eitaa logo
گروه فرهنگی جهادی علی بن موسی الرضا ع
794 دنبال‌کننده
3.6هزار عکس
3.2هزار ویدیو
65 فایل
ادمین و خادم گروه محمد عمادی @MReza98
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️⚪️ سال 40 هجری قمری: عبدالرحمن_بن_ملجم_مرادی، از گروه  و از آن سه نفری بود كه در  با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، كه سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام (ع)،  و را در یك شب واحد ترور كرده و آن ها را به قتل رسانندهر كدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن  به سوی  رفت و در بیستم شعبان سال 40 قمری وارد این شهر بزرگ شد وی به همراهی ، كه از همفكران وی بود و هر دوی آن ها از سوی " تحریك و تحریث شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارك رمضان سال 40 قمری در مسجد اعظم كوفه كمین كرده و منتظر ورود#علی#ابی(ع) شدند.(1)هم چنین ، شخصی به نام  را كه از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.(2) كندی كه از ناراضیان سپاه (ع) و از دو چهرگان و منافقان واقعی آن دوران بود، آنان را راهنمایی، پشتیبانی و تقویت روحی می نمود.(3)(ع) در شب نوزدهم ماه مبارك ، مهمان دخترش (س) بود و در آن شب حالت عجیبی داشت و دخترش را به شگفتی درآورد روایت شده كه آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می رفت و به آسمان نظر می كرد و می فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی كه به من وعده شهادت دادند.(4)به هر روی، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسحد اعظم كوفه شد و خفته گان را برای ادای نمازبیدار کرد .... (۱)
⚫️⚪️ از جمله، خود مرادی را كه به رو خوابیده بود، بیدار و خواندن نماز را به وی گوش زد كرد هنگامی كه آن حضرت وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت، نخست با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیكن شمشیرش به طاق محراب اصابت كرد و پس از او، عبدالرحمن بن  فریادی برداشتلله الحكم یا علی، لا لك و لا لأصحابك"! و شمشیر خویش را بر فرق نازنین (ع) فرود آورد و سر مباركش را تا به محل سجده گاهش شكافت.(5) (ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: ،  سوگند به ، رستگار شدم.(6) نمازگزاران ، برخی در پی شبیب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بیابند و برخی در اطراف حضرت علی(ع) گرد آمده وبه سر و صورت خود می زدند و برای آن حضرت گریه می نمودند (ع)، در حالی كه خون از سر و صورت شریفش جاری بود، فرمود: (7) این همان وعده ای است كه خداوند متعال و رسول گرامی اشت به من داده اند. (ع) كه توان ادامه نماز جماعت را نداشت، به فرزندش (ع) فرمود كه نماز جماعت را ادامه دهد و خود آن حضرت، نمازش را نشسته تمام كرد. روایت شده كه آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیاراز اتاق بیرون می رفت و به آسمان نظر می كرد و می فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی كه به من وعده شهادت دادند*روایت شد، كه در هنگام ضربت زدن عبدالرحمن بن ملجم بر سر مطهر (ع)، زمین به لرزه در آمد و دریاها مواج و آسمان ها متزلزل شدند و درهای مسجد به هم خوردند و خروش از فرشتگان آسمان ها بلند شد و باد سیاهی وزید، به طوری كه جهان را تیره و تاریك ساخت و جبرئیل امین در میان آسمان و زمین ندا داد و همگان ندایش را شنیدندوی می گفت: تهدمت و الله اركان الهدی، و انطمست أعلام التّقی، و انفصمت العروه الوثقی، قُتل ابن عمّ المصطفی، قُتل الوصیّ المجتبی، قُتل علیّ المرتضی، قَتَله أشقی الْأشقیاء؛(8) سوگند به خدا كه اركان هدایت درهم شكست و ستاره های دانش نبوت تاریك و نشانه های پرهیزكاری بر طرف گردید و عروه الوثقی الهی گسیخته شد. زیرا پسر عموی رسول خدا(ص) شهید شد، سید الاوصیا و علی مرتضی به شهادت رسید. وی را سیاه بخت ترین اشقیاء، ] یعنی ابن ملجم مرادی [ به شهادت رسانیدبدین گونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفه ای حق جو، حاكمی دلسوز و یتیم نواز، كامل ترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق (ص)، به دست شقی ترین و تیره بخت ترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و به سوی ابدیت و  و هم نشینی با پیامبران الهی و رسول خدا(ص) رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش محروم نمود پی نوشت ها:🔰🔰 1-  (  مفید)، ص 20؛ الجوهره فی نسب الامام علی و آله (البری)، ص 112 2- وقایع الایام ( *شیخ_عباس_قمی )، ص 41؛ تاریخ ابن خلدون، ج2، ص 184 3- الارشاد، ص 21؛ وقایع الایام، ص 41؛ منتهی الآمال (شیخ عباس قمی)، ج1، ص 171 4- منتهی الآمال، ج1، ص 172 5- الارشاد، ص 23؛ منتهی الآمال، ج1، ص 172؛ (۲)