهيدان (محسوب) هستند هرچند که در بسترهايشان از دنيا بروند.
🌺اميرالمؤمنين علیه السلام:
✅کسي که ما را به قلبش دوست بدارد و با زبانش ياري کند و همراه ما با دشمنان ما بجنگد، پس (در قيامت) با ما و در درجه ي ما خواهد بود.
🌟وکسي که ما را دوست داشته باشد و با زبانش ياري کند، ولي همراه ما با دشمنان ما نجنگد، در درجهي پايين تري قرار دارد.
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌾🌾🌾🌾🌺🌸🌼🌾🌾🌾🌾
🔰منابع:
وسائل الشيعه: ج 1 ص 39 ح 17
.-وسائل الشيعه: ج 1 ص 34
-ح مکيال المکارم: ج 2 ص 228 به نقل ازشرح صحيفه سجّاديّه سيّدنعمت اللّه جزایری
بحارالانوار: ج 44 ص 286.
▪️ندبه های انتظار▪️
⚫️ در ظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت هفدهم)
🔴 دقایق آخر زندگی امام حسین علیه السلام
✳️در همان چند دقیقه ای که امام با اهل بیتش وداع مینمود اراذل کوفه از فرصت استفاده کردند و حضرت را تیرباران کردند.
🔰 زنان از ترس به داخل خیمه برگشتند و اباعبدالله به دشمنان حمله نمود.
⚫️در این لحظه چند تیر بر بدن مبارک امام اصابت نمود:
1- یک تیر بر دهان مبارک اصابت کرد که خون مانند چشمه جاری شد و در این هنگام فرمود: خدایا این صدمات چون در راه تو برای تو است اندک است...
2- تیری به پیشانی مبارک حضرت اصابت نمود .
3- بدترین تیری که بر بدن اباعبدالله اصابت نمود موقعی بود که حضرت وسط میدان ایستاد تا استراحت کند .
🔥 نانجیبی سنگی به پیشانی امام زد که پیشانی را مجروح و خون جاری شد . امام برای اینکه خونها را پاک نماید تا جلوی چشمهایش را نگیرد پیراهن عربی را بالازد تا خون را پاک کند .
🔥ملعونی تیر سه شعبه ای بر قلب مبارک و مملو از محبت حضرت زد که امام دیگر آماده مرگ شد چشمها را به آسمان خیره کرد
🔴این تیر از جلو اصابت کرد و چون امام حسین علیه السلام نتوانست تیر را از جلو در بیاورد از پشت سر بیرون کشید.
🔘معلوم است که چنین تیری بر بدن امام چه میکند... دستهای مبارک را جلوی خون گرفت و به آسمان پاشید و فرمود:تحمل این مصائب بر من آسان است چون در حضور خداست..
🌷سپس بار دیگر مشتها را از خون پر کرد و بصورت و محاسن شریف مالید و فرمود: به همین حال هستم تا خدا و جدم رسول خدا را ملاقات کنم و سرو صورتم به خون خضاب شده باشد..
💥به روایتی از زمانی که اباعبدالله خونش را به آسمان پاشید آسمان خونها را گرفت و سرخ رنگ شد ...
✍ادامه دارد...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁
📗بحار ج45/ص55
📕حیات الحسین 286/3
📘ابصارالعین ص 38
📒طبری 361/7
🏴ندبه های انتظار🏴
🔴شوق دیدار یار در اربعین...
راوی:
🌴برام اهداف مردم از پیاده روی و خدمت به زوّار خیلی جالب بود.
🔵از خیلی از عراقیا و موکبدارا همین سوالو میپرسیدم.
یکی گفت: همه زندگیمو مدیون حسینم، قول دادم تا آخر عمرم نوکری زائراشو بکنم.
یکیشون گفت: سیر کردن زائر امام حسین خیلی ثواب داره.
یکی گفت خدمت به زائرا، خدمت به امامحسینه.
🍀 اما بین این همه، یه جواب خیلی به دلم نشست...
🌹یه پسر جوونِ سبزه که یه سینی خرما دستش گرفته بود و اول صبح وایساده بود وسط مسیر،سینی رو گرفت سمتم.
💫یه خرما برداشتم و پرسیدم: چرا برای چند روز از همه زندگیت زدی اومدی اینجا که از زائرا پذیرایی کنی؟؟
💥 اشک تو چشاش حلقه زد، بغضش رو خورد و با یه صدای گرفته با همون لهجهی عراقی، دست و پا شکسته شروع کرد فارسی صحبت کردن:
هرسال همه دلخوشیم اینه که فقط یه بار یکی از این خرماها رو به امامزمانم که میدونم حتما اربعین به زیارت میاد، تعارف کرده باشم... همین...
🌹اللهم عجل لولیک الفرج...🌹
*کانال ندبه های انتظار*
@ale_yaasin
🔲▪️🔲▪️🔲▪️🔲▪️🔲▪️🔲
🌻دعای تعجیل فرج...مهمترین و با ادبانه ترین دعا در مسیر پیاده روی اربعین...
@ale_yaasin
▪️ندبه های انتظار▪️
⚫️درظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت هجدهم)
🔴السلام علی عبدالله ابن حسن
✳️فرزند 11 ساله ی امام حسن مجتبی علیه السلام هنگامی که دید عمویش یکه و تنها در گودال قتلگاه در محاصره دشمن قرار گرفته، تاب نیاورد و شتابان به سوی عمویش دوید.
🌹امام که لحظه ای از خیمه ها چشم برنمیداشت دید عبدالله شتابان می آید و حضرت زینب هم به دنبال او تا مانع از حرکتش شود.
🌷امام فرمود: خواهرم اورا ببر.
ولی هرچه کردند نتوانستند اورا از عمویش جدا کنند و عرض کرد از عمویم جدا نمیشوم.
♨️در این حال یکی از دشمنان باشمشیر به حسین علیه السلام حمله کرد ،عبدالله سراسیمه دستش را جلوی عمو آورد تا از او دفاع کند
و به دشمن گفت: فرزند زن بدکاره تو میخواهی عمویم را بکشی؟
🔅در همین حال شمشیر فرود آمد و دست طفل به پوست آویزان شد،طفل صدا زد: مادر مادر...
🌹حسین علیه السلام اورا در آغوش گرفت و فرمود: پسر برادرم صبر کن که خدا تورا به پدر و برادرانت ملحق میسازد.. در همین حال حرمله تیری رها کرد و عبداله در دامن عمویش به شهادت رسید..
🔴 آخرین مناجات با خدا
🔰هلال ابن نافع میگوید کنار قتله گاه ایستاده بودم و حسین علیه السلام را میدیدم که در خون خود غوطه ور و در حال جان دادن است.
🔆بخدا قسم هرگز هیچ کشته ای ندیدم که به خون خود آغشته و تمام خون بدنش رفته باشد و اینگونه زیبا و نورانی باشد،چنان زیبا و در نور غرق بود که محو دیدن جمالش،نمیتوانستم به شهادتش فکر کنم..
⚫️مصیبت عظمی اباعبدالله
✳️در آخرین دقایق زندگی اباعبدالله اراذل و اوباش از ضعف آن حضرت استفاده کردند و از هر طرف ضربات مهلک بر پیکر پاک آن حضرت وارد میکردند...
🔴هرکس با هر وسیله ای که داشت،عده ای با شمشیر عده ای با نیزه نانجیب دیگری ضربه ای به شانه ی حسین علیه السلام...
🔥سنان ابن سنان پلید با دوسلاح،نیزه و گاهی شمشیر ضرباتی بر پیکر حضرت وارد میکرد و به چنین حرکاتی افتخار میکرد.
🌷حسین علیه السلام مدتی بر روی زمین افتاده بود ولی کسی جرات نمیکرد حضرت را شهید کند..
✍ادامه دارد..
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁🍃🍂🍁
📗بحار ج52/45
📕حیات الحسین 300/3
📘ابصارالعین ص 35
📒طبری 3666/7
هدایت شده از ندبه های انتظار
♦ای کاش کسی برای آقاتب داشت
یادی ز امام منتظر بر لب داشت/
قربان غریبی ات شوم مهدی جان
▪️ای کاش که صاحب الزمان زینب داشت...▪️
به رسم هرشب انتظار...الهی عظم البلا⚡️
@ale_yaasin
💠❄️ندبه های انتظار❄️💠
🔴قابل توجه کسانیکه از کربلا جاموندید و از امام حسین علیه السلام گله مندید....
✳️روزی شاگرد امام صادق عليه السلام نزد ایشان آمد وپرسید: مطیع امر امام یعنی چی؟
🌷امام سیبی را که در دست داشتند به دونیم مساوی تقسیم کردند وجلوی شاگردشان گذاشتند وفرمودند:
نیمی از این حلال ونیمی حرام است!
‼️شاگرد با تعجب پرسید چرا؟!
🌺امام فرمودند :
کسی که مطیع امر امامش باشد هر چه را امام بگوید بی چون وچرا وبدون شک میپذیرد، اگر تو مطیع واقعیه امامت باشی نباید شک کنی وبپرسی چرا آن قسمت سیب حرام است و این قسمت نه!
💥شما هم اگر مطیع واقعی هستید هر چه را سید الشهدا برایتان مقدر میفرماید با جان ودل بپذیرید حتی اگر آخر آن به وصال نرسد...
🌷ارباب ما مهربان تر از آن است که گوشه چشمی به ما نکند..حتی با بار سنگین گناه...
✳️بی شک مصلحت آنان از دلتنگیه ما برتر است،پس دل بسپارید به مصلحت...بالاخره این شهر پر از فتنه هم حسینی و هیئتی میخواهد...
سر تعظیم فرود بیاورید در برابر مصلحت ...
وهیچ گاه از امامتان نپرسید چرا برای همه جا بود وبرای من نبود...
💥هر چند تحمل فراق کربلا کار آسانی نیست ولی ....
عشق یعنی عاشق دلبر شدن ✨
آنچه را او میپسندد آن شدن..
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺🍃🌸
▪️ندبه های انتظار▪️
⚫️در ظهر عاشورا چه گذشت..(قسمت آخر)
🔴 لحظه شهادت امام حسین علیه السلام
🌷زینب دختر امیرالمومنین از خیمه خارج شد و فریاد زنان میگفت: آه برادرم! آه سالارم! ای کاش آسمان به زمین فرود می آمد...
🍃آنگاه خطاب به عمر سعد ملعون فرمود: عمر سعد!حسین را میکشند و تو نگاه میکنی؟!! عمر سعد اشکهایش از مظلومیت زینب سلام الله علیها جاری شد و روی برگرداند.
🔘براستی که چقدر دختر علی علیه السلام تنها و بیکس شده که به دشمن متوسل شده...
🔥شمر ملعون به لشکرش فریاد زد: مادرتان به عزایتان بنشیند،حسین را بکشید!
🔥آنگاه خود تیغ به دست گرفت و به همراه سنان برای بریدن رأس مطهر امام (علیه السلام) رهسپار شد ...
🔴 اسب امام حسین علیه السلام
🍀اسب امام که بعد از شهادت امام احساس میکرد اهل بیت منتظر شنیدن خبر هستند،کاکل خود را به خون امام حسین علیه السلام آغشته کرد و به سمت خیمه گاه دوید در حالیکه شیهه میکشید.
🌷امام باقر علیه السلام فرمود: اسب در شیهه هایش فریاد میزد: امان از ظلم و ستم جماعتی که پسر پیغمبر خود را میکشند...سپس به قدری ناله کرد و شیهه کشید و سر خود را به زمین کوبید تا جان داد.
💐زنان و اهل حرم اباعبدالله شیون کنان بعد از غارت شدن خیمه هایشان توسط دشمن به سمت قتلگاه رفتند ،چشمشان که به کشته ها افتاد فریادشان به شیون بلند شد...
🔴حضرت زینب کنار برادر..
⚡️راوی میگوید: بخدا قسم فراموش نمیکنم هنگامیکه زینب دختر علی بر حسین نوحه سرایی میکرد و با قلب شکسته و حال محزون فریاد میزد:
⚫️یا جداه،این حسین توست که به خون آغشته شده و اعضایش قطعه قطعه گشته، ای رسول خدا دخترانت اسیر و ذریه ات مقتول ...
این حسین توست که بر زمین افتاده و و سرش را از قفا بریدند و عمامه و البسه ی اورا به غارت بردند...
🍂 آنقدر زینب ناله و نوحه سرایی کرد که دوست و دشمن را به گریه انداخت و سپس فرمود: پروردگارا این قربانی را از آل محمد قبول فرما..▪️
🔴 سکینه دختر اباعبدالله
🌼سکینه علیها سلام نعش پدر را در آغوش گرفت و هرکاری کردند جدایش کنند نتوانستند تا اینکه عده ای به جبر از پدرش جدایش کردند .
🌸 از سکینه خاتون نقل شده که: در همین حال شنیدم پدرم فرمود:
✨شیعیانم هرگاه آب گوارا مینوشید مرا یاد کنید ویا اگر غریب و شهیدی دیدید بر من بگریید.
✨ای کاش روز عاشورا بودید و میدیدید چگونه برای شیرخوارم آب طلب کردم و بر من رحم نکردند...
🔴 از امام سجاد علیه السلام روایت شده است: چون پدر و برادرانم و انصار پدرم در کربلا شهید شدند و اهل بیت را با ان وضع به اسارت گرفتند هنگامی که از کنار کشته ها رد میشدیم سینه ام تنگ شد و قلبم گرفت.
💥 نزدیک بود جان از کالبدم خارج شود که عمه ام متوجه شد و فرمود: چه میشود تورا ای یادگار برادرم که با جان خود بازی میکنی؟
✨گفتم عمه چگونه بی تابی نکنم که پدر و برادرانم همه کشته و قطعه قطعه شده اند و نه کفن شده و نه دفن گردیده اند ...
🌺عمه ام فرمود: پسربرادرم ناراحت نباش که این پیمانی است که رسول خدا از جدت علی علیه السلام و پدرت حسین و عمویت حسن بن علی گرفته و آنان هم پذیرفته اند.
🏴خدا هم از مردمی که اهل آسمانند پیمان گرفته که این اعضای قطعه قطعه را جمع کنند و دفن کنند و برای این شهدا بارگاهی بسازند که با گذشت زمان از بین نمیرود هرچند ستمکاران در محو آن بکوشند..
🌺صلی الله علیک یا جبل الصبر یا زینب کبری...
🌷السلام علی الحسین
🌷و علی علی ابن الحسین
🌷و علی اولاد الحسین
🌷و علی اصحاب الحسین
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍂▪️▪️▪️🌷🌷▪️▪️▪️🍂
📗 نفس المهموم ص 385
📒کامل الزیارات ص 261
📕ارشاد مفید ص 227
📘مقتل مقرم ص 398
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚫️مقتل خوانی سوزناک شیخ دکتر جمیل حلیم ، عالم سنّی شافعی...
▪️بسیار کوتاه و کم حجم
▪️حتما ببینید...
@ale_yaasin
♦️ندبه های انتظار♦️
⚫️تنها اسمی که گفتنش کنار ضریح قمر بنی هاشم ممنوع است!
⬛️کاروان کربلا وقتی بر میگشت یک سخنگو داشت. سخنگو آمده بود. هرکس سراغ هرکس را میخواست بگیرد میرفت از او میگرفت.
میگفت: پدر مرا ندیدی؟ عموی مرا ندیدی؟ برادر مرا ندیدی؟
🔆 آی مردم! آی جوانها! یک وقت دیدند این سخنگو دست و پایش را گم کرد. یک وقت دید که «علیا مخدره» امالبنین آمده است. گفت: جواب همه را دادم، به این خانم چه بگویم؟
☑️ چهار تا پسر فرستاده..
🔵 وقتی سخنگو توصیف کرد که در کربلا چه خبر بوده است، خانم پرسید: در کربلا چه خبر؟
☑️ قریب به این مضامین پاسخ داد که خانم! بعضی از فرزندانتان شهید شدند. سؤال را تکرار کرد، همان جواب را شنید. مادر قمر بنیهاشم است. زن معمولی نبود.
🌸یک دفعه دیدند که خانم غضبناک شد. یک طوری گفت که آن سخنگوی کاروان لرزید. فرمود: «قد قطعتَ میاةُ قلبی» رگهای قلبم را بریدی. چرا جوابم را نمیدهی؟
💠گفت: خانم! مگر من چه کار کردهام؟ دوبار سؤال را فرمودی و من هم دو بار جواب دادم.
🌷 فرمود: نه! «اولادی و مَن تحتَ الخَضراء کُلُّهم فِداءٌ لأبی عبدالله» گفت: از چیز دیگری میخواهم بپرسم. حسین کجاست؟ تمام اولادم و هر که زیر این آسمان است فدای حسین شوند! حسین کجاست...؟
🔰ادبش را نشان داد. عظمتش را نشان داد. عباس را از دست داده است، سه تا آقازاده دیگرش را هم..
اما فقط سراغ حسین علیه السلام را گرفت..
◾️فقط یجا بود که دشمن هم گریه کرد،میدانید چرا دشمن گریه کرد؟ چون شنید که مادر میگوید: «یا لیتَ شِعری وَ کما أخبَروه بِأنَّ عباس قَطیعُ الیمین»: کاش می دانستم که آیا راست میگویند دست عباسم را بریدند؟ واقعاً دست عباس را بریدند...؟!
🔴خواهش میکنم با خودت قرار بگذار ،یک کلماتی هست که استثنائاً آنها نباید در کنار ضریح حضرت قمر بنیهاشم(علیهالسلام) به زبان بیاید.
🌟 آن حرم، یک آدابی دارد. آمادهات میکند، یک بیت شعر است که با جان آدم بازی میکند. میگوید زائر به یادت بسپار که:
✨«و لا تَذکُرَنَّ عِندَهُ سَکینَةً» آنجا رفتی اسم سکینه را به زبانت نیاوری ها...! «فإنّه أوعَدها بِالماء..»
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
▪️❄️▪️❄️▪️❄️▪️❄️▪️❄️
📘از فرمایشات استاد اخلاق آیت الله فاطمی نیا
🌟ندبه های انتظار🌟
⚫️عاقبت مردی که به زیارت امام حسین علیه السلام نمی رفت!(بسیار زیبا)
♻️شخصی از بزرگان هند به قصد مجاورت کربلای معلّی به این شهر آمد و مدت شش ماه در آنجا ساکن شد.
⛔️هیچگاه در این مدت داخل حرم مطهر نشده بود و هر وقت قصد زیارت داشت، بر بام منزل خود رفته، به آن حضرت سلام می کرد و او را زیارت مینمود.
💠 تا این که سرگذشت او را به «سید مرتضی»که از بزرگان آن عصر و مرسوم به «نقیب الاشراف» بود رساندند.
🔰سید مرتضی به منزل او رفت و در این خصوص او را سرزنش نمود و گفت: «از آداب زیارت در مذهب اهلبیت علیه السلام این است که داخل حرم شوی و عقبه و ضریح را ببوسی.
❎ این روشی را که تو داری، برای کسانی است که در شهرهای دور میباشند و دستشان به حرم مطهر نمیرسد.»
✨آن مرد چون این سخن را شنید گفت: «ای نقیب الاشرف» از مال دنیا هر چه بخواهی از من بگیر و مرا از رفتن معذور دار.
🔵هنگامی که سید مرتضی سخن او را شنید بسیار ناراحت شد و گفت: «من که برای مال دنیا این سخن را نگفتم؛ بلکه این روش را بدعت و زشت میدانم و نهی از منکر واجب است.»
💥وقتی آن مرد این سخن را شنید، آه سردی از جگر پر دردش کشید.
🌟سپس از جا برخاست و غسل زیارت کرد و بهترین لباسش را پوشید و پا برهنه و با وقار از خانه خارج شد و با خشوع و خضوع تمام، نالان و گریان متوجه حرم حسینی گردید تا این که به در صحن مطهر رسید...
🌺نخست سجده شکر کرد و عتبه صحن شریف را بوسید. سپس برخاست و لرزان، مانند جوجه گنجشکی که آن را در هوای سرد در آب انداخته باشند، بر خود میلرزید
🍃و با رنگ و روی زرد، همانند کسی که یک سوم روحش خارج گشته باشد، حرکت میکرد تا این که وارد کفش کن شد.
💠دوباره سجده شکر به جا آورد و زمین را بوسید و برخاست و مانند کسی که در حال احتضار باشد داخل ایوان مقدس گردید و با سختی تمام خود را به در رواق رسانید.
🌷چون چشمش به قبر مطهر افتاد، نفسی اندوهناک بر آورد و مانند زن بچه مرده، ناله جانسوزی کشید.
🌷سپس به آوازی دلگداز گفت: «اَهَذا مَصرَعِِ سیدُالشهداء؟ اَهَذا مَقتَلُ سیدُالشهداء؟
"آیا اینجا جای افتادن امام حسین علیه السلام است؟ آیا اینجا جای کشته شدن حضرت سیدالشهداء است...؟"
⚫️پس از شدت غم و اندوه فریاد کشید و نقش زمین شد و جان به جان آفرین تسلیم نمود و به شهیدان راه حق پیوست...»
♦️مَن مات مِن العشق فقد ماتَ شهید...
🌺▪️به ابی انت و امی یا اباعبدالله الحسین...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
📘منبع:داستانهای علوی، ج4، ص210/ دارالسلام عراقی، ص301.