هدایت شده از اجتهاد
💢در نقد «سستی ایده دولت قراردادی پیامبر»
✍️اکبر محمدی
یادداشت «سستی ایده «دولت قراردادی پیامبر» به قلم آقای محمد متقیان تبریزی بهطور محترمانه وارد بحث شده و سعی کرده است مواجهه علمی و یا به تعبیر خویش مواجهه روشمند با کتاب داشته باشد؛ که این رویکرد نویسنده قابل تقدیر است. در این یادداشت، دوگانهسازیها و تقسیمبندیهای متعددی مطرح شده است، مانند اختیار و اضطرار، متن و زمینه، اطلاق و تقیید، قرارداد در دوره سنتی و مدرن، سیره و منبع سیره و ... . اساساً این نوشته بر پایه این دوگانهها سامان یافته و تلاش کرده تا با استفاده از آنها، قراردادی بودن دولت پیامبر را مورد نقد قرار دهد. در این خصوص نکاتی را به اختصار بیان میکنم.
📝 بخوانید: http://ijtihadnet.ir/?p=76802
🆔 https://eitaa.com/ijtihad
۳ دی ۱۴۰۳
الفقه و الاصول
💢در نقد «سستی ایده دولت قراردادی پیامبر» ✍️اکبر محمدی یادداشت «سستی ایده «دولت قراردادی پیامبر» به
❇️پاسخی کوتاه به نقد
🔹آقای اکبر محمدی، به عنوان کسی که درسگفتارهای جناب مرحوم فیرحی را تهیه و تنظیم کرده است، زحمت کشیده و نقدی نسبت به نقد بنده نگاشته است. درباره نقد ایشان، پاسخی بسیار کوتاه دارم که اگر از جانب ایشان مورد توجه قرار بگیرد، قطعاً از ادامه گفتگو بهره خواهم برد.
1️⃣نکته اول: همانطور که ایشان در ابتدای نقد خود فرموده است، نقد بنده بر کتاب «پیامبری و قرارداد» نقدی اصولی و منهجی است. بنده تلاش کردم، استناد آقای فیرحی به «سیره پیامبراکرم» برای استخراج «نظریه حکمرانی» را مورد نقد و ارزیابی قرار دهم. و در نهایت، به این جمع بندی رسیدم که ایشان در این استناد، ضعیف و در برخی مواضع غلط عمل کرده است. یعنی، روشِ استنادی ایشان برای استخراج نظریه حکمرانی، از ضوابط و قواعدِ اصولی خالی است. این نقد، بخشِ «اصلی» از آن یادداشتِ انتقادی است.
طبعاً به تبع توجه به انتقادِ منهجی و اصولی، برخی نکاتِ «فرعی» نیز در یادداشتِ مذکور طرح میشود، اما این نکات، فرعی هستند و نقد اصلی همان نقدِ منهجی و اصولی است؛ یعنی فقدان ضابطه اصولی در استناد به سیره برای استخراج نظریه.
متأسفانه، نقد آقای اکبر محمدی، هیچ توجهی به آن بخش «اصلی» نداشته و هیچ موضع گیری در این خصوص نکرده است که آیا جناب فیرحی، در فرآیند استناد به سیره برای استخراج نظریه، موفق بوده یا به خطا رفته و لغزش داشته است. و ایشان، درگیر برخی نکات فرعی شده و آنها را تبدیل به «دوگانه هایی» در یادداشتِ حقیر کرده و برجسته ساخته است. بنده، به جهت اینکه مبتلا به این حواشی نشوم، از پاسخ به آن دوگانه ها صرف نظر کرده و همچنان منتظرم تا ایشان موضع خود را درباره «خطای اصولیِ» آقای فیرحی بیان نماید: آیا جناب فیرحی، در استناد به سیره برای استخراج نظریه حکمرانی، صحیح عمل کرده است؟
2️⃣نکته دوم: ایشان درباره «تحریف معنوی» پرسش کرده و اینکه، یادداشتِ حقیر خالی از بیان ویژگیها و عناصر مفهومی این اصطلاح است. حقیقت آن است که بنده نیازی به شرح این اصطلاح نمیدیدم؛ به این جهت که این اصطلاح، یکی از اصطلاحات متداول در حوزه علوم دینی است و مقصود از آن در مقام این است که؛ آقای فیرحی، به عنوان کسی که به سیره پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) مراجعه نموده تا نظریه حکمرانی را استخراج کند، به دلیل رویکرد «تقدم نظریه بر نص» اندیشه حکمرانیِ پیامبر را تحریف نموده و به آن سمتی که خود ایشان متمایل است، سوق میدهد. همین مواجهه را نیز با نظریه «ولایت عامه» جناب میرزای نائینی در کتاب «آستانه تجدد» داشته است.
@alfigh_alosul
۴ دی ۱۴۰۳
📚یک پیشنهاد تحقیقاتی
👈👈👈بررسی تطبیقی اصول امام خمینی (رضوان الله علیه) با اصول شهید صدر (رضوان الله علیه)
🔹اصول شهید صدر، حامل اندیشههای اصولی اعلام: خوئی، اصفهانی، نائینی، عراقی و خراسانی است، همراه با ابداعات سید شهید. اصول امام خمینی، هم نظر به اعلام: نائینی، اصفهانی، خراسانی دارد و هم به استاد خود شیخ عبدالکریم حائری. همراه با ابداعات سیدامام.
🔹ملاحظه تطبیقی این دو اندیشه اصولی که ابداعات متفاوتی دارند، برای محقق اصولی «اتساع ذهنی» ایجاد میکند و عمق و ژرفای اندیشه اصولی او را افزایش میدهد؛ چرا که گاهی اوقات، برخی نظرات اصولی در یک سلسله از اساتید و شاگردان از مسلمات تلقی میشود که نزد یک سلسله دیگر چنین نبوده و مورد انتقاد قرار میگیرد.
@alfigh_alosul
۵ دی ۱۴۰۳
❇️دیدگاه صاحب الفصول درباره شأن فقیه جامع الشرایط
🔹در حال مطالعه کتاب «الفصول الغرویة» پیرامون «فعل معصوم» بودم که به عبارتی برخوردم که ظهور در دیدگاه صاحب الفصول (شیخ محمدحسین حائری اصفهانی) در خصوص شأن فقیه جامع الشرایط داشت:
«فصل من فعل المعصوم و حكمه ما يرجع إلى رياسته العامة كالجهاد و نصب القضاة و التصرّف في بيت المال و القضاء في الحقوق و الدّعاوي و يشاركه الفقيه الجامع للشرائط في الأخير»
📚الفصول الغرویة، ص 313
🔹همانطور که پیداست، صاحب فصول در ضمن اشاره به افعال حکومتی معصوم مانند جهاد و نصب قضاة و تصرف در بیت المال و قضاوة، به این نکته اشاره میکند که، فقیه جامع الشرایط در امر قضاء با امام معصوم (سلام الله علیه) مشارکت دارد. پرواضح است که این اشاره کوتاه نمیتواند به عنوان دیدگاه نهایی ایشان تلقی گردد و باید به سایر منابع فقهی ایشان هم مراجعه کرد و این گزارش، صرفاً تذکری به دیدگاه ایشان است که فقط به اصول فقه مشهورند.
@alfigh_alosul
۷ دی ۱۴۰۳
❇️مصطلحات مستحدثه
🔹در مواجهه با خطابات شرعیه، علاوه بر مصادیق/ موضوعات مستحدثه، باید به عنوان دیگری هم توجه کرد؛ مصطلحات مستحدثه. مقصود از مصطلحات مستحدثه، معانی و اصطلاحات جدیدی است که در عصر نزول و مخاطبات نبوده و در دوران متأخر این اصطلاحات ایجاد شده است. آیا حمل اطلاقات و عمومات بر آن اصطلاحات صحیح است؟
🔹به عنوان نمونه، اصطلاحات «قطع» و «ظن» و «اطمینان» با همین تفصیلی که در تعریف اینها موجود است، قطعاً در عصر نزول مطرح نبوده است. حال، حمل روایات نهی از قیاس به اینکه، آنچه منهی عنه است «قیاس ظنی» است نه قطعی، حملِ غیرفنی و کاملاً دور از ضابطه است.
🔹اگر هم گفته شود که، هرچند این اصطلاحات با تفاصیل معاصر در آن دوران وجود نداشت، اما واقع و حقیقت این حالات نفسانی که بود. پاسخ این است که، برای حمل ظواهر روایات بر یک معنایی، واقعِ ثبوتی کفایت نمیکند بلکه باید تبدیل به ارتکاز ذهنی شده باشد تا امکان حمل فراهم آید. مثلاً در روایت ابان، اگر ابان هیچ توجه تفصیلی به این قسم از قطع (قطع ظنی) نداشته باشد، تقیید اطلاق نهی از قیاس به این فرد از قیاس، ممکن نخواهد بود.
@alfigh_alosul
۹ دی ۱۴۰۳
❇️ماهیت لسان قرآن
در کافی شریف، ذیل آیه « بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِين» روایتی آمده است که هرچند ارسال در سند دارد اما به جهت دلالتی و معنایی که دارد باید به آن توجه عمیقی داشت:
عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ عَنِ الْحَجَّالِ عَمَّنْ ذَكَرَهُ عَنْ أَحَدِهِمَا (سلام الله علیه) قَالَ: سَأَلْتُهُ عَنْ قَوْلِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ- بِلِسانٍ عَرَبِيٍّ مُبِينٍ، قَالَ: يُبِينُ الْأَلْسُنَ وَ لَا تُبِينُهُ الْأَلْسُنُ.
📚الكافي (ط - الإسلامية)، ج2، ص: 632
🔹در شروحی که بر کافی نوشته شده، نظرات مختلفی پیرامون معنای حدیث آمده است؛ علامه مجلسی (رضوان الله علیه) بر این نظر است که قرآن افصح الکلام است و نیازی به استشهاد به اشعار و کلام عرب ندارد، بلکه برعکس است. (1) ملاصالح مازندرانی، این نظر را قبول نکرده و میگوید: اگر عبارتی در قرآن باشد که علی الظاهر با لسان عرب موافقت نداشته باشد، به جهت اینکه منکرین آن را تکذیب نکنند باید به همان کلام عرب استشهاد نمود، پس مقصود از «یبین الألسن» در روایت کافی، بیان نیست بلکه ترجمه آن «ابانة» به معنای قطع کردن است؛ یعنی قرآن به دلیل برخورداری از فصاحت و بلاغت در حداعجاز، فصاحت سایر زبانها را قطع میکند.(2) صاحب الوافی هم معتقد است، ابانة، به معنای رفع اختلاف از میان زبانهای مختلف مردم است. (3)
——————————
1.مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول ؛ ج12 ؛ ص522
2.شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني) ؛ ج11 ؛ ص74
3.الوافي ؛ ج9 ؛ ص1771
@alfigh_alosul
۱۰ دی ۱۴۰۳
🔹خط ونقش خاتم (صاحب الفصول) الشيخ محمّد حسين الأصفهاني الحائري (رحمه الله)، المتوفى سنة (1254) أو (1261)هـ، والمدفون في الصحن الصغير في الحائر المقدس.
@alfigh_alosul
۱۰ دی ۱۴۰۳
خط الشيخ عبد الكريم الحائري (رضوان الله عليه) المتوفى ١٣٥٤هـ
@alfigh_alosul
۱۰ دی ۱۴۰۳
❇️نهایة الدرایة
🔹برخی از طلاب کوشا و پیگیرِ در علم اصول، درباره شرح مبسوطی نسبت به کتاب فاخر «نهایة الدرایة» از شیخ محمد حسین اصفهانی (رضوان الله علیه) پرسش داشتند که جهت اطلاع این عزیزان عرض میکنم: استاد حشمت پور (مدظله) که فضل و بزرگی ایشان در علوم مختلف بر کسی پوشیده نیست، بخشی از این کتاب را تدریس و شرح کرده اند:
👇👇👇
https://eshia.ir/Feqh/Archive/qom/khan/heshmatpour/nehayeh/
@alfigh_alosul
۱۲ دی
❇️آدرس برخی پرونده ها در مسائل مستحدثه
عزیزانی که در موضوعات تخصصی و مستحدثه مشغول به تحقیق و آموزشند، میتوانند به مدرسه فقاهت مراجعه کرده و از دروسِ قوی و شاخصی که در این موضوعات ارائه شده بهره بگیرند. به عنوان نمونه، آدرس برخی از این پرونده ها را در کانال نقل میکنم:
پرونده فقه سیاست و حکومت:
https://eshia.ir/feqh/archive/text/file/feqh/1400/14010820/
پرونده اقتصاد اسلامی:
https://eshia.ir/feqh/archive/text/file/feqh/1400/14010812/#_ftn5
پرونده ولایت فقیه:
https://eshia.ir/feqh/archive/text/file/feqh/1400/14010829/
پرونده فقه حقوق بشر:
https://eshia.ir/feqh/archive/text/file/feqh/1400/14010819/
پرونده شرکت و شرکتهای نوظهور:
https://eshia.ir/feqh/archive/text/file/feqh/1400/14010811/
و سایر پرونده ها.....
@alfigh_alosul
۱۲ دی
❇️هزار موضوع مستحدثه در ابواب مختلف فقهی
👇👇👇
https://eshia.ir/Feqh/Archive/newquestions
@alfigh_alosul
۱۲ دی
❇️التعرب بعد الهجرة
یکی از کبائری که در روایات مطرح شده، عنوان «التعرب بعد الهجرة» است. فقها این عنوان را اینگونه معنا کرده اند که کسی از دارالإسلام به دارالکفر منتقل شود. علامه مجلسی (رضوان الله علیه) به نقل از برخی علمای معاصر، مصداق دیگری را نیز برای این عنوان مطرح میکند:
«و قال بعض أصحابنا: التعرب بعد الهجرة في زماننا هذا أن يشتغل الإنسان بتحصيل العلم ثم يتركه و يصير منه غريبا.»
📚مرآة العقول في شرح أخبار آل الرسول، ج10، ص: 9
🔹هرچند، این معنا معنای فقهی نیست، اما توجه به این معنا هم خالی از نکته نیست.
@alfigh_alosul
۱۴ دی