eitaa logo
اشعار علی ذوالقدر
1.6هزار دنبال‌کننده
35 عکس
12 ویدیو
0 فایل
جهت خرید مجموعه شعر بنده به لینک زیر مراجعه کنید: https://dinkala.com/product/part-book/
مشاهده در ایتا
دانلود
ا﷽ا بسم رب النور رب العشق رب العالمین بسم احمد، بسم زهرا و امیرالمؤمنین بسم رب الجود بسم مجتبی بسم الکریم بسم ثارالله بسم الله رحمن الرحیم باز هم فصل بهارِ گریه و آهم رسید شکر می گویم دوباره ماه دلخواهم رسید السلام ای بهترین ماه ای محرم السلام السلام ای بهترین ارباب عالم السلام از تو ممنونم که از غم راحتم کردی حسین با تمام روسیاهی دعوتم کردی حسین تو مسیحای منی و روضه ات دارالشفاست گریه بر داغ تو بر هر درد بی درمان دواست قطره ی اشکی سبب شد کور بینا بازگشت با عصا آمد به سوی روضه با پا بازگشت هست مدیون تو سر تا پا وجودم یا حسین بی نگاهت صد کفن پوسانده بودم یا حسین حرف پیر زیرکی همواره در یاد من است مثل او این حرف در طوفان فریاد من است «هر که هستم هر چه هستم بر کسی مربوط نیست» جود اربابم حسین بن علی مشروط نیست پیرهن مشکی به تن کردن عبادت کردن است یا حسینِ ما همان قرآن تلاوت کردن است واجب عینی است گریه قابل تبدیل نیست کعبه هم تعطیل باشد روضه ات تعطیل نیست گر چه دور افتاده ایم از کربلا، هیئت که هست دست ما کوتاه مانده از حرم، تربت که هست چادر زهرای اطهر سایبان روضه هاست بانوی پهلو شکسته میزبان روضه هاست روضه ای را که به پا کرده در این دنیا خودش اختیارش نیست دست هیچکس الا خودش بی اراده غرق ناله بی امان بی اختیار گریه باید کرد مثل مادران داغدار گریه های مادرانه یادگار فاطمه است روضه خواندن کار ماها نیست کار فاطمه است سوختی درآتش صحرا بُنَیّ سوختم رفت غارت آن لباسی که برایت دوختم کاش در گودالِ خون عطشان نبودی لااقل پیش چشم این و آن عریان نبودی لااقل @ali_zolghadr
هوا هوای غم است و هوای خونجگری به هر طرف که نظر می کنم تو در نظری ز عشق گفتم و این شهر در به رویم بست همیشه عاقبت عاشقی است دربدری به مسجدی که امام جماعتش بودم نماز مغرب من شد اقامه یک نفری دوباره نامه نوشتم برای تو اما به غیر آه ندامت نبود نامه بری تو احتیاج نداری به نامه مسلم که بهتر از همه از حال کوفه با خبری به هر طریق تو آخر به کوفه می آیی در این مسیر به جز عشق را نمی نگری بیاور اکبر خود را که کوفیان بینند در این مسیر کنار خودِ پیامبری بیاور اصغر خود را که با شهادت او ز کوفیان ریاکار آبرو ببری جمل به پاکن و همراه خویش قاسم را به سوی رزم بیاور برای جلوه گری ولی فدای تو گردم میار زینب را که شهر پر شده از مردمان خیره سری کسی به خواهرت اینجا محل نخواهد داد اگرچه می گذرد از محله پدری از این مسیر گذر می کند، عجب گذری به سوی شام سفر می کند، عجب سفری @ali_zolghadr
امشب حوالی ساعت ۲۱:۳۰ شبکه دو @ali_zolghadr
چه بلایی قراره سرم بیاد؟ نمیخوام اشک برادرم بیاد! چرا باید وسط خیمه زدن صدای ناله مادرم بیاد؟ نگا کن بچه ها ترسیدن حسین همشون تو شک و تردیدن حسین اینا از برگ گلم لطیف ترن تا حالا رو خاک نخوابیدن حسین هنوزم دیر نشده بیا بریم هر جایی به غیر کربلا بریم با تو از اینجا بریم درست تره؟ یا با نامحرما از اینجا بریم خودتم میدونی پا به پات میام مثه سایه دنبال عبات میام مگه زینب میتونه رهات کنه؟ قتلگاهم که بری باهات میام حاضرم سرم بره سر تو نه پیکرم کبود شه پیکر تو نه مگه ترسی دارم از تازیونه بزنن ولی برابر تو نه خاک اینجا بوی خون میده حسین آخر کارو نشون میده حسین نمیخوام تو باشی اون کشته ای که زیر سم اسبا جون میده حسین @ali_zolghadr
حوالی ساعت ۲۱:۳۰ شبکه دو @ali_zolghadr
ا﷽ا از زبان زجر(لعنت الله علیه) خسته ام بس که بین این صحرا در پی تو دویده ام ای طفل چکمه هایم خراب شد از بس خار از آن کشیده ام ای طفل نام من را شنیده ای تاحال خوب بشنو که نام من زجر است از من و شغل من چه می دانی کار هر صبح و شام من زجر است دیدم از دور با کسی انگار درد دل بی حساب میکردی چه کسی را در این بیابان ها مادر خود خطاب میکردی به امید کمک مباش ای طفل احدی بین دشت هرگز نیست زحمتم دادی و نمی دانی در مرامم گذشت هرگز نیست وقتی از روی ناقه با لگدم به روی خاک با سر افتادی باید این را حساب میکردی که تو با بد کسی درافتادی از همان لحظه نیزه پدرت با غضب در زمین فرو رفته همه فهمیده اند کار من است از منِ زجر آبرو رفته از زبان حضرت رقیه(سلام الله علیها) بس کن ای زجر کم گزافه بگو گرچه طفلم ولی یلی هستم جز خدا از کسی نمی ترسم نوه مرتضی علی هستم اگر آهم درآید از سینه کار تو اشک و آه خواهد شد هرکسی با رقیه در افتد روزگارش سیاه خواهد شد تو مرا هر چقدر هم بزنی باز هم جان نمی سپارم من مقصد آخرین من شام است با حبیبم قرار دارم من من خبر دارم او شهید شده ورنه بی من نمی رود سفری خواستم عمه غصه کم بخورد زده ام خویش را به بی خبری من اگر که تو را حلال کنم ولی از حرمله نمیگذرم از کلام رباب فهمیدم پیش لشکر خجل شده پدرم قصد دارم در انتهای قیام آبروی یزید را ببرم بعد هم با خیال آسوده می روم، می روم سوی پدرم @ali_zolghadr
15.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در قافله عشق سپهدار رقیه‌ است علمدار رقیه است در هیئت ویرانه میاندار رقیه است علمدار رقیه است عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
گفت یارب خود تسلای دلی پر آه باش در کنارم شاهد این لحظه جانکاه باش بازهم در جنگ با شب ماه دارد می‌رود اکبر است این یارسول الله دارد می‌رود اینکه دارد سوی میدان می‌رود جان من است روز عاشورا گمانم عید قربان من است خوب می‌دانم که در این رفتنش برگشت نیست هیچ بویی جز جدایی در هوای دشت نیست داغ سنگینی ست اما چون تو می‌بینی خوش‌است چون تو می‌بینی مرا هر داغ سنگینی خوش‌است تکه تکه می‌پسندی ساغرم را ای به چشم کشته می‌خواهی ببینی اکبرم را ای به چشم اکبرم را می‌دهم آب آورم را می‌دهم اینکه چیزی نیست حتی اصغرم را می‌دهم کیست اینکه مثل زهرا، راه دارد می‌رود اکبر است این یا رسول الله دارد می‌رود بر جبین لشکر کفار چین انداخته عده ای را با نگاه خود زمین انداخته عده ای با دیدنش گفتند او پیغمبر است دیگری فریاد می‌زد حیدر است این حیدر است او دلش می‌خواست باشد پیش بابا سربلند آن قدر شمشیر زد، شد ضجه لشکر بلند خواست در آغوش خود گیرد پیمبر را ولی نیزه آمد جای پیغمبر در آغوش علی آه این مرکب چرا گمراه دارد می‌رود اکبر است این یا رسول الله دارد می‌رود با چه حالی می رود حالا پدر بالاسرش دیده گریان مو پریشان قد کمان چون مادرش ای جوان مگذار با داغ غمت پیرم کنند خیز از جا قبل از آنی که زمین‌گیرم کنند پر پرت کردند ای شاخه گل زیبای من پیکرت پاشیده از هم خوش قد و بالای من بی تو دیگر موسم پرده نشینی سر رسید عاقبت داغت گوهر را از صدف بیرون کشید عمه ای که در تمام عمر خود مستور بود دیدنش از آرزوهای محال حور بود دور تا دورش همیشه هاله ای از نور بود چشم خورشید از تماشای جمالش کور بود حال بنگر سایه او بر زمین افتاده است آه زینب پیش این لشکر زمین افتاده است @ali_zolghadr
نگاه او دل از ارباب می برد ز چشم اهل کوفه خواب می برد اگر سقا به باران امر می کرد تمام کربلا را آب می برد @ali_zolghadr
بعد تو کی واسه من تب میکنه کی منو سوار مرکب میکنه نگرانم حالا که دارم میرم کی تن تورو مرتب می کنه @ali_zolghadr
ا﷽ا بی قیمتیم و قیمت ما می شود حسین در اوج فقر، ثروت ما می شود حسین زهرا میان عرش دعاگوی جمع ماست وقتی که ذکر هیئت ما می شود حسین این روزها مساجد ماهم حسینیه است در این دهه عبادت ما می شود حسین این چند قطره اشک به پای غمش کم است بعد از وفات، حسرت ما می شود حسین همراه کم حجاب نشسته محجبه بنیان گذار وحدت ما می شود حسین ما ملت امام حسینیم و تا ابد پشت و پناه ملت ما می شود حسین آن لحظه ای که خلق سرافکنده می شوند در روز حشر عزت ما می شود حسین یارب تو شاهدی که در ایام اربعین یکجا تمام حاجت ما می شود حسین زهرا اگر مؤید دل های ما شود سرمایه محبت ما می شود حسین وقتی که بالحسین شروع دعای ماست مشغول استجابت ما می شود حسین @ali_zolghadr
ا﷽ا دختر بزرگوار امام حسن مجتبی(سلام الله علیه) شهید کاروان بی بی شریفه گل زهرا نشان بی بی شریفه شدی زیر هجوم تازیانه چنان رنگین کمان بی بی شریفه زمین خوردی و گریان شد برایت حسن در آسمان بی بی شریفه اگر چه دیده ای رأس عمو را به دست این و آن بی بی شریفه شبانه بر روی خار مغیلان شدی گرچه دوان بی بی شریفه گمانم علت جان دادن تو نه این بوده نه آن بی بی شریفه نه از سیلی دشمن جان سپردی نه درد استخوان بی بی شریفه تو را از پا درآورده است بی شک حجاب عمه جان بی بی شریفه شنیدم آستین پاره ای بود حجاب بانوان بی بی شریفه تو حق داری اگر دق کرده باشی از این داغ گران بی بی شریفه میان راه ماندی تا بسازی بهشتی در جهان بی بی شریفه بهشتی که شده رشک تمام ملائک در جنان بی بی شریفه بهشتی که گدا از آن همیشه می آید شادمان بی بی شریفه پذیرا باش ما را هم در آنجا ز خود ما را مران بی بی شریفه تو که مثل امام مجتبایی کریم و مهربان بی بی شریفه به روز حشر تنهامان نزاری کنار ما بمان بی بی شریفه @ali_zolghadr
امشب ان شاالله
میشینه پا میشه گریه میکنه یه جا تنها میشه گریه میکنه به یاد شلوغی تو قتلگاه هر جا دعوا میشه گریه میکنه باباشو غریب گیر آوُرده بودن گلو‌شو با خنجر آزرده بودن کار دفن بدنش آسون نبود نانجیبا سرشو بُرده بودن کفنی واسه تن بابا نداشت حتی همراه خودش عبا نداشت دلش اصلا نمی خواس اینجوری شه چاره ای به غیر بوریا نداشت وقتی یاد اون دقایق میکنه حق داره گریه ی هق هق میکنه صحنه هایی رو که آقامون دیده عاشق از شنیدنش دق میکنه کوفه خراب و یادش نمیره زحمت حجاب و یادش نمیره اگرم چیزی فراموشش بشه مجلس شراب و یادش نمیره آرزوش بود که دلی بیتاب نشه دست عمه اسیر طناب نشه توی مجلس یزید دعا میکرد حرمله روبرو با رباب نشه بغضشو توی گلو فرو میکرد با یزید خیلی بگو مگو میکرد تو وجود خواهرش ترس و که دید مرگشو از خدا آرزو میکرد @ali_zolghadr
شیعه تنهاست یا اباصالح با همان هیبت علی برگرد گردن دشمنان آل الله گردش ذوالفقار میخواهد @ali_zolghadr
پس از تو دور لانه زاغ دیدیم خزان را در کمین باغ دیدیم تو بودی خاک ما در امنیت بود تو رفتی داغ پشت داغ دیدیم https://eitaa.com/ali_zolghadr
در شهر یهودیان به اجبار وارد شده زینب عزادار این بار نخست اوست والله تا حال نرفته است بازار جای علی اکبر و اباالفضل دور و بر اوست خیل اشرار زینب چه خلاف کرده یا رب هستند همه از او طلبکار می داد سلام و سنگ می خورد سنگ است مگر زبان گفتار؟ این مجلس شوم مجلس کیست جمع است در آن چقدر کفتار از حد تصور است بیرون فهمیدن روضه است دشوار ناموس یزید در حجاب و ناموس حسین بین انظار با دختر فاطمه چه کردی! نفرین به تو روزگار بی عار... عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
آیینه دار زینب و زهرا رقیه کوچکترین انسیة الحورا رقیه پشت سرش بی شک دعای پنج تن بود آدم اگر می گفت اول یا رقیه خورشید در منظومۀ عشق حسینی صد سال نوری راه دارد تا رقیه سنش اگر کم هم طراز انبیا بود مانند کوثر آیت العظمی رقیه جا داشت روی شانۀ کعبه اباالفضل جا داشت روی شانۀ سقا رقیه آرام تر از هر زمانی بود اصغر می خواند تا بالا سرش لالا رقیه تنها نَه سال شصت و یک تا روز محشر هر فتنه ای را می کند رسوا رقیه پا بر مغیلان می نهد اما محال است روی سر موری گذارد پا رقیه این طفل بی آزار را آزار دادند زجر بدی را دید در دنیا رقیه زینب ز پا افتاد وقتی دید در راه طفلان همه بر ناقه اند اِلّا رقیه مقتل که می خواندم شبی با خویش گفتم پیدا نمی شد کاش در صحرا رقیه وقتی که پیدا شد خمیده راه می رفت شد پیرتر از زینب کبری رقیه حتی در اوج ضعف هم چیزی نمیخواست جز دست گرم و بوسۀ بابا رقیه دیدار حاصل شد ولی دستی نیامد تنها سر آمد دیدنش اما رقیه... حیرت زده پرسید عمه این سر کیست؟ یاللعجب نشناخت بابا را رقیه! قلبش ندا سر داد این سر کعبۀ توست پروردگارت آمده اینجا رقیه خود را مرتب کرد تا در چشم بابا باشد همان دردانۀ زیبا رقیه از بوسه اش جان میگرفت، اینبار اما جان داد با بوسیدن لب ها رقیه عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
از غصه و غم تو را رها خواهد کرد هر درد بیاوری دوا خواهد کرد از نسل علی و فاطمه است این دختر حاجات محال را روا خواهد کرد عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
هدایت شده از اشعار علی ذوالقدر
15.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در قافله عشق سپهدار رقیه‌ است علمدار رقیه است در هیئت ویرانه میاندار رقیه است علمدار رقیه است عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
ا﷽ا آه از این روزگار پر حسرت آه از این سرنوشت آه از غم باز دوری دوباره دلتنگی بازهم بغض و گریه ی نم نم روز وصل نگار نزدیک و همه یاران به راه افتادند منِ جامانده سخت غمگین و همه ی زائران او شادند او خودش شاهد است تا امروز چقدر التماس کردم من باورم نیست اربعین برسد دور شش گوشه اش نگردم من بحثِ خوب و بد است یا همت مانده ام! علت نرفتن چیست؟ هرچه باشد تحملش سخت است دوری از کربلا که آسان نیست گر چه عمریست اهل میکده ام اربعین آمد و نیامده ام جمع مستان به کربلا راهی کاش میشد می آمدم من هم زائران حرم خداحافظ! پسر فاطمه مرا نخرید چشم من نیست لایق دیدار پس دلم را به کربلا ببرید... عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
سجده به خاک او عمل واجب من است ایرانی ام، امام رضا صاحب من است
عجیب نیست که آتش به هم بیامیزد دو شمع همدمِ تا صبحدم گریسته را غمت مباد که دنیا ز هم جدا نکند رفیق‌های در آغوش هم گریسته را https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
نَحنُ شیعَهُ عَلی اِبنِ اَبی طالِب...
ا﷽ا بسم رب الحسین آغاز صحبت عارفان حق بین است چون خدای حسین بودن در چشم پروردگار شیرین است روضه خوانت خداست در محشر با نبی گریه می کند حیدر عدل گوید که گریه کردن بر داغ تو اصل اول دین است قطره در وادی شما دریاست ادعا محضر تو بی معناست پیش زهرا مقام او بالاست هرکه در مجلس تو پایین است قدر این چشم های گریان را بهتر از ما حبیب می داند بوسه گاه ملائک عرش است دیده ای که به اشک آذین است آنچه گنجینه گدای شماست پیرهن مشکی عزای شماست روز اول که دیدمش گفتم آن که روزم کند سپید این است اینکه بعد از شنیدن داغت همچنان زنده ام خودش یعنی در عزای تو کم گذاشته ام نوکرت را ببخش غمگین است هر که جز تو رفیق راهم شد باعث جرم و اشتباهم شد دیگر از تو جدا نخواهم شد بهترین یار یار دیرین است از وفاتم که می شوی آگاه حتم دارم که میرسی از راه السلام علیک یا ارباب اولین ذکر بعد تلقین است ذره ای غفلت از تو ذلت ماست نام تو آبرو و عزت ماست این شعار تمام ملت ماست زندگی بی حسین ننگین است عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
گمان کن که با کعبه همسایه ای پی حفظ چندین هزار آیه ای و حتی اگر غرق سرمایه ای بدان بی علی پست و بی مایه ای خود کعبه هم می رود صبح و شام به دیدار حیدر علیه السلام علی نزد حق است و حق با علیست مسیر الی الله تنها علیست مپرس از چه ذکر لب ما علیست عبادت همین گفتن یا علیست اگر که خدا خواندن او بد است بشر خواندنش کفر صد در صد است همیشه خدا بود هم صحبتش به محراب خم شد فقط قامتش خدا نیز در پاسخ طاعتش به او دختری داد شد زینتش ندیده فلک اینچنین دختری که بر خلق عالم کند سروری از افلاک تا خاک پرواز کرد برای برادر کمی ناز کرد در آغوش او چشم را باز کرد سپس پرده برداری از راز کرد چنین گفت چشمش به ماه منیر امیری حسینٌ و نعم الامیر نگاهش دوای تب پنج تن حضورش چراغ شب پنج تن چه بنویسم از کوکب پنج تن شده قبله ام زینب پنج تن به طغیان کشانده جنون مرا به پایش بریزید خون مرا چه خوب است امشب خدا خواستن طلا نه دل مبتلا خواستن هر آنچه که خوب است را خواستن خلاصه فقط کربلا خواستن تمام سحر ذکر یا رب بگو همه حاجتت را به زینب بگو چنان مادرش عالمه زینب است به بیت علی قائمه زینب است به غم های او خاتمه زینب است پس از فاطمه، فاطمه زینب است زمان دعا نوحه دم داده ام خدا را به زینب قسم داده ام چو با او کسی همنشین می شود یکی از بزرگان دین می شود یکی مثل ام البنین می شود که روزی قمر آفرین می شود به ام البنین مرحمت کرده است اباالفضل را تربیت کرده است اباالفضل حالا هوادار اوست اباالفضل ماه شب تار اوست ابالفضل امروز علمدار اوست و کار دفاع از حرم کار اوست خوشا آنکه او انتخابش کند فدایی زینب خطابش کند عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
قبل از آنی که بیاید سائلی در پشت در می نشیند منتظر بانوی محشر پشت در خانه وقتی خانه زهراست، پس هر سائلی بعد دق الباب خندان می شود در پشت در آنقدر از صاحب این خانه احسان دیده بود سجده کرد و اشهدش را گفت کافر پشت در در زدند و با خودش می گفت حتما سایل است باز هم با کیسه نان رفت مادر پشت در در کمال حیرت اما دید بانوی کرم جای سائل آمده اینبار لشکر پشت در در زدند و در زدند و در زدند و در شکست آه شد آغاز، جنگی نا برابر پشت در با غضب شیطان به سوی اهل جنت حمله برد پا نهاد ابلیس بر آیات کوثر پشت در غنچه یاس و هجوم آتش و مسمارِ داغ شد گل نشکفته سادات پرپر پشت در نیست پاسخ همچنان این پرسش تاریخ را از چه بابت رفت فضه جای حیدر پشت در کار دنیا را ببین در رفت و آمدهای خود ناگهان از پا می افتد مرد خیبر پشت در گر هزاران بار برگردد به دنیا باز هم می رود زهرا هزاران بار دیگر پشت در عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
زبان حال حضرت صدیقه با امیرالمؤمنین سلام الله علیهما بدون تو اصلا عزت ندارن تو نباشی اینا قیمت ندارن ناراحت نباش سلامت نمیدن اینا هیچکدوم لیاقت ندارن میگن از مریدای پیمبرن ولی از کافرا خیلی بدترن بشینی تو خونه خیلی بهتره حالا که بوزینه ها رو منبرن مهم اینه نگینِ منی علی همیشه بهترینِ منی علی بقیه هرچی میگن بزار بگن امیرالمؤمنینِ منی علی تو خودت لشکری یار میخوای چیکار یه سپاه بی شمار میخوای چیکار حتی شمشیرم نیازت نمیشه منو داری ذوالفقار میخوای چیکار خیلی با زخم زبون نیشت زدن بیشتر از من تورو آتیشت زدن میدونستن که حریفت نمیشن آخرش ناموستو پیشت زدن دیگه دنیا واسه من تموم شده انگاری خوشی برام حروم شده یه نفس کشیدن بدون درد همینم این روزا آرزوم شده دلیل چشم ترت شدم ببخش خیلی کم همسفرت شدم ببخش ساختن تابوت من آسون نبود باعث دردسرت شدم ببخش کاش دلت رو کسی خالی نکنه قد و بالاتو هلالی نکنه قَسَمِت میدم که بعد رفتنم کسی از حسن سؤالی نکنه عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1
یک عمر شکست دشمنش را دیدند آن جلوه خیبر شکنش را دیدند افسوس که داغ فاطمه کاری کرد زانو به بغل گرفتنش را دیدند عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/304480783Ce7815bd1f1