eitaa logo
ندبه های انتظار
4.6هزار دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
2.3هزار ویدیو
11 فایل
السلام علیک یابقیةالله فی ارضه... دلخوشم به مستحبی که جوابش واجب است... ***تبادل یا تبلیغ اصلا نداریم*** ارتباط با ما: @yamahdi_0
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از ندبه های انتظار
7.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹اینکه مردم نشناسند تورا غربت نیست غربت آن است که یاران ببرندت از یاد... به رسم وفای هرشب..🌙 تجدید بیعتی میکنیم بامولای غریبمان به امید طلوع دیدارش: الهی عظم البلا..⚡️ @ale_yaasin
🌸سلام 🍀صبحتان منوربه ذکرصلوات برمحمدوآل محمد(ص)❤️ به رسم ادب هرصبح: السلام علی رسول الله وآل رسول الله🌸 السلام علیک یابقیة الله(عج)✨ السلام علیک یااباعبدالله الحسین(ع) جمیعاورحمت الله و برکاته✨ @ale_yaasin
🌺✨هرروز با یک حدیث زیبا در سبد احادیث✨🌺 @ale_yaasin
🌹السلام علیک یااباعبدالله الحسین🌹 ✳️ چله عظیم زیارت عاشورا.. با صدتا لعن و صد تا سلام و نماز دورکعتی بعد از زیارت و دعای بعد از نماز زیارت عاشورا(توی مفاتیح هست) ✍به نیت اول تعجیل در فرج آقا امام زمان عج و بعد حاجت شخصی خودتون🙏🏻⚘ ✅هر موقع از شبانه روز خوندید اشکالی نداره. التماس دعا @ale_yaasin
هدایت شده از ندبه های انتظار
❤حضرت امام صادق علیه السلام می فرمایند: 🔆 هركس چهل صبح این عهد را بخواند : ✔از یاوران قائم ما باشد ✔و اگر پیش از ظهور آن حضرت بمیرد او را از قبر بیرون آورند ✔و در خدمت آن حضرت باشد ✔و حق تعالی به هركلمه از حسنه او را كرامت فرماید ✔ و هزار گناه از او محو كند. ****************** 🌸امام خمینی ره: اگر هرروز (بعد از نماز صبح)دعای عهد خواندی،مقدراتت عوض میشود....⚡️ @ale_yaasin
🌸 در محضر آیت الله مجتهدی ره... @ale_yaasin
🍃ندبه های انتظار🍃 🔴 سه دقیقه در قیامت(قسمت ۱۹) ☘به جوانی که پشت میز بود گفتم: دستم خالی است نمی‌شود کاری کنی که من برگردم؟ ♦️ نمی‌شود از مادرمان حضرت زهرا بخواهی مرا شفاعت کنند،شاید اجازه دهند تا برگردم و حق الناس را جبران کنم یا کارهای خطای گذشته را اصلاح کنم... جوابش منفی بود. اصرار کردم... 🔆لحظاتی بعد جوان پشت میز نگاهی به من کرد و گفت: به خاطر اشک های این کودکان یتیم و به خاطر دعاهای همسر و دختری که در راه داری و دعای پدر و مادر،حضرت زهرا شمارا شفاعت نمود تا برگردی. 🍀 به محض اینکه به من گفته شد برگرد،یک بار دیدم که زیر پای من خالی شد.. تلویزیون های سیاه و سفید قدیمی وقتی خاموش می شود حالت خاصی داشت،چند لحظه طول می کشید تا تصویر محو شود. 💠 مثل همان حالت پیش آمد، به یکباره رها شدم کمتر از یک لحظه دیدم روی تخت بیمارستان خوابیده و تیم پزشکی مشغول زدن شوک برقی به من هستند. دستگاه شوک چند بار به بدن من زدند تا به قول خودشان بیمار احیا شد. ♦️روح به جسم برگشته بود،حالت خاصی داشتم. هم خوشحال بودم که دوباره مهلت یافتم و هم ناراحت که از آن وادی نور دوباره به این دنیای فانی برگشتم. پزشکان کار خود را تمام کرده بودن،در مراحل پایانی عمل بود که من سه دقیقه دچار ایست قلبی شده بودم و بعد هم با ایجاد شک مرا احیا کردند. 🔰در تمام لحظات، شاهد کارهای ایشان بودم. مرا به ریکاوری انتقال داده و پس از ساعتی اثر بیهوشی رفت و درد و رنج ها دوباره به بدن برگشت. حالم بهتر شده بود، توانستم چشم راستم را باز کنم اما نمی‌خواستم حتی برای لحظه‌ای از آن لحظات زیبا دور شوم. 🍃 من در این ساعات تمام خاطراتی که از آن سفر معنوی را داشتم را با خودم مرور میکردم. چقدر سخت بود،چه شرایط سختی را طی کردم و بهشت برزخی را با تمام نعمت هایش دیدم. افراد گرفتار را دیدم. من تا چند قدمی بهشت رفتم. مادرم حضرت زهرا با کمی فاصله مشاهده کردم و مشاهده کردم که مادر ما در دنیا و آخرت چه مقامی دارد... 🌸حالا برای من تحمل دنیا واقعا سخت بود. دقایقی بعد دو خانم پرستار وارد سالن شدند. آن‌ها می‌خواستند تخت چرخدار مرا با آسانسور منتقل کنند. 💠 همین که از دور آمدند از مشاهده چهره یکی از آن ها واقعا وحشت کردم من او را مانند یک گرگ می دیدم که به من نزدیک میشد... 💥مرا به بخش منتقل کردند برادر و برخی از دوستانم بالای سرم بودند. 🔆 یکی دو نفر از بستگان می‌خواستم به دیدنم بیایند.. آنها از منزل خارج شده و به سمت بیمارستان در حال در راه بودند... به خوبی اینها را متوجه شدم،اما یک باره از دیدن چهره باطنی آنها وحشت زده شدم.... 🔰بدنم لرزید و به همراهان گفتم: تماس بگیر و بگو فلانی برگرده تحمل هیچکس را ندارم. 💥احساس می‌کردم که باطن بیشتر افراد برایم نمایان است، باطن اعمال و رفتار... 🔅به غذایی که برای آوردن نگاه نمیکردم می‌ترسیدم باطن غذا را ببینم... ✔️ دوست نداشتم هیچ کس را نگاه کنم برخی از دوستان آمده بودند تا من تنها نباشم،اما وجود آنها مرا بیشتر تنها می‌کرد. ☘ بعد از آن تلاش کردم تا رویم را به سمت دیوار برگردانم. میخواستم هیچ کس نبینم. ⚠️ یکباره رنگ از چهره ام پرید! صدای تسبیح خدا را از در و دیوار می شنیدم... ♻️ دو سه نفری که همراه من بودند به توصیه پزشک اصرار می کردند که من چشمانم را باز کنم اما نمی دانستند که من از دیدن چهره اطرافیان ترس دارم. ❎ آن روز در بیمارستان با دعا و التماس از خدا خواستم که این حالت برداشته شود نمی‌توانستم ادامه دهم. 💠خدا را شکر این حالت برداشته شد اما دوست داشتم تنها باشم.دوست داشتم در خلوت خودمان را در مورد حسابرسی اعمال دیده بودم و مرور کنم. چقدر لحظات زیبایی بود آنجا،زمان مطرح نبود،آنجا احتیاج به کلام نبود. با یک نگاه آنچه می‌خواستیم منتقل می‌شد.حتی برخی اتفاقات را دیدم که هنوز واقع نشده بود. ✅ برخی مسائل را متوجه شدم که گفتنی نیست و در آخرین لحظات حضور در آن وادی برخی دوستان و همکاران را مشاهده کردم که شهید شده بودن! 🔷می خواستم بدانم این ماجرا رخ داده یا نه به همین خاطر از نزدیکانم خواستم از احوال آن چند نفر برایم خبر بگیرند تا بفهمم زنده اند یا شهید شده اند؟! ادامه دارد... *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌿🌸🌸🌿🌸🌸🌿🌸🌸🌿
🌸ضمن عرض سلام به همه بزرگواران ✍چند تا نکته رو توضیح بدم خدمتتون چون خیلی سوال میشه در موردش: 🔴اول اینکه همون طور که قسمت اول و دوم داستان توضیح دادم، از انتشارات کتاب برای نوشتن و گذاشتن قسمت به قسمت داخل کانال اجازه گرفتم. 🔴دوم اینکه درک میکنم که چقدر مشتاقید که هربار چند قسمت داخل کانال گذاشته بشه (من خودم یک ساعته کتاب رو خوندم:)) اما: هم تایپ و ویرایش متن ها وقت گیر هست، هم اینکه خوب بعضی ها این کتاب رو خوندن و اگر ما ندبه های انتظار رو کامل اختصاص بدیم به این داستان،در حق بقیه اجحاف کردیم. بازم با این حال من انقدر داستان رو طولانی میذارم تا جایی که محدودیت حروف شامل حالم‌میشه و اجازه نمیده دیگه توی یک پست بیشتر از این حروف استفاده بشه! از اون طرف هم تنوع مطالب رو همیشه مد نظر داریم و نمیخوایم مطالب یکنواخت و کسل کننده باشه‌. 🔴سوم اینکه با توجه به اینکه داستان سه دقیقه در قیامت رو به اتمام هست ،ان شاءالله با یک سورپرایز بزرگ در آینده در خدمتتون هستیم به شرط حیات و توفیق ان شاءالله... فعلا دنبالشیم تا ببینم چی میشه،توکل به خدا...
مطالبی که الان میذارم داخل کانال، مطالبیه که دیروز توی پیام رسان های دیگه گذاشتیم و ایتا چون قطع بود نشد بذاریم👇
🌼ندبه های انتظار🌼 🔴چگونه آیت الله بهجت بدون انجام هیچ مستحباتی، به مقامات بالا رسید؟! ✍آیت الله فاطمی نیا: 💥عده اي گمان ميكنند صاحبان كرامت فقط با نمازهاي طولاني و روزه هاي زياد به اين مقامات ميرسند! ⭕بله! صاحبان كرامت و اولياء خدا همه اين عبادات را نيز انجام ميدهند، ♻️ اما مطلب مهم اين است كه ريشه كرامت آنها تسليم بودن در برابر خداست. كسي كه تسليم خداست، خوابش هم عبادت است. 🔆آیت اللّه العظمي بهجت در اوايل جواني كه در نجف بودند، به تمام مستحبات را ترك كرده بودند و فقط اشتغال به واجبات داشتند. 🔺️ روزي يكي از دوستانشان ميگويد: اينجا (نجف) كه پدرت نيست و اگر مستحبات انجام دهي متوجه نميشود؛ پس چرا انجام نميدهي؟ 🔸️جواب داده بودند انجام دادن مستحبات خلاف رضايت پدرم هست! (چه متوجه بشوند چه نشوند) 💥ولي همين آيت الله بهجت در سن شانزده سالگي صاحب كرامت بود و ريشه آن هم حالت تسليم ايشان در برابر خدا و اوامر خدا و پدر بود. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌*کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin ✨🌺🍃✨🌺🍃✨🌺🍃✨🌺
🔴ارزش کسب رضایت پدر و مادر در بالا رفتن مقامات معنوی! ✳️در آیات و روایات فراوانی بر اطاعت و کسب رضایت پدر و مادر سفارش شده است و مخالفت با امر والدین در هیچ کاری جایز نیست مگر دستورات الهی، چه آنان مسلمان باشند و چه کافر. 🌹گرچه مرحوم حامد در پرتو عنایات الهی به درجات بسیار بالایی رسید ولیکن تأثیر نارضایتی پدر (که مخالف زهد پسرش بود) ✨در تمام طول زندگی ایشان نمایان می گشت و سختی های زیادی که متحمل می شد بی تأثیر از این عامل نبود. 💥یکی از دوستان ایشان می گوید: شیخ رجبعلی خیاط به مرحوم حامد گفته بود: در مکاشفه ای حضرت امیرالمومنین(علیه السلام) را زیارت کردم و حضرت به من فرمود: 🍀«اگر پدر عبدالکریم از او راضی بود او از تو جلوتر بود.» (مقامش از تو بالاتر بود) *کانال ندبه های انتظار* 🆔 @ale_yaasin 🌸💠🌸💠🌸💠🌸💠 📘ماخذ،کتاب بهترین شاگرد شیخ