اگر یک لحظه تردید باعث شد بشود
#حرریاحی
خدایا آن یک لحظه را نصیب مان کن
🥀🕌🥀
#خاطره_نگار
با بچه های محل برای برپایی هیئت جمع می شدند و از مادرانشان لباس مشکی شان را میخواستند.
شبها باهم یکی می شدند و تا پاسی از شب در خدمت هیئت بودند ..
نیمه شب به خانه می آمد مادر منتظرش بود و آرام در را برای علی باز می کرد ،بدون هیچ سر وصدا میخوابید ...
نمیدانستیم خودش می شود #اصحاب_حسین
#شهیدعلی_غلامپورمقدم
♦️⚫️♦️⚫️♦️
@aligholampor37