عجب مراسمی شد در کنار شیعیان پاکستانی حسابی خوش گذشت✋😇 #رضا_جان😍

☘بعضی اوقات دلتنگی ما رو می بینند و برای مان نشانه می آورند که ما حواسمون به شما هست.... 👌پدر باشی و مهربانی جز صفات ذاتیت باشد دیگر چه می ماند....همش می شود نگاه محبت آميز پدرانه

💕عاشقی اگه بلد باشی می شوی پیر غلام ... با محاسن سفید ....برای پدرت با جان و دل می خوانی و دوره گرد عشق او می شوی.... 🌿خدایا ما را عاشق واقعی کن ....

پرچمِ تو کلِّ دنیا را مسخّر می کند نامِ زیبایت دهانم را معّطر می کند عشقِ تو مانند خورشیدی ست،می تابد به من ذرّه ای از مهر تو دنیا منّور می کند مانده ام مشهد بخوانم یا بهشتِ اهلِ دل؟ حال و روزِ این حوالی خستگی در می کند

شادی وقتی در نگاه تو موج می زند قند در دلم آب می شود و ........

👌نجیبای عزیزم! اگرچه پدر و مادرت نابینا هستند و تمام دارایی و سهم تو ازاین دنیا پدر و مادرت هستند... نه خواهری داری و نه برادری .... در فقر محض زندگی می کنی ...نه سواد خواندن داری و نه سواد نوشتن... تمام دست هایت به دلیل کار کردن ترک خورده...نه کرم شب داری و نه کرم روز... نه آبرسان و نه این چیزهایی که ما در تهران به عنوان مراقبت پوستی زیاد داریم .... درگیر هیاهوی این دنیای پر زرق و برق نیستی اما تو دلی داری به وسعت دریا و حال خوبی به زیبایی رنگین کمان که می توانی مثل نور خورشید به همه هدیه دهی و انقد شیرین زبون هستی ک چند بار گفتم کاش با خودم می آوردمت منزل مان.....صفا و صمیمیت و حال خوب چیزی است ک تو داری و خیلی ها در این تهرووووون هرچند با کلاس و روشنفکر و آدم مهمی باشند ،ندارند..... 🍃قدر خودت و این حال خوبت را بدان.... 💕برایت نوشتم به نیابت از همه دختران و پسرانی که اونجا هستند و شاید تحمل یک درصد زندگی شما برای ما مقدور نباشد و دیدن شما در آن شرایط شکر گزاری ما را زیاد میکند..... 💖خداروشکر ک با شما آشنا شدیم و روستا شد محل عاشقی مان و شما شدید دوستان ما

حیدر جان ! چهره آفتاب سوخته و چشمانی که در آن عشق موج می زند ،سادگی که با خجالت توامان هست.. فقط یک نکته را به من می رساند گاهی باید این قدر بی آلایش باشی و ساده و مهربان تا تو را بخرن و دلی باصفا بهت عنایت کنند... 🌿بساط عاشقی دیروز مان جمع شد و ما ماندیم و خاطراتی که فقط با عکس و فیلم ها یادآوری می شود.... 💖دل مان برای تان تنگ می شود.... 💕به امید دیدار مجدد در ایام عید ولایت