eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
273 دنبال‌کننده
759 عکس
41 ویدیو
75 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 سبحان‌الله! 📌 الحمدلله! ✨ ساعت ۵:۳۷ بامداد است و من حدود ۳ساعت است که درباره یک فراز دارم با سر و کله می‌زنم. ⚡️ امشب ۲-۳مرتبه با تمام وجود شگفت‌زده شدم، لذت بردم و تشویقش کردم. او هم همین‌طور! 😅 💥 هرچند حقا و انصافا برایم یک و ایجاد کرده. نه‌تنها منکرش نیستم؛ مدت‌هاست بهش فکر می‌کنم. 🌟 اما باز هم حقا و انصافا، کاری می‌کند که سر تعظیم فرود بیاورم و بی‌شائبه از تکبرها و خودمحوری‌ها و توهم‌هایم کم کنم و البته خدا را عمیقا بابت این نعمت شکر کنم. سبحان‌الله 😇 الحمدللّه 😍 @aliebrahimpour_ir ۱۴۰۴.۰۹.۱۰
📌 فلسفه‌ای که از «دلِ متن» می‌جوشد؛ نه فلسفه‌ای که بر «سرِ متن» می‌نشیند 💡 «بازخوانی رابطه معناشناسی و قرآن‌وسنت، آسیب‌شناسیِ تأویل‌های فلسفی و ضرورتِ بازگشت به اصالت تعابیر» 🍀 در مواجهه با قرآن و سنت، همواره با یک دوراهی‌ روش‌شناختیِ بنیادین روبرو هستیم: آیا ما فلسفه‌ی پیش‌ساخته‌ی ذهن خود را بر متن عرضه می‌کنیم، یا اجازه می‌دهیم متن، فلسفه‌ی پنهانِ خود را بر ما آشکار کند؟ این دو راهی، چیزی نیست جز مرز باریک میان « » و « ». این یادداشت به تبیین رویکردی می‌پردازد که در پی « » است، نه « ». 🌟 ۱. دامِ «پیش‌فرض‌های فلسفی» در تفسیر: ☘بسیاری از ما هنگامی که با یک دستگاه فلسفی قدرتمند (مانند حکمت متعالیه صدرایی) مأنوس می‌شویم، ناخودآگاه عینکِ آن فلسفه را بر چشم می‌زنیم و تمامِ آیات و روایات را از پشتِ آن لنز می‌خوانیم. خطر اصلی دقیقاً همین‌جا آغاز می‌شود: «ناسازگاریِ متن با دستگاه فلسفی ما». وقتی آیه یا روایت با چارچوب‌های فلسفیِ پیش‌ساخته‌ی ما نمی‌خواند، ذهنِ فلسفی برای حفظِ خود، دست به دامانِ «» می‌شود. ☘این رویکرد، متن را گرفتارِ انبوهی از ارجاعات و بازگردانی‌ها و تأویلات و توجیهاتِ متکلفانه می‌کند. در این فرآیند، ما دیگر «» متن نیستیم؛ بلکه «» محتواییِ متن می‌شویم تا آن را با باورهای خود هماهنگ کنیم. ⚡️مثلا، وقتی یک فیلسوف صدرایی به آیه شریفه «أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَى اللَّهِ» می‌رسد، بی‌درنگ واژه‌ی «فقر» را به معنای «امکان فقری» ترجمه می‌کند. او می‌گوید: «انسان عینِ ربط به خداست و از خود استقلالی ندارد». ☘این گزاره‌ی فلسفی به خودیِ خود «صحیح» و بسیار دقیق است. اما نکته‌ی ظریف و انتقادی اینجاست: مفسر به این حقیقت، «پیش از» مواجهه با آیه و در کلاس فلسفه رسیده است، نه از طریق تحلیلِ خودِ آیه. او صرفاً آیه را به عنوان ی برای آن نظریه کرده است. 🌟۲. معناشناسی؛ پلی به سوی «فلسفه‌یِ متن»: ☘در مقابل، رویکرد «معناشناسیِ شناختی» بر اصل «» استوار است. در این نگاه، ما حق نداریم به بهانه‌ی فلسفه، دست به ارجاع و بازگردانی و تغییر ساختارِ متن بزنیم، بلکه معناشناسی پلی است برای رسیدن به «هستی‌شناسیِ نهفته در متن». ☘ما باید بپرسیم: این متن خاص، اطلاعات را چگونه کرده است؟ چرا از این واژه استفاده کرده و نه واژه‌ای دیگر؟ چرا متن دقیقاً این‌گونه «» کرده است؟ ☘اگر «مفهوم‌سازی» آیه و روایت را بدون پیش‌داوری تحلیل کنیم، شاید دریابیم که «فقر» در قرآن، لایه‌ای متفاوت از «فقرِ متافیزیکیِ» صدرایی را نشانه رفته است. شاید قرآن می‌خواهد به نوعی «فقرِ وجودیِ خاصی» اشاره کند. 🌟۳. کشفِ فلسفه‌های جدید با جسارتِ شنیدنِ صدایِ متن: ☘ این روش به ما جرأت می‌دهد تا به دنبال «فلسفه‌ای در دلِ متن» باشیم. تفاوت ظریف اما بنیادین در این است: ⚡️در روش اول (تحمیلی)، متن مقدس «مؤید» فلسفه‌ی ما می‌شود. ⚡️در روش دوم (معناشناسی)، متن مقدس «مولّد» فلسفه‌ی جدید می‌شود. ☘ وقتی ما «موضوعیت» را به تعابیرِ خودِ متن (قرآن یا صحیفه سجادیه) می‌دهیم، ممکن است به ایده‌های ناب و دست‌نخورده‌ای برسیم که در هیچ دستگاه فلسفیِ یونانی یا اسلامیِ پیشین وجود نداشته باشد. ☘ پناه بردن به ارجاع و بازگردانی‌های فراوان، نشانه‌ی آن است که ما نتوانسته‌ایم «منطقِ درونیِ متن» را کشف کنیم و می‌خواهیم منطقِ بیرونی خود را بر آن سوار کنیم. 🌟 نتیجه‌گیری ☘ سخن بر سرِ غلط بودنِ فلسفه‌های موجود (مانند فلسفه ملاصدرا) نیست؛ آن مبانی در جای خود استوارند. ☘سخن بر سرِ «روشِ مواجهه با متن» است. اگر می‌خواهیم بدانیم خودِ متن چه می‌گوید، باید اجازه دهیم «ساختارِ معنایی» و «نحوه مفهوم‌سازیِ» متن، فلسفه‌ی خود را فریاد بزند. براین‌اساس، معناشناسی ابزاری قدرتمند برای «کشفِ فلسفه‌ی دین از درونِ دین» خواهد بود. 📍برگرفته از سلسله جلسات تفسیر وجودی 🏛 استاد علیرضا | جلسه ۱۹ https://eitaa.com/72757747/102 @aliebrahimpour_ir
تا یار بینی بی‌عدد ✨ ✨ زان‌که بی‌یاران بمانی بی‌مدد ✨ ؛ ؛ دفتر ششم @aliebrahimpour_ir