📌 برخورد شاهعباس با روستاییان و رهزنان
🔻 #ایران؛ امنترین کشور برای مسافران و تجار
💠 مجازاتهای #شاه_عباس برای مجرمین: از بهسیخکشیدن 🍢 تا آدمخوارها 😵☠
📗 #اخلاق_حرفه_ای در تمدن ایران و اسلام؛ احد فرامرز #قراملکی؛ ص۵۲۴.
[ #برش | #ازکتاب | #نکته ]
🌐 @aliebrahimpour_ir #تاریخ
🌷 « #گزارش #یادداشت / #نقد » 🌷
[ #گزارش_یادداشت #گزارش_نقد_فیلم ]
✅موضوع: #نقد_فیلم « #متری_شیش_و_نیم »، اثر سینمایی سعیدروستایی
«پرفروشترین فیلم غیرکمدی #تاریخ سینمای ایران» و دومین #فیلم پرفروش تاریخ سینما
🏷 عنوان: متری شیشونیم از نمای نزدیک
🖌 علی ابراهیم پور
🗓تاریخ نگارش: 1398.06.08
📇تعداد واژگان: 1555
🗒تاریخ انتشار: 1398.06.10
📎توضیح: منتشر شده در خبرگزاری #رسا
💠مطالعهی نسخه کامل در خبرگزاری رسا و کانال عقل سرخ:
🔗 rasanews.ir/fa/news/618542/
📥 t.me/aliebrahimpour_ir/915
📥 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/623
🌐 @aliebrahimpour_ir
نقد فیلم متری شیش و نیم - علی ابراهیم پور.pdf
511.5K
#دانلود متن کامل تحلیل و #نقد_فیلم سینمایی
📌 #متری_شیش_و_نیم
🔥 «پرفروشترین فیلم غیرکمدی #تاریخ سینمای ایران» و دومین #فیلم پرفروش تاریخ سینما (بعد از هزارپا)
🖌 علی ابراهیم پور
📇تعداد واژگان: 1555
🗓نگارش:1398.06.08
🗒انتشار: 1398.06.10 (20)
✔️ مطالعه در وب:
🔗 rasanews.ir/fa/news/618542/
🌐 @aliebrahimpour_ir #گزارش_نقد_سینما #نقد
عقل یشمی خالخال پشمی
چند نکته دربارهی پیام آقای جعفریان 1) دغدغهی آقای مصباح، فقط شریعتی و سروش نبود، این نوعی گزارش
#اقول
📍استاد فربهی نکات دقیقی فرمودند که قدرت و شفافیت و ذکاوت بیانشان من را به تحسین واداشت.
📑عطف به پیام ایشان:
🔘با پدیدهای مواجهیم که خود را استاد #تاریخ میداند ولی هیییچ ابائی از تحریف ندارد و درعینحال پیدرپی دیگران را به تحریف تاریخ (ر.ک: یادداشت #رسول_جعفریان درباره اینکه اینقدر با تحلیل عاشورا، عاشورا را تحریف نکنید) متهم میکند!
🔘یک متن کوتاه نوشته و انبوهی تحریف! جالب اینکه این حرف، نه درباره شخصیت قدیمی تاریخ، بلکه برای آدمی معاصر گفته شده که هنوز عرق کفنش خشک نشده!
آنقدر اعجابآور بود که نتوانستم واکنش نشان ندهم!
🔘این حجم از نسبیشدن شخصیت واقعا آدم را میترساند. آدمی که فقط ارتفاع کتب تاریخی نگارش یافته اش را اگر روی هم قرار بدهی، از سقف مسجد اعظم بالاتر میزند، به این راحتی از مشی یک تاریخنگار در پاسداری از حریم واقع، تخطی میکند!
✔️خدایا -بیتعارف- آخروعاقبت ما اهل علم را ختم به خیر کن؛
☑️خصوصا حداقل در آن رشتهای که موهایمان را در آن سفید کردیم...
@aliebrahimpour_ir
📌مصاحبه با #اسماء بن عمیس
در حال جستوجو بودم، به این پک مصاحبه تاریخی استاد برخوردم
https://www.aparat.com/v/6Gkiy
بسیار جالب و قشنگ و حرفهای 🤩👌🏻
@aliebrahimpour_ir #تاریخ #اسما
📌 «جایگاه قاتل زبیر آتش است» !!
💥 ماجرای زبیر خیلی عجیب است. حقا پر است از پیام و پند و عبرت.
☘️ #زبیر بن عوام، جزو اقوام پیامبر و امیرالمومنین بوده. از نوجوانی مسلمان شده. در تمامی جنگهای دوران پیامبر، شرکت کرده. سلمان میگوید وقتی امیرالمومنین کمک طلبید، فقط «4» نفر آمدند: من، مقداد، ابوذر و زبیر. وقتی امیرالمومنین را برای بیعت به مسجد میبرند، برای دفاع از حضرت شمشیر میکشد ولی از پشت به او حمله میکنند و عمر شمشیرش را میگیرد و میشکند. از معدود افراد حاضر در تشییع جنازه حضرت زهراست. در شورای ششنفره به نفع امیرالمومنین کنار کشید. امیرالمومنین درباره او میگوید: از ما «اهلبیت» بود، (تا قبل از پسرش عبدالله)!
☘️ شنیدهاید که در هنگامه جمل، کسی آمد به امیرالمومنین گفت آقا اینطرف شما، آنطرف زبیر و طلحه و همسرپیامبر! مگر میشود این سه نفر بر باطل اجتماع کنند؟ از کنار این جمله نمیشود ساده رد شد. چون زبیر همان حالتی داشته که عمار داشته! عمار در جنگ صفین، ملاک حق و باطل بود. چون حدیثی از پیامبر بود که "قاتل عمار، باغی است". معاویه به خاطر قتل عمار مورد شماتت بود. همین موقعیت عمار، برای زبیر هم در جنگ جمل بود! چون حدیثی از پیامبر بود که "جایگاه قاتل زبیر آتش است".
☘️ قبل از آغاز جنگ جمل، امیرالمومنین با یک لباس پارچهای و عمامه مشکی و سوار بر قاطر به میانه میدان میآید. زبیر را میطلبد. مردم میگویند چطور زبیر را میطلبید در حالی که شما بیزره هستید و او پوشیده از آهن؟ میفرمایند آسیبی از طرف او بر من نیست. زبیر جلو میآید. آنقدر نزدیک هم میآیند که سر دو حیوان به کنار هم میرسد. امیرالمومنین میفرمایند تو را به خدا قسم، یادت میآید یک روز دست من و در دست تو بود و پیش پیامبر بودیم و از تو پرسید: «زبیر؛ علی را دوست داری؟» گفتی چرا دوست نداشته باشم؟ پیامبر فرمود: «پس چطور یکروزی میآید و تو ظالمانه با او میجنگی؟». حالا امروز آمدهای با من بجنگی؟ زبیر تصدیق میکند و میگوید اگر این جمله یادم بود، به این راه نمیآمد و وارد این معرکه نمیشدم. والله با تو نخواهم جنگید.
☘️ برگشت و گفت میخواهد جنگ را ترک کند. به پسرش عبدالله میگوید برگردیم؛ من غفلتی داشتم و علی من را آگاه کرد؛ با من برگرد. عبدالله میگوید نه بابا، تو بدون آگاهی نبودی! شجاعانشان را دیدی و ترسیدی! زبیر میگوید چقدر تو شومی بچه. عبدالله میگوید من شوم نیستم، بلکه تو یک جوری ما را در عرب رو سیاه کردی که تا ابد نمیتوانیم سرمان را بالا بگیریم. زبیر غصب میکند و به اسبش ضربه میزند و شمشیرچرخان به سمت سپاه امیرالمومنین میآید. حضرت میگوید کاری با او نداشته باشد که او تحتفشار است. صف را برایش باز میکنند و او وارد صف و سپس خارج میشود. برمیگردد به سمت عبدالله و میگوید بچهجان، این حمله آدم ترسوست؟ من عار را بر نار ترجیح دادم (فاخترت العار على النار)
☘️ در هر حال، زبیر بر میگردد. اینکه او توبه کرد یا نه، نمیدانم. اما عَمرو بن جُرموز او را غافلگیرانه میکشد. نزد امیرالمومنین میآید و به دربان میگوید برای قاتل زبیر جایزه ورود بگیر. حضرت میفرمایند به قاتلش مژده آتش جهنم بده! که از پیامبر شنیدم: «أنّ قاتل الزبير في النار»
@aliebrahimpour_ir #تاریخ