eitaa logo
از هر دری سخنی
545 دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
8.5هزار ویدیو
454 فایل
آشفتگیه،بایدببخشید... ارتباط با مدیر @Behesht123
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از تنها علاج
🚩 درباره شعار سفر اربعین ۹۹ انجمن عتبه: حرکتی به سمت تولید ادبیات هیأتی 🔹 ما بايد برای این جریان به بحث تکیه کنیم. امروز یکی از مطالبات جدی حضرت آقا برای جوانان انقلابی، بحث آفرینی است. یکی از بحث‌های مهم تحول، است. 🔹ادبیات هست که در یک مجموعه، سازمان یا کشور می‌تواند را تقویت کند. ادبیات و تولید ادبیات می‌تواند باشد و می‌تواند را تغییر دهد. ماهم تا اربعین باید حرکتی را برای تولید رقم بزنیم. 🔹 برای این کار باید از کربلا مدد گرفت؛ مثل همیشه! باید سراغ از کربلا بگیریم. بهتر هست بگوییم، سال، سال جهش تولید است؛ یک حرکتی که ما را با یک حرکت و جهش و با تولید خوب به سمت ادبیات هیئتی سیر بدهد. این‌جا ان‌شاءالله ضرب‌المثل‌های ما را تغییر می‌دهد. 🔹 خیلی از حرف‌هایی که ما امروز می‌زنیم، دلیلی که پشتش هست، یک تعبیر ساده یا مثل هست: خواهی نشوی رسوا هم رنگ جماعت شو! یا چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است! خیلی از این مثل‌ها مثل درستی نیست. خیلی از مثل‌ها را باید و خیلی‌ها را باید کرد. 🔹اگر بخواهیم به سمت حرکت کنیم؛ اگر می‌خواهیم عمل‌های ما عمل باشد، یکی از جلوه‌هایش این است که ما بتوانیم برای آن کنیم و راهی جز و نداریم. تأملات خود را بر دو دسته مثل قرار دهید: ١-مثل‌هایی که باید شود. ٢-مثل‌هایی که باید شود. 🔹خیلی از مثل‌ها را باید به زیارت کربلا و به محضر سیدالشهدا برد تا رنگ و بوی امام حسین بگیرد؛ خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو! باید ببریم کربلا در مدار اصحاب سیدالشهدا بشود: خواهی نشوی رسوا همرنگ شو! این مثل را باید این گونه اصلاح کرد. 🔹بعضی مثل‌ها را باید سوغات از کربلا آورد و در اختیار بچه هیئتی‌ها قرار داد تا با این لسان سخن بگویند: بجای آن که به کسی که ناراحت است بگوییم چرا ناراحتی مگر کشتی‌هایت غرق شده، بگوییم: چرا ناراحتی مگر هیئت هفتگی‌ات تعطیل شده! یا مگر سوغات مشهدت گم شده! مگر نماز شبت قضا شده! با این حساب برخی مثلها کربلایند و برخی را هم باید به کربلا برد! 🔹می‌شود بعضی از مثل‌ها را مبتنی بر معارف دین بازسازی کرد و مجددا در ادبیات بچه هیئتی ها قرار داد، مثل: اشک نریخته، گناه ریخته! یک مثل است اما پشتش مجموعه‌ای از روایات بحث بکا بر سیدالشهدا قرار دارد. تربت بخوری یه چیزی میشی! هرکه فهمش بیش، اشکش بیشتر! یا هرکه کارش بیش اشکش بیشتر! 🔹چقدر آیات و روایات می‌تواند در ادبیات، شعارها، اشعار، تعبیرها و مثل‌های ما بیاید و همین‌ها باعث شود تا ما راه بهتر و زیباتری را پیش بگیریم. گزیده سخنرانی در اختتامیه سفر مجازی عرفه @tanhaelaj
هدایت شده از Atabe
❇️بسم الله الرحمن الرحیم❇️ 🔹با استعانت از پروردگار متعال و یاری ائمه اطهار(علیهم‌السلام) و باتوجه به شرایط موجود، زیارت پیاده‌روی اربعين ٩٩ را به صورت مجازی؛ با محوريت بيانات حجت الاسلام والمسلمين علوی برگزار خواهیم کرد. 🔹تاریخ سفر: ١٣ لغايت ١٧ مهرماه 🔹جهت شرکت، در پیام رسان‌های زیر عضوشده یا به سایت انجمن مراجعه فرمایید. آدرس سایت: http://atabe.ir/  کانال رسمی متعلق به انجمن در ایتا، واتسپ، بله، سروش و تلگرام: https://eitaa.com/atabe_ir https://eitaa.com/tarighe_karbala https://ble.ir/atabe_ir https://what.sapp.ir/tarighe_karbala https://t.me/atabe95 https://t.me/tarighe_karbala
هدایت شده از Atabe
✅ مسابقه‌ی کتاب‌‌خوانی احلی من المثل لطفا جهت شرکت در این مسابقه؛ جواب صحیح، اسم و شماره تماس‌ خودتان را به آی دی زیر ارسال فرمایید. ❗️توجه داشته باشید که تنها تا اذان مغرب چهارشنبه ١۶ مهرماه فرصت خواهید داشت. 🆔 @amoode118
هدایت شده از Atabe
🛑 سؤالات مسابقه کتاب‌خوانی احلی من المثل: 1- کاربرد اصطلاح "آتیش پاره"مربوط به کدام یک از گزینه های زیر است؟ الف) در هنگام ناراحتی و برای عتاب ب) تشکر از آتش نشان ج) شخص گفتمان ساز د) یک نوع فحش است! 2- کدام یک از اصطلاحات زیر با دیگر گزینه ها، معنای متفاوت دارد؟ الف) آه در بساط داشتن ب) اشک نریخته، گناه ریخته ج) اشکش دم مشکه د) اشک نریخته، ثواب برده 3- کاربرد اصطلاح "آدم سر تو دست" چیست؟ الف) برای آدم پشیمان به کار می رود ب) برای آدم هیئتی و تشکیلاتی به کار می رود ج) برای آدم بی دست و پا به کار می رود د) الف و ج 4- اصطلاح "اصحاب الجدار" به چه کسی گفته می شود؟ الف) استاد بنا ب) شخصی که همیشه بدون عذر، خود را اهل عذر نشان می دهد ج) شخصی که به بهانه های مختلف گوشه مراسم می نشیند د) ب و ج 5- "قضای خواب شهدا" با کدام یک از اصطلاحات زیر هم معنی است؟ الف) استراحت بماند بعد از شهادت ب) ما استراحت نخواهیم کرد ج) بی خوابی زده به سرش د) ما به جای شهدا می خوابیم 6- نسخه ارتقا یافته "خدا از بزرگی کمت نکند" کدام یک از اصطلاحات زیر است؟ الف) خدا عمرت بدهد ب) خدا از نوکری کمت نکند ج) خدا از برادری کمت نکند د) خدا انسان را آفرید و انسان توجیه را! 7- کدام یک از عبارات زیر می تواند جایگزین ضرب المثل "فیلَم یاد هندوستان کرده است" باشد؟ الف) دل خود دار! ب) دلم هوای کربلا دارد ج) دلم گرفته د) دُر به نجف بردن 8- اصطلاح "دین آدامسی" با کدام یک از بیماری های تشکیلاتی زیر مرتبط است؟ الف) بیماری رخوت و بی بخاری ب) بیماری آنفلونزای نیویورکی ج) بیماری نفاق و نفهمی عمدی د) بیماری شاخ بازی! 9- عبارت " باید خادم بود، یا خادم حسین یا خادم یزید، حد وسطی هم وجود ندارد. اگر به حسین خدمت نکنی به یزید خدمت خواهی کرد، این را تاریخ نشان داد" ریشه معنوی کدام یک از ضرب المثل ها یا اصطلاحات زیر است؟ الف) خدا از نوکری کمت نکند ب) خادم ارباب ج) خنجر شمر در خانه اوست د) آب به امام نمی دهند و آتش به یزید 10- از زمانی که دو نفر بنا گذاشتند با هم یک کار مشترک انجام دهند، کدام اصطلاح متولد شد؟ الف) خوش اشک ب) خون دل خوردن ج) غلام باش نه ارباب د) ب و ج سوال تشریحی: یک اصطلاح یا ضرب المثل جدید هیئتی پیشنهاد دهید، با ذکر توضیح و طبق نمونه ضرب المثل های کتاب: تعریف،پیشینه،ریشه معنوی،کاربرد،نقد،پیشنهاد.
هدایت شده از Atabe
از اول مسیر، حاج‌آقا علوی پیرامونِ شبیه شدن زائر به مزور سخنان بسیاری ایراد فرموده بودند. از کارهای مفیدی که در طریق مقدس نجف به کرب‌وبلا می‌شود انجام داد. یکی از رفقای همسفر ما، این‌طور به ذهن مبارکش رسید که: جمع کردن زباله‌های تولید شده توسط زائران، از مسیر راه، کار مفیدی‌ست. و البته فکر خوبی هم بود. اما مشکل اینجا بود که امکانات زیادی برای انجام این مهم نداشت! ایشان کاملا اتفاقی، از انبارِ كيسه فریزری‌هایی که در کوله‌ی بنده بود، اطلاع پیدا کرد. و فکری که به ذهنش رسیده بود را با من مطرح کرد و گفت که نیاز به کیسه‌ی فریزری برای جمع کردن زباله‌ها دارد. گفتم: زندگیم فدای ارباب، "" یک کیسه فریزری که این حرف‌ها را ندارد. اشاره کردم که از پشت کوله‌ام بردارد و مشغول شود. جمعیت خیلی زیاد بود. چند عمود جلوتر، دیدم مجدد آمد و تقاضای مشمع کرد. گفتم خواهش می‌کنم؛ این چه حرفیست، "". خودت از کیفم بردار. خلاصه... هر چند عمود یک‌بار که ما می‌رفتیم در حال و هوای خودمان، این بزرگوار می‌آمد و تقاضای کیسه‌ای می‌کرد. متوجه شدم که در مسیر که زباله‌ها را جمع می‌کند، چند دقیقه یک‌بار کیسه‌ای که به عنوان دست‌کش در دستش کرده بود را هم می‌اندازد به آشغالی. آمد،برداشت رفت آمد،برداشت،رفت آمد برداشت رفت... تا اینکه رو کرد به من و گفت: کیسه‌هایت همین‌ها بود؟ گفتم بله. گفت حیف شد... تمام شدند! خواستم به او بگویم: خادمِ حسابی؛ لااقل دوتایش را برای خودم می‌گذاشتی... ، اما به خودم نهیب زدم: "!" چهارتا کیسه زباله که این حرف‌ها را ندارد. از رفیق‌مان عذرخواهی کردم که امکانات بیشتری برای ارائه‌ی خدمتش در این مسیر نداشتم و با هم به طی کردن طریق پرداختیم. القصه... در طریق مقدس نجف_کرب‌و‌بلا، کار برای انجام دادن بسیار است، بار برای برداشتن از زمین، فراوان است. مهم این است که چه چیز، روزی‌مان کنند. از من به شما وصیت؛ قبل از گام برداشتن به سوی این مسیر منیر، طلب روزی کنید! که باید اذن بدهند. و برای انجام آن کار، از وطن برنامه‌ریزی کنید تا در راه، (زبانم لال) شرمنده‌ی روی مبارک ارباب نشوید. روز دوم