eitaa logo
بنیاد بین‌المللی غدیر
3.2هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
2.2هزار ویدیو
49 فایل
✅زنده نگه داشتن غدیر، به یک معنا زنده نگه داشتن اسلام است. ♦️مقام معظم رهبری 🌹همه مبلغ غدیر باشیم🌹 ادمین کانال: @Sajjad_sa73
مشاهده در ایتا
دانلود
﴾●💚🕊●﴿ آخرین بار کھ مداحے کرد🎙 بیت اول شعرش این بود : «خجالت مےکشم کھ من سَرَم روے تَنَمھ حسین از اون لحظھ‌ے آخرے بھ تَنَم کفنھ حسین»😓 شھید حسین معزغلامے💚 🕊 🌸
💔 ۶سال بعد از شهادت عمویش به دنیا آمد او را همنام عمویش نام نهادند و عاقبت در کنار عموی شهیدش آرمید دسته گلی از صلوات به نیابت از عمو و برادرزاده هدیه می دهیم به مادرمان حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم💐 ❬اللّٰھم‌صَلِّ‌عَلۍمُحَمـَّدوآلِ‌مُحَمـَّد!❭
💠توسل خاص "شهید سلمانیان" به حضرت زینب (س) 🔹مجید سلمانیان خطاب به دوستش می‌گوید: «مدت‌ها منتظر اعزام بودم. دیشب به حضرت زینب (س) گلایه کردم که خانم‌جان سه ماه است پاسپورتم توی جیبم است و پوتین‌ها در پایم، هنر این نیست که بالیاقت‌ها را ببرید. اعجاز شما این است که بی‌لیاقتی، چون من را ببرید، دم‌دمای صبح خوابم دیدم که بی‌بی زینب به من گفت: «بالاخره شما هم قبول شدید.» به حضرت رقیه(س) من این را اعجاز بی‌بی می‌دانم.» 🔹مجید کاملاً داوطلبانه به منطقه اعزام شد؛ اتفاقاً مسئولانش می‌گفتند تو روحانی هستی و رسته‌ات رزمی نیست. مطلقاً اجازه رفتن به او را نمی‌دادند و حکم مبلغ را داشت، ولی مجید خیلی این در و آن در زد که اعزام شود. همه آموزش‌ها را هم در دوره‌های مختلف سپری کرده بود. حتی دو بار به شکل محدود و برای کار‌های تبلیغی به سوریه اعزام شد، اما این‌ها راضی‌اش نمی‌کرد. می‌خواست به صف رزمنده‌ها بپیوندد و بار آخر هم با اینکه به عنوان مبلغ اعزام شده بود، به خط مقدم اعزام شد و خوب می‌دانست که آنجا می‌تواند غیر از کار تبلیغی، اسلحه هم به دست بگیرد و بجنگد. 🔸 🌐www.alghadir.ir
💠روایت پرستار مدافع حرمی که شهید شیمیایی شد 🔹همرزم این شهید والامقام در خصوص شیمیائی شدن محمد می‌گوید: " در سوریه دشمن از مواد شیمیایی استفاده کرد و بعضی از دوستان ما آنجا دچار مجروحیت شیمیایی شدند. محمد به دلیل آنکه خودش امدادگر بود، بیشتر با این مسئله آشنایی داشت و خاطرم هست وقتی متوجه آلودگی شیمیایی شد، خیلی تلاش کرد از بچه‌ها محافظت کند تا کمتر آلوده شوند. می‌دوید و از بچه‌ها می‌خواست اگر چفیه‌ای دارند خیس کرده و روی صورتشان ببندند. آب می‌آورد و بچه‌ها را راهنمایی می‌کرد تا برای حفظ سلامتی آنان تلاش کرده باشد." 🔸 🌐www.alghadir.ir
💠دلتنگی مادر شهید در فراق فرزندانش 🔹مادر شهید محمدرضا دهقان امیری می‌گوید: " وقتی برای دلتنگی محمدرضا گریه می کردم، تنها بودم و هیچکس نبود. دخترم به منزلش رفت و همسرم هم به محل کار. خودم در تنهاییِ خودم شکستم. گریه‌ای که موقع رفتن محمدرضا نکردم را اینجا جبران کردم. هیچکس هم متوجه نشد که من چه حالی داشتم. دو سه روز که گذشت، به همسرم گفتم دیگر منتظر محمدرضا نباش! می گفت: این چه حرفی است می زنی؟ تو باید دعا کنی محمدرضا بیاید. گفتم: من دعا می کنم اما محمدرضا دیگر نمی‌آید و شهید می‌شود." 🔸 🌐www.alghadir.ir
💠پدر جان ! حداقل تا عروس شدنم بمان 🔹زینب دختر شهید انصاری راضی نبود پدرش به سوریه برود. زینب طاقت نیاورد. گفت: بابا نرو. حداقل تا عروس شدن من بمان. دخترش آن زمان زیاد خواستگار داشت، اما چون پدرش نبود، خانواده منتظر شدند تا برگردد. پدرش رو به زینب گفت: «داعش خیلی نامروت است. سر جنین زن باردار شرط می‌بندد. شکمش را با چاقو می‌برد تا ببیند شرط را برده است یا نه. بعد بچه را داخل آتش می‌اندازد.» 🔹همسر شهید انصاری می‌گوید: " پسرم هنگام رفتن پدرش گفت: بابا داری می‌روی، شب عید هم که نمی‌آیی، پس تولد من چه می‌شود؟ رو به من کرد و گفت: مامانش! یک تولد خوب برای حسین بگیر. من هم کادویش را کنار می‌گذارم. بعد همسرم مرا کنار کشید و گفت: زندگی‌ام را به تو می‌سپرم. 🔸 🌐www.alghadir.ir
🌷روایتگر واقعی از میادین جنگی 🔹شهید محمد مهدی لطفی نیاسر دوره‌های مختلف روایتگری شهدا را با موفقیت گذراند و توانست با کسب درجه مربی‌گری روایتگری دوره‌های بسیاری را در مناطق جنگی برگزار کند. 🔹از علاقه‌مندی‌های شخصی شهید لطفی می‌توان به مطالعه سرگذشت شهدا، شعر و کتاب‌های استراتژیک، تدریس در دانشگاه، شرکت در هیأت‌های مذهبی، خوش‌نویسی، معاشرت با خانواده و بازی با فرزندان، تیراندازی و آموختن زبان‌های مختلف مانند انگلیسی، عبری و عربی در گویش‌های مختلف عراقی و شامی و… اشاره کرد. 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷همه راه دویدن ز پی دیدن روی دلدار 🔹محمدامین کریمیان از یک دانشگاه در آلمان در رشته فلسفه بورسیه شده بود، اما همه را رها کرد و برای جهاد به سوریه رفت. 🔹محمد امین کریمیان وجودش مملو بود از عشق به خدا. هيچ جا محمدامین را دور از شهدا نمي‌ديدي. اين مزد خودش بود. وی در خانواده‌اي بزرگ شد كه احساس كمبود نكرد. از بچگي حركتش به سمت امام حسين بود. سه سال پشت سر هم اربعين پياده كربلا رفت. همه برنامه سالانه‌اش حول محور كربلا بود. 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷ترویج کتابخوانی و ایجاد دغدغه؛ ارثی که حامد به جای گذاشت 🔹 اگر روزی شهید حامد کوچک‌زاده یک کم ناراحت بود همه دنبالش بودند تا بدانند که حامد چرا امروز ناراحت است و شاد نیست؛ آنقدر که شهید حامد خوش اخلاق و خوش برخورد و شاد بوده هیچکسی دوست نداشت ناراحتیش را ببیند. 🔹همسر شهید کوچک زاده با بیان اینکه یکی دیگر از دغدغه های حامد مطالعه و کتابخوانی بود که در دفتر خاطراتش برای من نوشته است، می‌گوید: " از وقتی که حامد وارد خانواده ما شد بچه های ما کتاب‌خوان‌تر شدند و همه آنها این دغدغه بیشتر برایشان به وجود آمد. " 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷توسل های پنهانی جواد مثال زدنی بود 🔹همسر شهید جواد محمدی با اشاره به توسل‌های خالصانه همسرش می‌گوید: " توسل پنهانی به اهل بیت(ع) داشت و به این دلیل همیشه دوست داشتم دعا را جواد بخواند و من پشت سرش تکرار کنم زیرا دعا را با ترجمه می خواند و حین خواندن دعا اشک از چشمانش جاری بود؛ حتی در سفر زیارتی سوریه که با جواد بودم به من گفت که برای خواندن دعای حضرت زینب(س) ابتدا ترجمه دعا را بخوان زیرا روضه حضرت زینب را می‌توانی به وضوح در ترجمه دعا متوجه شوی. " 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷جایگاه زیارت عاشورا از نگاه شهید مدافع حرم 🔹شهید نوید صفری در باب اهمیت و جایگاه ویژه زیارت عاشورا چنین می‌گوید: " آه که تمام حسرتم این است که چقدر دیر فهمیدم زیارت عاشورا چیست و حیف که فقط روزی یک‌مرتبه روزیم نشد. بر شما باد خواندن عاشورا عاشورا عاشورا.. حتی یک عاشورا هم قیامت می‌کند، با روضه ارباب از زبان مادرش و خواهرش. 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷شهیدی که برات شهادتش را از آیت‌الله بهجت گرفت 🔹شهید فرهاد کاظمی پس از مدتی از تحصیل در حوزه علمیه، خوابی را مشاهده کرد و پس از راهنمایی گرفتن از آیت الله ناصری ، تصمیم گرفت تا به محضر آیت الله بهجت شرفیاب شود و خواب خود را تعبیر کند. پس از تعبیر خواب توسط آیت الله بهجت ، فرهاد کاظمی نام خود را به عبدالمهدی تغییر داد و از ادامه تحصیل در حوزه علمیه انصراف داد و وارد سپاه شد. 🔹آیت الله بهجت دست روی زانوی شهید کاظمی گذاشت و پرسیدند: جوان شغل شما چيست؟ گفت: طلبه هستم. آیت الله بهجت فرمود: بايد به سپاه ملحق بشوی و لباس سبز مقدس سپاه را بپوشی. ️ دوباره پرسیدند: اسم شما چیست؟ گفت: فرهاد. 🔹آیت الله بهجت فرمود: حتماً اسمت را عوض كن. اسمتان را يا عبدالصالح يا عبدالمهدی بگذاريد. شما در شب امامت امام زمان(عج) ‌به شهادت خواهيد رسيد. 🔹شهید عبدالمهدی کاظمی؛ شهیدی که طبق گفته آیت الله بهجت، در شب امامت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف در ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ در سوریه به شهادت رسید. 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷شهید الوانی مردی از جنس اخلاص و عمل 🔹از خصوصیت اخلاقی بارز و مهم شهید محمدرضا الوانی اخلاص بود که در گمنامی وی تجلی یافت. بعد از شهادتش مشخص شد چقدر به مستمندان رسیدگی می‌کرد و برای رفع مشکلات مالی دوستانش خودش را زحمت می‌انداخت تا بلکه مشکل آنان را حل کند. برای خودش یک هشدار به صدقه طراحی کرده بود و آن را تلنگری برای خود می‌دانست. 🔹همسر شهید الوانی می‌گوید: " وقتی در سوریه ترکش به کتفش می‌خورد به من و مادرشان اطلاع ندادند تا اینکه روزی به بازار رفتیم و من دیدم همسرم از گرفتن بچه احساس سنگینی می‌کند. تعجب کردم که چرا بچه چند ماهه را به سختی بغل می‌کند، تا اینکه یکی از وی درباره بهبود کتفتش سؤال کرد و همسرم ناراحت شد که این راز را برملا کرد." 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷شهید روح الله طالبی؛ شبيه‌خوان عاشورایی که در تاسوعا، كربلايی شد 🔹پدر شهید روح‌الله طالبی درباره فرزندش می‌گوید: " از مأموریت كه برمی‌گشت ابتدا به من و مادرش سر می‌زد و دست ما را می‌بوسید و سپس به خانه خودش می‌رفت. 🔹این شهید والا مقام در جواب اطرافیان كه می‌گفتند بچه‌ات كوچک است نرو می‌گفت: زن و بچه برای آزمایش است. حتی در برابر گریه‌ها و بی‌تابی‌های حنانه در بدرقه‌اش هم خودش را نگه داشت و اصلاً پشت سرش را نگاه نكرد تا مبادا از رفتن منصرف شود. 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷روایت پرستار مدافع حرمی که شهید شیمیایی شد 🔹همرزم این شهید والامقام در خصوص شیمیائی شدن محمد می‌گوید: " در سوریه دشمن از مواد شیمیایی استفاده کرد و بعضی از دوستان ما آنجا دچار مجروحیت شیمیایی شدند. محمد به دلیل آنکه خودش امدادگر بود، بیشتر با این مسئله آشنایی داشت و خاطرم هست وقتی متوجه آلودگی شیمیایی شد، خیلی تلاش کرد از بچه‌ها محافظت کند تا کمتر آلوده شوند. می‌دوید و از بچه‌ها می‌خواست اگر چفیه‌ای دارند خیس کرده و روی صورتشان ببندند. آب می‌آورد و بچه‌ها را راهنمایی می‌کرد تا برای حفظ سلامتی آنان تلاش کرده باشد." 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد 🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمی‌خواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده می‌شدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید." 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
رزمنده مدافع حرمی که روز تاسوعا شهید شد 🔹مادر شهید در خاطراتش در مورد شهید: " قبل از ایام محرم یک روز به من گفت که از تو درخواستی دارم مادر جان. گفتم بگو. گفت قصد ازدواج دارم. یک دختر مومن و خوب برای من پیدا کن. من دیگر نمی‌خواهم مجرد بمانم. قرار و مدارها را برای اقدام این کار محول کردیم به بعد از گذشت ماه محرم و صفر. حسین فرزند بزرگتر خانواده بود و ما باید آماده تهیه سور و سات عروسی برای بزرگترین پسر خانواده می‌شدیم. اما دریغ این که اراده خداوند بر این بود که حسین به جای رخت دامادی، خلعت شهادت را بپوشد و در شهر حلب به شهادت برسید." 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷ورود به سپاه، عشق دوران کودکیش بود 🔹شهید علیرضا بریری و همسرش هشت سال زندگی مشترک را تجربه کردند و خداوند بعد از شش سال به آنها فرزندی عطا کردند که نامش را "محمدامین" گذاشتند. محمدامین بعد از شهادت پدرش خیلی اظهار دلتنگی می‌کند. 🔹همسر شهید علیرضا بریری خاطره‌ای از شهید حاج قاسم سلیمانی تعریف می‌کند: "در یک مراسمی سردار حضور داشتند. پسرم که حدودا ۵ ساله بود از ایشان درخواست هدیه‌ای کرد، سردار یک انگشتر به پسرم داد، اما چون انگشتر برایش بزرگ بود با ناراحتی بچه‌گانه آن انگشتر را به سردار پس داد و گفت این انگشتر بزرگانه است، من انگشتر بچگانه می‌خواهم. 🔹سرانجام پیکر این شهید عزیز پس از حدود سه سال که از شهادتش می‌گذشت در منطقه خان طومان تفحص و از طریق آزمایش DNA شناسایی شد. 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷جامانده از شلمچه پرکشیده از سوریه 🔹هنگام مراسم تدفین شهید محمد جمالی پاقلعه، صدای بغض‌آلود حاج قاسم در حسینیه پیچید: " شهید جمالی، بسیجی هشت سال دفاع مقدس بود. بعد جنگ هم مثل یک بسیجی زندگی کرد. اگر از اتوبوس شهادت جنگ هشت ساله جا ماند، خودش را به اتوبوس شهادت سوریه رساند." 🔹موقع خاکسپاری پیکر شهید جمالی، حاج قاسم پایین قبر ایستاد، همسر شهید به حاج قاسم می‌گوید: دیدید آخر حاجی شهید شد؟ سردار سلیمانی سرش را پایین انداخت و گفت: شهادت قسمتش بود. 🔹دختر شهید محمد جمالی پاقلعه، می‌گوید:" پدرم اجازه نمی‌داد حتی ما ظرف بشوییم. پابه‌پای مادرمان کار می‌کرد. وقتی در خانه بود اجازه نمی‌داد مادرمان در انجام کارهای منزل خسته شود. ما هم حسابی با این مهربانی‌هایش به او وابسته و وابسته‌تر می‌شدیم." 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir
🌷از اتاق عمل تا سنگلاخ‌های بیابان 🔹وقتی مادرش از حسین بی‌خبر می‌ماند و ابراز نگرانی می‌کرد و می‌گفت: "چرا یک روز زود‌تر زنگ نمی‌زنی؟ "حسین می‌گفت: "خیالت تخت باشد مادر جان، یک ربع بعد از شهادت من، خبر آن را در تلگرام خواهی دید. تا زمانی که خبری نشده خیالت از حال و روز من راحت و آسوده باشد که من سالم هستم." 🔹دقیقاً پیش‌بینی حسین معزغلامی درست از کار در آمد. خانواده‌اش در همدان مهمان بودند که خبر شهادت فرزندشان در فضای مجازی پیچید و آنها متوجه آسمانی شدنش شدند. گویی حسین سه روز قبل از شهادتش از ناحیه دست مجروح می‌شود اما کار را ادامه می‌دهد. 🔸 🌐www.alghadir.ir 🆔 @alghadir_ir