#احیای_غدیر
#علی_ناموس_شیعه_است
عمر زهرا اگر امان می داد
و خدا هم به او توان می داد
جلوه های غدیر مولا را
به همه منکران نشان می داد
ساکنان مدینه را آنروز
با همان آسیاب، نان می داد
سفره ای می گشود روی زمین
که از آن هم به آسمان می داد
هم چنان خطبه ی غدیر نبی
خطبه می خواند و شرح آن می داد
آن چنان از علی سخن میگفت
که تن کعبه را تکان می داد
پیرها را به فکر می انداخت
ایده بر مردم جوان می داد
ولی افسوس عمر او کم بود
عمر کوتاه او پر از غم بود
گرچه زهرا تجلی توحید،
سالروز غدیر یار ندید
باز هم در معرفی غدیر
تا نفس داشت دم به دم کوشید
شب به شب با همان تن مجروح
با همان پیکری که درد کشید
رفت پیش مهاجر و انصار
یک به یک خانه های شان کوبید
نه که از حال خود بگوید نه!
نه که از محسنش که گشت شهید،
حرف او بود از کلام خدا
از رسول و غدیر خم پرسید!
یادتان رفته حرف پیغمبر!؟
یادتان رفته آن همه تاکید!؟
یادتان رفته بیعت آن روز؟!
آسمان بود با دوتا خورشید
فاطمه گفت و گوششان کر بود
دلشان غرق بغض حیدر بود
آی ای شیعه ی علی برخیز
جان به راه غدیر دوست بریز
خرج کردن ز مال، خوب ولی
آبرو خرج کن برای علی
هر که در این مسیر غیرت داشت
بیشتر از بقیه همت داشت
اجر او پربهاتر از همه است
گل لبخند های فاطمه است
گام اول نشاط کاشانه است
جشن و شادی میان هر خانه است
سر در خانه پرچمی بگذار
بر دل دشمنان غمی بگذار
گام دوم محله آرایی است
پیش همسایه، شوق افزایی است
شربت آماده کن به نام غدیر
نوش کن شربتی ز جام غدیر
همتی بیشتر مهیا کن
کودکان را اسیر مولا کن
کودکان را گره بزن به غدیر
دستشان را بده به دست امیر
بازی کودکانه باید ساخت
از غدیرش نشانه باید ساخت
#عددی_که_نوشته_بر_کف_راست
#روز_تاریخ_بیعت_مولاست
آخر قصه اینکه برخیزید
جان به پای غدیر او ریزید!
#سید_روح_الله_مؤید
@aleyasein