چهل سالگی سید محمد ❤️سیدمحمد را نمیشناسید وقتی در دهه هفتاد یک تنه میرفت وسط جماعت قمه بدست روز عاشورا با هیکلی لاغر و سنی در حدود پانزده شانزده سال و فریاد میزد که مگر آقا نگفته قمه زنی حرام است؟ و همه آن جماعت از ترس همین یک الف بچه فرار میکردند. ❤️سید محمد را نمیشناسید وقتی یک تنه میرفت وسط جماعت اراذل و اوباش که به شهر قم و ناموس مردم بی حرمتی میکردند و تک و تنها جلویشان میایستاد و مفصل کتک میخورد اما از رو نمیرفت. ❤️سید محمد را نمیشناسید وقتی با لباس خاکی جهادی روی دیوارهای مسجد نیمه ساز جهادی به بنا ها و معمارها یاد میداد خانه خدا را چگونه باید ساخت. وقتی زیر باران و در گل و لای روستاهای سرپل ذهاب برای مردم خانه میساخت تا مردم زیر باران نلرزند. ❤️سید محمد را نمیشناسید وقتی چند شب نمیخوابید تا مسجدها را تمام کند و آذوقه ها را پخش کند و در جلسات اردو حاضر باشد و در میان جهادی ها مثل خورشید بدرخشد. اما وقتی همه به به و چه چهش میکردند میگفت مرا نمیشناسند که تعریفم میکنند. ❤️پدرش جزو مدیران قم بود مدیرانی که مثل همیشه از چشمهای منفی باف من و شما پنهانند ولی زیادند. بهترین مدارس غیر انتفاعی قم زیر دست پدرش بودند اما سید محمد میگفت بچه های من باید در مدارس دولتی درس بخوانند مثل مردم عادی. ❤️پدرش میگفت پسرم سرشار از استعداد است که هر کدام میتواند یک نفر مشهور کند ولی محمد ما گویا بنا داشت جلوی همه کسانی که با دنیا به هم فخر میفروشند دلش میخواست زهد را به رخ بکشد و بی تفاوتی به دنیا را فریاد بزند. همیشه با یک جفت دمپایی و ظاهری که انگار از دهات آمده. ❤️سید محمد میتوانست خیلی پولدار باشد اما در خانه بیست سی متری با همسرش زندگی را شروع کرد خانه ای که آنقدر زیبا طراحیش کرده بود که دلت را میبرد. ❤️استاد گرافیک بود استاد عکاسی بود استاد نقاشی بود جزو بهترین شاگردهای استاد نجابتی بود استاد معماری بود استاد هزار هنر ریز و درشت بود که من اسمهایشان را هم بلد نیستم. همه کاره بود اما میدیدی زندگیش را تعطیل کرده تا برای فلان فامیل یا همسایه خانه بسازد یا مشکلش را حل کند. لج همه را در میآورد با این زندگی کردنش. ❤️میگفت قصد کرده طلبه هایی که میشناخت را برای اولین خانه شان کار کند و خانه را مرتب کند. میامد در خانه اول هر طلبه کارگری میکرد. ❤️اهل فکر بود وقتی با او بحث فکری میکردم لذت میبردم. میگفت تو طلبه ای باید فیلم ببینی و تحلیل کنی فیلم میآورد با هم میدیدیم و تحلیل میکردیم. ❤️نترس ترین آدمی بود که دیده بودم ولی مهربان بود خیلی مهربان. بچه های کوچک روستا را مینشاند روی پایش برایشان حرف میزد میگفت بوی بدن کودک روستایی دلم را میبرد پاهای برهنه این بچه ها دیوانه ام میکند. همیشه از بزرگواری و کرامت روستاییان تعریف میکرد. ❤️بیست سال است میشناسمش. اوائل زود عصبانی میشد اما این اواخر فرق کرده بود وقتی عصبانی اش میکردیم سکوت میکرد بعد لبخندی بزرگوارانه تحویلمان میداد و شرمنده مان میکرد. ❤️پنج فرزند داشت و همسری که مثل کوه پشتش بود. همسری که خانمهای ما میگفتند مثل خواهر بزرگترمان بود مادری میکرد. همسری که در طول سال پول جمع میکرد از فامیل و دوست و آشنا که محمد ببره برای اهالی روستاها. ❤️چهار دختر نورانی داشت با حجاب زیبا. سید محمد میگفت حجاب باید بخشی از وجودشان شود فاطمه سادات و مریم سادات و رقیه سادات و زینب سادات و سید حسن کوچولو. ❤️امسال اربعین همه این خانواده را با یک عشقی روانه کربلا کرد. این بار رفت و کربلا دیگر برنگشت بعد از زیارت با خانواده اش پرکشید و رفت. ❤️نزدیک چهل سالگی اش بود سید محمد. به خدا او محصول این انقلاب بود. او با انقلاب رشد کرد و قد کشید. چقدر کوتاه بینند آنانکه نمیبینند ثمرات این انقلاب را. ❤️مثل او زیاد است هر چند نشناسید هر چند توجه نکنید. اطرافتان را خوب نگاه کنید با دقت ببینید. خیلی سید محمدها با این انقلاب رشد کرد که با نفس نفس زدنشان دلگرمی امام عصر هستند. ❤️سید محمد ساجدی! برادر گلم! رفیق خواستنی ام! تا صبح ظهور خدا نگهدار.... @ali_mahdiyan

سید محمد ساجدی بعد از این هر بار به کربلا برگردم و سلامی به امام حسین بدهم سلامی هم به تو خواهم داد. @ali_mahdiyan

🎥 سید محمدساجدی هنرمند، طراح، معمار و از مسئولین گروه جهادی محبین الائمه طی سانحه ای دربازگشت از کربلا به دیار باقی هجرت کرد. 🔹همسر و دو فرزند وی نیز در این سانحه جان باختند. @Farsna

یار گمنام سید علی خامنه ای از پیشگامان اردوهای جهادی سید محمد ساجدی او به همراه همسر و سه دخترش بعد از زیارت کربلا در اربعین پر کشیدند و رفتند. او که بود؟..... #ثمره_انقلاب @ali_mahdiyan

#سیدمحمدساجدی درباره مجاهدی گمنام که به همراه خانواده اش در سفر کربلا پر کشید و رفت. هر که شد عبدالله والی دل ماست @ali_mahdiyan

سخنان حجةالاسلام علی مهدیان در وصف هنرمند جهادی، مرحوم #سیدمحمد_ساجدی مراسم بزرگداشت - 16 آبان 1397 - مسجد الغدیر قم @KhaneTolab

ساده 🌾من از طرح و گرافیک و نقاشی و امثالهم سر در نمیاورم. برای همین هم هیچ وقت به خودم اجازه ندادم به سید محمد بگویم از دیدن طرحهایی که او خلق میکند، چه احساسی در من شکل میگیرد. 🌾نمیدانم تا کنون در مقابل یک سادگی معنوی قرار گرفته اید یا نه، چقدر زیبایی در دل سادگی نهفته است چه آرامشی معنوی در دل سادگی میتوان مشاهده کرد. چهره ساده کودکان روستایی را دیده اید؟ سادگی آسمان را تجربه کرده اید؟ اصلا عکس سید محمد یا نه عکس یک شهید را بگیرید و تماشا کنید یا مثلا عکس امام خمینی را نگاه کنید؟ چقدر زیبا است اما چقدر ساده است؟ دیده اید یک دختر کوچک وقتی چادر سر میکند چطور میشود؟ سادگی میپوشد و زیبا میشود؟ سادگی پر از زیبایی آرامش بخش و معنوی؟ جملات قرآن را از این منظر دیده اید؟ چقدر همه چیز را ساده گفته است ولی زیبا است؟ این سادگی باعث پنهان ماندن یک حقیقت هم خواهد شد. یعنی اگر چشمهایت را خوب مجهز به فهم نکرده باشی اصلا متوجه نمیشوی؟ 🌾احساس من با نگاه کردن به طرحهای سید محمد این بود. معجونی از زیبایی و آرامش معنوی و سادگی. 🌾و من متوجه نبودم. راز گمنامی سید محمد هم همین بود. سید محمد را باید با سادگی زیبا و معنوی اش بشناسی. سادگی که باعث گمنامی اش میشد. حالا میفهمم یک انسان چند بعدی و کارآمد مثل او با این همه آثار زیبای هنری چطور میتوانست این قدر گمنام باشد؟ روح او معجونی از سادگی و عشق بود. خدمت و تواضع روحی ساده و گمنام میساخت و البته معنوی. 🌾دیروز رفیق طراح سید محمد ساجدی برای ما درد دل میکرد. میگفت سید محمد ساجدی شاگرد قوی استاد نجابتی بود. کارش عالی بود. اما تلاش میکرد کنار استاد نجابتی زیاد به چشم نیاید. رفیق هنرمند سید محمد میگفت، شما نمیدانید ولی یک هنرمند میفهمد که تلاش برای گمنامی چقدر مشکل است. هنرمندها میخواهند هنرشان و خودشان دیده شوند ولی محمد سعی میکرد دیده نشود. و این خیلی عجیب بود. 🌾او میگفت باور کنید سید محمد با این همه هنری که داشت میتوانست بابت هر پروژه ای که انجام میدهد کلی عائدی مالی داشته باشد. اما وقتی کاری انجام میداد پولش را نگه میداشت و خرج اردوی جهادی میکرد. رفیق سید محمد گریه میکرد و میگفت من میدانستم و شما ها این را نمیفهمیدید حتی پدرش هم نمیدانست که محمد بعضی ماه ها فقط با پول یارانه زندگی خودش و خانواده اش را میچرخاند تا پولهایش را خرج مردم محروم کند. 🌾و حقیقتا عجب از آن همسری که سید محمد را پشتیبانی میکرد که بتواند اینگونه مجاهدت کند. 🌾یکی از رفقا میگفت: دیدید خیلی ها بعد از بیرون آمدن از مطب دکتر حساب میکنند که این دکتر چقدر پول در روز یا ماه یا سال در میاورد؟ میگفت دیروز نشسته بودم حساب میکردم محمد ساجدی چقدر دارایی معنوی دارد که بعد از پروازش برایش کار میکند؟ در چند روستای دورافتاده با گمنامی تمام مسجد ساخته؟ چه دلهایی را به انقلاب امیدوار کرده؟ چقدر برای رفقای جهادی اش زحمت کشیده؟ خانه چند طلبه را آماده زندگی کرده؟ چند بیمار یا فقیر یا مسکین را رسیدگی کرده؟ چند بار در این شهر قم پرچم امر به معروف و نهی از منکر و غیرت ورزی را بالا نگه داشته؟ چقدر از اراذل و اوباش کتک خورده تا بفهمند شهر قم شهر قم است؟ چه دلهایی مومنی را با خودش برده؟ 🌾خدا رحمت کند سید شهیدان اهل قلم، شهید آوینی که سید محمد ساجدی خیلی به او ارادت داشت. شهید آوینی میگوید: سرانجام کارما، بلا استثنا، انعکاس چهره باطن ما است در آینه دهر. 🌾سید محمد ساجدی یار گمنام انقلاب خمینی در بازگشت از سفر اربعین به همراه همسر و سه دخترش به سوی آسمان پر کشید..... و من یخرج من بیته مهاجرا الی الله ثم یدرکه الموت فقد وقع اجره علی الله...... https://eitaa.com/ali_mahdiyan

چند سال پیش که #سیدعلی_خامنه_ای به قم سفر کرده بودند. یکی از اساتید مشهور و دانشمند حوزه علمیه در جلسه ای سخن خود را چنین آغاز کرد: تبریک میگویم به امام زمان عج به وجود چنین نائبی.... https://eitta.com/ali_mahdiyan

تف ⚡️با پیروزی انقلاب یک بیماری، دائما ملت برخاسته، را رنج میداد. بیماری که در طرح رفراندوم اندیشه "جمهوری دموکراتیک اسلامی" را به عنوان خواسته خود طرح میکرد. از این کلمه "دموکراتیک" ساده نگذرید این کلمه محصول یک بیماری عمیق است در جان ما. ⚡️همان بیماری که بعد در قامت مقابله با قانون ولایت هم رخنمایی میکرد. همانکه بخش عمده ای از پیکره اولین دولت بعد از انقلاب را شکل میداد. ⚡️ بیداری دوم و انقلاب دوم ملت ایران این میزان #غرب_گرایی را تف کرد و این اندیشه مفتضح شد و کنار رفت. اساسا قصه انقلاب دوم ایران نتیجه یک خالص سازی جدی درونی در مردم بود. ⚡️قدم دوم با خون هفتاد و دو تن برداشته شد. بعد شهادت #بهشتی یعنی سیدالشهدای انقلاب. نامه بهشتی به امام تبیین کننده جریان غربگرای واداده است که در جان ملت ریشه دوانده بود. ملت پوست انداخت با عروج بهشتی. یک مرحله دیگر از پالایش نسبت به غربگرایی در کشور. ⚡️خدا رحمت کند امام را که گفت تا من هستم نمیگذارم لیبرالها در این کشور باقی بمانند. اما هیچ کس از خود نپرسید که مگر امام بعد رحلتش نابود میشود؟ او هست و تا او هست چه با دست سیدعلی چه با دست همین مردم قدم به قدم لیبرالها در حال عقب رفتنند. ⚡️داستان 88 را شوخی نگیرید سال 88 هویت لیبرالیسم پنهان در قبای نخبگان و مسوولین نمایان شد. هم هویت ضد قانونش هم هویت ضد مردمش و هم هویت ضد سید الشهدا. باز هم ملت در #نه_دی این زهر را قی کرد. ⚡️از من بپرسید درباره آینده میگویم مثل روز برایم روشن است چالش جدید کشور نیز قرار است چه بلایی بر سر این بیماری بیاورد. هر چه پیش میرویم حال مردم بیشتر از این جریان به هم میخورد. جریان فرتوت و تنبل و پر مدعا و بی خاصیت چهره#آخوندی را به یاد بیاورید ببینید احساس مردم به او چیست و جریان ذلیل و بی تدبیر و بی اعتماد به داخل پر اعتماد به خارج چهره مسوولین #وزارت_خارجه و #وزارت_نفت را تصور کنید. ⚡️رفقا! این خط و این نشان! یقین دارم کشور در حال پوست اندازی است باز هم خالص میشویم و توحیدی تر. و بنا است دوباره این زهرماری را قی کنیم و تف کنیم. https://eitaa.com/ali_mahdiyan

درسهای سید محمد ⚡️وسط تحلیل فیلم بهم گفت تو فقط به محتوا فکر میکنی ولی برای من مهمه که این محتوا را چطور به دل مخاطب برسانم. برای تو این مهم نیست ولی من این وجه را مشکل تر میدانم. میگفت تو و خیلی طلبه ها به فرم و قالب فکر نمیکنید شما بنا است حقایق را به دلها برسانید... ⚡️وسط مباحثه درباره برنامه ریزی برای خانواده ها در یک اردو به من گفت اندیشه ات از بستر طبیعی و فطری زندگی دور است. خیلی ذهنی و خشک تحلیل میکنی. حقایق را واقعی و عینی ببین. ⚡️میگفت تو به جزییات نگاه نمیکنی. من ترکها و زخم های روی پاهای برهنه این کودک روستایی توجهم را به خود مشغول میکند. موهای آشفته و خاکیشان لبخندهای پر حیایشان و تو دقت نمیکنی... ⚡️میگفت اردو نمیآییم برای اینکه اردو آمده باشیم. باید غایت روشنی در میان باشد. غایتی که همه اردو همان را دنبال کند ولی تو انگار این جهت جهادی برایت پررنگ نیست. ⚡️به عینیت و واقعیت نزدیکتر بود. به دل به اندازه اندیشه بها میداد. برای همین حقیقت را بو میکشید و میافت و میدید و خیلی واقعی غرقش میشد. ⚡️وقتی امثال من دلشان برای محرومیت مردم میسوخت او اما کرامت مردم را میافت و حسرت کرامتشان را میخورد. چشمهای خسته ولی تیز بین او اینگونه به عمق نفوذ میکرد. پ ن. سید محمدساجدی سید همه جهادیهایی که میشناختم به همراه همسرش و سه دخترش در بازگشت از سفر اربعین پرکشیدند و هجرت کردند... https://eitaa.com/ali_mahdiyan

#انقلاب یعنی تحول روحی یک امت. تحولی که باعث میشود آن امت، وضع موجود خود را بر اساس آرمانها نقد کند و برایش هزینه کند. یعنی قیام لله در اندازه گستره یک امت. #مقاومت حفظ این قیام است مقابل دشمنی که بنا دارد #ناامید از حرکت شویم. #چهل_سال است این قیام را حفظ کرده ایم. و این معجزه ای است بزرگتر از اصل انقلاب. به فرموده #خمینی معمار انقلاب. https://eitaa.com/ali_mahdiyan