eitaa logo
عقل یشمی خال‌خال پشمی
247 دنبال‌کننده
694 عکس
33 ویدیو
74 فایل
☑️ کسی که حرفای این کانال را جدی بگیره، خره. 😇✌ @ebrahimpour
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 آقای مقدم، کجایی؟ / آقای الوند، روحت شاد! 🌟 1. بعد از کلی انتظار از اول عید شروع شد. اما متفاوت‌تر از هر پایتخت و تناب‌نده‌تر از همیشه. مزیت نسبی پایتخت چی بود؟ یک سریال صددرصد ایرانی با مایه‌های بسیار قوی هویت و ارزش‌های دینی. در همان گیروداری که برخی مازندرانی‌ها با ساخت سریال مخالفت کردند و ساخت فصل4 تقریبا لغو شده بود، جمله «یک فیلم ایرانیِ کامل و درست است» آقا بود که نگاه مسئولین را تغییر داد. آقا به سیروس مقدم گفته بود «پایتخت‌ها را پیگیری کرده‌ام و روابط سالم بین خانواده‌های ایرانی و شئونات یک خانواده ایرانی در این سریال‌ها رعایت شده است. به مسئولان صداوسیما هم گفته‌ام که این سریال‌ها الگوی خوبی برای سریال‌سازی است.» 🌹 2. ، شهره بود به نمایش یک خانواده کاملا معمولی از طبقه متوسط، اما با روابط حسنه و اخلاق خوب. چه کسی هست که گریه نقی سر قبر مادر را یادش نیاید؟ سکانس دوپینگ نقی با همسرش شب قبل از کشتی در سالن را فراموش کرده باشد؟ همه اعضای خانواده بدی داشتند، ولی خوبی‌ها و صفای باطن‌شان بدی‌ها را پوشش می‌داد. کمک هم بودند و همراه. هر قسمت هم یک دردسر جدیدی که سریال را هیجان‌انگیز می‌کرد. ما عشق می‌کردیم ببینیم این خانواده چطور مشکلات بیرون را به کمک همراهی درون، حل می‌کنند. 🎥 3. هرچه پایتخت جلوتر آمد، نقش کم و کمتر شد. این اواخر، خبرگزاری‌ها اخبار پایتخت را نه از قول غفوری (تهیه‌کننده) و نه حتی مقدم، بلکه از نقل می‌کنند. در پشت‌صحنه پایتخت5، تناب‌نده بیشتر از بقیه در حال مدیریت عوامل پشت صحنه بود. خصوصا در دو فصل اخیر، دیگر خبری از نماهایِ خاصِ ابژکتیوِ معروف به «سیروس‌مقدمی» هم نیست! سیروس مقدم، به کارخانه سریال‌سازی تلویزیون معروف است. مردم را خوب می‌شناسد. کارنامه‌اش این را اثبات می‌کند؛ اما پایتخت6 را چه شده؟ آیا سیروس مقدم واقعا در پشت صحنه پایتخت6 بوده؟؟ 🕷 4.اوج از تناب‌نده رو دست خورد. پایتخت5 شد تبلیغ ترکیه. فیلم سینمایی «قسم» هم افتضاحی شد که اوجی‌ها تا جایی شد سعی کردند بپوشانندش! همین یک ماه پیش هم مهناز افشار افشا کرد که تناب‌نده در توییت‌ها و موضع‌گیری‌هایش –از آن طلبه بیچاره تا همین اخیر- نقش کلیدی داشته و درخواست کرده بود نگذارند همین‌طور پاک‌وپاکیزه جاخالی کند. تا توانست دوشید. وسط پایتخت6 هم که نتوانست از خوردن این لقمه چرب دل بکند، با پررویی گفت، بعد از پایتخت6 دیگر با صداوسیما همکاری نمی‌کنم. 🎭 5.اتمسفر پایتخت6 حال آدم را بد می‌کند. شیرازه از هم پاشیده. بچه‌ها پشت بزرگترها بدگویی می‌کنند و با ادبیات بدی با هم حرف می‌زنند. حتی تک‌تک کاراکترها هم شیرینی همیشگی را ندارند. مثلا برای من فهیمه از همه نقش‌ها، بانمک‌تر بود، مخصوصا دیالوگ گفتنش. اما در 6 اینقدر غیرطبیعی سانتال شده، آدم کهیر می‌زند. از نظر داستانی هم داغان است. پایان هر قسمت، بدون هیچ درام و تنشی تمام می‌شود! نمایش دردها و واقعیت‌ها جای خود را به صحنه‌های لودگی بی‌منطق داده: وسط یک مراسم تکریم و اینطور رقص و خوانندگی؟! 🏴 6.اگر می‌خواهید نقش یک متغیر را بدانید، آن را حذف کنید و وضعیت را با قبل مقایسه کنید. پایتخت6 اما در فقدان مرحوم ، از همیشه بیشتر، تناب‌نده‌تر شده. اگر در این شک دارید، «گینس» (اولین فیلم سینمایی تنابنده) را ببینید تا متوجه شوید عمق بی‌مایگی داستان و دیالوگ‌های زشت پایتخت6 بیشتر از همه از چه کسی آب می‌خورد. روحت شاد خشایار الوند! نبودت بدجوری حس می‌شود. روحت شاد. 🌐 @aliebrahimpour_ir 1399.01.03
، سریعتر از تمام کانال‌های خبری (آخرین خبر و خبرفوری و...)، نامه بچه‌های برای اعزام گروه‌های جهادی به آمریکا و اروپا را پوشش خبری می‌دهد! 📎 https://t.me/IranintlTV/50171 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 مربی د[و]ر[ان] گذشته و بحران پیله ناامیدی 🔸 من در کلاس نویسندگی، متن مرحوم را مشق نوشتن می‌کردم. شاگرد شاگردان او در نویسندگی محسوب می‌شوم. در کلاس‌ها و گفت‌وگوهایم هم همیشه کتاب او را معرفی و توصیه کرده‌ام و می‌کنم. (هرچند با عموم اظهارعقیده‌هایی که ورای اصول نویسندگی در متن بروز می‌دهد، هم‌دل نبوده و نیستم) 🔸 اما معتقدم متاسفانه او جزو آن مربیانی بود که -به‌قول دیالوگ معروف آژانس‌شیشه‌ای- "دوره‌اش گذشته". نه فقط بابایی، درباره رسول جعفریان هم همین نظر را دارم. این بزرگواران، دورانی را به تامل و مطالعه گذراندند ولی در نهایت چون نتوانستند خودشان راه به جایی پیدا کنند، یک‌سر از عقیده و آرمان‌شان گذشتند و فرمان چرخاندند و نسبت به کل مسیر ابتدا و سپس شدند. از آن زمان هم در پیله خود خزیدند و مشغول شدند به بازتولید مکرر این ناامیدی و بدبینی در یادداشت‌های روزانه و هفتگی و واگویه‌ی آن در قالب تطبیق بر نمونه‌های روزمره. نه مسئله‌ای را حل کردند، نه تقریر جدیدی از مسائل ارائه دادند و نه حتی پرسش قابل‌توجهی بر پرسش‌های پیشین افزودند. 🔶 تجربه‌ی میدانی نشان می‌دهد این بحرانِ برای تمامی افراد در اواسط عمر رخ می‌دهد. بحران کمرشکنی است که تصورش هم برایم واهمه ایجاد می‌کند. فعلا تنها امیدم، "إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي" است. 🔻پی‌نوشت: خبر درگذشت استاد رضا بابایی را شنیدم. قلم استواری داشت؛ سرمشق، معیار و الگو بود. خواندن متن کتاب اش -جدای از محتوا- خودش سلوک بهتر نوشتن است؛ ان‌شاءالله باقیات‌الصالحاتی برایش باشد. حیف که سرطان و ، روحش را آنقدر آزرد که جسمش تاب نیاورد... روحش شاد. 🔖آخرین یادداشت او که تبلور تامی از روح ناامید اوست:👇 t.me/rezababaei43/1269 eitaa.com/aliebrahimpour_ir/722 🌐 @aliebrahimpour_ir ۱۳۹۹.۰۱.۱۸
🖌درس بزرگ من در فقدان مربی نویسندگی، استاد رضا بابایی: eitaa.com/aliebrahimpour_ir/722
📌 «آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می‌کرد» 📍 در خبر آمد رئیس با دستور ویژه جهت بررسی حواشی نوشته: «لازم است بررسی شود که این اقدام حاصل اشتباه، بی‌توجهی و است یا نتیجه عملیات مرموز و فتنه‌انگیز فرهنگی دشمن». ❎محل این خبر ورای مضمونش، بیش‌ازپیش لزوم بررسی وادادگی یا ستون‌پنجم را روشن می‌کند! دقت کنید: دلیل نوشتن این نامه، حواشی «"قسمت آخر" "پایتخت"» است! 🔰یعنی چه؟ رئیس صداوسیما، آنچه را که به چشمش آمده، نه اصل سریال‌های با مضامین فاضلابی و نه حتی و دوم همین پایتخت است (که چرخش 180 درجه‌ای نسبت به کلان‌مضامین مثبت فصول پیشین داشت). بلکه او تنها آخرین سکانس از آخرین قسمت سریال را دیده! سکانس آخر پایتخت، دهن‌کجی کاملا مشخص بود به عنوان مهر پایان یک فصل عقبگرد. سکانسی که البته صریح بود و رو بازی کرد. الحق محتوای نامناسبی هم نداشت! ❇️ اگر وادادگی یا نفوذی هم هست، در آن اذهان یخ‌زده است که سکانس آخر را می‌بیند ولی کاری با سریال‌های پی‌درپی ندارد! در ، یا دوست‌دختربازی در . مگر نه تنابنده که وضعیت و سابقه و موضع‌اش کاملا روشن است! ✅ مشکل اینجاست آشپزباشی دیگ آشی که درونش سگ افتاده را نمی‌بیند، ولی به دستگیره شکسته‌اش گیر می‌دهد! 🤦🏻‍♂️ 🔸 پی‌نوشت: تصویری از دقایق پایانی سریال سرنوشت؛ خود میزانسن دلالت روشنی دارد؛ آنجا که در ادامه‌ی یک فصل رابطه، دخترک و پسرک با واژگان صریحی که اختصاص به روابط دخترپسری دارد (من فک کردم دیگه باهام ) قهرشان را آشتی می‌کنند. 🌐 @aliebrahimpour_ir
🔖تاملاتی در (سیستم) 📌1.جایگاه و معرفی 🔹اگر من مفهوم «جوهر» یا «حیوان» یا «عرض» را محلّ بحث و تامل خود قرار دهم و یافته‌های معرفتی به دست آورم، یافته‌هایم در کدام دانش طبقه‌بندی می‌شوند؟ بدون شک . نزدیک‌ترین فصل مرتبط فلسفه، فصل ماهیات است که به‌صورت خاص به انواع و اقسام ماهیات و عوارض آن می‌پردازد. 🔹بنابراین هنگامی که مفهوم «نظام (سیستم)» به صورت یک «»‌ای که سلسله‌ای از اجناس را تشکیل می‌دهد، لحاظ کنیم و مورد مطالعه قرار دهیم، یک کار فلسفی انجام می‌دهیم که در متواضعانه‌ترین حالت، در فصل ماهیات فلسفه جای می‌گیرد. علامه‌طباطبایی، ذیل تقسیم جوهر به پنج قسم: ماده، صورت، جسم، نفس و عقل، می‌گوید: «مستند این تقسیم، در حقیقت استقراست». چرا «نظام» قسم ششم آن نباشد؟ (یا مثلا چرا قسم پنجم کیفیات نباشد؟) 🔹خلاصه، مطالعه کلی‌طبیعی « ()» و بحث از و لوازم آن، یک مطالعه‌ی کاملا فلسفی است، همچون سایر مطالعات فلسفی در ماهیات. اگر این تاملات، حجیم شد، خود می‌توانند فصل جدید و در ادامه علم جدیدی را بنا کنند: « (سیستم)» یا « (سیستم)»، به‌معنای مطالعات عقلانی درباره سیستم. 🔻پی‌نوشت: آیا این تاملات الزاما نظریه یا فصلی مشبع هستند؟ قطعا خیر؛ هرچند که آرمان هر تاملی دست‌یابی به نظریه است! این تاملات -چنانکه ابتدای هر مسیر علمی اقتضا دارد- و ایده‌هایی هستند که می‌توانند زمینه‌ساز و الهام‌بخش گام‌های بعدی باشند. [🔺این مسیر چگونه طی می‌شود؟ من و را در دست راست و مطالعات نگرش سیستمی مغرب‌زمینان را در دست چپ نگه داشته‌ام. چشمم بین این دو دست در رفت‌وبرگشت است؛ کلیدواژه‌ها و مسائل را از دست چپ می‌گیرد و در دست‌ راست جست‌وجو می‌کنم. سعی می‌کنم و را برای فهم نگرش سیستمی به خدمت بگیرم.] 🌐 @aliebrahimpour_ir
از سه شب پیش با خانواده برنامه‌ریزی کردیم سر زمان آمدن! تدارک تخمه و لوازم. صندلی‌ها را چیدیم. دنبال کابل اچ‌دی‌ام‌آی مغازه‌ها را گشتم! شام را خوردیم. همه آماده بودند. یک بار فرآیند خرید را در طی کردم. پول کسر شد ولی برگشت به صفحه اصلی فیلیمو. فک کردم شاید اشتباهی دکمه نامربوط زدم. دوباره پرداخت کردم! دوباره همان! زنگ زدم به پشتیبانی؛ گفت پیگیری می‌کنم. سرور شلوغ است؛ پیگیری می‌کنیم!!! گفتم یعنی امشب نمی‌شود فیلم را دید؟ گفت نه! ارواح عمه‌ی سرور! خداروشکر 23نفر را در فلش داشتم... این بود داستان دیدن ما و تلاش برای ندیدن نسخه‌های غیرقانونی! 😒 🌐 @aliebrahimpour_ir
عقل یشمی خال‌خال پشمی
🔖تاملاتی در #هستی_شناسی_نظام (سیستم) 📌1.جایگاه و معرفی 🔹اگر من مفهوم «جوهر» یا «حیوان» یا «عرض» را
🔖تاملاتی در (سیستم) 📌2.ضرورت و اهمیت 🔹اگر زیربنایی‌ترین مفهوم نظری نوین است، شاید بی‌راه نباشد که مفهوم «سیستم» زیربنایی‌ترین مفهوم کاربردی و عملی این تمدن بدانیم. ما درباره‌ی عقلانیت، هم بیشتر خوانده‌ایم و ترجمه کرده‌ایم و هم تا حدی موضع خود را روشن کرده و نوشته‌ایم. اگر تا چندی پیش -به‌خاطرغلبه‌ی روح اخباری‌گری در بینش ما- عقل کاملا در مقابل تفسیر می‌شد و عقل‌گرایی در مقابل دین و ایمان‌گرایی قرار می‌گرفت؛ امروزه متفکرین و صاحبان قلم به راحتی از واژه « » سخن می‌گویند. این بدین معناست که ذاتِ واژهِ عقلانیت دیگر سرتاسر غربی و نجس محسوب نمی‌شود که نشود برایش پسوند اسلامی آورد. امروزه ما معتقدیم، عقلانیت تبلوریافته در اندیشه اسلامی، از جهات متعدد بر عقلانیت‌های غربی برتری دارد. (برای نمونه ر.ک: مقاله رئالیسم انتقادی حکمت صدرایی، حمیدپارسانیا) 🔹اما مفهوم اینطور نیست. هرچند سیستم و نظریه‌ی سیستم‌ها در علوم مهندسی به صورت کاربردی تدریس می‌شود، اما کمتر مطالعه و بحث شده است و از آن کمتر، موضع اثباتی و حلی توسط اندیشمندان بومی درباره آن گرفته شده است. همان اهمیتی که در کاوش مفهوم عقلانیت و نظریه‌پردازی بومی حول آن وجود دارد، درباره مفهوم سیستم وجود دارد؛ اگر بیشتر نباشد! 🔹با این همه، این‌ها همگی دفاعی جدلی و از جنس مماشات با خصم، درباره اهمیت و ضرورت تاملات هستی‌شناختی نظام (سیستم) است. حتی اگر این مفهوم، این منزلت معرفتی را در شکل‌دهی به و بشری خصوصا در قرن اخیر نداشت، باز هم به‌عنوان یک مفهوم عادی این حق را داشت درباره‌اش تامل صورت بگیرد. همانطور که در فلسفه از «جسم» بحث می‌کنیم و اقوال مختلف را می‌آوریم و درباره اینکه از «» تشکیل شده یا نه گفت‌وگو می‌کنیم؛ چرا از کلی‌طبیعی «سیستم» بحث نکنیم؟ بحثی که به مراتب مهم‌تر و راهگشاتر است. همچنان‌که حکمای اسلامی، تعاریف و و و و را از فیلسوفان یونانی گرفتند، آوردند، خواندند، بحث ‌نمودند و بیش‌ازپیش در آن واکاوی نمودند. الکلام الکلام. 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 درد مفهوم‌زدگی! ☘ معدنچی‌ها گرمازده می‌شوند؛ اسکیموها سرمازده؛ ملوانان دریازده؛ و ما طلبه‌ها ، و ! ☘ علم‌زدگی یعنی فکر می‌کنیم برای هرکاری -حتی یک گعده باشد یا شام‌خوردن؛ فیلم‌دیدن باشد یا یک چایی‌خوردن هم- باید و داشته باشیم؛ مگرنه نه آب خوش از گلوی خودمان پایین می‌رود و نه می‌گذاریم از گلوی دیگری پایین برود! فکر می‌کنیم برای هرکاری حتماوحتما باید قبلش یک داشته باشیم تا آن کار داشته باشد! 🍀 مفهوم‌زدگی دو اشکال مهم دارد: 🌾 اول، عیب آن است! آدم مفهوم‌زده فکر می‌کند از هر کار باید نظریه یا مفهومی روشن از کار داشته باشد؛ درحالی که همیشه نظریه و مفهوم دقیق و روشن و معنای واقعی، از کار و مواجهه عینی با مسئله به دست می‌آید. یعنی مفهوم‌زده از طرفی هدفش علم و نظریه است، اما چون به دلیل همین مفهوم‌زدگی‌اش از تجربه‌عینی فاصله می‌گیرد، هیچگاه به هدفش نمی‌رسد و همیشه مثل چرخ‌عصاری دور خودش خواهد چرخید. علاوه‌براین، او حتی مانع تجربه‌های عینی آدم‌های دیگر می‌شود و آن‌ها را به جهالت متهم می‌کند و اجازه نمی‌دهد آن‌ها در یک به نظریه و مفهوم عینی دست پیدا کنند. 🌾 دوم، آسیبی است که آدم مفهوم‌زده به خودش وارد می‌کند. او هیچ‌گاه نمی‌تواند لذت واقعی را از پدیده‌ها و موقعیت‌ها بچشد و بی‌واسطه آن‌ها را لمس کند. مفهوم‌زدگی همچون دردی ، همیشه واسطه‌ای است بین او و تجربه‌ها. ازطرف‌دیگر، او همیشه در ذهن خویش زندانی است. او تنها هنگامی آرامش می‌یابد که بتواند یک نظم مفهومی از مسئله در ذهنش بسازد و همین‌که چنین چیزی در ذهنش ساخت، خیالش راحت می‌شود. آن هنگام که دیگران در حال ارتباط عمیق و لذت از طبیعت و واقعیت هستند، او به نقاشی‌های ذهنی‌اش دلخوش است. ☘ عمق فاجعه اینجاست که نمی‌شود با حرف‌زدن و گفت‌وگو، آدم مفهوم‌زده را سر عقل آورد؛ چون او برای هر عیب و مشکلی که درونش دارد -حتی همین علم‌زدگی‌اش- یک چارچوب‌مفهومی قشنگ از قبل طراحی کرده! هرچه بگویی، او برایت ثابت می‌کند که نه‌تنها او مشکلی ندارد؛ بلکه خودت در اشکال غوطه‌وری و خبر نداری! مفهوم‌زدگی، چیزی از جنس سوفسطایی مطلق است! به قول ، سوفسطی یا منکر واقعیت، قابل گفت‌وگو نیست و تنها دلیل عملی می‌طلبد! تنها چیزی که شاید مفهوم‌زده را سر عقل بیاورد، این است که از خود واقعیت و عینیت، سیلی بخورد! ☘ خدا همه‌ی ما را -خصوصا ما طلبه‌ها را- از این بلای خانمان‌سوز نجات بدهد که امیدی جز به رحم او نیست: وَمَا أُبَرِّئُ نَفْسِي ۚ إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي ۚ إِنَّ رَبِّي غَفُورٌ رَحِيمٌ 🌹 شاید حرف هم همین بود، آنجا که گفت: "کار ما نیست شناسایی راز گل سرخ کار ما شاید این است  که در افسون گل سرخ باشیم اردو بزنیم..." 🌐 @aliebrahimpour_ir [۱۳۹۸.۰۱.۲۹]
📌 وحشت تنهاشدن ✨ اللَّهُمَّ أَغْنِنَا عَنْ هِبَةِ الْوَهَّابِینَ بِهِبَتِک، وَ اکفِنَا وَحْشَةَ الْقَاطِعِینَ بِصِلَتِک حَتَّی لَا نَرْغَبَ إِلَی أَحَدٍ مَعَ بَذْلِک، وَ لَا نَسْتَوْحِشَ مِنْ أَحَدٍ مَعَ فَضْلِک. ✨ خدایا؛ ما را با خودت از بخشش دیگران بی‌نیاز کن، و با پیوندمان به خودت، دیگران را دور کن، تا با وجود عطای تو از دیگری چیزی نخواهیم و با احسان تو از احدی نهراسیم. 🔖 ؛ 🌐 @aliebrahimpour
عقل یشمی خال‌خال پشمی
🔖تاملاتی در #هستی_شناسی_نظام (سیستم) 📌2.ضرورت و اهمیت 🔹اگر #عقلانیت زیربنایی‌ترین مفهوم نظری #تمدن
🔖تاملاتی در (سیستم) 📌3.مبدا تصوری یا تعریف نظام (سیستم) 🔹طبق مبانی حکمت اسلامی، . ما در هیچ‌جای فلسفه اسلامی نمی‌بینیم که برای تعاریف، استدلال بیاورند. مثلا تضاد تعریف می‌شود به: «أنّهما أمران وجوديّان غير متضايفين، متعاقبان على موضوع واحد، داخلان تحت جنس قريب، بينهما غاية الخلاف» آیا کسی برای این تعریف پرقید، استدلالی می‌آورد؟ خیر! چرا جوهر به «اذا وجدت فی الخارج وجدت لا فی موضوع» یا چرا جسم به «الجوهر الممتد فی جهاته الثلاث» تعریف می‌شود؟ فلاسفه –همچون علامه طباطبایی در بدایه و نهایه- تعریف موردنظر را می‌آورند و سپس عوارض و لوازم آن را بحث می‌کنند. آنچه استدلال‌بردار و قابل بحث است، نسبت آن با است: آیا این لازمه، واقعا لازمه تعریف است یا خیر؟ 🔹در سیستم‌شناسی یا (نظام) نیز تعریفی از سیستم ارائه و سپس لوازم آن تعریف بررسی می‌شوند. این لوازم، گاه هستی‌شناختی‌اند و گاه منطقی و روش‌شناسانه. 🔹تعریف‌های متعددی از سیستم ارائه شده است. می‌گوید سیستم «کل سازمان‌یافته‌ای مرکب از عناصری متعدد که می‌توان آن‌ها را تنها در خصوص یکدیگر و بر حسب مکانی که در این کل دارند، تعریف کرد». معتقد است «مجموعه واحدهایی که بین خود ارتباط متقابل دارند». می‌گوید «مجموعه‌ی عناصری که با مجموعه‌ای از روابط به هم مرتبط هستند». نیز می‌گوید «واحدی کلی که از روابط فی‌مابین موجود بین عناصر یا کنش‌ها یا اشخاص سازمان یافته است». (ر.ک: نظریه سیستم‌ها، ص5-6) 🔹اگر بخواهیم شسته‌ورفته جمع‌بندی کنیم، مفهوم سیستم (نظام) سه مولفه و مقوم ذاتی دارد: «1.مجموعه‌ای از 2.با 3.که (غایت یا کارکردی) دارد.» آیا این مفهوم و مولفه‌های آن غیر اسلامی یا ضد اسلامی است؟ آیا رنگی از امانیسم و سکولاریسم و هر ایسم دیگری در آن وجود دارد؟ آیا تضادی بین این مولفه‌ها با معرفتی از معارف اسلامی مثل خدا، عدالت، تقوا و... می‌یابید؟ به نظر می‌رسد خیر. تعریف روشن و از هرگونه است؛ غیر از آنچه شاید در ذهن‌های ، کرده باشد که این‌ها نیز، نیازمند « » هستند. 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 را با صدای «استاد» بشنویم! 🌺 مدت‌ها مشتاق شنیدن صوت کامل جلسات طرح کلی در ماه رمضان سال ۵۳ بودیم. 🌺دوستان بزرگوار صهبا خبر خوبی دادند: انتشار مجموعۀ صوتی این جلسات در ماه مبارک رمضان امسال. 🎉🎊 🌸امسال، ماه مبارک، پای منبر استاد می‌نشینیم و «طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن» را می‌شنویم. 🌼علاقه‌مندان برای دسترسی به صوت سخنرانی‌ها می‌توانند به نشانی jahadi.ir مراجعه کنند، و یا از طریق کانال @sahba_nashr در پیام‌رسان بله صوت‌ها را دریافت کنند. کانال خانه طلاب جوان در ایتا (@khanetolab) نیز این صوت‌ها را بازنشر می‌کند. ❇️ لینک دریافت: 📎 http://jahadi.ir/sahba/tarhekoli 🌐 @aliebrahimpour_ir
رسالتنا - شهیدصدر.pdf
4.26M
📥 : الاسلام یقود الحیات المدرسه الاسلامیه رسالتنا 👤 نوشته شهید 🌐 @aliebrahimpour_ir
رفیق روزهای بندگی - آداب انس با قرآن - استاد عابدینی.pdf
2.43M
📥 📌 «رفیق روزهای بندگی» خلاصه‌ای از کتاب آداب انس با قرآن کریم [تنظیم در 30 نکته مختصر] 👤 نوشته استاد 🌐 @aliebrahimpour_ir
🍀 به‌توفیق الهی و با مدد و توسل به حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها 🔰 در ایام ماه مبارک رمضان امسال روزانه، هایی (استاد آیت‌الله خامنه‌ای) در کانال تقدیم می‌شود. 🌐 @aliebrahimpour_ir
☘️ یعنی مسئولیت‌پذیری و تجهیزکردن خود برای عمل 📗 ؛ : ایمان۱ 🌐 @aliebrahimpour_ir
☘️ خدا، نتیجه عمل؛ نه رقیب عمل. 📗 ؛ : ایمان۱ 🌐 @aliebrahimpour_ir
☘️ یعنی پرکردن خلاء بر اساس تلاش و جبران 📗 ؛ : ایمان۱ 🌐 @aliebrahimpour_ir
☘️ یعنی برطرف کردن خلاء و نیاز 📗 ؛ : ایمان۱ 🌐 @aliebrahimpour_ir
📌 «خودباختگی در جوامع ایمانی» 📍 یادداشتی بر اساس جلسه پنجم از ☘️ در این ایام کرونایی متنی به طنز در یکی از این گروه های مجازی می خواندم که : «به زودی کفار، واکسن کرونا رو کشف می کنند و ما دوباره می تونیم بریم تو مسجدها و برای نابودی کفار دعا کنیم.» ☘️ تفکر پشت این طنز، و بسیاری از نوشته ها و متن هایی از این دست این است که می خواهند ما را به حساب اندیشه های ایمانی و اعتقادی بگذارند. ☘️ این رویکرد البته برای امروز نیست. آن روزی هم که رضاخان به ترکیه سفر کرد، دو تفاوت اساسی میان ترکیه و کشور تحت حکومت خودش را به چشم دید. اول: رشد صنعت و توسعه در این کشور و دوم: زنان بی حجاب ترک. و پیش خود فکر کرد که ریشه آن رشد و توسعه، در بی حجابی زن هاست. (البته اگر با نگاه خوشبینانه رضاخان را جاهل بدانیم و نه خائن) همین استدلال غلط باعث شد که حکومت تلاش همه جانبه ای را برای ریشه‌کن‌کردن مظاهر و اندیشه های دینی آغاز کند. ☘️ این پرسش، هنوز هم پرسش تازه و روز جامعه ما است. چرا کشورهای اسلامی عقب افتاده هستند؟ چرا بیشتر دانشمندان دنیا، از نا مسلمانان هستند؟ چرا بازار قانون و نظم در جوامع غربی سکه تر است؟ چرا ما اهل کم فروشی و تنبلی هستیم؟ البته که بسیاری از این پرسش ها، غیرحقیقی و ریشه در تصوری است که ها به دروغ ایجاد کرده اند، اما نمی توان منکر عقب افتادگی های فراوان شد. ☘️ اینجا پرسش مهمی به میان می آید. آیا ایمان می تواند در یک جامعه عامل رشد و سعادت باشد؟ پاسخ مثبت است. قرآن می گوید: أُولَٰئِكَ (مومنین) هُمُ الْمُفْلِحُونَ.(نور:51) استاد آیت الله خامنه ای در کتاب در تعریف کلمه فلاح از تعابیری همچون «موفقیت، پیروز شدن، به هدف و مقصود دست یافتن» استفاده می کنند؛ دست خدا همراه مومنان است، طبیعت با مومن همکاری و همراهی می کند و پیروزی با مومنین است. ☘️ پس این تناقض حاصل چیست؟ اگر قرآن وعده رستگاری و پیروزی مومنین را می دهد، پس علت این همه گرفتاری و این همه عقب ماندگی چیست؟ گره این تناقض با این پرسش باز می شود که آیا ما یک جامعه ایمانی هستیم؟ قرآن کریم به صراحت بیان می کند که شرط ایمان، تعهد و مسئولیت‌پذیری و اطاعت کامل از خدا و پیامبر است. اطاعت کامل به این معنا که در همه حال - حتی اگر منافع شخصی شان به خطر بیفتد - به دستورات الهی عمل کنند. قرآن، مومنِ بدون عمل و اطاعت را اساسا مومن نمی داند. ☘️ درست است که حافظه تاریخی ما، تنها زمان هایی را به یاد می آورد جوامع بی دین، منابع قدرت و ثروت را در اختیار داشته اند، اما قرآن کریم دل های ما را محکم می کند که : «خدا به کسانی‌که ایمان آورده و عمل شایسته انجام دهند وعده داده است که بی تردید آنان را در زمین خلیفه و جانشین می سازد.» (نور:55) این وعده الهی منحصر به زمان ظهور حجت نیست. ایت الله خامنه ای بیان می کند خداوند این وعده را برای مومنین صدر اسلام عمل کرده است و هر امتی با عمل به این دستور روشن، می تواند امیدوار به وعده صادق خداوند باشد. بازخوانی صحیح فرهنگ ایمانی، نیاز تک‌تک ماست. 👤 نویسنده: 🌐 @aliebrahimpour_ir
روح توحید نفی عبودیت غیرخدا - آیت الله خامنه ای.pdf
4.16M
📥 📌 «روح ؛ نفی عبودیت غیر خدا» 👤نوشته استاد آیت‌الله سیدعلی حسینی خامنه‌ای 📇 تنظیم (عنوان و نمایه): موسسه فتوت 🌐 @aliebrahimpour_ir
چقدر باحال و قشنگیه این روایت . خصوصا فراز آخرش. آدم می‌تونه ساعت‌های فراوان غرق بشه توش. به‌نوعی انگار رابطه شدیدی بین ، به وعده و است. یعنی انگار شکستن این رابطه در ذهن بچه، روی نگاه اش اثر می‌گذارد. فکر می‌کند هر روزی‌دهنده‌ای اینجوری است. در واقع ذاتش اینه که خدا می‌گه: منِ خدا در وعده‌ای که درباره روزی‌دادن کردم، اصلا خلف وعده نمی‌کنم. هیچ‌وقت. امکان نداره روزی رو ندم و وعده‌ام رو زیر پا بگذارم. این نکته پنهان روایته. حالا تو اگه خلف وعده کنی، این رابطه رو تو ذهن خراب می‌کنی. بچه رو خراب می‌کنی. سیستم واقعی رو تحریف می‌کنی و... واقعا عالیه. 🌐 @aliebrahimpour_ir