40707a3c-cd89-4c4e-991b-936a6c77d99e.mp3
9.03M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔊 #صوتی | #سرود
شبی که من دوسش دارم
حاجسیدمجید #بنی_فاطمه
🌺 ویژه ولادت #امام_حسن
@aleyasein
حاجمحمود_کریمی_بی_چتر_بیا،_شب،_شب_بارونه.mp3
5.99M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔊 #صوتی | #شور
بی چتر بیا، شب، شب بارونه
حاجمحمود #کریمی
🌺 ویژه ولادت #امام_حسن
@aleyasein
کربلاییحسین_طاهری_صدا_بزن_گداتو_صدات_صدای_عشقه_.mp3
6.89M
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
🔊 #صوتی | #شور
صدا بزن گداتو صدات صدای عشقه
کربلایی #حسین_طاهری
🌺 ویژه ولادت #امام_حسن
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
#ولادت_حضرت_امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام ❣
اشراق میکنی و همه طور میشوند
انگور زادهها همه انگور میشوند
اصلا نیاز نیست که ما دست و پا زنیم
اسباب عاشقی خودشان جور میشوند
با ابترانِ مکه بگو با همین حسن...
امشب حسودهای علی کور میشوند
دنیا به دست نسل خدیجه است، هرکه هست
جز بچههای فاطمه هاشور میشوند
یکجا محمد است و علی هست و فاطمه
با جلوهای که نور علی نور میشوند
برخیز از مسیر، برو، بند آمده است
گیسو بهم مریز که مسحور میشوند
باید که سجده کرد تو را قبلِ روز حشر
یک روز عاقبت همه مجبور میشوند
ما را به عشق پاره گریبان نوشتهاند
بشکاف سینه را که "حسن جان" نوشتهاند
باید که چشمهای تو پیغمبری کند
تو آمدی که فاطمه هم مادری کند
مدیون توست خانهی سادات بعد از این
زهرا نشسته است علی پروری کند
شهر مدینه با تو بهم ریخت حق بده
در کوچهها نبود کسی دلبری کند
در هر سحر نسیم خدا میوزد که باز
در بِینِ گیسوان تو خُنیاگری کند
کُشتی بگیر تا که بگویند جان حسین
تاکه حسین، جای تو جلوهگری کند
اینقدر هم بهانه به دست دلم مده
هر روز سجدهات کند و کافری کند
این نذر چشم ماست که جارو ببافد و
هر صبح بِینِ صحن تو رفتگری کند
ما را شریک خویش نموده عطای تو
نیمی برای ماست و نیمی برای تو
تا که عوض نکرده علی قبلهگاه را
پنهان بکن نقاب بزن قرصِ ماه را
باید جمل سوار ببیند حسن که هست
پیچاندهای به تیغ خودت رزمگاه را
راحت نشسته است علی بین رزم اگر
رفته حسن بهم بزند صد سپاه را
با نیزهای که سینهی لشگر شکافتی
برهَم زدی تَوَهّم آن فتنهگاه را
هر جا زدی به پشت سرِ تو حسین بود
دیدند وقت جنگ همه پادشاه را
رم کردهاند پیش تو انبوه راه راه
بردار از جماعتِ حیران، نگاه را
راهی نمانده است مگر تار و مارِ جهل
بسته است ذوالفقارِ تو هر دو جناح را
دور و بر تو هیمنهای از ملائکه است
فهماند تیغ تو پسر فاطمه که هست
باید برای خاک تو مرقد درست کرد
شهری به وسعت دو سه مشهد درست کرد
با اشکهای عاشق و با خشتهای دل
شهری به نام آل محمد درست کرد
ایوان طلای شاه نجف را دوباره ساخت
آنجا برای فاطمه گنبد درست کرد
با غنچههای یاس ضریح تو را کشید
دورش رواقهای زبرجد درست کرد
باید که زائران تو را باخبر کنند
نقاره خانههای زبانزد درست کرد
در جمع خادمان مؤدب به سمت تو
راهی برای رفتن و آمد درست کرد
صحنی برای حضرت امالبنین ولی
باید که از بهشت سرآمد درست کرد
باید حرم برای تو قبل از ظهور ساخت
پایین پای فاطمه مسند درست کرد
آوای کربلا، حرمین است یا حسن
پنجاه و هشت سال حسین است با حسن
حسن لطفی
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
تا که تویی کریم، گدایی سعادتی است
شغلی به غیر سائلی تو شریف نیست♥️
#امام_حسن
#استوری
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
شاد است دل حضرت ِ زهرایی ها
یکجا شده خلق ، کل زیبایی ها
بوی حسن بن فاطمه پیچیده
امروز دوباره بینِ نانوایی ها
محمد حسین رحیمیان
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
روی هر شاپرکی را به خدا کم کردیم
رمضان تا رمضان ، دور حسن میگردیم
@aleyasein
﷽
ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ
از حرم قرب خدای حسن
امر شده سجده به پای حسن
زر شدم از خاک عبای حسن
خلقت من بوده برای حسن
گرچه شب توبه و یا ربنّاست
کار گدا دست خود مجتباست
سبط نبی و نوه ی اوّلی است
سائلی از غیر درش معطلی است
سفره ی مهمانی حق منجلی است
ظرف ولایت حسن بن علی است
منتظر ماهم و بدرم از اوست
از کرمش، برکت قدرم از اوست
فاطمه نوشانده ز کوثر به ما
باده رسیده دم این در به ما
می زند آقای کرم سر به ما
داده ولیمه خود حیدر به ما
تا به سحر، جام مضاعف بزن
مست حسن باش چنان پنج تن
ذکر حسن، شرط قبول دعاست
جود حسن، از کرم مصطفاست
حب حسن، حب خود مرتضاست
خون حسن، در رگ خون خداست
لطف حسن بوده که در عالمین...
نسل امامت برسد بر حسین
خالق عزّ و جلش را ببین
نجمه و خیرالعملش را ببین
قاسم و شهد عسلش را ببین
صف شکنی در جملش را ببین
فتنه بپا گشته و در آن وسط
پشت حسن مانده خدیجه فقط
حرف بد از مردم شامی شنید
منّت بیمار جزامی کشید
گرچه به او درد و بلاها رسید
از غم مادر شده مویش سفید
غصه ی آن کوچه، غم دیگری است
فاطمه هم دیده حسن، مادری است
در وسط کوچه غمی پا گرفت
بین مدینه دل زهرا گرفت
تا جلوی چشم حسن را گرفت
سیلی محکم به رخش جا گرفت
روضه ی زهرا غم لولاک بود
زیور مادر به روی خاک بود
زهر اثر کرده پرش سوخته...
حنجره ی شعله ورش سوخته...
گرچه تمام جگرش سوخته...
از غم ارباب، سرش سوخته
خاک شد و وادی دوری نرفت
موی سرش بین تنوری نرفت
#امام_حسن_ع
@aleyasein