eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
247 دنبال‌کننده
694 عکس
33 ویدیو
74 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 ✳️ دو جمله مشهورخطا درباره : 🔸۱.چون امام سجاد، تحت فشار حکام بودند، زبان را برای بیان معارف برگزیدند و صحیفه‌سجادیه نتیجه‌ی آن تلاش‌هاست. 🔷 : ، کتاب املایی و تصنیفی (نه ابلاغی و بیانی) چندسال پایان عمر حضرت است و محتوای آن کاملا مخفی بوده! (شاید برخی دعاها قبلا خوانده شده باشند، ولی تالیف و تصنیف آن مربوط به ۱۰سال پایانی عمر حضرت است و بعد از تصنیف نیز، مخفی نگه داشته می‌شده) 🔸 ۲.صحیفه‌سجادیه 《بعد》 از قرآن و نهج‌البلاغه، مهمترین کتاب معارفی ماست. 🔷 : رتبه صحیفه از نهج‌البلاغه جلوتر است! نهج‌البلاغه، کتاب نیست؛ ولی صحیفه کتابی است که املا کننده، کاتب و شاهد آن هر سه امام معصوم هستند! ما هیچ کتابی با چنین ویژگی‌ای نداریم که معصوم املا کند و معصوم بنویسد و معصوم شاهد بر املا و کتابت باشد! صحیفه کتابی است که در کنار قرآن تنظیمی امیرالمومنین و ، به عنوان یک "کتاب" ویژه در دستان امام زمان است. 💠 امام صادق علیه‌السلام وقتی کتاب را باز می‌کند، می‌فرماید: هَذَا خَطُّ أَبِي وَ إِمْلاَءُ جَدِّي - عَلَيْهِمَا اَلسَّلاَمُ - بِمَشْهَدٍ مِنِّي. یعنی امام سجاد، دو فرزندش و را می‌نشاندند و دعاها را املا می‌کردند و امام باقر و هر کدام یک نسخه می‌نوشتند و امام صادق هم شاهد این اتفاق بوده. 🌟 ولادت امام صادق، سال ۸۳ هجری‌قمری است. (سال۸۰ هم نقل شده) شهادت امام سجاد سال ۹۴/۹۵ هجری‌قمری است. این یعنی حین شهادت ، ۱۲ساله بوده‌اند. اگر نگاه‌کردن (بِمَشْهَدٍ مِنِّي) را از سه‌چهارسالگی صحیح بدانیم، ممکن است املای صحیفه بین سال‌های ۸۶تا۹۵ بوده. یعنی بین این ۹سال منتهی به شهادت امام سجاد صحیفه املا شده. (با توجه به اینکه مدت امامت امام سجاد هم ۳۵ سال بوده، یعنی صحیفه در یک‌چهارم پایانی امامت حضرت املا شده) @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#سیاه_مشق 📌 ماتریس MPII در خروجی #میک_مک ✅ تحلیل ساختاری (تاثیر متقابل) آینده علوم انسانی اسلامی 🔖
micmac 📌 نقشه DIM در خروجی ✅ تحلیل ساختاری (تاثیر متقابل) آینده آموزش و پرورش با تاکید بر آینده دانش آموز ماهر 🔖بر اساس دوازده متغیر : 1.روند رو به رشد افزايش روحيه و هويت استقلال‌طلبي و فردگرايي نوجوانان (فردگرايي) 2.افزايش روحيه راحت‌طلبي (راحت‌طلبي) 3.درآمد بيشتر مشاغل مهارت‌محور (درآمدمهارت) 4.افزايش استارتاپ‌ها و فرهنگ استارتاپي (استارتاپها) 5.عدم مشارکت مردم در حکمراني ملي و آپ (عدم مشارکت) 6.روند به‌کارگيري معلمان فاقد مهارت و هوش (معلم ضعيف) 7.ابزارانگاري به معلم و دانش‌آموز و نگاه مهندسي در تربيت (ابزارانگار) 8.يماري‌هاي همه‌گير (پاندمي) 9.منزلت کارمندي در نگاه مردم (فر.کارمندي) 10.وجود فرهنگ جنسيت‌زده و ناديده‌انگاري فرهنگ‌هاي خرد (قوميتي، جنسي، زباني و...) (خرده فرهنگ) 11.ضعف‌هاي نظري و گفتماني در حوزه تعليم‌وتربيت (ضعف نظري) 12.گفتمان حاکم حرفه‌اي انگاري افراطي تعليم‌وتربيت (حرفه اي گر) 🌐 @aliebrahimpour_ir 1401.12.10
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#سیاه_مشق micmac 📌 نقشه DIM در خروجی #میک_مک ✅ تحلیل ساختاری (تاثیر متقابل) آینده آموزش و پرورش با
📌سناریوپردازی ✳️ آینده آموزش و پرورش با تاکید بر دانش آموز ماهر 🔸 با توجه به پیشران بودن دو متغیر: 1.«افزایش استارتاپ‌ها و فرهنگ استارتاپی» و 2.«عدم مشارکت مردم در حکمرانی ملی (و آ.پ)» و «گفتمان حرفه‌ای انگاری افراطی تعلیم‌وتربیت» (با توجه به نقشه DIM در خروجی نرم‌افزار میک‌مک) 🔸 های مدرسه به مثابه: زندگی، باغ، زندان و توالت! @aliebrahimpour_ir
: این نحوه قضاوت خوب نیست. حتما یک نکته ای هست... آن نکته را کشف و سپس حل کنید. این مواجهه به دوگانه حاکمیت-ملت، بیشتر دامن می‌زند. از دلش همگرایی در نمی‌آید. اینکه بلد نیستی با رسانه، نگرش و تصویررسانه‌ای‌زیبا از خودت بسازی را نباید مردم پاسخ دهند! بی‌عرضگی خودت را روی دوش مردم ننداز. فرافکنی نکن. ادای آدم‌های خوب را درنیار‌. این بیشتر صحنه را سیاه می‌کند! مثلا: برو با کارشناس‌هایی که می‌گفتند دریاچه در خطر است مصاحبه کن و نظرشان را بپرس. برو با وزیرهای نیرو دولت روحانی -که خود محرابیان گفت در این طرح زحمت کشیدند- و وزرای قبلی مصاحبه کن. یک جلسه با حضور همه‌شان برگزار کن و عکس یادگاری بگیر. حمایت نخبگان را دخیل کن. با مردمی که درگیر با مسئله بودند صحبت کن. از سختی‌های کار تکنسین پروژه مستند بساز. دو سلبریتی که اهل منطقه هستند را بیار موقع رونمایی. یک رویداد بازدید از پروژه برای بلاگرها بزار. برو این کارها را بکن، خودبه‌خود خبر خوب در دل مردم جا باز می‌کند و مایه افتخار می‌شود. درد اینجاست که کار خوب -به فرض واقعا خوب‌بودن- هم که می‌کند، با تبختر و غرور می‌کند. این بد است‌. @aliebrahimpour_ir
کتاب مرگ مدرسه؟ / سخنرانی مقصود فراستخواه / ص۱۵۲ ✅ ما راه‌حلی جز کنش نداریم @aliebrahimpour_ir
هر چقدر دعوت می‌کرده، بیشتر فرار می‌کردند... خیلی عجیب است! نیست؟ برای من که خیلی عجیب بود! پی‌نوشت: چرا این‌ها اینطوری شدند؟ فطرتشان به هم ریخته بود؟ یا نوح بلد نبود درست تبلیغ کند و محتوا و پیام را به آن‌ها برساند؟ روش درستی به کار نگرفته بود؟ حاکمیت نامطلوبی داشتند؟ خب این وضعیتی که سرکنجبین صفرا بیفزاید و روغن باعث افزایش خشکی بشود، عجیب است!! @aliebrahimpour_ir
🔰ویژگی‌های نسخه‌ خطی منحصر به فرد «صحیفه سجادیه» به خط علامه مجلسی 🔹حجت‌الاسلام موسوی بروجردی، پژوهشگر و استاد نسخه‌شناسی: نسخه‌ صحیفه سجادیه شخصی علامه مجلسی همیشه همراه ایشان بود و هر جا برای قرائت صحیفه می‌رفته به این نسخه مراجعه می‌کرده است. 🔹نسخه دارای حواشی بسیار زیادی با خط علامه مجلسی است. اختلافاتی که علامه مجلسی از نسخه‌های بسیار معتبر صحیفه سجادیه مشهور و غیر مشهور ثبت و ضبط کرده، بسیار بااهمیت است. 🔗 iqna.ir/00HIxl 🆔 @iqnanews @BONYAD_SAHIFEH https://ssif1.ir
📌 «جایگاه قاتل زبیر آتش است» !! 💥 ماجرای زبیر خیلی عجیب است. حقا پر است از پیام و پند و عبرت. ☘️ بن عوام، جزو اقوام پیامبر و امیرالمومنین بوده. از نوجوانی مسلمان شده. در تمامی جنگ‌های دوران پیامبر، شرکت کرده. سلمان می‌گوید وقتی امیرالمومنین کمک طلبید، فقط «4» نفر آمدند: من، مقداد، ابوذر و زبیر. وقتی امیرالمومنین را برای بیعت به مسجد می‌برند، برای دفاع از حضرت شمشیر می‌کشد ولی از پشت به او حمله می‌کنند و عمر شمشیرش را می‌گیرد و می‌شکند. از معدود افراد حاضر در تشییع جنازه حضرت زهراست. در شورای شش‌نفره به نفع امیرالمومنین کنار کشید. امیرالمومنین درباره او می‌گوید: از ما «اهل‌بیت» بود، (تا قبل از پسرش عبدالله)! ☘️ شنیده‌اید که در هنگامه جمل، کسی آمد به امیرالمومنین گفت آقا این‌طرف شما، آن‌طرف زبیر و طلحه و همسرپیامبر! مگر می‌شود این سه نفر بر باطل اجتماع کنند؟ از کنار این جمله نمی‌شود ساده رد شد. چون زبیر همان حالتی داشته که عمار داشته! عمار در جنگ صفین، ملاک حق و باطل بود. چون حدیثی از پیامبر بود که "قاتل عمار، باغی است". معاویه به خاطر قتل عمار مورد شماتت بود. همین موقعیت عمار، برای زبیر هم در جنگ جمل بود! چون حدیثی از پیامبر بود که "جایگاه قاتل زبیر آتش است". ☘️ قبل از آغاز جنگ جمل، امیرالمومنین با یک لباس پارچه‌ای و عمامه مشکی و سوار بر قاطر به میانه میدان می‌آید. زبیر را می‌طلبد. مردم می‌گویند چطور زبیر را می‌طلبید در حالی که شما بی‌زره هستید و او پوشیده از آهن؟ می‌فرمایند آسیبی از طرف او بر من نیست. زبیر جلو می‌آید. آنقدر نزدیک هم می‌آیند که سر دو حیوان به کنار هم می‌رسد. امیرالمومنین می‌فرمایند تو را به خدا قسم، یادت می‌آید یک روز دست من و در دست تو بود و پیش پیامبر بودیم و از تو پرسید: «زبیر؛ علی را دوست داری؟» گفتی چرا دوست نداشته باشم؟ پیامبر فرمود: «پس چطور یک‌روزی می‌آید و تو ظالمانه با او می‌جنگی؟». حالا امروز آمده‌ای با من بجنگی؟ زبیر تصدیق می‌کند و می‌گوید اگر این جمله یادم بود، به این راه نمی‌آمد و وارد این معرکه نمی‌شدم. والله با تو نخواهم جنگید. ☘️ برگشت و گفت می‌خواهد جنگ را ترک کند. به پسرش عبدالله می‌گوید برگردیم؛ من غفلتی داشتم و علی من را آگاه کرد؛ با من برگرد. عبدالله می‌گوید نه بابا، تو بدون آگاهی نبودی! شجاعان‌شان را دیدی و ترسیدی! زبیر می‌گوید چقدر تو شومی بچه. عبدالله می‌گوید من شوم نیستم، بلکه تو یک جوری ما را در عرب رو سیاه کردی که تا ابد نمی‌توانیم سرمان را بالا بگیریم. زبیر غصب می‌کند و به اسبش ضربه می‌زند و شمشیرچرخان به سمت سپاه امیرالمومنین می‌آید. حضرت می‌گوید کاری با او نداشته باشد که او تحت‌فشار است. صف را برایش باز می‌کنند و او وارد صف و سپس خارج می‌شود. برمی‌گردد به سمت عبدالله و می‌گوید بچه‌جان، این حمله آدم ترسوست؟ من عار را بر نار ترجیح دادم (فاخترت العار على النار) ☘️ در هر حال، زبیر بر می‌گردد. اینکه او توبه کرد یا نه، نمی‌دانم. اما عَمرو بن جُرموز او را غافلگیرانه می‌کشد. نزد امیرالمومنین می‌آید و به دربان می‌گوید برای قاتل زبیر جایزه ورود بگیر. حضرت می‌فرمایند به قاتلش مژده آتش جهنم بده! که از پیامبر شنیدم: «أنّ قاتل الزبير في النار» @aliebrahimpour_ir
عموماً: خدای ، خدای بسیار جدی، اصولی، قانونی، دارای چارچوب محکم، منضبط، رفتارهای خط‌کشی‌شده، ضابطه‌مند، قاعده‌گرا، پرتکاپو، دارای تیم، حواس جمع، زیرچشم‌دار همگان، فریادزن، مراقب، طراح و مهندس خودکار پشت‌گوش، دونده، مظلوم، زحمت‌کش، به جزئیات اهمیت‌دهنده و کف میدان است. خدای ، خدایی آرام، نرم، بغل‌بغلی، لبخند بر لب، آغوش باز، نوازشگر، مهربون با همه، مداراگر، غصه‌خور و گوگولی‌طور است. @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خال‌خال پشمی
#خدا عموماً: خدای #قرآن، خدای بسیار جدی، اصولی، قانونی، دارای چارچوب محکم، منضبط، رفتارهای خط‌کشی
🔥 دوست عزیزی، پیام دغدغه‌مندانه‌ای برایم فرستاد که دلسوزی یادداشتک من درباره خدای قرآن و خدای صحیفه‌سجادیه را بسیار نگران‌کننده می‌داند. (البته عامل نگرانی را مشخص نکرده بودند.) ✴️ من برای ۳نفر از دوستان استاد و استادان دوستم، این پیام را فرستادم: "به نظرتون حرف بد و نادرست و ناروا و نگران‌کننده‌ای توش بوده؟" ✅ پاسخ‌های ایشان برایم آموزنده بود و در صحت پیامم مستحکم‌تر شدم. با حفظ امانت، نظرات ایشان را به ترتیب از کوتاه تا بلند ارائه می‌دهم، شاید برای شما هم مفید باشد. (هشتک‌سازی‌ها و تاکیدات، از من است. لحاظ فضای تخاطب و رفاقت، لازم است.) 👤 نفر اول: 🔶 - از نظر محتوایی سوادش رو ندارم نظر بدم، ولی از نظر انتخاب واژگان، خودم شخصا مطلب نگران کننده ای نیافتم منتهی طبق شخصی در مباحث دینی از و سنگین خوشم میاد. 🔹پاسخ من: الحمدلله. خیلی زیبا گفتی که سلیقه✌ خدا عزتت بده. 🔶 - سلیقه ایه، ربطی به واقعیت و حقیقت مطلب نداره 👤 نفر دوم: 🔶 - باعرض سلام وتبریک ایام از این دو و توصیفات هرکدام برمیاد که نویسنده می‌خواد دومی رو بر اولی ترجیح بده؛ نه صرفا تفاوت دونگاه رو در دو کتاب بیان کنه. البته سعی کردم شخصیت شما و انس شما با صحیفه رو در فهم از متن دخالت ندم. 🔹پاسخ من: مرا مورد لطف فراوان قرار دادید 💘🍀🌹 نیازم را پاسخ گفتید. اگر متن نشان داده، نادرست بوده. 👤 نفر سوم: 🔶 - سلام و احترام این مسئله ممکن است چالش‌ های کلام جدیدی با خود به همراه بیاورد از آن جمله می توان به 1. تطور و تکامل معرفت دینی نام برد که با رویکرد "سيري در سیره ائمه اطهار" و " انسان 250 ساله" و "کلکم نور واحد در تضاد باشد 2. ممکن است برخی به دلیل نگاه کل گرایانه و سيستماتيک در" موافقت معنایی روایات با قرآن " رو دچار چالش کنند ولی به نظر خودم شما مفصل‌بندی" " از زبان دین و الهیات کردید و این لازمه لحاظ "اقتضائات زمانی و مکانی" است 🔹 پاسخ من: سلام. خداخیرت بده جواب نظریه‌ای دادی! ممنونم جمله آخر دقیق بود: ولی چرا به تفکیک اشاره نکردید؟ یک شخصیت در مقام‌های مختلف، محمل صفات و مفاهیم مختلف است: مثلا حاج‌قاسم اشدا در سوریه و حاج‌قاسم پدر در منزل فرزند شهید. قبل از اینکه در بُعد زمانی تفکیک کنیم، خود این شخص همزمان در مقام‌های مختلف، اوصاف متعددی بروز می‌دهد! 🔶 - بله ولی احتمالا دوستان انتظار داشتند "دال مرکزی امام سجاد" را به "دال‌های شناور قرآنی" متصل کنید. دال مرکزی در قرآن مکی "اقتدار و نفی دیگری" در قرآن مدنی "قانون و نظم" و دال‌هایی مثل رحمانیت، رحیمیت شناور خواهند بود این دال‌های شناور در زمان امام سجاد، دال مرکزی شده است و احتمالا دال‌های مرکزی از "اقتدار" تبدیل به "خشیت" شده است 🔹 - این‌ها را با چه متدی بیان کردی؟ خیلی زیبا و جذاب بود 🤩 🔶 - گفتمان لاکلا و موفه 🔹 - از تمام این‌پاسخ‌اخیر شما به وجد امدم و لذت بردم. فقط با آن قسمت که نوشتید "در زمان امام سجاد" باز موافق نیستم. یعنی تحلیل بر اساس زمان، است. یک شخصیت/حقیقت در مقام‌های مختلف، گونه‌گون ظهور و بروز دارد. 🔶 - منظورم از زمان کلیه حیث های التفاتی لست که شامل مولف هم می شود: زمان، زمینه، احساسات، انگیزه، اراده، مخاطبین، قدرت سیاسی موجود، اقتصاد و.. 🔹 - آها؛ در این صورت: چه محذوری وجود دارد که بگوییم شخص در زمان۱ (زمان به معنایی که شما گفتید) دال مرکزی‌اش الف است و در زمان۲، ب؟ یعنی انتظار اتصال دال شناور قران به دال مرکزی امام سجاد، از چه قاعده‌ای مایه می‌گیرد؟ ایا انتظار مسموعی است؟ 🔶 - نکته شما درست؛ ولی خب قاعده "موافقت" و "عدم مخالفت"، سنت اجتهادی ماست: که دال مرکزی را قرآن می‌دانستند و سنت را در صورت انطباق با قرآن . انگاره اصولی ما "حجت" است. این ریشه در اصل "میدان‌های معنایی" دارد که روش‌شان نیست بلکه است. برا این اساس گفتمان اصلی ریشه در قرآن دارد. 🔹 - ممنونم😘 خیلی ممنونم 😘 //پایان// @aliebrahimpour_ir
📌 دانش مدیریت و آق‌دایی 🔹احساس می‌کنم یکی از چالش‌های ما "دانش‌مدیریت زدگی" است. مدیریت‌خوانده‌های ما، چون را یک دانش‌اصیل می‌دانند، وقتی جایی/جمعی ورود می‌کنند، اصالیت دانش تخصصی‌شان ایجاب می‌کند از منظر آموخته‌هایشان بدان بنگرند. نتیجه این می‌شود که در مواجهه با هر مجموعه‌ای، ابتدا می‌کوشند آن را "سازمان" کنند و بعد از اینکه تصویر پراعوجاج خودشان از سازمان را محقَق کردند، سپس آن را ابژه کنند و دوباره نقدهای نظری برآمده از دانش‌شان را بر سازمان بار کنند! 🔹آدم را یاد جوادرضویان در اخراجی‌های۲ می‌اندازد. وقتی هواپیماربا اعلام‌کرد صدام‌حسین شما را به زیارت عتبات می‌برد، بهش گفت: "شما برو به آق‌داییت [=صدام] سلام برسون، بگو ما که داشتیم می‌رفتیم زیارت [=امام رضا]، چرا ما رو ببری زیارت؟" 🔹حالا ماجرای مدیریت‌خوانده‌ها هم همین است! مجموعه را می‌رُبایند که ببرند زیارت!!! در حالی که اگر کاری نمی‌کردند، او بهتر داشت می‌رفت زیارت! 🔹شاید به همین دلیل، ما کمتر مدیریت‌خوانده‌ای داریم که مدیر خوبی شده باشد و کمتر مدیر خوبی داریم که بعد مدیریت‌خواندن مدیر شده باشد! مدیریت‌خوانده‌ها به درد مشاورت می‌خورند، که گاهی هم باید حرفشان را شنید و برعکسش عمل کرد... ؟ @aliebrahimpour_ir
حق الناس می‌دونی چیه!؟ ٢٠-٣٠-۴٠ میلیون تومن  پول گوشی بدی ماهی ٢٠٠-٣٠٠ پول اینترنت اما فقط باید چندتا اپلیکیشن داخلی که حتی توانایی نوتیفیکیش هم ندارند استفاده کنی! نه بتونی یوتیوب ببینی، نه توییتر، نه اینستاگرام. ثانیه ثانیه این زمان‌ها و ذره ذره اعصاب‌ما میشه حق الناس! 🖌علی بازگشا @aliebrahimpour_ir
📌 اگر بخواهی، می‌کنی! عَنْ أَبِي عَبْدِ اَللَّهِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ قَالَ: كَانَ عَلِيُّ بْنُ اَلْحُسَيْنِ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِذَا كَانَ شَهْرُ رَمَضَانَ لَمْ يَتَكَلَّمْ إِلاَّ بِالدُّعَاءِ وَ اَلتَّسْبِيحِ وَ اَلاِسْتِغْفَارِ وَ اَلتَّكْبِيرِ. امام صادق فرمود: سیره اینطور بود که وقتی حرفی جز دعا و تسبیح و استغفار و تکبیر نمی‌زد. فَإِذَا أَفْطَرَ قَالَ: "اَللَّهُمَّ إِنْ شِئْتَ أَنْ تَفْعَلَ فَعَلْتَ"؛ موقع افطار می‌فرمود: "خدایا، اگر بخواهی بکنی، می‌کنی!" منبع : الکافي، ج۴، ص۸۸ (كِتَابُ اَلصِّيَامِ، بَابُ أَدَبِ اَلصَّائِمِ) @aliebrahimpour_ir
تجربه ماه رمضان خدا می‌گوید نور است. من تا امروز نتوانسته‌ام با این ماه کنار بیایم. تقریبا هیچ کاری نمی‌شود در این ماه انجام داد و این خیلی روی مخ من است! دیگرانی هم دیده‌ام که همین را تصدیق کردند. از سال گذشته به ذهنم رسید شاید این سنت الهی است که ماه قرآن باید برای باشد. چون تنها تجربه مفید من از دو ماه رمضانی که یک کار مفید در آن انجام شده، سال‌هایی بود که یک بحث قرآنی داشتم. امسال می‌خواهم باذن‌الله این را تجربه کنم و ببینم آیا همینطور است یا خیر. خدایا، می‌کنم من لیاقت ندارم ولی تو در قلّه و بزرگواری هستی. پس برایم بخواه. @aliebrahimpour_ir
من کتاب "طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن" را اولین بار در ماه رمضان خواندم. و همینطور برای دومین بار. کتاب پرمغز و زنده و دارای روحی است. مطمئن هستم خیلی از بزرگان هنوز توفیق خواندن آن را پیدا نکرده‌اند؛ چون ممکن نیست کسی این را بخواند و نوع تفکر و حرف‌زدنش تغییر نکند. با توجه به قرآنی‌بودن کتاب و انشاء آن در ماه رمضان، ماه رمضان فرصت مناسبی برای خواندن آن است؛ خصوصا خواندن گروهی. من این کتاب را تقریبا ۵بار خوانده‌ام. جزو معدود کتاب‌هایی است که در نگاه من تغییر ایجاد کرده. از اینکه این کتاب هنوز در مطالعات تخصصی علمی جای خودش را باز نکرده، افسوس می‌خورم. کتاب پر است از ایده و روش و محتواهای ناب. بخوانید. این کتاب را واقعا بخوانید. 👌🏻 پ.ن: صوت کامل جلسات هم چندسال پیش منتشر شد. همراه با پخش صوت می‌توانید متن را ببینید و خط ببرید. @aliebrahimpour_ir
نکته یک دوست در یک گروه ✅قاعده تفهیم و تفاهم @aliebrahimpour_ir
📌 عمومی‌سازی تدبّر در دعا: 👈 بازگردانی؛ نه تفاسیر مفصل 💠 این یکی از نقیصه‌های ماست که ها را بدون توجه می‌خوانیم و معنایش را نمی‌فهمیم؛ [حتی در] بعضی [بندها] که قادریم معنایش را بفهمیم، تأمل و تدبر نمی‌کنیم؛ دعا می‌خوانیم، ولی حواسمان هم جای دیگری است! 💠 در حالی که این دعاها همه دفترهای ارزشمند معرفت و نسخه‌های عشق و محبت است و خیلی چیزها در این دعاهاست که اگر ما به آنها توجه کنیم، می‌توانیم آنها را . ✴️بعضیها دعا را می‌کنند که البته خوب است، لکن وقتی بنده یک کلمه دعا را با بیست کلمه تفسیر میکنم، ؛ ✅ اگر بشود کلام امام را در یک کلمه زیبا، شکیل و خلاصه، ، آن وقت یک مقداری از لطف را به ما خواهد داد. 💠 آن تفسیرهای مفصل برای این‌که انسان معارف را یاد بگیرد، خوب است؛ اما برای این‌که امام را که خیلی هم زیباست، درک کند، نه؛ آنها خوب نیست. 💠 بعضی‌ها که بدون دعا می‌خوانند، نمی‌فهمند که این دعای کمیل که راحت آن را می‌خوانند و از آن عبور میکنند، چه سوز و گدازی دارد؛ چه قطعه زیبایی از لحاظ هنری و ادبی است و چه ی در آن وجود دارد. 👤 بیانات آیت‌الله خامنه‌ای در روز ۲۹ ماه مبارک رمضان، ۷خرداد۱۳۶۶ https://khl.ink/f/1210 @aliebrahimpour_ir
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌 فلسفه vs واقعیت فیلسوف قرار بود بکوشد عالم‌ذهنی همگون عالم عینی بسازد: عالَماً عقلیاً مضاهیاً للعالَمِ العینی اما ✴️ فیلسوف‌هایی که سعی می‌کنند عالم ذهنی‌شان را به عالم عینی زورچپان کنند، از واقعیت سیلی می‌خورند. ✅ متاسفانه با هایی طرف هستیم که قول تکه سوم مرغ را به خودشان و دیگران می‌دهند، حالا هی از واقع می‌خورند، ولی از رو نمی‌روند. (خدا دورمان بدارد) @aliebrahimpour_ir
📌 چرا مردم‌جماعت، نمی‌توانند تکیه‌گاه قلبی ما باشند؟ (توصیف مردم - ۱) ✅ بیانی از در در بحارالانوار (به نقل از الكتاب العتيق الغرويّ‏): 🔶اللَّهُمَّ سَأَلْتَ عِبَادَكَ قَرْضاً مِمَّا تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَيْهِمْ وَ ضَمِنْتَ لَهُمْ مِنْهُ خَلَفاً وَ وَعَدْتَهُمْ عَلَيْهِ وَعْداً حَسَناً فَبَخِلُوا عَنْكَ 🔹خداوندا! تو از بندگانت خواسته‌ای از آنچه به ایشان تفضل کرده‌ای به تو وام دهند و آن را برای ایشان ضمانت کرده و به آنان وعده نیکو داده‌ای؛ اما بااین‌حال آن‌ها از این کار بخل می‌ورزند. 🔶فَكَيْفَ بِمَنْ هُوَ دُونَكَ إِذَا سَأَلَهُمْ؟ 🔹حال اگر کسی که از تو فروتر است از آنان چیزی بطلبت با او چگونه خواهند بود؟! 🔶فَالْوَيْلُ لِمَنْ كَانَتْ حَاجَتُهُ إِلَيْهِمْ 🔹 که به ایشان محتاج گردد! 🔶فَأَعُوذُ بِكَ يَا سَيِّدِي أَنْ تَكِلَنِي إِلَى أَحَدٍ مِنْهُمْ فَإِنَّهُمْ لَوْ يَمْلِكُونَ خَزَائِنَ رَحْمَتِكَ لَأَمْسَكُوا خَشْيَةَ الْإِنْفاقِ‏ بِمَا وَصَفْتَهُمْ‏: "وَ كانَ الْإِنْسانُ قَتُوراً"... 🔹پناه می‌آورم به تو مولای من، که مرا به یکی از این بندگان واگذاری و نیازمند کنی. چون حتی اگر خزانه‌های رحمتت را در اختیار بگیرند، از ترس تمام‌شدن می‌کنند که خود در وصف‌شان فرموده‌ای: "آدمی خسیس و تنگ‌چشم است."... 📗 منبع : بحار الأنوار (ط - بيروت) ؛ ج‏92 ؛ ص298-300 @aliebrahimpour_ir
📌 چرا مردم‌جماعت (حتی خودم)، نمی‌توانند تکیه‌گاه قلبی ما باشند؟ (توصیف مردم - ۲) ✅ ؛ ۲۲، بند۳: وَ اُنْظُرْ إِلَيَّ وَ اُنْظُرْ لِي فِي جَمِيعِ أُمُورِي، فَإِنَّكَ‌ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى نَفْسِي عَجَزْتُ عَنْهَا وَ لَمْ أُقِمْ مَا فِيهِ مَصْلَحَتُهَا، وَ إِنْ وَكَلْتَنِي إِلَى خَلْقِكَ‌ تَجَهَّمُونِي ، وَ إِنْ أَلْجَأْتَنِي إِلَى قَرَابَتِي حَرَمُونِي، وَ إِنْ أَعْطَوْا أَعْطَوْا قَلِيلاً نَكِداً ، وَ مَنُّوا عَلَيَّ طَوِيلاً، وَ ذَمُّوا كَثِيراً.(۳) به من با نظر رحمت بنگر و در تمام امورم مصلحتم را در نظر گیر؛ زیرا اگر مرا به واگذاری، وا می‌مانم و به کاری که مصلحت من در آن است، برنخیزم؛ و اگر مرا به ات واگذاری، به من ترش‌رویی می‌کنند؛ و اگر به پناه فرستی، محرومم سازند؛ و اگر عطا کنند، عطایی اندک و پر دردسر دهند؛ و تا مدت‌ها بر من منّت می‌گذارند و بیش از اندازه نکوهش کنند. @aliebrahimpour_ir @my_sajjadieh