🌹ندبه های انتظار🌹
🛑 آیا فرزندان شیطان مثل خودش ملعون هستند؟
✍ #شیطان در کل کارش وسوسه کردن هرکسی هست که در توانش باشه.
براش #جن و انس هم فرق نداره . اتفاقا #اجنه چون از جنس خودش هستن راحتتر میتونه فریبشون بده. وقتی اجنه رو فریب بده اونارو تبدیل به شیطان میکنه.
☑به همین خاطر شیاطینی که وجود دارن الزاما فرزندان خود شیطان نیستن،خیلی هاشونم از اجنه هستن.
🔰حتی فرزندان خود شیطان هم با وسوسه پدرشون تبدیل به شیطان میشن وگرنه در واقع ذاتشون یک جن عادی هست.
اما شیطان اونارو مثل خودش تربیت میکنه و اکثرا ادامه دهنده راه پدرشون میشن
💥به جز تعداد نادری از آنها...
🔶علامه مجلسی میفرماید:
روایت است که خداوند به #ابلیس فرمود: فرزندی به آدم ندهم، جز این که مانندش به تو می دهم و هر آدمی شیطانی #همزاد خود دارد.(یعنی هرکس توسط شیطان همزاد خودش وسوسه و به #گناه میفته، به همین خاطر هرچه قدر به شیطان خودش قدرت بده،شیطانش قویتر هست!)
🍀علامه مجلسی در همین کتاب می فرماید:
به رسول الله عرض شد:
آیا شما هم شیطانی به همراه خود دارید؟
🌸فرمودند: آری، ولی خداوند مرا کمک کرده و توانستم او را #مسلمان کنم..
🔥شیطان برخلاف تصور ما بسیار ضعیف هست و تسلطی بر انسان نداره مگر اینکه خودمون بهش این اجازه رو بدیم، اون وقت با وسوسه کردن ما براحتی برما مسلط میشه...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🔅ندبه های انتظار🔅
⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61!
☑️ در روز هشتم #محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛
بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند.
💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه #حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد.
💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند.
🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من #مسلمان نیستم؟
🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟
🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟
⚡️و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟
💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند.
🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت.
عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد.
🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم.
🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند!
فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم.
🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
✍ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است
💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛
چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم.
♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند..
✍ادامه دارد..
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
📒کشف الغمه،ج2،ص47
📘بحارالانوار،ج44،ص388
📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
#ماه_محرم
🌹ندبه های انتظار🌹
🛑 آیا فرزندان شیطان مثل خودش ملعون هستند؟
✍ #شیطان در کل کارش وسوسه کردن هرکسی هست که در توانش باشه.
براش #جن و انس هم فرق نداره . اتفاقا #اجنه چون از جنس خودش هستن راحتتر میتونه فریبشون بده. وقتی اجنه رو فریب بده اونارو تبدیل به شیطان میکنه.
☑به همین خاطر شیاطینی که وجود دارن الزاما فرزندان خود شیطان نیستن،خیلی هاشونم از اجنه هستن.
🔰حتی فرزندان خود شیطان هم با وسوسه پدرشون تبدیل به شیطان میشن وگرنه در واقع ذاتشون یک جن عادی هست.
اما شیطان اونارو مثل خودش تربیت میکنه و اکثرا ادامه دهنده راه پدرشون میشن
💥به جز تعداد نادری از آنها...
🔶علامه مجلسی میفرماید:
روایت است که خداوند به #ابلیس فرمود: فرزندی به آدم ندهم، جز این که مانندش به تو می دهم و هر آدمی شیطانی #همزاد خود دارد.(یعنی هرکس توسط شیطان همزاد خودش وسوسه و به #گناه میفته، به همین خاطر هرچه قدر به شیطان خودش قدرت بده،شیطانش قویتر هست!)
🍀علامه مجلسی در همین کتاب می فرماید:
به رسول الله عرض شد:
آیا شما هم شیطانی به همراه خود دارید؟
🌸فرمودند: آری، ولی خداوند مرا کمک کرده و توانستم او را #مسلمان کنم..
🔥شیطان برخلاف تصور ما بسیار ضعیف هست و تسلطی بر انسان نداره مگر اینکه خودمون بهش این اجازه رو بدیم، اون وقت با وسوسه کردن ما براحتی برما مسلط میشه...
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
🔅ندبه های انتظار🔅
⚫️وقایع روز هشتم محرم سال61!
☑️ در روز هشتم #محرم امام حسین علیه السلام و اصحابش از تشنگی سخت آزرده خاطر شده بودند؛
بنابراین امام علیه السلام كلنگی برداشت و در پشت خیمه ها به فاصله نوزده گام به طرف قبله، زمین را كَند.
💦 آبی گوارا بیرون آمد و همه نوشیدند و مشكها را پر كردند، سپس آن آب ناپدید شد و دیگر نشانی از آن دیده نشد.
🌾هنگامی كه خبر این ماجرا به عبیداللّه بن زیاد رسید، پیكی نزد عمر بن سعد فرستاد كه: به من خبر رسیده است كه #حسین چاه ميكَند و آب بدست ميآورد.
💠به محض اینكه این نامه به تو رسید، بیش از پیش مراقبت كن كه دست آنها به آب نرسد و كار را بر حسین علیه السلام و یارانش سخت بگیر. عمر بن سعد دستور وی را عمل نمود.
✳️در این روز "یزید بن حصین همدانی" از امام علیه السلام اجازه گرفت تا با عمر بن سعد گفتگو كند.
🌸حضرت اجازه داد و او بدون آنكه سلام كند بر عمر بن سعد وارد شد؛ عمر بن سعد گفت: ای مرد همدانی! چه چیز تو را از سلام كردن به من بازداشته است؟مگر من #مسلمان نیستم؟
🔰گفت: اگر تو خود را مسلمان ميپنداری پس چرا بر عترت پیامبر شوریده و تصمیم به كشتن آنها گرفته ای و آب فرات را كه حتی حیوانات این وادی از آن مينوشند از آنان مضایقه ميكنی؟
🔥عمر بن سعد سر به زیر انداخت و گفت: ای همدانی! من ميدانم كه آزار دادن به این خاندان حرام است، من در لحظات حسّاسی قرار گرفته ام و نميدانم باید چه كنم؛ آیا حكومت ری را رها كنم، حكومتی كه در اشتیاقش ميسوزم؟
⚡️و یا دستانم به خون حسین آلوده گردد، در حالی كه ميدانم كیفر این كار، آتش است؟
💥 ای مرد همدانی! حكومت ری به منزله نور چشمان من است و من در خود نميبینم كه بتوانم از آن گذشت كنم.
🔆یزید بن حصین همدانی بازگشت و ماجرا را به عرض امام علیه السلام رساند و گفت: عمر بن سعد حاضر شده است شما را در برابر حكومت ری به قتل برساند.
🌺امام علیه السلام مردی از یاران خود را نزد ابن سعد فرستاد و از او خواست تا شب هنگام در فاصله دو سپاه با هم ملاقاتی داشته باشند.
🌙شب هنگام امام حسین علیه السلام با 20 نفر و عمر بن سعد با 20 نفر در محل موعود حاضر شدند.
🌹 امام حسین علیهالسلام به همراهان خود دستور داد تا برگردند و فقط برادر خود "عباس" و فرزندش "علي اكبر" را نزد خود نگاه داشت.
عمر بن سعد نیز فرزندش "حفص" و غلامش را نگه داشت و بقیه را مرخص كرد.
🍁در این ملاقات عمر بن سعد هر بار در برابر سؤال امام علیه السلام كه فرمود: آیا ميخواهی با من مقاتله كنی؟ عذری آورد.
🔥یك بار گفت: ميترسم خانه ام را خراب كنند! امام علیه السلام فرمود: من خانه ات را ميسازم.
🔥ابن سعد گفت: ميترسم اموال و املاكم را بگیرند!
فرمود: من بهتر از آن را به تو خواهم داد، از اموالی كه در حجاز دارم.
🔥 عمر بن سعد گفت: من در كوفه بر جان افراد خانواده ام از خشم ابن زیاد بیمناكم و ميترسم آنها را از دم شمشیر بگذراند.
🌷حضرت هنگامی كه مشاهده كرد عمر بن سعد از تصمیم خود باز نميگردد، از جای برخاست در حالی كه ميفرمود: تو را چه ميشود؟ خداوند جانت را در بسترت بگیرد و تو را در قیامت نیامرزد.
✨ به خدا سوگند! من ميدانم كه از گندم عراق نخواهی خورد!
✍ابن سعد با تمسخر گفت: جو ما را بس است
💥 پس از این ماجرا، عمر بن سعد نامه ای به عبیداللّه نوشت و ضمن آن پیشنهاد كرد كه حسین علیه السلام را رها كنند؛
چرا كه خودش گفته است كه یا به حجاز برميگردم یا به مملكت دیگری ميروم.
♨️ عبیداللّه در حضور یاران خود نامه ابن سعد را خواند، "شمر بن ذی الجوشن" سخت برآشفت و نگذاشت عبیداللّه با پیشنهاد عمر بن سعد موافقت كند..
✍ادامه دارد..
*کانال ندبه های انتظار*
🆔 @ale_yaasin
🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃🌹🍃
📒کشف الغمه،ج2،ص47
📘بحارالانوار،ج44،ص388
📕ارشاد،شیخ مفید،ج2،ص82
#ماه_محرم