eitaa logo
کانال رسمی شعر آل یاسین
6.4هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.2هزار ویدیو
131 فایل
خادم کانال: @sajjad_a110
مشاهده در ایتا
دانلود
آخر امام شیعیان می آیی از راه ای ماهِ از دیده نهان می آیی از راه از این سفر محض دعای بی قراران ای مهدیِ صاحب زمان می آیی از راه تا که بخوانی بر فرازِ بام کعبه نام علی را در اذان می آیی از راه در هیبتت از حیدر و در چهره ی خود از مادرت داری نشان می آیی از راه تا که بگیری انتقام عمه ات را از کوفیان و شامیان می آیی از راه با ذوالفقار از پای کعبه سمتِ شامات پای ضریح عمه جان می آیی از راه تو وعده دادی که بیایی حتم دارم روزِ قرارِ عاشقان می آیی از راه آقا کجایی تا کمی روضه بخوانی؟ یک صبح جمعه روضه خوان می آیی از راه حس می کنم با نوحۀ معروفِ عباس : ... " ای ساقیِ لب تشنگان " می آیی از راه @aleyasein
آقا نگاهم مانده بر در تا بيايی از جاده های روشن فردا بيايی دوری تو بغضی نشانده در گلويم ای كاش ميشد يا بميرم يا بيايی دارد توسل میکند چشمان خیسم ای حاجت روز و شب دنیا بیایی پیچیده شد کار تمام شیعیانت باید برای رفع مشکل ها بیایی ديشب دعا كردم برای ديدن تو دیشب غزل گفتم رديفش با بيايی امشب دخيلم برعموجانت اباالفضل شايد ميان روضه ی سقّا بيايی در انتظار تو تمام لحظه ها را آقا نگاهم مانده بر در تا بيایی @aleyasein
به بزم ماتم جدّت ، بیا اباصالح شده محرّم جدّت ، بیا اباصالح شعار صبح ظهور تو یالثارات است به زیر پرچم جدّت ، بیا اباصالح به اشک چشم محبان سیدالشهدا که ریخت در غم جدّت ، بیا اباصالح هنوز خون گلوی حسین می جوشد به حُرمت دَم جدّت ، بیا اباصالح چقدر خجلت بابا ز کودکش سخت است به اشک نم نم جدّت ، بیا اباصالح به لحظه ای که به زانو ، کشان کشان آمد کنار علقمه ، جدّت ، بیا اباصالح نوای " انکسر ظهری " اَش به گوش آید به قامت خم جدّت ، بیا اباصالح قسم به غربت شیب الخضیب کرببلا به ذبح اعظم جدّت ، بیا اباصالح به جا به جا شدن آیه های یک سوره به جسم در هم جدّت ، بیا اباصالح یکی لباس تنش برده و یکی دیگر ربوده خاتم جدّت ، بیا اباصالح دعای آخر او در میان گودالی نموده زَمـزَمه جدّت : بیا اباصالح @aleyasein
می‌شود هر روز اشکم در عزایت بیشتر سوختم از روضه ات از های هایَت بیشتر می‌روم دنبالت اما از حرمهای شما می‌رود تا کربلایت ردِ پایت بیشتر از عبادت هم مهمتر این اطاعت کردن است می‌دهم سر را ولی دل را برایت بیشتر میزنم بر سینه شاید که شبیهِ تو شوم می‌نشیند بر کبودی بوسه هایت بیشتر دستگاهِ لاف بسیار است اما مَرد کو غیرتم من را نگه دارد به پایت بیشتر تا که میاُفتی به یاد مَشک و دست و علقمه باز می گیرد دلت اما صدایت بیشتر تا که می‌آید رَجزهایِ عمویت بر لبم می شود سهمِ من از دستِ دعایت بیشتر تو هم از ایل و تبارت خوش قد و بالا تری رفته آری بر عمویت شانه هایت بیشتر شام های قبل شاید،حتماً امشب می‌رسی می‌رسد از هر شبی عطرِ عبایت بیشتر @aleyasein
شبيهِ چشمِ شما چـشم‌هایِ تـر دارد کَسی كه خاکِ حسينيه را به سر دارد تو گريه كردی و شد سُرخ چهره فهميدم كه وقتِ روضه‌ی تـو اشک هم جگر دارد خدا به رویِ من و تـو حساب وا كـرده كه گريـه‌ای بكنيم و حـساب بـردارد هـوای امشبمان فـرق می‌كند انـگار نشسته مـادری و دست بـر كمـر دارد حسين روز و شبـم را گرفته می‌دانم بـرایِ عاشقی‌ام عـقل دردسـر دارد فقط به تـربتِ اربـاب سجده می‌چسبد هميشه سجـده‌ی مـا مـزّه‌یِ دگر دارد مـرا حوالـه نمودند خاکِ پـا ببـرم هـزار شُكر كه ايـن خيمه رُفتگر دارد ميـانِ روضه نشستيم و عـاشقی می‌گفت بـخوان دعای فـرج را دعـا اثر دارد كسی كه داغِ بـرادر كشيـده می‌دانـد كــه رویِ قـوَّتِ زانویِ او اثـر دارد چـقـدر روضه‌ی نـا گفته در گلو داريم بيا بـه مجلسمان روضه‌یِ عمـو داريـم @aleyasein
هر قدر می‌خواهد این دل، این دلِ تنها تو را در عوض هرگز نمی‌خواهد دمی دنیا تو را ! خاكِ عالم بر سرِ دنیا، كه چشمِ دوستان جست و جو باید كند در سینه‌ی صحرا تو را تو خودت مشتاق هستی میهمانِ ما شوی لیک می‌راند گناه از خانه‌های ما تو را ناله‌ی آقا بیایِ ما كجا، آن ناله‌ای كه زده در بینِ آن دیوار و در، زهرا تو را روز، روزِ توست، چون روزِ عمویِ توست، آه كم نخواهد داشت هرگز روزِ تاسوعا تو را گرچه می‌گویند هستی در تمامِ روضه‌ها بیشتر حس می‌كنم در روضه‌ی سقّا تو را دست‌هایم را دخیلِ دستِ آقایی كنم كه خبر داده است از حاجاتِ نوكرها تو را با دَمِ "ای ساقی لب‌تشنگان" خواهیم خواند در عزایِ ساقیِ لب‌تشنگان، آقا تو را @aleyasein
گم کرده دل طریق رسیدن به یار را باید سپرد دست خود یار کار را افتاده‌ام ز چشم تو یا رفته‌ام ز یاد یک‌دم تفقّدی، بنگر حال زار را ای ترجمان عزّت حقّ، منجی زمان ای معنی حیات طیّبه این روزگار را کی می‌رسی که فصل غم از یادها رود دل منتظـر بـه ره کـه ببیند بهار را من بی‌هوای عشق تو بر باد می‌شوم براین خزان‌زده برسان برگ و بار را ما را مدینه همره خود بَر به سوی یاس بر عاشقان خسته نشان ده مزار را هرجا که ذکر روضه‌ی عباس می‌شود می‌آوری به مجلسش دل بر غم دچار را چون میثمم هماره دم از عشق می زنم عمریست می‌کشم به سرِ شانه دار را @aleyasein
تو زائر هر روز و شب کرببلایی عمری‌ست عزادار یل عهد و وفایی مشک از غم دست و علم چشم ببارد برگرد که تو منتقم آل عبایی کی قرار تو و عمو باشد مه و آیینه روبرو باشد کف‌العباس حول و حوش غروب نرود یادتان، بگو باشد @aleyasein
خود را مقیم وادی احساس می کنم دل را خمار بوی گل یاس می کنم تا نام پاک ساقی لب تشنه می برم بوی تو را به میکده احساس می کنم تا وا کنی دگر گرهِ کورِ کارِ من... خود را دخیل حضرت عباس می کنم اشكي كه داده اي به دو دنيا نمي دهم کی اعتنا به گوهر و الماس مي كنم؟ تا که بیایی از سفر ای باغبان عشق یاد گل شکسته قد از داس می کنم امشب برای خواندنِ این روضه های سخت آقا ببخش این همه وسواس می کنم! دست بریده بود و علم بود و مشک بود قد خمیده بود و حرم بود و اشک بود @aleyasein
علی فانی1_5155235667.mp3
زمان: حجم: 8.41M
تا اول محرم به نیت سلامتی و ظهور امام زمان (عج) ، سلامتی و طول عمر مقام‌معظم‌رهبری، شادی روح شهدا،مخصوصا حاج قاسم سلیمانی عزیزو آمرزش اموات، شفای مریضان ،رفع گرفتاری ها، رفع مشکل وگرفتاری جوانان، عاقبت بخیری مردم کشورمون ... ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ @aleyasein
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ مرثیه حضرت عباس علیه السلام خوش قد و بالای من افتادی از پا، حیف شد چشم خوردی با وفا، این قد و بالا حیف شد ای به قربان دو دست دستگیرت یا اخا دست تو افتاد روی خاک صحرا حیف شد خاطر اهل خیام و دخترانم جمع بود روی دوشت داشتی وقتی علم را... حیف شد بین دریا رفته ای و تشنه لب برگشته ای کاش می نوشیدی از آب گوارا... حیف شد کاش دستی داشتی تا دست تو گیرد حسین لااقل پا میشدی اینگونه از جا... حیف شد این عمود انگار با پیشانی ات لج داشته صورت ماه تو ای ماه دل آرا حیف شد ای پناه خیمه ها، پشتم به پشتت گرم بود بیشتر میشد بمانی پیشم اما... حیف شد کاش جای بوسه ای بر چشم هایت داشتم حرمله آتش بگیرد، اف به دنیا... حیف شد کاش میشد لااقل سمت حرم می بردمت کاری از دستم نمی آید خدایا... حیف شد می روی و بعد تو دستم به جایی بند نیست می روم سمت حرم با قامتی تا... حیف شد وحید محمدی محرم ۱۴۴۷ ه.ق ع @aleyasein
زمان: حجم: 420.9K
﷽ ـ ـ ـ ــــــــ⊰𑁍⊱ــــــــ ـ ـ ـ زمینه قمر بنی هاشم علیه السلام محرم ۱۴۴۷ ه.ق دستات برام گره گشا شد دستات پناه خیمه ها شد دنیا روی سرم خراب شد دستات که از بدن جدا شد فکر نمی کردم، ارباً اربا شی فکر نمی کردم تو هم مثل معما شی دست نداری تا بگیرم از زمین پاشی کی بریده عزیزم، دستاتو نمی تونم ببینم، اشکاتو بگو کی باید الان، دق کنه من یا تو ای علمدام عباس ببین چقدر خمیدم عباس حسابی نا امیدم مردی کنار خیمه ها نیس واسه همینه دیر رسیدم فکر نمی کردم، حالت این باشه کاشف الکرب حسین نقش زمین باشه اومده زهرا به جا ام البنین باشه زخمیه تیر تیزه، چشماتو پر کنه کی برای، من جاتو بگو کی باید الان، دق کنه من یا تو ای علمدارم وحید محمدی ع @aleyasein