پاسخ حقیر به مطلب 3️⃣
به نظرم بحث همدلانه و غیرهمدلانه نیست، بلکه بحث دقت و عدم دقتِ در تقریر یک نظریه است.
1️⃣لازمه قهری گرفتن هایی که می فرمایید از یک بنیاد توحیدی، علی رغم اینکه تا مانحن فیه، دهها نظریه و مبنای هستی شناسی و دین شناسی و معرفت شناسی واسطه هستند، تقریر دیدگاه یک اندیشمند را معوج می کند.
2️⃣کلمه «تصحیح مبادی» به هیچ وجه دلالتی بر دخالت پیش فرضهای فلسفی در مفاد علوم طبیعی ندارد. اساسا در فهم ارسطویی از «تجربه»، دانشمند تجربی از جزیی به کلی سیر می کند که و آنجایی که می خواهد از استقرای ناقص، حکم ضروری استخراج کند، به علت اینکه حکم ضروری می بایست تکیه بر علیت داشته باشد، ناگزیر است که از کبرای عقلی مانند «الاکثری لا یکون اتفاقیاً» استفاده کند تا علم تجربی (که مبتنی بر علیت است) پدید بیاید. لذا پیش فرضهای فلسفی یا به تعبیر این سینا، «مبادی» تأثیری در مفاد فهم تجربی ندارد و تأثیر روشی دارد.
آنچه که شما درصدد اسناد آن به قدمای از حکما هستید، متأثر از مفهوم جدید تجربه است که ما در ذیل ایده استعلایی کانت با آن مواجه شده ایم و در آن، دانشمند علوم تجربی طرحی ذهنی خود را بر طبیعت می اندازد و در به پدیدارهای آن، قالب می زند و معنا می بخشد. ما در سنت خودمان بی تردید چرخش کپرنیکی کانت را نخواهیم پذیرفت و تفطن به روش تولید علم مدرن در قالب فرضیه سازی و بعد آزمون و سنجش، این امکان را برای آشنایان با این ادبیات فراهم کرده است که از حضور مبادی فلسفی در محتوای علوم تجربی (اعم از علوم طبیعی و علوم انسانی)، صحبت به میان آورند. این در حالی است که جناب استاد جوادی اساسا چنین تلقی ای را از تجربه مدرن ندارد و صرفا در همان چارچوب منطق ارسطویی به ماجرای تجربه می نگرد.
3️⃣ اینکه ایشان می فرماید که فلسفه الهی، نقطه آغاز و انجام جهان طبیعت را نشان می دهد و تفسیر ما از پدیده های طبیعی را دگرگون می کند، زمانی به درستی معنا می شود که این نکته توجه شود که ایشان به کرات و با تأکید تصریح می کند که «علم فیزیک در شرایطی که مفید یقین یا طمأنیه عقلائییه است،در مرز فرضیه و مهم و گمان به سر نمی برد، یقیناً اسلامی است، هرچند فیزیکدان ملحد و یا شاک باشد. اینکه او به سبب اعوجاج و الحادش ارتباط عالم طبیعت با خدا را قطع کرده و خلقت را باور ندارد، موجب آن نیست که فهم او از طبیعت در صورتی که حقیقتاً علم یا کشف اطمینان آور باشد، فاقد حجیت و اعتبار شرعی تلقی گردد و تفسیر فعل خدا قلمداد نشود.» (منبع: منزلت عقل در هندسه معرفت بشری، ص143)
دقت شود که ایشان شرط صحیح تفسیر مطابق با واقع را پذیرش «خلقت بودن عالم ماده» نمی داند و لذا تأکید می کند که ملحد و شاک هرچند عالم را طبیعت ـ و نه خلقت ـ می داند، امکان وصول به واقع را دارد.
ایشان در بیانی شیواتر همین نکته را توضیح میدهد:
«ما هرگز فیزیک و شیمی اسلامی نداریم. علم اگر علم است نمی تواند غیر اسلامی باشد، زیرا علم صائب، تقسیر خلقت و فعل الهی است و تبیین کار خدا حتماً اسلامی است، گرچه فهمنده این حقیقت را درنیابد و خلقت خدا را طبیعت بپندارد. اینان بخشی از حقیقت را می گیرند و بخشی از آن (ارتباط طبیعت با خداوند و مبداء متعالی) را انکار می کنند. کنار گذاشتن بخشی از حقیقت، مانع از آن نیست که بخش مثمر و مثبت آن که علمِ صائب و مطابق با واقع است، مطرود شود.» (همان، ص144)
بر این اساس دو فراز جمع بندی شما در فرمایش آیت الله جوادی آنجا که نوشته اید «اولا ... هرچند علم دینی از نظر ایشان مساوق علم واقع نماست، اما همان کشف واقع در گروی اخذ مبنای صحیح است.» نادرست است و هم عبارتهای «ثانیا از نظر آیت الله جوادی، تجربه تابع احکام عقل تجریدی است و عند التعارض دومی مقدم می شود.»
همانطور که عرض کردم در نگاه ایشان نه کشف واقع در گروه اخذ مبنای صحیح است و نه تجربه، تابع احکام عقل تجریدی است.
بله در جایی که عقل تجربی در حیطه فراتر از تجربه حکمی صادر کند، ارزیابی آن به عهده عقل تجریدی است و حکم عقل تجریدی مقدم می شود، گو اینکه در حیطه مشاهدات و تجربیات، اگر عقل تجریدی حکمی کند، فرا رفتن از حیطه خود است و در محدوده علوم تجربی، حکم عقل تجربی مقدم خواهد بود.
#وارده
مطلب 4️⃣
از دکتر سیدی فرد:
سپاس از بیان مطالبتان. چند نکته در رابطه با نکاتتات به ذهن می رسد:
(۱) اصل همدلی: "اصل همدلی"، اصلی روش شناختی در تفسیر گفتار، نوشتار و رفتار فرد است و بی توجهی به آن موجب عدم فهم "دقیق" مراد اظهارکننده است (بیان فنی این اصل نخستین بار توسط دیویدسون ارائه شده است و با بحث ما تناسبی ندارد).
(۲) مشروعیت روش شناختی اخذ لوازم نظریات: نکته دوم آنکه، جز در برخی زمینه های نظری خاص، اخذ لوازم ضروری یک نظریه ایراد روش شناختی به خصوصی ندارد، بلکه همه متخصصان افلاطون، ارسطو، ابن سینا، کانت، هگل، مارکس و ... همین کار را می کنند. از این گذشته در بسیاری از مواضع، خود آیت الله جوادی آملی لوازم حکمت صدرایی را در شناخت "انسان" به طور کلی، "زن" به طور خاص، "جامعه" و "طبیعت" و ... پیگیری کرده اند.
(۳) در باب مبادی علوم: اما در مورد "مبادی" شاید لازم باشد کمی بیشتر توضیح دهم و فکر می کنم تلقی شما با آنچه در کتب استاندارد فلسفی از این واژه اراده می شود، متفاوت است:
الف- شمول مبادی نسبت به تصورات: مبادی علم به معنای "تصورات" و "تصدیقاتی" است که در خود علم، به ترتیب، تعریف و اثبات نمی شوند، بلکه صحت آنها "مفروض" انگاشته می شود. بنابراین، مبادی تنها شامل تصدیقات نیست، شامل تعاریف هم هست (به طریق اولی مبادی صرفا شامل اصول روش شناختی یا معرفت شناختی مانند "الاتفاق لایکون دائمیا و لا اکثریا" نیست). مثلا اگر موضوع علم حساب "عدد" باشد، تعریف عدد به "کم منفصل" (مشهور مشائین) یا نوعی "معقول ثانی" (استاد مصباح یزدی)، و یا بر اساس "نظریه مجموعه ها" (راسل) و یا نوعی "رابطه درونی" (آرمسترانگ-فاستر) و ... بر نحوه توسعه علم حساب موثر است (دیدگاه فیلسوف اخیر را ضمن ترجمه کتابش بیان کرده ام (طرحی برای یک متافیزیک نظام مند، نشر کرگدن).
ب- عدم انحصار مبادی علوم در اصول معرفت شناختی و به طور خاص قضیه " الاتفاق لایکون ...": مهم تر آنکه مبادی تصدیقی به هیچ وجه منحصر در کبرای قیاس مضمون در استقرا (الاتفاق لایکون دائمیا و لااکثریا) نیست و اساسا هیچ کس این کبری را به عنوان مبدا تصدیقی علم حساب، موسیقی و ... محسوب نمی کند. همچنین تعریف و اثبات موضوع هر علم، از جمله مبادی آن علم است و مسلما ترسیم نحوه وجود موضوع یک علم، اصلی روش شناختی نیست. مثلا تلقی ما از "حرکت"، "ماده" و "زمان" ممکن است از اصول موضوعه طبیعیات تلقی شود.
ج- شمول مبادی علم نسبت به اصول موضوعه: نکات فوق در فلسفه اسلامی روشن اند، اما باز هم برای ارائه شواهد بیشتر به تقسیم مبادی علم به "اصول موضوعه" و "اصول متعارفه" توجه کنید. اصول موضوعه هرچند در خود علم اثبات نمی شوند، اما نیازمند استدلال و اثبات هستند، آنها اصول محتوایی به خصوصی هستند که به خلاف قاعده "الاتفاق لایکون ..."، بدیهی تلقی نمی شوند و خود نیازمند اثبات در علمی اعلی هستند (هرچند نسبت به علم مادون خود "مفروض" انگاشته می شوند).
د- دستگاه های اصل موضوعی و یک نکته تاریخی: تاثیر مبادی ای که به عنوان اصول موضوعه یا متعارفه در نظر گرفته می شوند، بر شكل گیری محتوای یک علم، ارتباطی به کانت یا چرخش کپرنیکی ندارد. همه دستگاه های اصل موضوعی (مثل هندسه اقلیدسی) بر اساس مبادی (اصول موضوعه) به خصوصی توسعه یافته اند. به تفاوت هندسه اقلیدسی و هندسه های نااقلیدسی توجه کنید (اقلیدس قرن ها پیش از کانت می زیسته است). تفاوت در یک اصل موضوع (اصل پنجم یا همان اصل توازی)، دو هندسه متفاوت ایجاد کرده است که دومی منجر به تغییرات گسترده در فیزیک شده است. این یک مورد بسیار جالب از تاثیر مبادی بر محتوای علم است.
به طور خلاصه اولا قبول تاثیر مبادی بر محتوای علم، هیچ ارتباطی به کانت ندارد و این ایده از دوران یونان باستان وجود داشته است و ثانیا به احتمال زیاد تصور شما از "مبادی علم" نسبت به تصور فیلسوفان مسلمان بسیار متفاوت است و شاید همین نکات موجب تفسیری غیرقابل قبول از آقای جوادی آملی شده است.
شواهدی که از متن آقای جوادی نقل کردید، ارتباط روشنی به امتناع امتداد فلسفه اسلامی در ساحت اجتماعی ندارد؛ کما اینکه عدم ارتباط حکمت نظری به حکمت عملی از نظر ایشان، هیچ دلالتی بر امتناع امتداد حکمت نظری در مسائل اجتماعی ندارد.
شاید ذکر این نکته هم مناسب باشد که بنده با همه ابعاد نظر آقای جوادی آملی، مانند بسیاری دیگر، همدل نیستم. اما تصور می کنم اسناد قول به امتناع امتداد فلسفه در ساحت علم یا اجتماع به ایشان صحیح نیست.
پاسخ حقیر به مطلب 4⃣
۱ از ۲
از اسلوب گفتگویی که در پیش گرفته اید تشکر میکنم.
فارغ از به وحدت نظر رسیدن یا نرسیدن، نفس این گفتگوها از خود ارزشمندترین نتایج است.
در پاسخ چند جمله به اختصار عرض میکنم:
1️⃣اصل همدلی
بنده با اصل همدلی که مخالف نیستم. اشکال حقیر این بود که به نظر می رسد که گاهی با تکیه بر همدلی، اتخاذ مواضعی از استاد جوادی که بدان تصریح کرده اند با استعجاب مواجه می شود و تلاش می شود که با تکیه بر یکی از بنیانهای نظری ایشان، موضع ایشان در یکی از مبانی فرعیتر توضیح داده شود. اینکه تلاش شود مبانی فرعی در تهافت و تعارض با مبانی اصلی نباشد، کاملا رویه معقولی است، ولی عرض حقیر این بود که تهافتی در میان نیست و به علت مبانی خاصی که استاد جوادی (مانند هر استاد دیگری) در مواقف متعدد هستی شناسی، دین شناسی و معرفت شناسی دارد، قاعدتا مفهومی توحیدی بودن علم در نگاه ایشان هم اختصاصاتی پیدا می کند که این اختصاصات، تمیزدهنده دیدگاه ایشان از دیدگاه شهید مطهری ره، استاد مصباح ره، شهید صدر ره و حتی مرحوم علامه طباطبایی است؛ گو اینکه نظریه ایشان تفاوتهایی از لحاظ مبانی با دیدگاه های استاد پارسانیا، خسروپناه، رشاد و واسطی و ... دارد. دقت در این تمایزها، همدلانه ترین کاری است که می توان در تقریر دیدگاه استاد دقیق النظری مانند آیت الله جوادی حفظه الله انجام داد.
2️⃣ مشروعیت روش شناختی اخذ لوازم نظریات
در بند بالا هم توضیح دادن که بی تردید اخذ لوازم نظریات، از لحاظ روش شناختی کار درستی است، به شرط آنکه دقت شود که لازمه گیری یک نظریه، یک فرآیند تک خطی نیست، برای جریان یک مبنا به ساحتهای فرودست، یک اندیشمند گاه مجبور است که در خصوص دهها مسئله، اتخاذ مبنا نماید. در این میان، کسی که درصدد تقریر یک دیدگاه بر می آید، نمی تواند بدون توجه به این مبانیِ میانی و فقط با تکیه بر یک یا چند مبنای اصلی یک اندیشمند، دستگاه فکری ایشان را توضیح دهد. قاعدتا این دیگر تقریر نیست، تا حدودی به تأسیس شبیه تر می شود.
3️⃣در باب مبادی علوم
الف) شمول مبادی نسبت به تصورات
با این بند کاملا موافق هستم.
ب) عدم انحصار مبادی علوم در اصول معرفت شناختی
با این جلمه هم موافقم. ولی نکته ای در اینجا وجود دارد که به نظرم بدان کم توجه می شود.
«استقلال روش تجربی از روش تجریدی و بالعکس» است.
در نظام فکری جناب استاد جوادی، روش تجربی از روش تجریدی استقلال دارد و این بدان معناست که حصول به نتیجه آن، مشروط به پذیرش نتایج روش تجریدی نیست. (فیشهای صریحی که ایشان بدین معنا پرداخته اند واقعا زیاد است که دو مورد را در بالا ذکر کردم)
معنای این حرف این است اگر هم گفته می شود که فلسفه، مبادی علوم تجربی را تأمین میکند، بدان معنا نیست که تعاریف ماده و جرم و حرکت و امثالهم را تعیین میکند، بلکه بدان معناست که تعاریف ماده و جرم و حرکت نباید منتهی به نفی ملکوت داشتن عالم و حرکت جوهری و .. بشود. به این قسمت خوب توجه شود. علت آن هم حضور مبانی فلسفی در محتوای علوم تجربی نیست، علتش این است که قضاوت در این امور در محدوده علوم تجربی نیست. شما در این توضیحی که می دهید، متاثر فضای علم شناسی متأخر هستید که تا حد زیادی هم بنده با آن همراهی دارم، ولی نسبت دادن آن به استاد جوادی تا جایی که بنده دنبال کرده ام، مستندی ندارد، بلکه فیش های متعدد خلاف این معنا از این ایشان وجود دارد. اگر فیش و مستندی از ایشان ـ و نه تحلیلی بر اساس از مبانی عالیه ایشانـ دیده اید، بفرمایید.
ج) شمول مبادی علم نسبت به اصول موضوعه:
این عبارتها گفته شده و بنده نیز باز تکرار میکنم که با آنها فی الجمله موافقم. اما اکنون بحث بر سر تقریر دیدگاه استاد جوادی است. شما جوری از این عبارات استفاده می کنید که اختلاف مبانی استاد جوادی و استاد مصباح ره و شهید صدر ره منتفی می شود. باز تأکید می کنم که نظریه استاد جوادی، یک اصل قویم و مُحکم دارد و آن تلاش برای #حیطهبندی علوم تجریدی، نیمه تجریدی و تجربی است و تلاش میکند که هر یک از اینها را در جای خود بنشاند، نه اینکه فلسفه را در حاق علوم تجربی جاری کند. این کار را هم با چندین اتخاذ چندین مبنای میانی مانند گسست حکمت نظری از حکمت عملی و حیطه بندی علوم تجریدی با علوم تجربی و همچنین توسعه در معنای دین و امثالهم انجام می دهد. عدم توجه به این موارد، تقریر دیدگاه استاد جوادی را شبیه سایر اساتید حکمت متعالیه می کند...
ادامه پاسخ حقیر به مطلب4⃣
۲ از ۲👆
د) دستگاه های اصل موضوعی و یک نکته تاریخی
عرض بنده این نبود که تأثیر مبادی در محتوای یک علم، منوط به پذیرش چرخش کپرنیکی کانت است. بلکه بدین نکته توجه دادم که ماهیت تجربه در دوران جدید، غیر از ماهیت تجربه در دوران قدیم است. ما در تجارب مفرده ای که در گذشته داشتیم، تلقی مان این بود که صرف حرکت از موارد جزیی به موارد کلی (استقرا) است. در حالیکه در دوران جدید، علم تجربی از بستر «فرضیه سازی» عبور می کند که ایده استعلایی کانت امکان فلسفی آن را در غرب توضیح داده است.
ما بی تردید ایده استعلایی کانت را نمی توانیم بپذیریم، ولی همین توجهاتی که در باره هندسه اقلیدسی و غیر اقلیدسی فرمودید، در همین سده های اخیر صورت گرفته است و ذهن بشر با مبادی فلسفی علوم تجربی درگیر شده است. چند روز پیش به یکی از دوستان عرض می کردم که اگر برای یک منطقی و فیلسوف گذشته ادعا می کردی که «همواره کُل بزرگتر از جزء نیست»، حتما تو را احمق فرض می کرد در حالیکه الان برای یک بچه کلاس ششم ابتدایی اثبات می کنند که «با اینکه عدد -2 نصف -4 است، ولی از آن بزرگتر است»؛ یعنی نصف یک عدد یا همان جزء یک عدد، از خود آن بزرگتر است!» ؛ این یعنی که علوم طبیعی و حتی ریاضی آکسیوماتیک هستند و مبتنی بر پیشفرضهای اولیه استوار شده اند که خود آن پیشفرضها نمی توانند پشتوانه فلسفی نداشته باشند.
ولی همه اینها ربطی به تقریر استاد جوادی ندارد. هیچ رد پایی از این تحلیلها در فرمایشات ایشان بنده پیدا نکرده ام.
🔹 و اما درباره نسبت #امتناع_فلسفه به ایشان
خدا میداند که قلباً دوست دارم که تقریر بنده از دیدگاه های ایشان غلط باشد.
در هر صورت با آنچه که تاکنون از مبانی ایشان و تصریحات ایشان جمع بندی کرده ام، لازمه دیدگاه ایشان را #امتناع_جریان_فلسفه می دانم.
احتمال می دهم که حقیر بیشتر از برخی از دوستان گروه با فضاهای دانشجویی و اساتید دانشگاه ها در خصوص تولید علم ارتباط داشته باشم.
یکی از موانع گفتگو بر سر تحول علوم، تمسک به فرمایشات استاد جوادی توسط اساتید حزب اللهی و یقه سفید دانشگاهی است که چنین تلقی کرده اند که ایشان می گوید که فلسفه الهی، فلسفه مضاف به علوم را می سازد و این فلسفه مضاف یعنی که اثبات می کند که آنچه که دانشگاه در پی آن بوده است، همان «خلقت» است ـ نه صرفا «طبیعت»ـ، هرچند که خود دانشمندان متوجه چنین مطلبی نبوده اند. لذا در فضایی که صحت گزاره های تجربی به اخذ مبانی صحیح از فلسفه الهی مشروط نمی شود و صرفا بر کاشفیت از واقع و اطمینان عقلایی به آن تکیه می شود، بدیهی است که معیار کاشفیت با واقع در علوم تجربی به #کارآمدی منحصر می شود و ابتدا فیزیک و شیمی و ریاضی و زیست از دستور تعمقِ در ریشه و پیشفرضها خارج می گردد و سپس علم پزشکی و در آخر بخش تجربی علوم انسانی ... و البته از حق نباید گذشت که شواهد این تقریر همانطور که حقیر بیان کردم، در فرمایشات استاد جوادی زیاد است.
این در حالی است که بنده معتقدم که قرائتهای راقیه تری از این تلقی در میان اندیشمندان ما چه فلسفی و چه فقه و اصول وجود دارد که تحلیل عمیقتری از علوم مدرن و نحوه مواجهه با آنها ارائه می دهد که معمولا در زیر سایه نظریه استاد جوادی حفظه الله مهجور می ماند.
🔹در پایان باز از آقای دکتر سیدی فرد که با حوصله و دقت کار گفتگو را بدین جا رساندند و همچنین دوستان گروه که با صبوری، تطویلنویسیهای بیخاصیت حقیر را تحمل کردند، تشکر می کنم.🙏🌺
#وارده
مطلب 5⃣ از
دکتر سیدی فرد:
ممنون از پاسخ شما.
در تاریخ فلسفه، تلقی فیلسوفان از تجربه دستخوش تغییرات فراوانی شده است. قبل و بعد از کانت هم تلقیهای متفاوتی در مورد علم و تجربه (در معنای موسع آن) وجود داشته است. امّا اینکه: (1) فلسفه عهدهدار تأمین مبادی علوم جزئی است و (2) این مبادی در محتوای علوم، به نحو موجبۀ جزئیه، تأثیر جدّی میگذارند، به هیچ روی به فلسفۀ علم جدید یا معاصر ارتباطی ندارد و متاثر از این نوع نگاه فلسفی نیست. از قضاء، در دورۀ معاصر این نکتۀ ارسطویی (اینکه فلسفه عهدهدار بیان مبادی علم است) مکرراً مورد مناقشه قرار گرفته است (مثلاً کواین هیچ نوع سلسله مراتبی را برای باورها، در شبکۀ باور، قائل نیست). باز هم تکرار میکنم، نگاه اصل موضوعی و مبتنی بر مبادی به علوم، به هیچ وجه محصول دوران جدید یا معاصر نیست و اتفاقاً این یکی ازممیزههای تفکر فلسفی کلاسیک است.
آنچه به عنوان تبعات دیدگاه آیت الله جوادی در دانشگاه ذکر کردید، به نظر میرسد تبعات «سوء فهم» نسبت به دیدگاه ایشان است، نه تبعات «مُراد اصلی» ایشان. طبیعتاً فهم کلمات فیلسوف بزرگی مانند آیت الله جوادی آملی باید به نحو فنّی و در بستر زمینۀ کُلّی فکری ایشان باشد.
نکتۀ دیگر آنکه،حتّی اگر تسّلما بپذیریم برداشت شما از ایشان صحیح است، در این صورت و به بیان شما، تجربه صرفاً در حدودی معتبر است که با احکام عقل تجریدی در تعارض نباشد. حال فرض کنید عقل تجریدی و فلسفی احکام بسیار زیادی را در حیطۀ هستی، طبیعت، انسان، خدا، رابطۀ نفس و بدن و ... بیان میکند. نتیجه چه میشود؟ نتیجه بالمآل آن است که عقل تجربی اولاً باید همۀ این گزارههای اثباتشده توسط عقل تجریدی را بپذیرید (این یعنی مفروض گرفتن آنها) و ثانیاً همۀ لوازمِ آنها را نیز بپذیرد (مجموعۀ بزرگی از گزارههای بنیادین که حدود کار تجربی مقیّد به آنهاست و قطعاً چهرۀ علم را متفاوت خواهد کرد). این لازمۀ برداشت شما از کلام ایشان است. البته، همچنان که عرض کردم، این تلقی از فلسفه (به عنوان مصحّح مبادی علوم) هیچ ارتباطی به مباحث فلسفۀ علم معاصر ندارد و اگر هم نکتهای در مورد آن بیان شده، معمولاً، به عنوان دخالت بیجای فلسفه در علم از آن تعبیر شده است.
در باب این نکات هم به اختصار سه کلمه عرض میکنم:
الف- این تلقی (تاثیر مبادی و اصول موضوعه در محتوای علم) ارتباطی به فلسفۀ علم یا مطالعات علم معاصر ندارد و اگر هم ارتباطی دارد، مواجهۀ سلبی این فیلسوفان با این دیدگاه سنتی است.
ب- حیطهبندی علم، یا به زبان واضحتر، تقسیم علوم از جهات گوناگون هم اختصاصی به ایشان ندارد، تقسیم حکمت به نظری و عملی و تمایز طبیعیات و الهیات در حکمت نظری و نقش پررنگتر تجربه در اولی و عقل در دومی، در میان همۀ فیلسوفان مسلمان وجود داشته است. البته علامه طباطبایی و آیت الله جوادی بخشی از حکمت عملی را مشتمل بر قضایای اعتباریه میدانند.
ج- به گمان من، جریانهای نسبیگرا، چندفرهنگی و ... در فلسفۀ علم، جریانهای عمیق و حتّی پیچیده نیستند، معمولاً چنین جریانهایی به نوعی عُطلت و تنبلی معرفتی (epistemic idleness) مودّی میشوند و معمولاً به کار جریانهای حاشیهای و معترض به «نظمِ مُدرن» میآیند و فاقد جنبۀ ایجابی و مثبت قوی هستند. مسلما مشروعیت دخالت پیشفرضها در این معنای عام که شامل ارزشهای فرهنگی، باورهای قومی و ... میشود، مُراد نظر فیلسوفان سنّتی یا جریانهای واقعگرای علم در دورۀ معاصر (پاتنم، سیلوس، لیدی من و ...) نیست.
به هر حال، از مشارکت شما در بحث سپاسگزارم. ان شاء الله در پناه رحمت و عنایت خداوند باشید.
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
🔸اولین دوره متنخوانی مدرسه فقه حکومتی
🔸از ابتدای آذرماه تا پایان اسفندماه ۱۴۰۰
🌐به صورت حضوری و آفلاین
⌛️روزهای یکشنبه تا سهشنبه، ساعت ۱۶ تا ۱۷:۳۰
📒کتاب «تنبیه الامة و تنزیه الملة» اثر مرحوم میرزای نائینی(ره)
۱۰ جلسه تدریس توسط حجت الاسلام محمدجواد تاکی
📔کتاب «الاسلام یقود الحیاة» اثر مرحوم شهید صدر(ره)
۱۰ جلسه تدریس توسط حجت الاسلام علی محمدی
📙کتاب «رساله مقیم و مسافر» اثر مرحوم نورالله نجفی اصفهانی(ره)
۱۰ جلسه تدریس توسط حجت الاسلام مجتبی کاظمی
🕰مهلت ثبتنام تا ۵ آذرماه۱۴۰۰
☎️جهت ثبتنام در دوره و کسب اطلاعات بیشتر، در پیامرسان ایتا به شماره 09100931084 پیام دهید.
🆔لینک کانال دوره در ایتا:
🌐https://eitaa.com/feqhehokoumati
🆔لینک کانال دبیرخانه هماندیشیها:
🌐https://eitaa.com/maana_hamandishi
#فقه_حکومتی
#دبیرخانه_هماندیشی_فقهحکومتی
#دوره_متن_خوانی
#تنبیه_الامة_و_تنزیه_الملة
#الاسلام_یقود_الحیاة
#رساله_مقیم_و_مسافر
45.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢فیلم بیانات آیتالله جوادی در خصوص دیدگاه علم دینی خودشان💢
در راستای نقدی که در خصوص دیدگاه علم دینیِ استاد فرزانه جناب آیتالله جوادی حفظه الله عرض کردم، توصیه می کنم که فیلم ارسالی را با دقت ببینید.
ایشان در بیاناتی که در این فیلم، در دیدار مسئولان فرهنگستان علوم اسلامی قم با معظم له در سال ۱۳۹۰ ایراد کردهاند، به روشنی دیدگاه خود را تبیین میکنند.
19.74M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢ماجرای آب زایندهرود💢
🔹ماجرای آب اصفهان، یک اتفاق نیست، یک حاصل یک فرآیند است.
🔹مانند مرضی پنهانی که الان به مرحله برونریزی رسیده است و علائم خود را بعد از تثبیت و فراگرفتن اعضاء و جوارح بیمار الان ظاهر ساخته است.
🔹ماجرای اب اصفهان، حادثه ای یک شبه نیست که یک شبه درمان شود، ولی ظاهراً به نقطهای رسیده که لازم است که#تصمیم گرفته شود که از الان درمان آن در اولویت دستور کار دولت و نخبگان و مردم قرار گیرد.
🔹🔹ولی چیزی که بیش از همه من را متعجب کرد، عدم حضور روحانیت اصفهان در این گردهمآیی بود.
بنا به قانون اساسی، این تجمعات حق مسلم مردم است و اگر قصد داریم که این تجمعات و اعتراضها به جایی دیگر هدایت نشود و به ضد قانون اساسی مبدل نگردد، نیاز به حضور در صحنه معتمدین و روحانیت و متدینین دارد.
🔹#حلقههای_میانی، کارشان به صحنه آوردن مردم برای مشارکت در اصلاح و پیشرفت کشور است و در جایی که مردم خود حاضر شده اند، غیبت مدعیان حلقههای میانی، واقعاً تعجب برانگیز است.
🔹خدا ین طلبه جوان را ـ که البته نمی شناسمش ـ خیر دهد که لااقل در میان معرض مردم خود را قرار داد که چند حرف و متلک بشنود و مردم کمی خنک شوند.
اگر تعداد طلبه ها، 30 نفر بود، مطمئن باشید که واکنش مردم از تیکه و متلک ـ که البته خداییش محترمانه و با حفظ حرمت بود ـ ، به تمجید و تقدیر تبدیل می گشت.
🔹باور کنیم که مردم بهتر از هرکس دیگری، خودی را از غیرخودی تشخیص میدهند!
#تمدن_نوین_اسلامی
#حلقههای_میانی
#مشارکت_مردمی
10.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢بیان شیوا و تمثیلی تفاوت فقه فردی و فقه حکومتی💢
از جناب حجت الاسلام و المسلمین فلاحزاده:
🔹مهمان اگر متوجه غذای نجس بشود چون منکر مرتکب نمی شود لازم نیست به بقیه بگوید، بر خلاف میزبان که در صورت فهمیدن اینکه غذا نجس است باید اطلاع دهد به دلیل اینکه بین خوردن و خوراندن فرق است.
🔹حکومت حکم همان میزبان را دارد؛ یعنی خوراندن.
🔹اینکه حکومت نمیتواند هر چیزی را وارد بازار مسلمین کند، اما مردم چون سوق مسلمین است میتوانند اصاله البرایه جاری کنند، به علت همین تفاوت است
#تمدن_نوین_اسلامی
#فقه_حکومتی
#فقه_فردی
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
#نشست2
🔰نشست علمی_ترویجی
«از پیشرفت پایه، تا پیشرفت منطقهای»
➖تبیین مفهوم پیشرفت و تحول
➖مناسبات نظری_تاریخی توسعه و پیشرفت
➖ضرورت تولید نظریات پیشرفت عرصه ای
➖لزوم شکلگیری هستههای پیشرفت منطقهای
🔻ارائه:
🔹حجت الاسلام علی محمدی (مدیر اندیشکده معنا)
🔹دکتر حمید ابدی (مدیر دفتر مطالعات پیشرفت اندیشکده معنا)
▪️قم | چهارراه شهدا | مرکز همایش های غدیر| سالن کنفرانس علامه طباطبایی(ره)
▪️سهشنبه ۲ آذر ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۰ تا ۱۲
آیدی اینستاگرام
https://instagram.com/maana_hamandishi?utm_medium=copy_link
لینک کانال ایتا:
https://eitaa.com/maana_hamandishi
#دبیرخانه_هم_اندیشی_ها
#فقه_حکومتی
#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
#علم_دینی
#مرکز_علوم_نوین_اسلامی
#ستاد_پیشرفت_جامع_منطقه_ای
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
14.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#تيزر
🔰دومین_نشست علمی_ترویجی
«از پیشرفت پایه، تا پیشرفت منطقهای»
➖تبیین مفهوم پیشرفت و تحول
➖مناسبات نظری_تاریخی توسعه و پیشرفت
➖ضرورت تولید نظریات پیشرفت عرصه ای
➖لزوم شکلگیری هستههای پیشرفت منطقهای
🔻ارائه شده توسط:
🔹حجت الاسلام علی محمدی (مدیر اندیشکده معنا)
🔹دکتر حمید ابدی (مدیر دفتر مطالعات پیشرفت اندیشکده معنا)
▪️قم | چهارراه شهدا | مرکز همایش های غدیر| سالن کنفرانس علامه طباطبایی(ره)
▪️سهشنبه ۲ آذر ماه ۱۴۰۰ ساعت ۱۰ تا ۱۲
آیدی اینستاگرام
https://instagram.com/maana_hamandishi?utm_medium=copy_link
لینک کانال ایتا:
https://eitaa.com/maana_hamandishi
#دبیرخانه_هم_اندیشی_ها
#فقه_حکومتی
#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
#علم_دینی
#مرکز_علوم_نوین_اسلامی
#ستاد_پیشرفت_جامع_منطقه_ای
هدایت شده از دبیرخانه هماندیشی ها
«گروه فقه مضاف دانشگاه باقرالعلوم» با همکاری «اندیشکده معنا» و «مرکز فقهی ائمه اطهار(ع)» برگزار می کند:
💠 مناسبات جریان های فقهی با پشرفت اجتماعی ( فقه اجتماعی، فقه نظام و فقه حکومتی)
ارائه دهنده:
🔹حجت الاسلام علی محمدی ( مسئول اندیشکده معنا)
ناقدان:
🔸 حجت الاسلام دکتر رهدار (عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم)
🔸 حجت الاسلام دکتر سلطانی (عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم)
دبیر علمی:
🔸حجت الاسلام دکتر رفیعی علوی(عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم)
🗓زمان: دوشنبه ۸ آذر ۱۴۰۰
🕜ساعت ۱۲:۳۰-۱۴
مکان: دانشگاه باقرالعلوم، طبقه سوم، سالن علامه طباطبایی(ره)
علاقهمندان محترم میتوانند صرفا از طریق آدرس زیر و بصورت مجازی در برنامه شرکت نمایند 👇👇
https://bbb01.dte.ir/b/mtj-k9n-gvy-5eh
آیدی اینستاگرام دبیرخانه هم اندیشی ها
https://instagram.com/maana_hamandishi?utm_medium=copy_link
لینک کانال ایتا:
https://eitaa.com/maana_hamandishi
#دبیرخانه_هم_اندیشی_ها
#فقه_حکومتی
#الگوی_اسلامی_ایرانی_پیشرفت
#علم_دینی
#مرکز_علوم_نوین_اسلامی
#دانشگاه_باقرالعلوم_ع
#مرکز_فقهی_ائمه_اطهار_ع
#کرسی_های_آزاد_اندیشی_حوزه