#انجام_ماموریت
#حاج_ملاآقاجان_زنجانی رضوان الله علیه
...یک روز ایشان (حاج ملا آقا جان رضوان الله علیه) در مشهد به من گفت:
🔻در صحن نو مردی هست که اشتباهی دارد، بیا برویم اشتباه او را رفع کنیم. وقتی نزدیک یکی از حجرات فوقانی صحن رسیدیم، دیدم به طرف اتاق یکی از علمائی که من او را می شناختم رفت.
گفتم: این آقا از علمای محترم است.
گفت: اگر نبود که ما مأموریت برای رفع اشتباه او نمی داشتیم.
من گمان می کردم که حاج ملا آقا جان با او سابقه دارد و یکدیگر را می شناسند. دیدم وقتی به در اتاق رسید مرا وادار کرد که بر او مقدم شوم؛ ( زیرا هیچگاه بر سادات مقدم نمی شد). طبعا" ناشناس وارد اتاق شد، آن عالم به خاطر آنکه حاج ملا آقا جان لباس خوبی نداشت و اساسا" ظاهر جالبی از نظر لباس به خود نمی گرفت، زیاد او را مورد توجه قرار نداد و فقط به احوالپرسی از من اکتفا کرد و با یکی از علما و اهل منبر معروف مشهد که قبل از ما در اتاق نشسته بود، گرم صحبت بود.
حاج ملا آقا جان سرش را بلند کرد و گفت:
"مثل اینکه شما درباره فلان حدیث که در علائم ظهور وارد شده، تردید دارید و حال آنکه معنی حدیث این است و شرح آن این چنین است و مفصل مطالب را برای آن عالم شرح داد."
من در چهره آن عالم نگاه می کردم اول اعتنائی نمی کرد ولی کم کم سرش را بالا آورد. یک مرتبه گفت: تو کی هستی؟ جانم به قربانت از کجا مشکل مرا دانستی؟! و چه خوب این مشکلی که کسی از آن اطلاع نداشت حل کردی!
از جا بلند شد و حاج ملا آقا جان را در بغل گرفت، او را می بوسید و می گفت: از تو بوی بهشت را استشمام می کنم.
به نقل از کتاب پرواز روح
#اتصال_به_امام_عصر ارواحنا فداه
کانال "معارف" امام زمان سلام الله علیه
http://eitaa.com/joinchat/3866755103C32c6614f49