تو راه یه جعبه #شیرینی خریده بودیم که تا رسیدیم سریع دادم به مادر دختر خانم🤓؛
نشستیم تو اتاق و پذیرایی کردن و... (البته بعدا فهمیدیم طرف اونا رسمه که اون شیرینیهایی که ما خریده بودیم رو فقط برای مجلس ختم و عزاداری میخرن، ما نمیدونستیم😂)
بعد از اینکه یه کمی حال و احوال کردیم خیلی زود رفتیم سراغ اصل مطلب😃؛ چون شهرمون از همدیگه دور بود پدرا و مادرامون از پشت تلفن کلی باهمدیگه صحبت کرده بودن و شرایط اولیهی همدیگه رو شنیده بودن و قبول کرده بودن، این جلسه فقط برای آشنایی نهایی خانوادهها و صحبت کردن من و دختر خانم بود (ما قبلش هیچ صحبتی باهم نداشتیم)
یادمه #پدر_دختر خانم - که از قبل میدونست از جهت مالی دست و بال من خیلی باز نیست و دخترشو به یک بچه پولدار نمیده و احتمال میداد سختیهای زیادی تو مسیر زندگیمون در پیش داشته باشیم - رو کرد به من و دخترش تا در مورد "ایستادن پای تصمیمی که میگیریم" و "روش زندگیمون" یکسری نکاتی بهمون بگه👇
گفت: ببینید الان خودتون باهم صحبت میکنید و اگر همدیگه رو پسندیدین و خواستید باهم زندگی کنید باید محکم پای تصمیمتون باشید، باید تو #مسیر_زندگی رو پای خودتون بایستید و نباید چشمتون به دست پدر و مادرتون باشه که کمکتون کنن؛ باید خودتون با هر سختیای که هست زندگیتون رو بسازید و پیش ببرید و... (خلاصهی حرفها همین بود)
بعدش #مادر_دختر خانم هم چندتا مطلب به من گفتن در مورد حفظ کرامت تو زندگیمون؛ گفت من انتظار دارم که برای تهیهی اولیات زندگیتون به مشکل نخوری، اگر هم روزی دغدغههای مالی پیش میاد تو زندگیتون آبروداری کنید و #مشکلات خودتون رو پیش بقیه جار نزنید و... (یادمه مثال زد گفت: اگه یه شبی هیچی نداشتید و فقط #نون_و_پنیر خوردین اشکالی نداره، ولی آبروی خودتون رو حفظ کنید👌)
صحبتشون تموم شد، همین!🤌
پ.ن: هر موقع فکر می کنم که بر خلاف رسم و رسوماتی که تو این دوره زمونه همه از پسر انتظار دارن که حتما باید درآمد فلان قدری داشته باشی، خونه داشته باشی، ماشین داشتی باشی و... پدر و مادر ایشون بدون این سخت گیریها در مورد یکسری اصول و خطوط قرمز خودشون صحبت کردن و بقیهی مسائل رو به تصمیم خودمون (یعنی دختر و پسر) واگذار کردن، کلی براشون دعا میکنم...🤲❤️😃
بعدش پدر و مادر من هم بعدش یکسری نکات گفتن (قسمت بعدی میگم)
کانال علی طیبیان (پدر ۲۸ ساله با ۵ فرزند)