اَبوتُرآب
قبل از اینکه دیر شود، باید کاری کرد. وقتى فرعون در شُرف غرق شدن بود، گفت: ايمان آوردم. [گفته شد] ال
.
#زمان را دریابیم...
عمرم
ز دیر آمدنت
رفته رفته
رفت ...
#محتشم_کاشانی
هدایت شده از °•{مُدٰافِعـِ:) قَلْبْـ❥ها}•°
#دلانه
بارالهــــا!💔
چشمهایمانـ را در🍃
فراق امام زمانمانـ✨
گریانـ بفــــرما!😭
#چقدربودنتراندارمآقا :)💔
💚🍃|•° @modafe_qalbha
www.razavi.tv|پخش زنده و مستقیم تصاویر حرم مطهر امام رضا علیه السلام
https://razavitv.aqr.ir/index/
اَبوتُرآب
www.razavi.tv|پخش زنده و مستقیم تصاویر حرم مطهر امام رضا علیه السلام https://razavitv.aqr.ir/index/
♥️
دلتونو وردارید ببرید تو یه رواق...
#بهدادخودمانبرسیم...
هر کس باید به فکر خود باشد
و راهی برای ارتباط با حضرت حجت (عج)
و فَرَج شخصی خود پیدا کند
خواه ظهور و فرج آن حضرت دور باشد
یا نزدیک!
[در محضر بهجت]
استاد پناهیان: #تشکیلات مردمی یعنی این که عدهای از مؤمنین جمع بشوند و یک بخش غیر رسمی، در موضوعات مختلف تشکیل دهند و در امور شهر #اثرگذار باشند. ۹۵/۱۰/۱٤
استاد پناهیان: ما #فوقالعاده_زرنگیم (!) و برای اینکه گیرِ امتحانات اجتماعیِ #سخت نیفتیم، با هم کار نمیکنیم! و از کنار هم رد میشویم و ارتباطمان را در حدّ یک «سلام و علیک» نگه میداریم و #کارتشکیلاتی نمیکنیم. ۱۳۹۵/۰۳/۰۲
اَبوتُرآب
♥️
یک روزهایی مصطفی به آدم مهربان نگاه میکند
با نگاهش تحسین میکند
انرژی میدهد
این نگاه مختص روزهاییست که خوب بوده ای
بندگی کرده ای
گناه نکردی...
امان از روزهایی که بد بودی
سمت نفست متمایل بودی
روزهایی که گناه کردی
نفس پرستی کردی
چشم های مصطفی به وضوح ناراحت میشوند
غمگین میشوند
سرزنشگر میشوند
اصلا انگار میخواهند آدم را نگاه نکنند...
♥️
دست خالی وارد محرم نشیم
یه اعمالی آماده کنیم
که حضرت زهرا (س) بتونه یه چیزیو بهانه کنه برا شفاعت....
هدایت شده از نجوا (واحد سیاسی موسسه مصاف)
هموطنان
💻میبینید که فشارهای اقتصادی بر مردم کاملا حساب شده توسط مدیران دوتابعیتی و نفوذی ها واردشد
تا
سیاستمداران لیبرال اینگونه👆 آدرس غلط برای نجات از وضع فعلی را به عوام جامعه بدهند.
@najva_net
اَبوتُرآب
هموطنان 💻میبینید که فشارهای اقتصادی بر مردم کاملا حساب شده توسط مدیران دوتابعیتی و نفوذی ها واردشد
هر کدوم از شما
بله دقیقا خود شما
باید خودتونو برای حل این مشکلات #آماده و #توانمند کنید
در هر جایگاهی که هستید و خواهید بود!
#تلاش_بی_وقفه
#هل_من_ناصر_ینصرنی
دونه به دونه کارهامون تاثیر داره تو زندگی مون!
بارها از علما خوندیم
که میگن شما یه چله درست حسابی بگیری
بیای خونه یه پرخاش کوچیک کنی
همه چله ات میره رو هوا!
پس بیاین با دست خودمون زحماتمونو هدر ندیم....
♥️
خودم را در کوفه تصور میکنم
در کوچه های کوفه!
به سمت مسجدی که آرام جانم آنجاست میروم
علی نشسته و قرآن میخواند...
چند دقیقه ای خیره نگاهش میکنم و لذت دنیا و اخرت را از صدای صوت قرآن و چشم های زیبایش میبرم...
صدق الله العلی العظیم را که میگوید میروم سمتش
سلام گرمی میدهم و جواب گرم تری میگیرم
زیر لب برایش لا حول و لا قوه الا بالله میخوانم...
اگر مخالفت خودش نبود دوست داشتم تا شب دور سرش بگردم...
علی نگاهم میکند
یعنی که کاری اگر داری بگو
و بعد به سمت دیگر مسجد میرود
پشت سرش راه می افتم و با صدای بلند میگویم
انت امامی
انت قلبی روحی نور عینی
روحی قلبی لدیک
صلی الله علیک
میدانم از این حرف ها زیاد خوشش نمی آید ولی خودش میفهمد بالاخره رابطه امام و مامومی داریم و این حرف ها از دلم بیرون میریزد نه از زبانم...
ادامه میدهم
سیدی و مولای
اگر قرار باشد "علی" به کسی بگوید خوش بحالش
به که میگوید؟
صدای زیبای علی به گوش میرسد :
_هرکه به یاد معاد باشد
میپرسم و دیگر؟
_هرکه برای معادش کار و تلاش کند
و باز؟
_و هرکه با قناعت زندگی کند
و از خدا راضی باشد...
علی میگوید و میرود اما مرا در دریای علم خویش غرق میکند!
تا خود صبح در مسجد ماندم و فکر کردم
خدایا!
علی کیست؟
کجاست؟
اصلا در این عالم سیر نمیکند
چقدر این دنیا در نظرش حقیر است...
این عالم را فقط و فقط در حد وسیله ای میداند برای روز معاد!
روز معاد
خدایا به من بفهمان که در عالم قیامت چه چیزی وجود دارد که انقدر با ارزش است که وجود نازنینی مثل علی دنیارا وسیله رسیدن به آن قرار داده...
علی ثروت زیادی دارد
اما قناعت را دوست دارد
چه لذتی داری خدایا!
چه عشق شیرینی هستی که علی همه چیز را اینجا برای تو فدا میکند...
♥️
{این داستان
بر مبنای حکمت ۴۴ نهج البلاغه
نوشته شده}
اَبوتُرآب
. هر روز #لباسعزا بپوشید و گوشه اتاقی مسجدی حسینیه ای جایی یک مجلس روضه ابی عبدالله برای خودتان به
دائمالمحرمها را زهرا جور دیگری میخرد...
♥️📜
هر وقت رفتم سراغ خاطراتش
احساس کردم آدم نیستم!
شرایطش سخت تر از من
امکاناتش کمتر از من
همت و اراده اش هزار برابر من
تلاشش در حد مرگ
ایمانش قوی مثل صخره
کم کم که با او مانوس شدم شبیهش شدم!
با اراده شدم
تلاش کردم
شب بیداری کشیدم
زحمت کشیدم...
هرگاه در زندگی کم می اوردم به خواندن خاطرات و گوش کردن صدایش پناه میبرم...
به قول شاعر
مثل یک مرده که یک مرتبه جان میگیرد
دلم از بردن نامش هیجان میگیرد
من هم همینطور بودم
احیا میشدم...
زندگی آغاز میشد وقتی تلاش هایش را کلمه به کلمه میخواندم و انرژی میگرفتم...
اگر راست بگویند آدم ها شبیه کسی میشوند که دوستش دارند
پس خدا بخواهد آدم خواهم شد...
"شهید" "حسن" "باقری"
شبیه تو خواهم شد...
♥️📜
اَبوتُرآب
@ali_abutorab
مکالمه شهید باقری
با شهید باکری که وسط محاصره هست
و مجروح شده
هدایت شده از | بیتالزهرا |
| همهی اصحاب عاشورا اهل سجده بودند، حتی در آخرین لحظات و در اوج سجدهها، آن سجدهی طولانی گودال... |
.جایخالیعباس.