☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
5️⃣✍🏻 روایت پنجم - روایت «شهید علیرضا روغنی» که پس از 38 سال به شهر و دیارش برگشت
📢روایت انتظار پدر و مادری که به آرزویشان نرسیدند
🌴 یک تصویر غریبانه که سنگ را به گریه وا می دارد
🌹مادر عصرها می رود روی پشت بام مشرف به کوچه و نگاهش را می دوزد به انتهای کوچه تا شاید خبری از «علیرضا» یش شود. در خلوت تنهایی اش مویه می کند و اشک می ریزد و با پسرش حرف می زند.
☀️چه استقبال عجیبی. چه دیدار دردآوری. چه وصال تلخی و شاید هم شیرین. شیرین بخاطر اتفاقاتی که پشت پرده های غیب رقم می خورد و ما از آن بی خبریم.
✅و این تصاویر برای ثبت در تاریخ برای همیشه می ماند. . .
🌷 تصاویر مربوط به این روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/1117
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷👂🏻مبتکر اسارت با پیچاندن گوش را می شناسید؟
6️⃣✍🏻 روایت ششم - روایت «شهید عبدالرحمن هودگر» شیرمردی که تیربارچی عراقی را با پیچاندن گوشش به اسارت گرفت
🌴 روایت شگفت انگیز شجاعت دانشجوی شهید دزفولی ، که تیربارچی عراقی را با پیچاندن گوشش به اسارت درآورد ...
🌐این خاطره پس از 11 سال باز نشر می شود
⭕️ الف دزفول را ببینید:
🌐https://alefdezful.com/809
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/alefdezful
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷روایت عبدالکریم
7️⃣✍🏻 روایت هفتم - روایت «شهید عبدالکریم عبدال زاده» که به عنوان شهید گمنام در شهر هنزاء استان کرمان دفن شده بود
🎁با موافقت پدر *شهید عبدال زاده* پیکر پاک و مطهر این شهید والامقام که سال ۱۳۹۵ به عنوان شهید گمنام در شهر هنزاء از توابع رابُر استان کرمان دفن شده بود، برای همیشه مهمان مردم هنزاء شد.
✍🏻 روایت کوتاهی از تغییر تصمیم خانواده شهید عبدال زاده در انتقال پیکر این شهید به دزفول
⭕️ مشروح ماجرا را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/913
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🎁 پست ویژه - *اختصاصی الف دزفول*
🌎1️⃣ انتشار برای اولین بار
🌷وسایل کشف شده به همراه پیکر *شهید علی گلشن زاده* توسط گروه تفحص پس از 38 سال
8️⃣✍🏻 روایت هشتم - تصویر کارت شناسایی، پلاک ، گرمکن، خودکار ، دستکش و سایر وسایلی که به همراه پیکر شهید کشف گردیده است
🌴 مایه حیرت است که این کارت شناسایی پس از 38 سال هنوز قابل خواندن است
☀️ الف دزفول را ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/11022
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷ما شما را می بینیم
8️⃣✍🏻 روایت هشتم - روایت «شهید عظیم اُستا» به مناسبت سالروز شهادتش
📩 پیامی که شهید تازه تفحص شده فرستاد
🌴 بازنشر یک روایت بی نظیر
❓ *شهید عظیم استا* پس از پیدا شدن پیکرش، چه پیامی فرستاد؟
🌷خواستم فریاد بزنم که آن جوان انگشت اشاره اش را روبروی لب ها و بینی اش گرفت و گفت: «ساکت! کسی جز شما مرا نمی بیند!»
🌹از درون تابوت بلند شد. چهارشانه بود و قد بلند. شال سبزی هم دور گردنش انداخته بود. لباسهای خاکی و پوتین هایی که از سیاهی برق می زد.
هیچ کس متوجه او نبود. فقط من و محمد بودیم که زبانمان از حیرت بند آمده بود...
📖 تصاویر و متن کامل را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/418
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷شهید گمنامی که یک ساعت قبل از دفن، هویت خود را فاش کرد
9️⃣✍🏻 روایت نهم - روایت «شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز » به مناسبت سالروز شهادتش
✍🏻روایت معجزه آسای شناسایی پیکر شهیدی از شهدای دزفول که قرار بود به عنوان شهید گمنام در روستای الستان علی آباد کتول استان گلستان دفن شود
✅ وقتی خواسته ی مادر شهید از امام حسین(ع) تقدیر را تغییر می دهد ...
🌷به همراه تصاویر پیکر شهید و نشانه های هویتی شهید
✅ یک روایت بی نظیر و تکان دهنده
☀️ این روایت بیشتر شبیه به یک معجزه است👇🏻
🌐https://alefdezful.com/319
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷روایت شهیدی که پس از 39 سال ، بالاخره برگشت
0️⃣1️⃣✍🏻 روایت دهم - روایت «شهید عبدالحمید خبری » به مناسبت سالروز شهادتش
☀️عبدالحمید در شانزده- هفده سالگی، اعتکاف های سی- چهل روزه در سبزقبا داشت....
🌹میگفت عبادت ها فقط برای کسب ثواب نیست که روز قیامت خداوند یا ملائکه بنشینند و چُرتکه دستشان بگیرند که بیا ببینم چند رکعت نماز خوانده ای؟ خُب! این رکعت ها میشود این قدر متر از بهشت. ..
✍🏻 خاطراتی از شهید عبدالحمید خبری را در الف دزفول ببینید 👇🏻
🌐https://alefdezful.com/321
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻روایت شهادت برادران شهید محمدرضا و نعمت کلول
🌹یکی از نادرترین و تلخ ترین اتفاقات دوران دفاع مقدس
✍🏻روایتی خاص و ویژه از شهادتی خاص
🌷🌷روایت شهادت دو برادر در دو منطقه مختلف عملیاتی در فاصله دو روز ، یک برادر در ارتش و یک برادر در سپاه
🌴واکنش متفاوت و بی نظیر یک مادر در مقابل خبر شهادت دو پسرش
این روایت تکان دهنده و تقدیر غریب یک مادر را در الف دزفول ببینید👇🏼
🌎 https://alefdezful.com/1106
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻 روایتی زیبا از روزهای قبل از شهادت شهید «محمد شریف» به مناسبت سالروز شهادتش
☀️ آن نور عجیب . . .
🌷 برادرش «احمد» فقط دو سال از او بزرگتر است که ۲۵ تیرماه ۶۱ در عملیات رمضان ، باب شهادت را در خانواده ی «شریف» باز می کند و پیکرش هم برای همیشه در منطقه ی شلمچه می ماند و هیچ وقت پیدا نمی شود و حالا «محمد» همه جوره احمد شده است.
🌹 پدر با بغض می گوید: « این پسر هم از ما نیست! این هم مثل احمد رفتنی است. امانتی که باید آن را پس داد» و همه با هم بغض می کنند.
🎥 به همراه فیلم مصاحبه با شهید محمد شریف . فیلمی به قدمت چهل سال .
⭕️شرح روایت و پخش و دانلود فیلم شهید از طریق لینک زیر👇🏻
🌐https://alefdezful.com/922
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻 یاد و خاطره دو شهید والفجر مقدماتی ، شهیدان «احمد کایدخورده» و «سیدمنصور قاطمه باف» را که اردیبهشت ماه امسال پس از 41 سال برگشتند ، گرامی می داریم.
🌹 به یاد روزهای بازگشت این دو عزیز ، چند پست مربوط به آن روزهای شورانگیز را بازنشر می کنیم.
بِرارِ قد بُلندِ مهربونُم
درد و بَلات زَنا مه تَختِ جونُم
خدا کُشام عُمریه پَه کُجویی؟
دِگه مَری روضی بِیِسی اویی
رسیدنت بخیر، عزیزِ مارُم
بَرِ ای چِل سال سی تو قصه دارُم
خوش اُومی ، برکت سی امون آوردی!
صِدقِه سرت بام، کمه دیر نکُوردی؟
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻 به بهانه ایام برگزاری عملیات والفجر مقدماتی
🎁 روایت هایی از شهید تازه تفحص شده احمد کاید خورده که پس از 41 سال اردیبهشت امسال به شهر و دیارش برگشت
🌹احمد تابستانها را در کوره پزخانه های اطراف دزفول مشغول به کار می شد و همه این سختی ها از او جوانی مقاوم و صبور ساخته بود.
❤️جنگ که شد کوله پشتی اش را بست و جبهه رفت. آن روزها که جبهه رفتن ها کوتا مدت بود. چهل روز را در گرمای کوشک سپری کرد و بعد با تنی تب دار و برای استراحت به دزفول برگشت و چند روزی را در منزل بستری شد.
🌷 روایت هایی از احمد را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/ixsl
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻 به بهانه ایام برگزاری عملیات والفجر مقدماتی
🌎 روایت هایی از شهید سیدمنصور قاطمه باف شهیدی که پس از 41 سال اردیبهشت ماه امسال از سفر برگشت.
✅ این روایت را چند سال قبل از رجعت سید منصور نوشته بودم
🌹روایت شهیدی که بعد از مفقود شدن ، خودش خبر شهادتش را به مادرش داد
❤️حال و هوای دلتان را با این روایت عوض کنید
🌴مادر خبر حمله را که می شنود، بدنش یخ می کند و شروع می کند به لرزیدن. بخاری را روشن می کند که چشمش می افتد به سید منصور که روبه رویش نشسته است. حیرت می کند. اولا همه ی درها قفل است و دوما سید منصورش بین عملیات. مات و مبهوت نگاه می کند به چهره ی پسرش! . . .
🌷 الف دزفول را ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/411
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻 به بهانه ایام برگزاری عملیات والفجر مقدماتی
🌎 روایت هایی از شهید سیدمنصور قاطمه باف شهیدی که پس از 41 سال اردیبهشت ماه امسال از سفر برگشت.
🌹غیرت سید منصور
❤️روایتی شگفت از شهید تازه تفحص شده سید منصور قاطمه باف
🌴ناگهان دیدم سید منصور در حالی که خونش به جوش آمده و رنگ روی صورتش برافروخته شده بود از روی نیمکت بلند شد و با یک صدای رسا به آن دبیر بی ادب گفت: « اگر شما شعور داشتید این حرفها را بر زبان نمی آوردید و این جسارت شما به امام ما قابل تحمل نیست»
🌷 این روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/0ym6
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
3️⃣✍🏻 روایت شهید جاویدالاثر محمد روغن چراغی ( قسمت اول )
☀️چهل سال است برنگشته است
🌷 روایت زمانه و زندگی شهیدی که می خواست جاویدالاثر باشد
🌹چند روزی ما رو انداختن توی زندونی که فقط جای ایستادن داشت. نه میشد خوابید و نه میشد نشست. مجبورمون کردن که بایستیم و اجازه نمیدادن که بشینیم. حتی برا نماز خوندن هم اجازه نشستن نداشتیم و نمازمون رو بدون رکوع و سجده میخوندیم! تو همون حالت اونقده رو انگشتای پامون سوزن و شعله کبریت میگرفتن که نتونیم بخوابیم.
✳️اولین قسمت این روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌎https://alefdezful.com/921
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻 روایت شهید جاویدالاثر محمد روغن چراغی( قسمت دوم)
☀️چهل سال است برنگشته است
🌷 روایت زمانه و زندگی شهیدی که می خواست جاویدالاثر باشد
🌹محمد شهادت را با دل و جان میخواست. عطش داشت برای رسیدن به شهادت. انگار دستهایی محمد را به سمت شهادت میکشاند. هم عاشق رفتن بود و هم با وجود یک پسر خردسال و یک فرزند توی راه، دل بریدن برایش سنگین بود. محمد بعد از شهادت حسین، انگار گمشدهای بزرگ داشته باشد، بیقراری هایش تمامی نداشت
✳️دومین قسمت این روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌎https://alefdezful.com/094
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻 روایت شهید جاویدالاثر محمد روغن چراغی ( آخرین قسمت )
🌷 چهل سال است برنگشته است
✍🏻 روایت زمانه و زندگی شهیدی که می خواست جاویدالاثر باشد
🌹حتما مرا با لباس خونآلود در کفنم بگذارید که میخواهم با این حال به دیدار خدا بروم، شاید مورد لطف و رحمتش قرار گیرم. مرا در شهید آباد نزدیک حسین ناجی و علی دوستانی بخاک بسپارید. میخواهم نزدیک دوستان و برادرانم باشم.
✳️آخرین قسمت این روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌎https://alefdezful.com/98
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻 روایت «شهید علیرضا روغنی» که پس از 38 سال به شهر و دیارش برگشت
📢روایت انتظار پدر و مادری که به آرزویشان نرسیدند
🌴 یک تصویر غریبانه که سنگ را به گریه وا می دارد
🌹مادر عصرها می رود روی پشت بام مشرف به کوچه و نگاهش را می دوزد به انتهای کوچه تا شاید خبری از «علیرضا» یش شود. در خلوت تنهایی اش مویه می کند و اشک می ریزد و با پسرش حرف می زند.
☀️چه استقبال عجیبی. چه دیدار دردآوری. چه وصال تلخی و شاید هم شیرین. شیرین بخاطر اتفاقاتی که پشت پرده های غیب رقم می خورد و ما از آن بی خبریم.
✅و این تصاویر برای ثبت در تاریخ برای همیشه می ماند. . .
🌷 تصاویر مربوط به این روایت را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/1117
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷👂🏻مبتکر اسارت با پیچاندن گوش را می شناسید؟
✍🏻روایت «شهید عبدالرحمن هودگر» شیرمردی که تیربارچی عراقی را با پیچاندن گوشش به اسارت گرفت
🌴 روایت شگفت انگیز شجاعت دانشجوی شهید دزفولی ، که تیربارچی عراقی را با پیچاندن گوشش به اسارت درآورد ...
🌐این خاطره پس از 12 سال باز نشر می شود
⭕️ الف دزفول را ببینید:
🌐https://alefdezful.com/809
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷روایت عبدالکریم
✍🏻 روایت «شهید عبدالکریم عبدال زاده» که به عنوان شهید گمنام در شهر هنزاء استان کرمان دفن شده بود
🎁با موافقت پدر *شهید عبدال زاده* پیکر پاک و مطهر این شهید والامقام که سال ۱۳۹۵ به عنوان شهید گمنام در شهر هنزاء از توابع رابُر استان کرمان دفن شده بود، برای همیشه مهمان مردم هنزاء شد.
✍🏻 روایت کوتاهی از تغییر تصمیم خانواده شهید عبدال زاده در انتقال پیکر این شهید به دزفول
⭕️ مشروح ماجرا را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/913
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🎁 پست ویژه - *اختصاصی الف دزفول*
🌷وسایل کشف شده به همراه پیکر *شهید علی گلشن زاده* توسط گروه تفحص پس از 38 سال
✍🏻 تصویر کارت شناسایی، پلاک ، گرمکن، خودکار ، دستکش و سایر وسایلی که به همراه پیکر شهید کشف گردیده است
🌴 مایه حیرت است که این کارت شناسایی پس از 38 سال هنوز قابل خواندن است
☀️ الف دزفول را ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/11022
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷ما شما را می بینیم
✍🏻 روایت «شهید عظیم اُستا» به مناسبت سالروز شهادتش
📩 پیامی که شهید تازه تفحص شده فرستاد
🌴 بازنشر یک روایت بی نظیر
❓ *شهید عظیم استا* پس از پیدا شدن پیکرش، چه پیامی فرستاد؟
🌷خواستم فریاد بزنم که آن جوان انگشت اشاره اش را روبروی لب ها و بینی اش گرفت و گفت: «ساکت! کسی جز شما مرا نمی بیند!»
🌹از درون تابوت بلند شد. چهارشانه بود و قد بلند. شال سبزی هم دور گردنش انداخته بود. لباسهای خاکی و پوتین هایی که از سیاهی برق می زد.
هیچ کس متوجه او نبود. فقط من و محمد بودیم که زبانمان از حیرت بند آمده بود...
📖 تصاویر و متن کامل را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/418
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷شهید گمنامی که یک ساعت قبل از دفن، هویت خود را فاش کرد
✍🏻 روایت «شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز » به مناسبت سالروز شهادتش
✍🏻روایت معجزه آسای شناسایی پیکر شهیدی از شهدای دزفول که قرار بود به عنوان شهید گمنام در روستای الستان علی آباد کتول استان گلستان دفن شود
✅ وقتی خواسته ی مادر شهید از امام حسین(ع) تقدیر را تغییر می دهد ...
🌷به همراه تصاویر پیکر شهید و نشانه های هویتی شهید
✅ یک روایت بی نظیر و تکان دهنده
☀️ این روایت بیشتر شبیه به یک معجزه است👇🏻
🌐https://alefdezful.com/319
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷روایت شهیدی که پس از 39 سال ، بالاخره برگشت
✍🏻 روایت «شهید عبدالحمید خبری » به مناسبت سالروز شهادتش
☀️عبدالحمید در شانزده- هفده سالگی، اعتکاف های سی- چهل روزه در سبزقبا داشت....
🌹میگفت عبادت ها فقط برای کسب ثواب نیست که روز قیامت خداوند یا ملائکه بنشینند و چُرتکه دستشان بگیرند که بیا ببینم چند رکعت نماز خوانده ای؟ خُب! این رکعت ها میشود این قدر متر از بهشت. ..
✍🏻 خاطراتی از شهید عبدالحمید خبری را در الف دزفول ببینید 👇🏻
🌐https://alefdezful.com/321
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷 نورِ نورعلی هنوز ماهِ شب های فکه است ( قسمت اول )
✍🏻 روایت لحظه به لحظه آخرین ثانیه های حیات مادی شهید جاویدالاثر نورعلی زاده گندم
🌹 نور علی فکر کنم چهار الی پنج تیر در دستش خورده و کاملاً دستش از کتف جدا شده بود. در حالی که ما تیر خورده بودیم، عراقی ها منطقه را ترک و رفته بودند، اما ما رفتن آنها را متوجه نشدیم.
🌴🌷 آقای گودرزی که از همه ی ما کمتر زخمی شده و وضعیت بهتری داشت، چون فقط در ماهیچه ی ساق پایش یک تیر خورده بود، رفت و بالای لودر نشست و من و مهر پویا و نورعلی در بیل لودر نشستیم. هیچ یک از ما توانایی راه رفتن نداشتیم جیپ هم که کاملاً سوراخ سوراخ و پنچر شده بود و اصلاً قابل حرکت نبود. در این حین که ما سوار بیل لودر بودیم، بخاطر اینکه شب بود و هوا تاریک، عباس به جای اینکه سمت راست و به طرف نیروهای خودی بیاید به طرف خط عراقی های رفت.
🌹 قسمت اول گزارش شاهدان عینی از آخرین لحظات دیدار شهید جاویدالاثر نورعلی زاده گندم را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/ub3c
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🎥 🌷قبل از اینکه قسمت دوم روایت «شهید نورعلی زاده گندم» را منتشر کنم. این تکه فیلم روایتگری پدر و مادر شهیدان نورعلی و حمید زاده گندم را در خلوتی آرام ببینید.
🌹 پدر و مادری که فقط دو پسر داشتند و هر دو را در راه اسلام تقدیم کردند و جنازه نورعلی شان چهل و یک سال است که پیدا نشده است.
🌷اگر پسرم برگشت ، دست و پایش را حنا می زنم
🎥 این فیلم را حتما در خلوت تماشا کنید
🌷هر بار که شهید می آورند ، ما مریض می شویم. مدام چشمان به در خانه است. با خودمان میگوییم الان است که خبر بازگشت پیکر نورعلی را به ما هم بدهند.
🌹به حمید گفتم: حمید! مادر !پس برادرت؟ گفت: مادر! دوربین دست خودم بود؛ همه بچهها را عراق برد! دیگر انتظار نورعلی را نکش!
🔆 «ماررضویی» می خواندم و همه به حالم گریه می کردند. . .
🎁 دلم می خواست دامادشان کنم. سفر مکه که رفته بودم لباس برایشان خریدم؛ سالها است که لباس ها در زیرزمین خانه هستند.
⭕️ الف دزفول را ببینید:
🌐https://alefdezful.com/89
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌷 نورِ نورعلی هنوز ماهِ شب های فکه است ( قسمت دوم )
✍🏻 روایت لحظه به لحظه آخرین ثانیه های حیات مادی شهید جاویدالاثر نورعلی زاده گندم
🌹چون هوا کاملا روشن نشده بود، به او گفتیم یک منور بزنید تا ببینیم شما کجا هستید؟ یک منور که می زد همزمان چندین گلوله منور به هوا می رفت و منطقه روشن می شد. می گفتیم کدام هستید؟ دو باره می زدند عراقی ها هم دوباره می زدند! معلوم بود کاملاً بی سیم ما را شنود می کنند.
🌴🌷 ده ساعتی از مجروحیت او گذشته و همچنان عراقی هایی که منطقه را بازپس گرفته بودند نمی دانستند نورعلی آنجاست . لحظات آخر دیگر نای حرف زدن را نداشت فرمانده لشکر توی بی سیم به نورعلی گفت : لازم نیست چیزی بگویی فقط گاهی شاسی بی سیم را فشار بده تا از زنده بودنت مطمئن باشیم ...
🌹 قسمت دوم گزارش شاهدان عینی از آخرین لحظات دیدار شهید جاویدالاثر نورعلی زاده گندم را در الف دزفول ببینید👇🏻
🌐https://alefdezful.com/5bmu
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
⚫️ به بهانه عروج پدر شهید والامقام «محمدکاظم بدیعی»
4️⃣1️⃣🌴 چهارده سال بعد....
✍🏻 روایت هایی از *شهید محمدکاظم بدیعی*
❤️🎤 به همراه صوت روایتگری حماسی مادر شهید
🤲🏻✅ امیدوارم بسیاری از مسئولین با شنیدن این صدای حماسی مادر شهید بدیعی حساب کار دستشان بیاید
🌷بچه های محله که مشغول فِنگ بازی( تیله بازی) می شدند، گاهی می رفت قاطی شان می شد. دور خودش همه را جمع می کرد. فنگ ها را ازشان می گرفت و بهشان کتاب می داد.
🔅 سن و سالش کم بود و اعزامش نمی کردند جبهه. چندین بار از مسجد نجفیه برای تدارکات تا پشت جبهه رفت، اما اولین باری که اعزام شد، برای والفجر مقدماتی بود. همان رفتنی که اولین و آخرین رفتن شد. رفتنی که بدون برگشت ماند. حتی پیکرش.
✅ مشروح روایت ها را به همراه تصاویر و صوت روایتگری مادر شهید در الف دزفول مرور کنید 👇🏻
🌐https://alefdezful.com/46en
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌹ذاکرِ شب های بی تکرار( قسمت اول)🌹
✍🏻 روایت هایی از شهید عبدالعلی ملک ذاکر
🌷عبدالعلی ملک ذاکر، چهره ای نام آشنا بین بچه های قدیمی جنگ است. دلاوری شیردل و مداحی روشن ضمیر که در شب عملیات والفجر مقدماتی به همراه بیسیم چی اش خلیل امیدیان در عمق خاک عراق روی جاده شنی متصل به جاده العماره در آن شب سرد بیست و یکم بهمن ماه سال ۶۱ برای همیشه ماندگار شد. نه خودش برگشت و نه خلیل.
⭕️لبخند از لبهای عبدالعلی جز در مرثیه خوانی اباعبدالله محو نمی شد. هر وقت کنارش بودم، برایم اوج آرامش و آسایش و راحتی بود. نه خشن بود، نه زبانش نیش داشت و نه اهل ایراد و اشکال گرفتن های بیخود. وجود عبدالعلی سراسر خیر و نیکی بود.
🌹چشمانم را که باز کردم، خودم را در چادر کُرهای فرماندهی گروهان دیدم. چشمانم گره خورد توی چشمان فرمانده. مهربانی از نگاهش می ریخت. عبدالعلی یک منقل با ذغال های قرمز و گُرگرفته گذاشته بود وسط چادر و دستان مرا توی دستانش ماساژ می داد و بالای حرارت منقل می گرفت. عین پدری که دلسوزانه دارد فرزند بیمارش را پرستاری می کند.
✳️ قسمت اول آشنایی با شهید عبدالعلی ملک ذاکر در الف دزفول 👇
🌐https://alefdezful.com/0zc8
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
هدایت شده از الف دزفول
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
✍🏻روایت شهادت برادران شهید محمدرضا و نعمت کلول
🌹یکی از نادرترین و تلخ ترین اتفاقات دوران دفاع مقدس
✍🏻روایتی خاص و ویژه از شهادتی خاص
🌷🌷روایت شهادت دو برادر در دو منطقه مختلف عملیاتی در فاصله دو روز ، یک برادر در ارتش و یک برادر در سپاه
🌴واکنش متفاوت و بی نظیر یک مادر در مقابل خبر شهادت دو پسرش
این روایت تکان دهنده و تقدیر غریب یک مادر را در الف دزفول ببینید👇🏼
🌎 https://alefdezful.com/1106
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc
هدایت شده از الف دزفول
☀️به نام خدا
#با_شهدای_والفجر_مقدماتی
🌹ذاکرِ شب های بی تکرار( قسمت اول)🌹
✍🏻 روایت هایی از شهید عبدالعلی ملک ذاکر
🌷عبدالعلی ملک ذاکر، چهره ای نام آشنا بین بچه های قدیمی جنگ است. دلاوری شیردل و مداحی روشن ضمیر که در شب عملیات والفجر مقدماتی به همراه بیسیم چی اش خلیل امیدیان در عمق خاک عراق روی جاده شنی متصل به جاده العماره در آن شب سرد بیست و یکم بهمن ماه سال ۶۱ برای همیشه ماندگار شد. نه خودش برگشت و نه خلیل.
⭕️لبخند از لبهای عبدالعلی جز در مرثیه خوانی اباعبدالله محو نمی شد. هر وقت کنارش بودم، برایم اوج آرامش و آسایش و راحتی بود. نه خشن بود، نه زبانش نیش داشت و نه اهل ایراد و اشکال گرفتن های بیخود. وجود عبدالعلی سراسر خیر و نیکی بود.
🌹چشمانم را که باز کردم، خودم را در چادر کُرهای فرماندهی گروهان دیدم. چشمانم گره خورد توی چشمان فرمانده. مهربانی از نگاهش می ریخت. عبدالعلی یک منقل با ذغال های قرمز و گُرگرفته گذاشته بود وسط چادر و دستان مرا توی دستانش ماساژ می داد و بالای حرارت منقل می گرفت. عین پدری که دلسوزانه دارد فرزند بیمارش را پرستاری می کند.
✳️ قسمت اول آشنایی با شهید عبدالعلی ملک ذاکر در الف دزفول 👇
🌐https://alefdezful.com/0zc8
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
✅ «الف دزفول» اولین رسانه تخصصی مقاومت و پایداری شهرستان دزفول
🌐www.alefdezful.com
✴️لینک عضویت کانال ایتا الف دزفول👇🏻
🌐https://eitaa.com/joinchat/349503489C0f4d7935fc