eitaa logo
آیت الله سید کمال حیدری
1.5هزار دنبال‌کننده
282 عکس
242 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 دیدگاه آیت الله حیدری دربارۀ قرآن کریم ➖ قرآنی که در دست ماست به هیچ وجه تحریف نشده است، نه تحریف به نقصان و نه تحریف به زیادت! ➖ دیدگاه رسمی و قاطع تقریبا همه علمای شیعه - جز عده ای انگشت شمار - مصونیت قرآن از هر گونه تحریف است. ➖ هر کس اعتقاد به تحریف قرآن را اندیشه شیعه بداند، دروغگوست! https://eitaa.com/alhaydari
🔺 آیا علمای شیعه قائل به تحریف قرآن اند؟!! یکی از تهمت هایی که وهابیون به شیعیان می زنند این است که علمای شیعه معتقد به «تحریف» قرآن اند! در حالی که این اتهام کاملاً باطل و بی اساس است. 🔹 تفاوت «تحریف» قرآن با «نقص» آن باید دانست که «تحریف» قرآن غیر از «نقص» آن است. مراد از تحریف این است که این قرآنی که در دست ماست، مجموعه ای باشد از کلام الله و کلام بشر که در لابه لای قرآن قرار گرفته است. احدی از علمای شیعه به این دیدگاه قائل نشده است که کلام بشر داخل قرآن شده و به کلام خداوند آمیخته و مشتبه شده به گونه ای که برای مردم مشخّص نباشد فلان آیه، کلام خداست یا سخن غیر خدا؛ زیرا اعتقاد به یک چنین دیدگاهی مستلزم بی اعتبار شدن قرآن و زیر سؤال رفتن وجه اعجاز آن می باشد. هیچ عالم شیعه نگفته است قرآن تحریف – به معنای زیادت - شده است. و اما منظور از «نقص» قرآن این است که آیات آن بیش از این بوده است، اما به دلایلی همۀ آنها به ما نرسیده؛ یعنی چیزی به آن اضافه نشده، بلکه فقط برخی از آیات آن کاسته شده است ولی با این وجود، همه اش کلام الهی است و حتی یک آیه هم به آن اضافه نشده است. 🔹🔹 نظر علمای شیعه: قرآن نه تحریف شده و نه ناقص شده پس «تحریف» قرآن، غیر از «نقص» آن است! بله، تعداد انگشت شماری از علمای شیعه مثل محدّث نوری به این دیدگاه قائل شده اند. این عدّه به نقص قرآن معتقد بوده اند؛ یعنی برخی از آیات آن که به قلب رسول الله (ص) نازل شده به دست ما نرسیده، اما هرگز نگفته اند که در قرآن تحریفی روی داده و آیه ای از سوی بشر به آن اضافه شده است. ضمن اینکه باید دانست نظریۀ نقص قرآن، دیدگاه رسمی و مورد قبول علمای شیعه نیست. تقریباً همۀ علمای امامیه در این مطلب اتفاق دارند که قرآن به هیچ وجه نه تحریف شده و نه ناقص شده است. این قرآنی که در دست ماست - بی هیچ نقصان و زیادت - همان قرآنی است که بر قلب مبارک رسول اکرم (ص) نازل شده است.🌿🌿🌿 https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
✅ https://eitaa.com/alhaydari
📚 معرفی کتاب «صیانة القرآن من التحریف» (قرآن و مصونیّت از تحریف) 🖋 آیت الله حیدری در این کتاب، «نظریۀ تحریف قرآن» را طرح، نقد و ردّ نموده و در مقابل، «نظریۀ مصونیت قرآن کریم از هرگونه تحریف» به زیادت و نقصان را به گونه ای تحلیلی و استدلالی اثبات نموده است. 🔹 مقدمه کتاب: معنای تحریف و اقسام آن اثر پیش رو در قالب یک مقدمه و دو فصل سامان یافته است. در مقدمه، معنای «تحریف» به طور دقیق مورد بحث قرار گرفته و شش قسم برای آن ذکر شده است. در این مقدمۀ مهم، محلّ نزاع و اختلاف در مسألۀ تحریف قرآن به خوبی روشن شده و نهایتاً تحریف به زیادت به این معنا که بخشی از قرآن کلام الهی نبوده و بشر در آن تصرّف کرده است، با قاطعیت ردّ می شود: «التحريف بالزيادة بمعنى أنّ بعض المصحف الذي بأيدينا ليس من الكلام المنزّل. والتحريف بهذا المعنى باطل بإجماع المسلمين، بل هو ممّا علم بطلانه بالضرورة»؛ 📖 صيانة القرآن من التحريف، ص 11 (تحریف به زیادت؛ به این معنا که بخشی از قرآنی که اکنون در دست ماست، کلام الهی که [بر قلب پیامبر اکرم ص] نازل شده نیست و [بشر در آن دست برده!]، به اجماع مسلمین باطل است، بلکه این نوع تحریف از آن اموری است که انسان بطلان آن را ضروری و بدیهی می داند!). 👈 همچنین تحریف به نقصان؛ به این معنا که بخشی از قرآن به دست ما نرسیده و کم شده است - که محلّ بحث و اختلاف بین علما نیز همین معنا از تحریف است – ، از نظر علامه حیدری باطل دانسته شده است: 👉 «التحريف بالنقيصة، بمعنى أنّ المصحف الذي بأيدينا لا يشتمل على جميع القرآن الذي نزل من السماء، فقد ضاع بعضه على الناس. والتحريف بهذا المعنى هو الذي وقع فيه الخلاف فأثبته قوم ونفاه آخرون»؛ 📖 صيانة القرآن من التحريف، ص 12 (تحریف به نقصان به این معنا که کتابی که در دست ماست، شامل همۀ قرآنی که از سوی خداوند نازل شده نیست، و بخشی از آن از بین رفته، مسأله ای است که مورد اختلاف نظر واقع شده، برخی آن را اثبات نموده و برخی دیگر نفی کرده اند). 1⃣ فصل اوّل: ادلۀ قائلین به «عدم تحریف قرآن» فصل اول کتاب تحت عنوان «أدلّة القائلين بعدم التحريف» (ادلۀ قائلین به عدم تحریف قرآن)، به تبیین دلایلی که عدم تحریف قرآن را اثبات می کنند پرداخته است. برای اثبات مدعا سه دلیل ذکر شده که عبارت اند از: 1. دلیل تحدّی قرآنی (تحدّی به بلاغت، تحدّی به عدم اختلاف و تهافت، تحدّی به علم، تحدّی به إخبار از غیب) 2. دلیل تعهد ربّانی (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظُونَ؛ الحجر: 9) 3. دلایل روایی. 2⃣ فصل دوّم: ادلۀ قائلین به «تحریف قرآن» و در فصل دوّم نیز اصل مدّعا و ادلّۀ قائلین به تحریف قرآن مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. در این فصل سه دلیل بیان شده و سپس از سوی مؤلف، نقد و ابطال شده است. در ادامه، مسألۀ کیفیت جمع قرآن و توقیفی بودن یا نبودن آیات و سور قرآن و دیدگاه های مختلف مفسّران پیرامون آن تبیین گردیده است. از دیدگاه آیت الله حیدری جمع قرآن در زمان خود رسول اکرم (ص) و تحت نظر ایشان صورت گرفته است و نه در دورۀ ابوبکر و عثمان! 👈 نهایتاً باید گفت دیدگاه صریح آیت الله سید کمال حیدری، «عدم تحریف قرآن به معنای زیادت و نقصان» می باشد. 👉 ✅ این کتاب، کم حجم اما پر مطلب است و از تقسیم بندی مناسبی برخوردار بوده و اقوال و نظریات گوناگون را گرد آورده است. ❗️ لازم به ذکر است که این کتاب به فارسی ترجمه شده و علاقه مندان می توانند آن را تهیه کنند. https://eitaa.com/alhaydari
🔺 معرفی کتاب "منطق فهم القرآن" 🔹 منطق فهم القرآن، سلسله مباحث قرآنی آیت الله «سید کمال حیدری» به قلم دکتر «طلال حسن» می باشد که در سه جلد سامان یافته است. نویسندۀ محترم در این اثر به شیوه تفسیر قرآن به قرآن و با استفاده از روایات هماهنگ با مبانی قرآنی، به تفسیر و تأویل «آية الكرسي» پرداخته است. 🔸 ساختار کتاب کتاب در ضمن یک مقدمه و سه باب تألیف شده است. مقدمه، قریب به 20 صفحه از اثر را به خود اختصاص داده است. باب اول کتاب تمام جلد اول، باب دوم، جلد دوم و قریب دو سوم جلد سوم را فراگرفته است. باب سوم نیز در ثلث آخر جلد سوم ارائه شده است. مطالب هر باب در ضمن فصولی و در مجموع در 15 فصل مطرح شده است. 🔸 گزارش محتوا 1⃣ باب اول باب اول کتاب مقدمه‌ای برای فصول دیگر اثر است. در فصل اول معنای لغوی و اصطلاحی قرآن، تفسیر و اهمیت آن، شیوه‌های تفسیر، تفاوت بین شیوه و اسلوب مفسرین، تأویل و دلیل نیاز به آن مطرح شده است. علامه حیدری در ابتدای این مباحث تذکر می‌دهد که تصور نشود که این مباحث مقدماتی مختص به تفسیر آية الكرسي است، بلکه در تمام مباحث تفسیری به‌ کار می‌آید. سپس به هفت روش تفسیری اشاره می‌کند که عبارتند از: تفسیر قرآن به قرآن، تفسیر قرآن به روایت، تفسیر عقلی اجتهادی، تفسیر علمی تجربی، تفسیر ارشادی، تفسیر به رأی و تفسیر جامع. سپس شیوه‌ خود در تفسیر آية الكرسي را شیوه تفسیر قرآن به قرآن می‌داند؛ البته با کمک روایات؛ یعنی با محوریت قرآن و مداریت سنت. 2⃣ باب دوم باب دوم کتاب اختصاص به تفسیر آية الكرسي به سه شیوه تفسیر مفردات، تجزیه‌‌ای و موضوعی دارد. تعداد فصول این باب، بیشتر از ابواب دیگر بوده و شش فصل را شامل می‌شود. فصل اول به محوریت آية الكرسي، فصل دوم به تفسیر مفردات، فصل سوم به تفسیر تجزیه‌ای و فصول دیگر به تفسیر موضوعی آية الكرسي اختصاص یافته است. مراد از تفسیر تجزیه‌ای تفسیری است که در چارچوب آن مفسر به تفسیر آیه به آیه قرآن بر اساس ترتیب و تسلسلی که در قرآن دارند، می‌پردازد. مفسر در این روش با ابزار مورد اعتماد خود از قبیل: ظهور، احادیث مأثور و با توجه به آیه دیگری که در اصطلاح یا مفهوم با آن، اشتراک دارد تفسیر می‌کند، به اندازه‌ای که مدلول آن بحثی را که می‌خواهد تفسیر کند روشن سازد. در تفسیر موضوعی آية الكرسي، موضوعاتی چون توحید ربوبی و مراتب توحید، حیات، شفاعت، علم، مشیت، اکراه، ولایت و خلود مورد بحث قرار گرفته است. از جمله نکات جالب مطرح‌شده در باب دوم، ارتباط آية الكرسي با اسم اعظم است که هر دو در سیادت مشارکت دارند؛ اسم اعظم در عالم تکوین و آية الكرسي در عالم تدوین سیادت دارند. همچنان‌که هیچ اسمی والاتر از اسم اعظم نیست، هیچ نصی هم والاتر از آية الكرسي نیست. نویسنده سپس به این نکته اشاره می‌کند که بر اساس مکتب اهل‌بیت (ع) امام معصوم که از سوی خداوند منصوب است، تجلی اعظم اسم اعظم است؛ ولذا چنین نتیجه می‌گیرد که بین امام – که مصداق تجلی اعظم اسم اعظم است - و بین آية الكرسي که در عالم تدوین سیادت دارد، پیوندی محکم برقرار است. 3⃣ باب سوم در سومین باب کتاب، موضوع تأویلات آية الكرسي مطرح شده است. نویسنده در بخشی از مباحث کتاب بر این نکته تأکید می‌کند که معصومین(ع)، راسخون در علم و عالم به تأویل قرآن و ترجمان آن هستند و علم به تأویل قرآن منحصر به خداوند متعال نیست. اخبار فراوانی در این رابطه وارد شده است؛ همچنان‌که ابوبصیر از امام صادق (ع) روایت کرده که آن حضرت فرمود: «ما راسخان در علم هستیم و ما هستیم که تأویل آن را می‌‌دانیم». آیت الله حیدری در ادامه مباحث این باب، واژه‌ها و مفردات آية الكرسي را معنا می‌کند و سپس در سه مقطع به معنای جملات می‌پردازد. سپس در انتهای کتاب «کرسی» را محور و قطب و خلیفه می‌داند که اگر نبود چیزی در هستی استقرار نمی‌یافت و در حقیقت واسطه تکوینی بین خداوند متعال و خلق اوست. وی کرسی را مظهری از مظاهر خداوند متعال می‌داند که در رسول اعظم و عترت طاهره ایشان (علیهم السلام) تجلی یافته است. https://eitaa.com/alhaydari
🔺 اصول و قواعد روش استباط فقهی آیت الله حیدری 1️⃣ قاعدۀ اول: قرآن محوری (اصالت و اولویّت نصوص قرآنی بر متون روایی) 🔵 ۱) آیت الله حیدری تقریباً تمام توان استنباطی و تحقیقی خود را به قرائت نصوص قرآنی اختصاص داده است. بر این اساس مشاهده می کنیم ایشان طوری به بحث و تحقیق پیرامون آیات قرآنی در حوزۀ مسائل فقهی می پردازند که انسان گمان می کند دلیلیّت و حجّیّت را فقط از آنِ قرآن کریم می دانند؛ اگرچه برای روایات معتبر نیز - طبق مبانی رجالی و حدیثی خویش و البته در طول قرآن و پس از عرضه به آن -، سهمی در فرایند استنباط در نظر می گیرند. باید اذعان کرد که این شيوۀ تحقیقی قرآنی، واقعاً در مباحث تخصّصی فقهی کم نظیر است؛ چرا که تمرکز اصلی فقهای بزرگ، بیشتر روی متون روایی بوده و اکنون هم به همین صورت است. شاید بتوان گفت که همین اصالت دادن به اخبار و توجّه بیش از اندازه به نصوص روایی، مانع از رشد توان تفسیری در فرایند استنباط ایشان گشته، و یا حدّاقل می توان گفت مانع از بروز و ظهور این حسّ تفسیری - در حدّی که متناسب با شأن قرآن کریم باشد - شده است. بر خلاف این روش معمول و رایج، مشاهده می كنيم کسانی همچون آيت الله حيدری که در تفسير قرآن متخصّص اند، این توان و قدرت تفسيری خود را در مباحث فقهی نیز به طور جدّی و به نحو حداكثری به كار می گيرند. البته کاربرد مباحث تفسیری در حوزۀ فقه، اندکی متفاوت است با به کارگیری آن در سایر علوم. لازم به ذکر است آیت الله حیدری در فرایند استنباطی خود، اگر چه از روایات نیز در جای خود بهره می گیرند، اما به هیچ وجه از رویکرد رایج «روایت محور» که اصالت را در مباحث فقهی به اخبار و احادیث می دهد، تأثیر و انفعال نمی پذیرند؛ چرا که از دیدگاه ایشان روایات در طول قرآن قرار دارند و نه در عرض و هم پایۀ آن! به همین دلیل است که علامه حیدری در بحث های فقهی خود به ویژه در سطح خارج، روی آیات قرآنی تأکید و تمرکز بیشتری دارند. 🟢 ۲) واضح است فقیهی که به نحو تخصّصی به علم تفسیر پرداخته و به بیان دیگر، «مجتهد در تفسیر» شده است، وقتی به ادلّۀ قرآنیِ مباحث فقهی می پردازد، بحث او در مقایسه با فقیهی که فاقد تخصّص در تفسیر است، بسیار متفاوت می باشد و این تخصّص، آثار مهمی را در قرائت آیات و فهم نصوص قرآنی بر جای می گذارد و همین مسأله، نهايتاً اثرگذاریِ قابل توجّه خود را در نتایج و فتاوای فقهی نشان می دهد؛ یعنی نتایج و احکام به دست آمده از «فقه قرآن محور»، از نتایج و فتاوای برآمده از «فقه روایت محور»، بسیار متفاوت خواهد بود! 🟡 ۳) کسی که به علم تفسیر به طور تخصّصی پرداخته و در این دانش متبحّر و صاحب نظر شده، مباحث فقهیِ قرآنی او، به معنای واقعی کلمه تحقیقی بوده و در بالاترین سطح علمی و فقهی قرار دارد و در درجۀ اوّل فقط این نوع بحث قرآنی و فقهی است که می توان آن را بحث مقارن و تطبیقی نامید؛ یعنی همان طور که ما «فقه مقارن» و «اصول مقارن» داریم، «تفسیر مقارن» هم باید داشته باشیم. به همين دليل، كسب تخصص و اجتهاد در علم تفسیر ضرورت می يابد، و اینکه کسی به فقه مقارن بپردازد بدون اینکه ابتدائاً در دانش تفسیر ممحّض و متخصّص بوده باشد، واقعاً بی معنی و غیر قابل فهم است!؛ زیرا روایات باید با محکّ و میزان قرآنی سنجیده و ارزیابی شوند، و این مهم جز از طریق وصول به مقام «اجتهاد در تفسیر» میسّر نمی شود. 📚📚📚 آیت الله سید کمال حیدری، کلّیات فقه المکاسب المحرمة، ص 78 و 79. به قلم: دکتر طلال حسن (با اندکی تصرّف). 🔘 ادامه دارد... # https://eitaa.com/alhaydari