eitaa logo
آیت الله سید کمال حیدری
1.5هزار دنبال‌کننده
282 عکس
242 ویدیو
9 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت الله سید کمال حیدری
✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔸 حوزۀ علمیۀ قم، یکی از برکات فراوان وجود مقدّس حضرت معصومه (سلام الله علیها) 🔹 آیت الله حیدری: دخت گرامی امام کاظم (علیه السلام) حضرت فاطمۀ معصومه (سلام الله علیها)، دارای برکات فراوان ظاهری و باطنی برای مکتب تشیع به طور عام و برای شهر قم به طور خاص می باشد. یکی از این آثار مبارک، به وجود آمدن حوزۀ علمیۀ قم و گرد آمدن اهل علم و تحقیق در علوم اسلامی از سراسر جهان اسلام و حتی از کشورهای غیر اسلامی می باشد. شهر قم، به خاطر آب و هوای خوب یا شرایط اقتصادی و تجاری مناسب، کانون تفکر شیعی نشده است، بلکه در درجۀ اول به خاطر وجود پربرکت حضرت معصومه (سلام الله علیها) است که یک چنین قابلیت منحصر به فردی را پیدا کرده، در حدّی که در حال حاضر هیچ حوزۀ علمیه در سراسر جهان اسلام از نظر علمی قدرت برابری و رقابت با آن را ندارد. در این حوزۀ علمیه، از فقه و اصول گرفته تا تفسیر و حدیث و فلسفه و کلام و عرفان تدریس و تحقیق می شود و سالیانه کتاب های فراوان و متنوعی در علوم مختلف اسلامی تألیف شده و به سایر شهرها، کشورها و حوزه های علمی دیگر فرستاده می شود. ✅ https://eitaa.com/alhaydari
🔺 اهداف حرکت اصلاحی آیت الله حیدری (بخش اول) 🔹 در پاسخ به این سؤال که هدف از این حرکت اصلاحی چیست باید عرض کنم من معتقدم این فرآیند، اهداف متعدّدی دارد؛ برخی از این اهداف، اصلی و اساسی و برخی دیگر فرعی و مترتّب بر آن است. ❇️ هدف اول: استحکام مبانی و پایه های مکتب تشیع، برای پاسخگویی بهتر به نیازهای زمان 🔹 برای توضیح این هدف، دو اصل را متذکر می شوم. 1⃣ اصل اوّل: در فرایند اجتهاد، مجتهد گاهی به حق می¬رسد و گاهی به خطار می¬رود بنده بر این باورم که اساساً یکی از ویژگی¬های فرآیندهای علمی و اجتهادی - که از سنت‌های تاریخی می باشد - این است که برخی از ابعاد آن به سستی یا آفت دچار می‌گردد؛ یعنی هنگامی که این شریعت با پیامبر اکرم (ص) آغاز و سپس در دوران امامان (ع) استمرار یافت، تا اواسط قرن سوم که غیبت امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) رخ داد، تا اینجا مسألۀ خاصّی رخ نداد، گرچه برخی آفت¬ها هم بود، اما مشکل از کجا آغاز گشت؟ پس از غیبت آغاز شد؛ یعنی فرآیند اجتهاد شکل گرفت - و البته باید هم شکل می¬گرفت؛ چون ما به عنوان انسان¬های غیر معصوم، اصلاً راهی جز اجتهاد نداریم - و هنگامی که می‌گوییم فرآیند اجتهاد، این یعنی آغاز اندیشۀ بشری و وقتی که می‌گوییم اندیشۀ بشری؛ یعنی این فرآیند ممکن است به صواب یا به خطا برود. این یک مسألۀ مهم و غیر قابل اجتناب است. ✅ پس ما باید بپذیریم که آنچه علمای هر مکتبی می‌گویند - با توجه به اینکه عصمت ایشان ثابت نگشته - چه در زمینۀ امور فقهی و عملی، و چه حوزۀ مباحث فکری و اعتقادی، طبیعتاً ممکن است حق باشد یا خطا. این مطلب را همگان قبول دارند. مکتب اهل سنت، وجود معصوم پس از رسول خدا (ص) را قبول ندارند، ولی ما شیعیان وجود معصوم را تا اواسط قرن سوم و اوائل قرن چهارم قبول داریم، اما پس از غیبت صغری فرآیند اجتهاد توسط مجتهدان و شاگردان مکتب اهل بیت (ع) شکل گرفت و اجتهاد هم طبیعتاً یک امر مطلق و مصون از خطا در برداشت ها و تفسیرها از متون دینی نیست. https://eitaa.com/alhaydari
2⃣ اصل دوم: برخی از اجتهادات مجتهدین، در اثر تغییرات زمانه، تغییر می یابند 🔹 اصل دیگر اینکه، ممکن نیست هیچ مجتهدی، هرچه¬قدر هم که نبوغ و قدرت عقلی و علمی داشته باشد، با اجتهاداتش بتواند نظریات و اندیشه‌های قرون آینده را مثلاً تا هزاران سال پوشش دهد، حال شاید برخی از اجتهادات یک فرد، برای یک یا دو یا سه قرن ثابت بماند، اما این¬طور نیست که همۀ این اجتهادات، تا قیامت ثابت بمانند؛ زیرا ویژگی پویایی و نوشدن زندگی و پیشرفتی که عموماً فکر بشری دارد، باعث عبور از برخی از آن اجتهادات خواهد شد؛ یعنی ما با گذشت زمان و پیشرفت جوامع بشری و عوض شدن شرایط، نیاز به اجتهادهای جدید و متناسب با همان زمان داریم. البته منظورم این نیست که تمام آراء یک مجتهد عوض می شود، بلکه برخی از آنها ممکن است با تغییر عنصر زمان و مکان - که منجر به تغییر موضوع می شوند – حکم دیگری پیدا کنند. بهترین شاهد بر آنچه می‌گویم، تعدّد شریعت‌های الهی است. چرا شریعت‌ها متعدد شدند؟! چرا ما پنج شریعت اصلی داریم؟ چرا خداوند از ابتدای خلقت تا روز قیامت، فقط یک شریعت واحد را برای همۀ زمان¬ها معرفی ننمود، بلکه چند شریعت متعدّد را در زمان های مختلف فرستاد؟ آیا نمی-توانست فقط یک شریعت بفرستد؟ چرا خداوند متعال باید صد و بیست و چهار هزار پیامبر - بنا بر آنچه که در برخی روایات آمده - مبعوث نماید؟ چون بشریت در هر دوره و مرحلۀ زمانی نیاز دارد تا احتیاجاتش متناسب با همان زمان برآورده شود؛ لذا حتی شریعت الهی نیز نمی‌تواند برای تمام زمانه‌ها نسخه‌ای واحد ارائه دهد. حتماً می‌پرسید پس در مورد آخرین شریعت که دین مبین اسلام است چه می‌گویید؟ می‌گویم خداوند متعال به شریعت خاتم، توان و نیرویی داد که توسط آن، این نیاز برطرف شود؛ به همین دلیل ما در مکتب اهل بیت (ع) معتقدیم که خداوند متعال در این شریعت اکتفا به فرستادن پیامبر ننمود، بلکه پس از ایشان برای ما دوازده امام نصب نمود؛ چرا که این شریعت باید بتواند پاسخ‌گوی نیازهای بشر تا قیامت باشد؛ یعنی اگرچه با پیامبری رسول گرامی اسلام حضرت محمد (ص) نبوت ختم شد و هیچ پیامبر دیگری قرار نیست بیاید، اما خداوند بر اساس حکمت خود، ائمه (ع) را به عنوان جانشینان پیامبر (ص) برگزید که ما تا روز قیامت امام معصوم از خطا داشته باشیم و از طریق تعالیم آنان، بتوانیم با نظر به تغییرات زمان، به تعالیم دینی خود عمل کنیم. البته باید توجه داشت که در دین الهی برخی عناصر وجود دارند که ثابت و پایدارند و به هیچ وجه و در هیچ شرایط زمان و مکانی تغییر پذیر نیستند. در این میان، وقتی که اجتهاد در موتن دینی توسّط مجتهدان آغاز گردید، هر مکتبی هرچه¬قدر هم که توانایی داشته باشد و هر عالِمی، هرچه¬قدر هم عقل و نبوغ داشته باشد، برخی از اجتهاداتش به مرحله‌ای می‌رسد که زمانه از آن عبور خواهد کرد. بر این اساس، اینجانب معتقدم که گذشت زمان باعث تزلزل برخی اجتهادات - چه در حوزۀ عقائد و چه در زمینۀ احکام - خواهد شد، پس مکتب نیاز به استحکامات نوین و اجتهادهای جدید و متناسب با نیازهای روز دارد. 👈 با توجه به مطالب فوق، باید عرض کنم دغدغۀ اصلی بنده در این میان، استحکام و تقویت مبانی دین و مکتب است، حال یکی از راه¬هایی که برای تحقّق این مهم پیشنهاد و توصیه می¬کنم، اجتهادهای ناظر به شرایط زمانی و مکانی است. 👉 https://eitaa.com/alhaydari
〽️ مراد از برداشت های نوین؟! 🔹 برخی از اجتهادهای سابق - که در زمان خود مؤثر و مفید بوده – در حال حاضر دیگر توان پاسخگویی به نیازهای زندگی امروز را ندارد، از اینجا نیاز به خونی تازه و اجتهادی نو و برداشتی نوین داریم، برای تقویت و بازگشت استحکام به اساس مکتب فکری. البته این هرگز به معنای نسبیت معرفت نیست! معرفت مطلق است؛ یعنی مکتب اهل بیت (ع) حقایق ثابت و مطلقی دارد، اما من نمی‌توانم به آن مطلق برسم، مگر به اندازۀ فهم و برداشت خود؛ این¬طور نیست که من به عنوان یک مجتهد، همۀ معارف دین را به طور مطلق و صحیح و کامل بفهمم و انتظار داشته باشم برداشت خاص من از فلان مبحث اعتقادی، تا ابد ثابت بماند و هیچ مجتهدی حق ارائۀ نظری متفاوت با نظر بنده را نداشته باشد! پس نسبیت مرتبط با فهم من است، نه مربوط به اصل مکتب. تفاوت است بین اینکه واقعیت، نسبی است و بین اینکه فهم من از واقعیت به اندازۀ توان علمی و تأثیرپذیری اجتهاد من از زمان و مکان است. ممکن است به صواب و یا به خطا روم. همان طور که در فقه، دو فقیه ممکن است به دو حکم متفاوت و بلکه متعارض برسند، یکی به نجاست اهل کتاب حکم کند و دیگری به طهارت آن¬ها. همین مسأله، در حوزۀ امور اعتقادی نیز جاری است. یا اینکه یک فقیه در یک زمان از عمرش، فتوایی می¬دهد اما مثلاً ده سال بعد متوجه می¬شود اشتباه کرده؛ لذا فتوای خودش را تغییر می دهد. ✔️ پس هدف اول بنده از فرآیند اصلاحی که به دنبال تحقّق آنم بازگشت توان، استحکام و دوام به قواعد و پایه‌های مکتب است، تا بتواند به تمام نیازهای معقول زمان - که با شرع منافات ندارند - پاسخ دهد. 🎥 برگرفته از برنامۀ «وجه لوجه» در تاریخ ۴ رمضان المبارک 1434 مطابق با (14/5/1392) می باشد. 🔘 ادامه دارد... https://eitaa.com/alhaydari
آیت الله سید کمال حیدری
🔺 اهداف حرکت اصلاحی آیت الله حیدری (بخش اول) 🔹 در پاسخ به این سؤال که هدف از این حرکت اصلاحی چیست
🔺 اهداف حرکت اصلاحی آیت الله حیدری (بخش دوم) ❇️ هدف دوّم: پیرایش مکتب از روایات غیر معتبر و اجتهادات نادرست 🔹 هدف دوّم از فرآیند اصلاحی مزبور این است که حتی الإمکان، ناخالصی‌هایی را که به اصول و مبانی فکری و اعتقادی مکتب - از طریق برخی اجتهادات نادرست - رسیده از آن بزداییم. به دیگر سخن، دوّمین قصد و انگیزۀ ما پیراستن چهرۀ نورانی دین و مذهب از برخی دروغ¬ها و افتراهایی است که در میراث روایی راه یافته است. البته باید توجّه داشت که ما نمی¬خواهیم دین را اصلاح کنیم؛ چرا که اصل دین و قرآن به خودی خود عین حقّ¬اند و هیچ اشکالی بر آن¬ها وارد نیست، بلکه این برداشت¬ها و اجتهادهای ما از نصوص دینی است که گاهی درست از آب در می¬آیند و گاهی غلط. مجتهد هنگامی که اجتهاد نمود و خطا کرد، این خطای او بخشی از میراث دینی و منظومۀ اعتقادی می‌گردد و به تزلزل پایه‌های مکتب می‌انجامد؛ به این دلیل که نادرست است و با دیگر بخش‌های مکتب سازگار نیست. 👈 هیچ کس نمی تواند ادّعا کند تمام سخنان و اجتهادات علما از صدر تاریخ اسلام تا عصر حاضر مطلقاً درست است؛ لذا همۀ ما وظیفه داریم در حدّ فهم و توان خود منظومۀ معرفت دینی را از برخی مبانی و اجتهادات نادرست که باعث مکدّر شدن چهرۀ آن شده، بپیراییم. 👉 به عنوان مثال، آیا اعتقاد شیخ صدوق (ره) به نظریۀ سهو النبی (ص) - که بر اساس آن سهو و خطا و نسیان را بر رسول خدا (ص) جایز می داند به¬طوری که نماز چهار رکعتی را دو رکعت می¬خوانند و دیگران به ایشان اشتباهشان را تذکّر می¬دهند! - اجتهاد صحیحی است؟! خیر. 👈 پس ما باید تلاش کنیم تا با تصحیح اجتهادها و برداشت های پیشینیان، تصویری صحیح و معقول از دین اسلام و مکتب تشیع ترسیم کنیم تا راه برای دعوت دیگران به دین و مذهب هموارتر و سهل تر شود. 👉 https://eitaa.com/alhaydari