eitaa logo
قاریان افضل ایران
416 دنبال‌کننده
7.4هزار عکس
6هزار ویدیو
175 فایل
خداوندا بفزونی جود و فروغ وجودت، که جان به وی جویا و خرد به وی گویا شده، گویائی ما را توانائی شمار نعمتهای تو ارزانی دار
مشاهده در ایتا
دانلود
✍️ علی خلیل اسماعیل https://eitaa.com/alemafzal ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: قاریان افضل ایران 💠 لطفا" عضو شوید🍃🌸🍃 ✅ غیرتمندی و ذلت ناپذیری بسیاری از کسان که جان آن عالم وارسته را در خطر می دیدند از او می خواستند که به یک سفارتخانه خارجی پناه ببرد تا از خطر جانی برهد لیکن آن عالم عارف و پیشوای سالک و پاکباخته اظهار کرد. من که عمری را در زیر پرچم اسلام زیسته ام آیا رواست در این آخر عمری زیر پرچم دیگری بروم. او در مکتب قرآن درس خوانده و پرورش یافته بود از این رو، از تسلیم پذیری و خود باختگی پرهیز داشت ✅ دوری گزینی از تسامح و تساهل ایشان در برابر کجروی ها، نادرستی ها و خلاف کاری ها زیر عنوان«مدرنیته»ناشکیبا و تحمل ناپذیر بود. برخلاف نظر برخی از رهبران مشروطه که می گفتند ما باید با همه کسان با هر دید و اندیشه و سلیقه دست در دست هم علیه استبداد و بی‌قانونی مبارزه کنیم و آن گاه که در کشور قانون حاکم شود و آزادی به دست آید یک سلسله کژی ها و بی مبالاتی‌ها درست می‌شود. لیکن شیخ شهید بر این باور بود که اگر در گام نخست در برابر خلافکاری‌ها نإیستیم درآینده به سیل بنیان کن بدل خواهد شد ورویارویی با آن دشوار خواهد بود. ✅ رهرو راه عاشوراییان ایشان راه حسین (ع) و راه عاشورائیان را به درستی دریافته و به کار بسته بود و با تأسی از راه عاشورائیان شعار هیهات مناالذله سرداد ✅ رسم از خود گذشتن شیخ شهید مانند حضرت سیدالشهداء(ع) رسم از خود گذشتن و در راه برپایی و دفاع از حق؛ خود، خانواده، قبیله، باند و گروه خود را ندیدن، بلد بود. بسیاری از کسانی که در مقابل دشمنان سکوت می کنند یا راه سازش و کرنش را پیش می گیرند، جربزه و جسارت از خود گذشتن را ندارند و همین وابستگی آنها را به ورطۀ هلاکت و خیانت به اسلام و قرآن و اهل بیت می کشاند. او با خون خود زمینه فروپاشی کاخ استبداد و استعمار، پیروزی انقلاب اسلامی و برپایی حکومت اسلامی را که از آرزوهای دیرینه پیروان مکتب تشیع بود، هموار ساخت، روح او شاد و راه او پر رهرو باد/در یادواره شهادت مرجع شهید۹۶/۵/۱۴یزد 💠💠💠 ✡️ مغضوبین ارض [٣٩] 💥 تکلیف مؤمنان 1️⃣ این اتّحاد و اتّفاق در به سخره گرفتن و به بازی گرفتن دین مؤمنان به دو جهت است: مِن شِدَّةِ کُفْرِهِمْ وَ غَلَبَةِ سَفَهِهِمْ [١]. اینان به همان اندازه که تزلزل در ایمان به خدا و حقّ و حقیقت دارند، نسبت به کُفری که گرفتارش شده‌اند، سخت پای‌بندند! 2️⃣ و از آن‌جا که پایگاه فکری و عقیدتی کفّار ریشه در القائات شیاطین دارد: «وَ إِذَا خَلَوْا إِلَى شَيَاطِينِهِمْ قَالُوا إِنَّا مَعَكُمْ إِنَّمَا نَحْنُ مُسْتَهْزِئُونَ [٢]؛ هنگامی‌که با شیطان‌های خویش خلوت می‏‌کنند، می‏‌گویند: ما با شما هستیم، ما فقط (آن‌ها را) مسخره می‏‌کنیم!» 3️⃣ و «شَیَاطِینِهِمْ» در این‌جا بنابر فرمایش امام محمد باقر علیه‌السلام: «أَنَّهُمْ کُهَّانُهُمْ» [٣]؛ یعنی منظور، است. یعنی در خلوت‌شان با «علمای یهودی»، علاوه بر این‌که پای‌بندی‌شان به را اعلان می‌کنند، با صراحت از «استهزاء مؤمنان» سخن می‌گویند. 4️⃣ نیز با حربهٔ تزیین و با بهره‌گیری از تحریف و دروغ، و را در مردمی که به آن‌ها گوش می‌دهند، نهادینه می‌سازند و از آنان موجوداتی شیطان‌صفت و دلقک‌مآب تحویل می‌دهند، که به قول مرحوم آیت‌الله طالقانی (ره) از آن‌جا که قوای فکری‌شان به مسخرگی و عیب‌جویی دیگران صرف می‌شود، در نتیجه خود از تفکّر درست بازمی‌مانند [۴]. به‌عبارت دیگر، غلبهٔ سفاهت در اینان، جایی برای تعقّل مثبت و اندیشهٔ متعالی باقی نخواهد گذاشت. 5️⃣ از ویژگی‌های مردمی که «إِنَّا مَعَکم» گویان، بر تداوم و بقای در دین و داده‌های کاهنان یهودی تأکید می‌کنند و بر جریان استهزاء پای می‌فشارند، یکی این است که هر وقت سخنی را می‌شنوند، به تفسیر منفی آن می‌پردازند و دیگر این‌که آن را مورد تمسخر قرار می‌دهند. 6️⃣ خدای حکیم بعد از این‌که علت نهی را که همانا به سُخره گرفتن دین مؤمنان و به بازیچه گرفتن آیین مؤمنان توسط اهل کتاب و کفّار است، بیان می‌کند، تکلیف مؤمنان با این گروه را نیز بیان می‌فرماید: 💎 «ای مؤمنان و ای تازه‌مسلمان‌ها، با یهود طرح دوستی نریزید. با نصاری مراوده نداشته باشید. با طوائف دیگر از کفّار رفت و آمد و نشست و برخاست نکنید. آن‌ها را ولیّ و سرپرست خود قرار ندهید.» 7️⃣ نهی از قرار دادن و نصاری، چنان‌چه پیش از این گفتیم یک معنای عُرفی است که شامل نهی از معاشرت، مخالطت، مرافقت، متابعت، مشابهت، استنصار، استظهار و امثال این‌ها می‌شود. اکنون به موارد گفته شده می‌افزاییم نهی از اولیاء قرار دادن کفار شامل همهٔ مظاهر و معانی اولیاء از جمله نهی از حُبّ، نهی از نُصرت، نهی از تَحالف، نهی از حفاظ، نهی از طاعت، و نهی از ولایت می‌گردد.