1_3173947002.m4a
1.07M
شور امیرالمؤمنین علی علیه السلام
الهی فدا علی شم / اینه دعای همیشم
اگه سرمم بره باز / از علی جدا نمیشم
عشق تو دُر، دل صدف
حب تو واسم هدف
به هوای صبح زیارت
پر می گیریم تا صحن نجف
بر دل ها امامی
ما و این غلامی
حلال زاده ام من
وقتی تو آقامی
........
یه نگاهش آرزومه / گداییشم آبرومه
خدایی نفس کشیدن / بی ولایتش حرومه
توی راهش جوون به کف
صف کشیدیم صف به صف
باز به عشق لمس ضریحش
پر می گیریم تا صحن نجف
شاه بی نظیری
مولای غدیری
خیلی نوکرم تا
وقتی تو امیری
........
بهونه ی آفرینش / نور خدا و طنینش
رسیده از آسمونا / پیچیده توی زمینش
دل پر از شور و شعف
یاعلی از هر طرف
میرسه به گوش دل ما
پر میگیریم تا صحن نجف
نوری، در، سمائی
جانی، جآن مایی
نوکر، زآده ام من
شاه، لا، فتایی
شعر بند اول و دوم: وحید محمدی
نغمه و شعر بند سوم: سید محمدحسین هاشمی
#امیرالمؤمنین
#امیرالمؤمنین_شور
#امیرالمؤمنین_سرود
#امیرالمؤمنین_ولادت
#غدیر_شور
#غدیر_سرود
@aleyasein
ولا تحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون...
@aleyasein
اشعاری از امام خمینی :
عمری گذشت در غم هجران روی دوست
مرغم درون آتش و ماهی بـرون آب
حالی نشد نصیبم از این رنج و زندگی
پیری رسید غرق بطالت پس از شباب
از درس و بحث و مدرسه ام حاصلی نشد
کـی می توان رسید به دریا ازین ســراب
هرچـــه فراگرفتم و هرچـــه ورق زدم
چیزی نبود غیر حجابی پس از حجاب
هان ای عزیز فصل جوانی به هوش باش
در پیری از تو هیچ نیاید به غیر خـــواب
این جاهلان کــــه دعوی ارشاد مـــی کنند
در خرقه شان به غیر “منم” تحفه ای میاب
ما عیب ونقص خویش و کمال و جمال غیر
پنهان نمـــوده ایم چو پیــــــری پس خضاب
دم بر نیار و دفتر بیهوده پاره کن
تا کی کلام بیهُده گفتار ناصواب
#سلام_امام_زمانم
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
#جمعه
@aleyasein
اشعاری از امام خمینی :
در غم هجر رخ ماه تو در سوز و گدازیم
تا به کی زین غم جانکاه بسوزیم و بسازیم
شب هجران تو اخر نشود رخ ننمایی
در همه دهر تو در نازی و ما گرد نیازیم
آید آن روز که در بازکنی پرده گشایی
تا به خاک قدمت جان و سر خوش بیازیم
به اشارت اگرم وعده دیدار دهد یار
تا پس از مرگبه وجد آمده در ساز و نواییم
گر به اندیشه بیاید که پناهی سا به کویت
نه سوی بتکده رو کرده ونه راهی حجازیم
ساقی از آن خم پنهان که ز بیگانه نهان است
باده در ساغر ما ریز که ما محرم رازیم
#جمعه
#سلام_امام_زمانم
#سالگرد_پیروزی_انقلاب_اسلامی
@aleyasein
#ترکیب_بند
#مدح_مولا
صبحگاهی در حریم بوتراب
مانده بودم با سوالی بی جواب
رو به ایوان گفتمش _ قرآن به دست _
یاعلی! میزان تویی یا این کتاب؟
در دلم افتاد که: قرآن بخوان
خود مشخص میشود قول صواب
از نبا، از آل عمران، مائده
خط به خط تا «ناس» از «امالکتاب»
هرچه میخواندم به حیدر میرسید
نور میبارید از آن آیات ناب
آیه بعد از آیه، نورٌ بعد نور
آفتاب آمد دلیل آفتاب
مصحف نار است بیشک مصحفی
کز دلش بیرون نیاید بوتراب
خاک بودم پیشت افتادم به خاک
یا امیرالمومنین روحی فداک
من که سرتا پا پر از درخواستم
هر چه را دارم از این در خواستم
من غلام خانهزاد حیدرم
این غلامی را ز قنبر خواستم
نوکری نه، بلکه اینجا رو زدم
پادشاهی را ز نوکر خواستم
با علی دنیای خود را ساختم
هر چه را میخواست حیدر، خواستم
تا بیندازم به پای مرتضی
از خداوند علی سر خواستم
لب نیالودم به هر پیمانهای
ساغر از ساقی کوثر خواستم
هر زمان در زندگی خوردم زمین
یا علی گفتم زجا برخواستم
من خدای بی علی را کافرم
از علی، الله اکبر خواستم
ای برای دین و ایمانم ملاک
یا امیرالمومنین روحی فداک
ما گرفتاریم ای جان نجف!
جان نوکرها به قربان نجف
حاضریم از زندگیمان بگذریم
یک سحر باشیم مهمان نجف
رزق ما هر صبح بعد از هر نماز
می رسد از سمت ایوان نجف
چترها را بستهایم و دیدهایم
عشق را در زیر باران نجف
ما گرفتار شیاطین گشتهایم
رحم کن بر ما سلیمان نجف!
آرزو دارد سگ اصحاب کهف
تا شود یک روز دربان نجف
من یقین دارم که مهمان خداست
هر کسی گشته است مهمان نجف
دیده ام پروردگار خویش را
در شکوه صحن سلطان نجف
با خدا داری هزاران اشتراک
کعبه از عشق نجف شد سینه چاک
یا امیرالمومنین روحی فداک
روز خیبر بود و وقت کارزار
تیغ در دستان مرحب بی قرار
روز اول، اولی رفت و گریخت
دومی تا رفت میدان، الفرار
روز دوم میرود آنکس که شد
هم پیمبر عاشقش هم کردگار
نبض جنگ افتاد در دست علی
چون به دست کاردان افتاده کار
دیگر اکنون روز رزم حیدر است
خون مرحب نوش جان ذوالفقار
مرگ تنها چارهی بیچارهایست
که به خشم مرتضی گردد دچار
با نگاهش لشکری را زد به هم
شیر حق شمشیر میخواهد چهکار؟
مرگ جا میماند از چشمان او
پشت پایش میدود گرد و غبار
فرق دارد در اُحد زخمی شدن
یا که ترجیحِ فرارِ بر قرار
فرق دارد، خواب در آغوش مرگ
یا فرار از ترسِ مُردن سوی غار
فرق ایمان علی با آن سهتا
فرق بین جبر بود و اختیار
این قیاس اصلا قیاس باطلی است
حضرت دریا کجا و شورهزار؟
هر خلافت هر زمان و هر کجا
بی علی هرگز ندارد اعتبار
گفته این را دشمنش هفتاد بار
از شما هرکس جدا شد، شد هلاک
یا امیرالمومنین روحی فداک
کیست حیدر؟ در شجاعت بی بدل
کیست مولا؟ در وفا ضرب المثل
شانههایش شاهد انفاق او
شاهد جنگ آوری هایش جمل
در اذان خود شهادت میدهم
عشق بر حیدر بود خیرالعمل
تا ابد هم دل نخواهم کند ازین
دُرّ نایابی که دارم از ازل
تا نبینم روی ماه مرتضی
من نخواهم داد جان دست اجل
بی علی هر کار خیری هم کنی
گوییا که چک کشیدی بی محل
خسته از دنیا که باشم میروم
تا مرا مولا بگیرد در بغل
شیعه بودن افتخار انبیاست
من محب او که هستم لااقل!
تا تو را دارم نگردم بیمناک
یا امیرالمومنین روحی فداک
شعر وقتی وصف یار فاطمه است
واژه ها در اختیار فاطمه است
من چه گویم از علی بی فاطمه؟
از علی که بیقرار فاطمه است
فاطمه دار و ندار مرتضی
مرتضی دار و ندار فاطمه است
گفت «لولا فاطمه» یعنی بدان
کل خلقت بر مدار فاطمه است
هر که رو در روی ظالم ایستاد
تا قیامت در کنار فاطمه است
روز محشر هر که دنبال کسی است
چشم ما در انتظار فاطمه است
بار عشق مرتضی برداشتن
کار هر کس نیست، کار فاطمه است
عشق زهرا! لیس معشوقی سواک
یا امیرالمومنین روحی فداک
#داود_رحیمی
@aleyasein
«سه روز» بود، که در مکّه بیقراری بود
نگاه کعبه، پر از چشمانتظاری بود
«سه روز» صبح شد و، سایبان «حِجر و حَجَر»
سحابِ رحمت و ابرِ امیدواری بود
به احترام شکوفایی گل توحید
«سه روز» کار حرم عشق و رازداری بود
زِ هجر روی علی، کار «حِجر اسماعیل»
در این سه روز و سه شب، ندبه بود و زاری بود
پس از «سه روز» از آن روی ماه پرده گرفت
حرم که محرم اسرار کردگاری بود
صفای آینه از چشم «مَروه» میتابید
شمیم عاطفه از، «مُستَجار» جاری بود
زمین به مقدم مولود کعبه، مینازید
هوا هوای بهشتی، زمان بهاری بود
فرشتگان خدا، در مقام ابراهیم
سرودشان، غزل عشق و بیقراری بود
سحر به زمزم توحید، آبرو بخشید
علی، که زمزمۀ چشمه در صحاری بود
::
قسم به وحی و نبوّت که در کنار نبی
علی تمام وجودش، وفا و یاری بود
نشست بر لبش آیات «مؤمنون» آری
علی که جلوۀ آیات جاننثاری بود
چگونه نخل عدالت نمینشست به بار
که اشک چشم علی، گرم آبیاری بود
امیر ظلمستیز، افسر یتیمنواز!
یگانه آینۀ عدل و استواری بود
همین نه «مکّه» از او عطر ارغوانی یافت
«مدینه» از نَفَس او بنفشهکاری بود
علی، تجسّم اخلاص و صبر بود و امید
علی، تبلور ایمان و پایداری بود
علی، به واژۀ آزادگی تَقدّس داد
علی، تجلّی ایثار و بردباری بود
جهان کوچک ما حیف درنیافت که او
پر از کرامت فضل و بزرگواری بود!؟
قسم به کعبه که سجّادۀ گلافشانش
زِ خون جبهۀ او باغ رستگاری بود...
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#مدح_ولادت
#محمدجواد_غفورزاده
@aleyasein
ما همه بندهایم و مولا اوست
كه علی با حق است و حق با اوست
ما همه ذرهایم و او خورشید
ما همه قطرهایم و دریا اوست
محفلآرای بزم وادی طور
مشعلافروز طور سینا اوست
آنكه لعل لبش به وقت سخن
كند احیا دو صد مسیحا اوست
آنكه بیرون كشد ز چنگ غروب
قرص خورشید را به ایما اوست
آنكه در بارگاه قرب خداست
محو رخسار حق سراپا اوست
آنكه در گوش خاكیان گوید
قصهٔ راز آسمانها اوست
از شرف آنكه روی دوش نبی
جای دست خدا نهد پا اوست
با نبی آنكه گفت در خلوت
راز معراج آشكارا اوست
آنكه هر دم ز حال قاتل خویش
شود از روی لطف جویا اوست
آنكه در حق دشمنان كردهست
رحمت و شفقت و مدارا اوست
دل پروانه میتپد از شوق
هر كجا شمع محفلآرا اوست..
#امیرالمومنین_علی_علیه_السلام
#ولادت
#محمدعلی_مجاهدی
@aleyasein