eitaa logo
الف‌لام‌میم
490 دنبال‌کننده
261 عکس
53 ویدیو
1 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
. _به جدت یواش تر! _ جد من کیه ؟ ، کوروش کبیر. بیشتر گاز می دهد و می رود دنده بعد . _ نکن بچه قراره خوابت تعبیر شه. _ چه خوابی دیدی ؟ _من که نه ، مجتبی . _ چه خوابی ؟ ترق ، ترق ، صدا می افتد در موتور. _ بگذار الان میگم برات. سر کوچه دور میزند توی خیابان. _ هیچی آقا ، ما سه تا مثل الان با حجت سوار موتور بودیم ، یهو دیدم ترمز بریده موتور. _ خب _ کوچه ی چند بود خونشون؟ _ چهل و نه _ خب بعدش _ مجتبی خطر داره _ هیچی ، گفتم بزنم به یک چیزی موتور وایسه ، زدم به تیر برق _ خب _همینه که کوچشون ؟ _ نه جلوتره _ دست انداز ! _ خب بعدش چی شد؟ _ من که با سر رفتم تو تیر برق مُردم ، حجت هم ضربه مغزی شد! _ عجب _ آره ، تو هم خوردی تو دیوار دستت شکست ، مثل دو سه ماه پیش که شکسته بود. _ یواش تر برو حالا ، همین بود ، چرا رد کردی ؟ برگرد. _ خب _ هیچی ، امینم که پاش رفت زیر موتور مثل دو سه ماه پیش که پاش شکست. _ عجب _ وایسا ، وایسا . _ تعبیرش ببین چیه . _ من زیاد خواب میبینم ، تعبیر نداره اینا ! _ کثیر الخواب ، به تعبیر خوابش اعتنا نمیشه! . یکشنبه شب ، بیست و یکم اردیبهشت! . @alef_laam_mim
. خدا آن شب سخن می گفت با صوت ید اللهی خدا پیش محمد دست خود را داشت رو می کرد! . سید حمیدرضا برقعی . @alef_laam_mim
الف‌لام‌میم
. .. شَبِ معراج نبی دیده تو را جای خدا! . @alef_laam_mim
. این خبر را برسانید به عشاق نجف بوی سجاده خونین کسی می آید... . @alef_laam_mim
الف‌لام‌میم
. این خبر را برسانید به عشاق نجف بوی سجاده خونین کسی می آید... . @alef_laam_mim
. میرسد آوای تیغی پشت مسجد های شهر قاتل مولایمان شمشیر صیقل میدهد . @alef_laam_mim
. بر تن آسمان و زمین لرزه افتاد. ملائک همه شوکه شدند. همه گریان . چهره پر از خون شد ، ضربه ی فرق سر مشخص . . آسمان پنجم ، جمال مولایمان را دید ، پیغمبر . _ این چیست ، جبرئیل؟ ملائکه آسمان مشتاق روی علی بودند. به خدا عرض کردند که مارا از این روزی بهره مند کن ، یا رب. خداوند چهره ای شبیه امیر المومنین آفرید تا ملائک هر صبح و شام او را زیارت کنند . . آن ملعون که ضربه را زد ، همان ضربه در آن چهره در آسمان هم ایجاد شد. از این رو است که ملائک هر صبح و شام ابن ملجم را لعن می کنند. . بحار الأنوار ج‏18، ص: 304 بحارالانوار ج18 ص308 و ج45 ص228 و العوالم الامام الحسین بحرانی ص475 . @alef_laam_mim
. حضرت واژه ی برخاستن از پا افتاد ... . @alef_laam_mim
. خانه دخترش ، ام کلثوم مهمان است . طعام دو قرص نان جو ، مقداری شیر و نمک است. _ دخترم ، نشده تابحال که پدرت با دو خورشت افطار کند ، شیر را بردار ، با همان نان و نمک افطار می کنم. حال عجیبی دارد.چند لقمه ای بیشتر نخورده ، عقب می نشیند. _ پدر چرا اینقدر کم ..؟ _دوست دارم خدایم را با شکم گرسنه ملاقات کنم. . @alef_laam_mim
. مولا آرام و قرار ندارد ، شوقا الی الثواب روحش پرکشیده می شود به جنت. اَنها هی الیلة التی وعدت می گوید. این همان شبی است که وعده داده شده ،ما کذبت می گوید . ... . @alef_laam_mim
. آیا تکلیف شاقّ به تو کرده بود؟ عبادت مالا یتحَمَّل از جناب تو خواسته؟ علی رئوس الاشهاد مؤاخذه نموده؟ از انعام و احسان تو کوتاهی شده که ناز می کنی؟ اَلعَجَل ، «دور فلک درنگ ندارد، شتاب کن!» دیدی به عبادت نمی توانی پیش ببری ، به گدایی و تضرع از او چیز بخواه. هیچ مگو ما را بر آن در ، بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست . آ شیخ محمد بهاری تذکرة المتقین . @alef_laam_mim
. اسماعیل به سمت قربانگاه می رود . مرغابی ها ناله می کنند. پَرِ عبا را می گیرند. لباس به در گیر می کند. حسنین بی تابند ، زینب و ام کلثوم دل نگران. قربانگاه ، محراب است . ذبیح ، علیست . . وارد مسجد می شود . قاتلش را ، نه مریدش را بیدار می کند. یک بار نه ، دو بار ، نه ، سه بار بیعت گرفت. _ مولا ، چرا از دیگران یک بار بیعت گرفتی و از من سه بار؟ _اُرید حیاتَهُ ویریدُ قتلی عَذیرَک مِن خلیلک مِن مُرادٍ (من زندگی او را می‌خواهم اما او اراده کشتن من را دارد عذر پذیرش خود را نسبت به دوست مرادی خود بیاور) . الله اکبر مولا نماز را بست. . «للّه الحكم يا علىّ، لا لك و لا لأصحابك» فریاد ناحق خصم بلند شد . حکم برای خداست ، جاری از زبان علی . حق خداست ،در علی ، الحق مع علی و علی مع الحق . . ضربه فرود آمد . فریاد آسمان ها و زمین بلند شد. حضرتِ واژه ی برخاستن از پا افتاد ... سر شکافته شد ، ماه ترک برداشت ، شق القمر شد. فریاد حق بلند شد: «بسم اللّه و باللّه و على ملّة رسول اللّه» «فزت بربّ الكعبه» . @alef_laam_mim
. _ بگذارید خودم بایستم . _ آخر پدر ... _ زینب در را باز می کند ، دخترم اینطور نبیند مرا... . خودم دیدم ، یک بار نه ، دو بار نه ، دوازده بار .... . سلام علی قلب زینب الصبور . @alef_laam_mim