ای خوشهای ز خرمن فیضت تمام علم!
با منطق تو اوج گرفته مقام علم
با صد زبان به علم کلامت، سلام علم
هر جا که علم بود، تو بودی امام علم
تو وارث کمال و جلال محمّدی
مصداقِ صدق و صادقِ آل محمّدی
آیینۀ تمامِ کمالات روی توست
یادآور رسول خدا خلق و خوی توست
دارالشفای هر دل بیمار، کوی توست
گلواژههای وحی، پر از رنگ و بوی توست
بیمنطق رسای تو قرآن زبان نداشت
بیهمت تو دین، شرف جاودان نداشت
توحید معتبر شده از اعتبار تو
گلخانۀ وسیعِ امامت، بهار تو
«بحرالعلوم»، قطرهای از جویبار تو
«شیخ مفید»، لالهای از لالهزار تو
«طوسی» و «مجلسی» و «صدوقت» سه آیتاند
با نور دانش تو چراغ ولایتاند...
با آنکه خاک پاکِ مدینه دیار توست
ویرانۀ بقیعِ دلِ ما مزار توست
تا روز حشر، سینۀ ما دغدار توست
هر شیعۀ شکستهدلی اشکبار توست...
ای آفتاب، زائر صحن و سرای تو!
خاموش شد چگونه صدای دعای تو؟...
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#غلامرضا_سازگار
@aleyasein
1_1597466481.mp3
6M
﷽
چقدر روضه کرببلا به پا میداشت
به روی سر در خانه همیشه پرچم بود
#شهادت_امام_صادق
#امام_زمان #حجاب
@aleyasein
1_1597481192.mp3
12.96M
﷽
به انتظار پناه تو یا ولی الله
نشسته بر سر راه تو یا ولی الله
#شهادت_امام_صادق
#امام_زمان #حجاب
@aleyasein
دنیای کلام تو جهان برکات است
عمریست جهان ریزهخور این کلمات است
در ساحت عرفانِ غمت، فلسفه مات است
نام تو پر از عطر سلام و صلوات است
ای سورۀ شأن تو پر از سجدۀ واجب
زانو زده در محضرت ادیان و مذاهب
دارند نصیب از نفست حاضر و غایب
راهی که تو ابلاغ کنی راه نجات است
فیض ازلی چیست؟ مسلمانِ تو بودن
لطف ابدی شیعۀ چشمان تو بودن
در خوف و رجا دست به دامان تو بودن
مهر تو و قهر تو حیات است و ممات است
ای کاش که باشد نظر لطف تو با ما
تا سوی تنور امر کنی باز اماما
با عشق تو آتش شده برداً و سلاما
آتش نه که این روشنی آب حیات است
نام تو بلند است و مقام تو رفیع است
لطف تو مدام است و عطای تو وسیع است
هم در دل ما حسرت دیدار بقیع است
هم در دل ما حسرت درک عتبات است
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#سیدمحمدجواد_شرافت
@aleyasein
1_4738292309.mp3
10.62M
#مداحی | زمینه احساسی | شده غم و درد هم آغوشت ، شده آسمون سیاه پوشت...
کربلائی جواد مقدم
به مناسبت شهادت #امام_صادق علیه السلام
@aleyasein
کاش من هم به لطف مذهب نور
تا مقام حضور میرفتم
کاش مانند یار صادقتان
بیامان در تنور میرفتم
علم عالم در اختیار شماست
جبر در این مسیر حیران است
چشمهایت طبیب و... بیمارش
یک جهان جابربنحیان است
روز و شب را رقم بزن آخر
ماه و خورشید در مُرکّب توست
ملک لاهوت را مراد تویی
آسمانها مرید مذهب توست
قصه تکرار میشود یعنی
باز هم در مدینه عاشق نیست
کوچه در کوچه شهر را گشتم
هیچکس با امام، صادق نیست
::
خواب دیدم که پشت پنجرهها
روبروی بقیع گریانم
پا به پای کبوتران حرم
در پی آن مزار پنهانم
گریه در گریه با خودم گفتم
جان افلاک پشت پنجرههاست
آی مردم! تمام هستی ما
در همین خاک پشت پنجرههاست
#امام_صادق_علیه_السلام
#شهادت
#سیدحمیدرضا_برقعی
@aleyasein
1_4742833474.mp3
16.07M
إنّ الحياةَ بدون الحُسين خاويةْ
حرام باد مرا زندگی بدون حسین
ز لحظهای که نشد خرج او پشیمانم...
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
@aleyasein
بسمالله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_معصومه_سلامالله
عُمری غُبارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا در جوارِ حضرتِ معصومهایم ما
هرچند بارِ حضرتِ معصومهایم ما
در سایهسارِ حضرتِ معصومهایم ما
اهلِ دیارِ حضرتِ معصومهایم ما
ای آرزویِ پنجره فولاد آمدیم
ای قبلهگاهِ طاقِ گوهرشاد آمدیم
بر خاک بوسه داده و بر باد آمدیم
بابُالجَواد حاجتِ ما داد آمدیم
حالا کنارِ حضرتِ معصومهایم ما
تا نور میدَمی به تمامِ چراغها
رَد میشویم مثل نسیم از رواقها
معراج میرویم به دوش بُراقها
فریاد میشویم از این اشتیاقها
دل بی قرارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را که عُمرِ نوح دَمی نیست پیشِ تو
ما گَشتهایم هیچ غَمی نیست پیشِ تو
شاه و گدا زیر و بَمی نیست پیشِ تو
یادِ بهشت جُرمِ کَمی نیست پیشِ تو
مَحوِ بهارِ حضرتِ معصومهایم ما
روحُ الاَمین که حاجِبِ دولتسَرایِ توست
از خادمانِ کعبهیِ دارالشفایِ توست
تو کیستی که صحنِ رضا در هوایِ توست
ایوان طلا هواییِ گنبد طلایِ توست
شُکرَش دُچارِ حضرت معصومهایم ما
با لطفِ مادرانهات اِحیا شدیم شُکر
بِرکه نَه ، رود نَه ، دریا شدیم شُکر
مولا نگاه کرده و آقا شدیم شُکر
ذُریههای حضرت زهرا شُدیم شُکر
ایل و تبارِ حضرتِ معصومهایم ما
بانو ! اگر چه پیش تو خِشتِ مُحَقَریم
از خِشتهایِ خانهیِ موسی بنِ جعفَریم
عُمریست از کنارِ شما لُقمه میبریم
از صحنِ جامع آمدهایم و کبوتریم
سُجده گذارِ حضرتِ معصومهایم ما
ما را نشان گرفت اگرچه مَلالِ غَم
هرچند پُر شده همهجا قیل و قالِ غَم
ما را گِره زدند به پَرهایِ بالِ غَم
ما را گِره زدند ولی بی خیالِ غَم
تا خاکسارِ حضرتِ معصومه ایم ما
تا سر سپردهی عَلَم زینبیهایم
سر میدهیم و مَردِ غَمِ زینبیهایم
ما از غبارِ محترمِ زینبیهایم
ما کُشته مُردهیِ حرمِ زینبیهایم
چون ذوالفقارِ حضرتِ معصومهایم ما
(حسن لطفی۹۳)
@aleyasein
بسم الله الرحمن الرحیم
#ولادت_حضرت_معصومه_سلامالله
زهرای ایرانیِ ما زهرا نشان بانو
قربان این بانو و ای قربان آن بانو
از پیش تو تا فاطمه انگار راهی نیست
وقتی که میآیم دَمِ این آستان بانو
باید ببینی چهرهی موسیابنجعفر را
وقتی صدایت میکند معصومهجان بانو
معصومه ای یافاطمه فرقی ندارد که
در این زمین خاتونی و در آسمان بانو
باید نخواهیم از تو کمها را و دنیا را
این کار بهجت هاست در این آستان بانو
جای تعجب نیست اینجا جای مرجع هاست
شمعی و هستی جامع ما در جهان بانو
یا اینکه عارف یا که علامه است یا فاضل
خورده است هرکس که کنارت آب و نان بانو
یک طور دیگر میشود صحن و رواق تو
وقتی سلامت میکند صاحب زمان : بانو
یک عمرمدیون رضا هستیم و معصومه
قربان این آقا و ای قربان آن بانو
تجدید مطلع غزل
خورشیدبان شمسالشموس و مهربان بانو
شکرِ خدا هستی همیشه سایبان بانو
از خانهی بابالحوائج قسمتِ مائید
ما را سپردهاند دستت مهربان بانو
هِی دست خالی آمدیم و دست پُر رفتیم
هِی امتحان کردیم این را امتحان بانو
با "اِشفَعیلی " میرسم پیشِ ضریحِ تو
با "آلیاسین" میرم تا جمکران بانو
مارا سهشنبههای این جاده هوایی کرد
رفتیم و میخواندیم از لب تشنگان بانو
دیدند بیجان است بیآب است بی یاور
تنها ، غریب اُفتاده با یک کاروان بانو
رفتند از رویِ تنِ بی جانِ او اما...
یک دست سالم مانده و یک ساربان بانو
یک تازیانه مانده و یک خواهرِ زخمی
یک خیزرانِ تازه و یک نیمهجان بانو
لیل و نَهار ما که این خواهر برادر هست
قربان این آقا ای قربان آن بانو
(حسن لطفی ۱۴۰۰/۰۳/۲۲)
@aleyasein