eitaa logo
از هر دری سخنی
576 دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
7.3هزار ویدیو
428 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
السلام علیک یا فاطمة الزهرا صلوات الله و سلام الله علیهم صلوات الله على الجوهرة القدسية - مرحوم موذن زاده اردبیلی @alfavayedolkoronaieh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مارادونا درگذشت 🔹دیگو آرماندو مارادونا اسطوره آرژانتین و یکی از برترین بازیکنان تاریخ فوتبال به دلیل حمله قلبی در سن ۶۰ سالگی درگذشت. @Farsna @alfavayedolkoronaieh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5821352188567356731.mp3
6.56M
«اعجاز این ضریح که همواره بی‌حد است چیزی شبیه پنجره‌فولاد مشهد است.» شعر از آقای سیدحمیدرضا برقعی @alfavayedolkoronaieh🌱
حتی اگر داغ تو را در می دیدم دیگر نمی دیدم تنت بی بال و پر باشد دیگر نمی دیدم سرت در طشت زر باشد یا که لب خشکت اسیر چوب تر باشد |محمدعلی بیابانی| 🏴وفات حضرت سلام الله علیها تسلیت باد🏴 @alizarbaf_art @alfavayedolkoronaieh🌱
•••• اقبال عجـم بود ، قـدم رنجـه نـمودید… یڪ هم قسمت شده باشد #معصومهۜ @alghame_graphic @alfavayedolkoronaieh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرغ دلم راهی قم می‌شود در حرم امن تو گم می‌شود عمه سادات سلام علیک روح عبادات سلام علیک . 🎙با صدای مرحوم آقاسی @a2_design @alfavayedolkoronaieh🌱
اگر چه درد … اگر چه هزار غم داریم کنارِ حضرتِ معصومه ما چه کم داریم @AlamdarGraphic @alfavayedolkoronaieh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_584097779.mp3
3.98M
این پیام را جهانی کنید ....🗣 این دختر را تمام جهان اسلام به او تواضع می‌کنند 🏴 @yadegaranir @alfavayedolkoronaieh🌱
📰 دکه فرهنگی حلقه وصل 📸 صفحه نخست روزنامه‌های پنجشنبه ۶ آذرماه @hvasl_ir @alfavayedolkoronaieh🌱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیانات حضرت آملی پیرامون برکات مضجع نورانی سلام الله علیها این آقا ، وقتی رفتم از ایشان خداحافظی کنم که می خواهم به بروم، اجازه بگیرم؛ فرمود: برو، آنجا است. فرمود: این قبر، قبر عادی نیست. بزرگان آنجا دفن هستند، مراجع آنجا دفن هستند، حکماء، علماء، فقها، اصولیون آنجا دفن هستند؛ آنجا قبر است. این قبر منشاء هزارها است. این را که خود من بارها تجربه کرده ام؛ کتابهای عمیق، جواهر یا اسفار؛ به روال عادی اینجا که مطالعه می کردم، همین کتاب را وقتی در یک شهر دیگری می بردم، می دیدم به کندی پیش می روم؛ این را باور کنید!! اینجا انسان بهتر می فهمد، خوشتر می فهمد، عمیق تر می فهمد، در آفتاب است؛ اینها نه تعارف است، نه مجاز است، نه خدای ناکرده خرافات است! ✅ کنگره بزرگداشت شخصیت حضرت فاطمه معصومه (س) و مکانت فرهنگی قم _ شبستان امام (ره) حرم مطهر ۱۳۸۵/۰۲/۱۶ @alburhan_110 @alfavayedolkoronaieh🌱
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔰 لوح | بدرقه ستاره‌ها 🔻حضرت آیت‌الله خامنه‌ای: «این بانوی بزرگوار، این دختر جوانِ تربیت‌شده‌ی دامان اهل‌بیت پیغمبر، با حرکت خود در جمع یاران و اصحاب و دوستان ائمه (علیهم‌السّلام) و عبور از شهرهای مختلف و پاشیدن بذر معرفت و ولایت در طول مسیر در میان مردم و بعد رسیدن به این منطقه و فرود آمدن در قم، موجب شده است که این شهر به عنوان پایگاه اصلی معارف اهل‌بیت (علیهم‌السّلام) در آن دوره‌ی ظلمانی و تاریکِ حکومت جباران بدرخشد و پایگاهی بشود که انوار علم و انوار معارف اهل‌بیت را به سراسر دنیای اسلام از شرق و غرب منتقل کند.» ۸۹/۷/۲۹ 🔻پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR به مناسبت سالروز وفات حضرت فاطمه‌ی معصومه (سلام‌الله‌علیها) پوستر «بدرقه‌ی ستاره‌ها» را درباره‌ی تأثیر گسترده‌ی سفر آن حضرت از مدینه به سمت طوس منتشر می‌کند. 💻 @Khamenei_ir
هدایت شده از تنها علاج
#برشهایی_از_کتاب 📚 "فتأمّل" ملاحظاتی برای خوانش #فقه و #اصول 🔍مروری بر برخی از سرفصلها 🔹چند لحظه تامل 🔹تمرین ذهن 🔹گیجی نمکین 🔹خستگی شیرین 🔹چرا باید کفایه بخوانیم؟ 🔹بی خیال آرای شیخ 🔹اندر حالات اضطرار حاج آقاهای موسوم به انواری 🔹بوی گل را از چه جوییم؟ از مجاز! 🔹ریاضت حَقّه و... #حجت_الاسلام_علوی #فقه_و_اصول #نشر_سدید @tanhaelaj
هدایت شده از تنها علاج
👇👇
هدایت شده از تنها علاج
هدایت شده از تنها علاج
هدایت شده از تنها علاج
هدایت شده از تنها علاج
هدایت شده از تنها علاج
‍ ‍ ◀️ از کل کل تا رفاقت خداحافظی مصطفی رحماندوست با راستگو ▶️ من برنامه کودک تلویزیون را داشتم و راستگو را نمی شناختم. یک روز دیدم آخوند جوان کوتاه قدی یک راست آمد کنارم نشست و سلام علیکم و بعد گفت من آمده ام برای بچه ها برنامه اجرا کنم. آن روز ها کاملا اوضاع انقلابی بود. منشی داشتم ولی قاعده بر این بود که منشی مانع ورود کسی نشود. من که دل خوشی از آخوند های جوان و بی تجربه نداشتم که به نام انقلاب مدعی هر کار و تخصصی شده بودند؛ گفتم آقاجان سن و سالی هم نداری که بگویم حاج آقا این کارها به شما نیامده. تلویزیون و تولید در آن دستگاه، حرفه ای تخصصی است. همین که دوربین را از استودیو خارج کرده اید و جلو منبر گذاشته اید کافی است. لطفا بروید به جنگ زید و عمر ادامه دهید و درستان را بخوانید. اما راستگو میدان را خالی نکرد و گفت من حاضرم با بهترین هنرپیشه ها و مجریان برنامه کودک مسابقه بدهم و فی البداهه برنامه اجرا کنم. پیشنهاد تفریحی خوبی بود. تا چشم باز کنم دیدم همکاران قرتی گروه کودک توی اتاق جمع شده اند تا به آخوند جوانی که ادعای فلان و بهمان دارد بخندند. یک ربع نگذشته بود که راستگو کار خودش را کرد. آنهایی که برای مسخره کردنش آمده بودند هر کدام برای "بهتر" شدن برنامه اش پیشنهادی می دادند... راستگو هم کم نمی آورد و در باره پیشنهاد ها اظهار نظر می کرد. راستگو دلش می خواست با عبا و عمامه برنامه اش را اجرا کند، آنهم هفتگی و مرتب و با حضور بچه ها و پخش مستقیم. من می گفتم که فقط یک بار اجرا کن آنهم تولیدی نه پخش مستقیم که فیلمش امکان ویرایش داشته باشد و حتما با لباس عادی. اختلاف نظر ما باعث شد که برنامه ای تولید نشود. دو سه هفته بعد آمد و به اجرای بدون عبا و قبا و عمامه و همچنین به تولیدی بودن برنامه نه پخش مستقیم آن تن در داد. من و همراهانم هم قول دادیم که اگر برنامه اش را پخش کردیم و گرفت "چند برنامه دیگر!" هم ادامه بدهیم... چند جلسه با پیراهن شلوار اجرا کرد.. یواش یواش وسط برنامه نصف لباسش را پوشید و خلاصه در برنامه اعلام کرد که روحانی است و ... باهم دوست شدیم. خیلی هم دعوا می کردیم چون اختلاف سلیقه داشتیم. همدیگر را دوست داشتیم. مرا دعوت می کرد برای طلبه های نو آموز کلاس هایش ادبیات کودکان یا قصه گویی درس بدهم. به خانه هم می رفتیم. در روزگاری که بازی های کامپیوتری جرم بود، با هم تا صبح آتاری و... بازی می کردیم. جز این روزگار اخیر که پس از درگذشت ناگهانی همسرش دل و دماغی نداشت، با هم زیاد درد دل می کردیم و به خاطر اختلاف سلیقه های سیاسی و مذهبی به پر وپای هم می پیچیدیم. حیف شد که رفت. حالا حالاها جای کار داشت. این سالهای اخیر خیلی اذیتش کردند...، آسیب زیادی از دست هم لباس هایش خورد. کارش به آن جا رسید که محتاج کار شده بود. بی معرفت ها حتی بعضی از شاگردانش چوب لا چرخش می گذاشتند. او که کار خدا پسندانه اش را کرد و رفت؛ اما این ها را برای آنهایی می گویم که از امروز در اندوه از دست رفتنش اشک تمساح می ریزند و دیروز در پی این بودند نام و نانش را آجر کنند. خوب است کرونا هست و مراسمی برای جولان این گونه ها اتفاق نمی افتد. بگذریم و با یک خاطره تمامش کنم. بیست و چند سال پیش خانه ما نزدیک فرودگاه مهرآباد بود. شب بود و آماده خواب بودم که تلفن خانه زنگ زد. راستگو بود. گفت میایی مرا از فرودگاه به خانه ات ببری؟ سر به سرش گذاشتم که ای بابا تاکسی بگیر و بیا... بگذار آقایان علما و شخصیت ها یک بار هم شده سوار تاکسی شوند و از این حرفها. شوخی هایم که تمام شد گفت بابا جیب علما خالی است. پول ندارم. زود بیا و منتظر جواب من نشد و تلفن را قطع کرد... ✍ مصطفی رحماندوست @yekhezaran @alfavayedolkoronaieh🌱