🖌📃یاد داشتی از دکتر عبدالله جعفری
پیرامون مرحوم آیت الله
حاج سید ابوالحسن مولانا
✅ گلها که حرف نمی زنند . عطرها هم نه می نویسند و نه سخن می رانند .
✅ دیده اید که غنچه ها و یا شکوفه ها خودستایی کنند یا حتی کسی آنان را تبلیغ کنند .
✅ برخی انسانها نیز همچون شکوفه لازم نیست حرف بزنند . رسانه ها را پر از فریاد کنند . زمین و زمان را بهم بدوزند که من خیلی مهم هستم و ...برخی انسانها چنین هستند .
✅ 18سالم بود و روزی گذرم به مرکز شهر افتاده بود . دنبال خانه ای برای خدا بودم تا تکبیر غروب به جا آورم .
✅ استاد شاگرد (مسجد) را نشانم دادند .
اسمش چه با مسمی بود . همه هستی و جهان ،استاد و من شاگرد این هستی .
اصلا عالم همه شاگردند و استاد علی .
✅ همان دم در مسجد رسم استاد را دیدم . ناگاه با تواضع و ادب روبرو گشتم . مرا که دیدند منتظر ، دم در ایستادند و فرمودند : بفرمایید . خجل از ادبشان دست به سینه گشتم .
✅ بله ، انسان زمانی انسان می شود که از خود رها گشته به غیرش متوجه گردد .
جاری اخلاق بود در جامعه و نه محصور در کتب .
✅ گهگاه مسیرم به این استاد شاگرد ( مسجد) کشیده می شد به محبتش .
وجودش همه سخن بود .
✅ خودش کتاب بود باید می خواندیدمش.
تا نماز فرصتی بود و بین جوانان می نشست . با نگاهش مهر و با کلامش آرامش و نور به دلها و گاه لبخندی به لبها هدیه می داد .
به مردم توجه داشت و در رفتار با ایشان متواضع .
https://eitaa.com/alemolana1
https://www.alemolana.ir
https://www.youtube.com/@alemolana
کرامت امام رضا علیه السلام برای
ایت الله میرزاعبدالله مجتهدی تبریزی
اززبان آیت الله میرزاعبدالرضاکفایی خراسانی نواده صاحب کفایه
المحسن السبط، مولود أم سقط - السيد محمد مهدي السيد حسن الموسوي الخرسان.pdf
16.41M
#معرفی_کتاب
#ویژه_پژوهشگران
📚 کتاب محسن السبط مولود ام سقط
🖋 تالیف مرحوم علامه سید محمد مهدی خِرسان
🔹️تفال استاد فانی تبریزی به لسان الغیب حافظ شیرازی
پیرامون مرحوم آیت الله حاج سید ابوالحسن مولانا
✅️ حضرت آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن مولانا از علما و فقهای بزرگ آذربایجان و اهل علم و تقوا ، و زاهد خوش ذوق و با صفایی بودند که در ۷ خرداد ۱۳۸۳ش به رحمت الهی نایل شدند .
✅️ یک روز بعد رحلت ایشان عزیزی از علاقمندان آن جناب به حقیر گفتند :
آقای فانی ! یک تفال از حافظ بزنید تا ببینیم که جایگاه و مقام حضرت مولانا در پیشگاه خداوند متعال چگونه است ؟
بنده اجابت نمودم و بعد از قرایت فاتحه به روح آن بزرگوار تفال نمودم ، این غزل آمد:
♦️زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد
♦️صوفی مجلس که دی جام و قدح می شکست
باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد
♦️شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب
باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد
♦️مغبچه ای می گذشت راهزن دین و دل
در پی آن آشنا از همه بیگانه شد
♦️آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت
چهره خندان شمع آفت پروانه شد
♦️گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت
قطره باران ما گوهری یکدانه شد
♦️نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری
حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد
♦️منزل حافظ کنون بارگه کبریاست
دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد
✅️ تفال خیلی شگفت انگیزی بود و تمامی حالات آن بزرگوار را بیان می فرمود.
📚 برگرفته از کتاب : فال های شگفت انگیز حافظ. ص ۲۲۳
بهالدین خرمشاهی
فانی تبریزی
https://eitaa.com/alemolana1
https://www.alemolana.ir
https://www.youtube.com/@alemolana