🇮🇷
📝 زن زندگی آزادی در دنیا
🍃🌹🍃
🔰 قسمت اول #هند
🔻قدرتهای استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه #نجات_زنان برای توجیه #استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها هند است که بریتانیاییها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
🔸بریتانیا، زنان هندی را بدبخت، #عقب_مانده و تحت ستم آیینهای باستانی هند نشان میداد. از جمله شخصیت های تأثیرگذاری که در توجیه امپریالیسم بریتانیا در هند نقش بسزایی داشت، #کاترین_مایو بود که کتاب «مادر هند» سنگ بنای تبلیغاتی توجیه استعماری هند به بهانه نجات زنان شد.
🔹مایو، دستاوردهای زنان هندی را #تحریف کرد مانند #کنفرانس_زنان سراسر هند که در سال 1927 تأسیس شد و یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین سازمان ها در جنبش زنان هند بود. علاوه بر این، #انجمن_زنان هند که در سال 1917 تأسیس شد، فعالانه برای #حق_رای زنان و علیه اعمالی مانند ازدواج کودکان و ظلم به زنان بیوه مبارزه کرد.
🔸بریتانیا از نقاط ضعفی که در آیین های هند وجود داشت استفاده کرد تا با بزرگ نمایی آنها در افکار عمومی، ظلم به زنان را گسترده نشان دهد. مانند «#ساتی» یا «#بیوه_سوزی»، که یک مراسم نادر در آیین هندو بود.
🔹علاوه بر این، غربیها، روشهای سنتی مورد استفاده توسط #ماماهای_هندی را در هنگام زایمان تحقیر کردند. شایعات بیمدرکی منتشر شد و ادعا میکرد که ماماهای هندی از روشهای نادرست استفاده میکنند. پزشکان غربی، تحت تأثیر شرق شناسی، به ماماهای هندی برچسب «کثیف» و «نادان» میزدند. جالب اینجاست که بسیاری از این شیوههای سنتی اکنون توسط تحقیقات پزشکی مدرن تایید شده است.
🔺اینگونه بود که بریتانیا با فریب و تحریف توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار هند اقناع کند آنهم #به_بهانه_نجات_زنان
📚 منتظر کتاب #ناگفته_های_صورتی باشید...
✍معیار
علی ملازاده
⭕همیار باشید👇
✒️https://eitaa.com/alimollazadeh
🇮🇷
📝 زن زندگی آزادی در دنیا
🍃🌹🍃
✅ قسمت سوم #مصر
🔻قدرت های استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه #نجات_زنان برای توجیه #استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها #مصر است که بریتانیاییها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
🔸در روزگاری که آمریکاییها که به بهانه #پوشش_کم_زنان، فیلیپین را استعمار کرده بودند، بریتانیاییها در کشوری دیگر به بهانه #پوشش_زیاد_زنان استعمار خود را در کشور مصر ادامه دادند که نشان از #پارادوکس واضح حقوق زنان توسط قدرتهای استعماری دارد و نمایانگر آن است که قدرتهای استمعاری فقط به دنبال #بهانه ای میگردند تا از آن برای استعمار استفاده کنند که گاهی پوشش کم زنان است و گاهی پوشش زیاد آن ها
🔹بریتانیایی ها تصاویر متعددی از زنان مصری با پوششهای زیاد منتشر کردند تا افکار عمومی دنیا را جهت #ظلم_به_زنان اقناع کنند.
🔸پس از اشغال مصر توسط بریتانیا، #لرد_کرومر در سال ۱۸۸۳ به عنوان سرکنسول بریتانیا به مصر بازگشت؛ منصبی که او به مدت بیست و چهار سال بر عهده داشت. او در این مدت علاوه بر سخنرانی و کتابهایی که در مذمت حجاب زنان مصری نوشت، تلاشهای بسیاری نیز برای برداشتن حجاب زنان مصری انجام داد مانند استخدام مبلغ و سخنران برای تبلیغ #کشف_حجاب
🔹تلاشهای بریتانیاییها نتیجه داد و در دهههای بعد، زنان مسلمان مصری به کشف حجاب روی آوردند و در دهه ۱۹۵۰ زنان با حجاب به #ندرت در مصر وجود داشتند.
🔸این #میراث کشف حجاب و #دوقطبی_سازی مسئله حجاب هنوز هم در مصر جریان دارد و در برخی موارد مردم با یکدیگر درگیر میشوند. به عنوان مثال گزارشهایی وجود دارد که برخی رستورانها و کافهها، زنان #محجبه را راه نمیدهند و زنان محجبه نیز موی سر زنان #بی_حجاب را با قیچی کوتاه میکنند.
🔺اینگونه بود که بریتانیا با استفاده از ابزار بهانه حجاب توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار مصر اقناع کرده و دوقطبی حجاب را برای مردم این کشور به میراثی کهنه تبدیل کند.
📚 منتظر کتاب #ناگفته_های_صورتی باشید...
✍معیار
علی ملازاده
⭕همیار باشید👇
✒️https://eitaa.com/alimollazadeh
🇮🇷
📝 زن زندگی آزادی در دنیا
🍃🌹🍃
🔰 قسمت چهارم #الجزایر
🔻قدرت های استعماری دنیا در طول تاریخ، بارها از بهانه #نجات_زنان برای توجیه #استعمار کشورهای دیگر استفاده کردند. یکی از این کشورها #الجزایر است که فرانسویها برای تداوم حضور استعماری خود در این کشور، از بهانه نجات زنان استفاده کردند.
🔹#فرانتز_فانون نویسنده فرانسوی در کتاب خود تحت عنوان «الجزایر بیحجاب» بر قصد فرانسویها برای #کشف_حجاب زنان الجزایری، در جملهای معروف میگوید: «اگر میخواهیم ساختار جامعه الجزایر و ظرفیت #مقاومت آنها را نابود کنیم، ابتدا باید #زنان را تسخیر کنیم».
🔸فرانسوی ها میبایست افکار عمومی مردم خودشان و دیگر کشورهای دنیا را اقناع میکردند که در الجزایر به زنان #ظلم میشود و ما فرانسویها باید زنان این کشور را #نجات دهیم. به همین خاطر عکاسانی را به الجزایر فرستادند تا تصاویری از زنان الجزایری تهیه کنند. آنچه فرانسویها به دنبال آن بودند این بود که نشان دهند زنان در بیرون از خانه، پوشش بسیار زیاد دارند ولی در خانه تحت ظلم و سلطه مردان هستند و بیش از حد #جنسی و #برهنه هستند. آنها برای تولید این تصاویر، مدلهایی را استخدام کردند و تصاویری برهنه و نیمه برهنه از زنان الجزایری در خانه تولید کردند و این تصاویر در قالب کتابهایی مانند #حرمسرای_استعماری به دیگر کشورهای دنیا فرستادند تا #افکار_عمومی دنیا را اقناع کنند.
🔹آنها برای اقناع افکار عمومی زنان الجزایری از ابزار مختلفی مانند #رادیو و #فیلم استفاده کردند و در برنامههای مختلف، #حجاب را به عنوان عامل عدم پیشرفت زنان مطرح کردند و پوسترهای متعددی برای دعوت به کشف حجاب پخش کردند تا اینکه تلاشهای فرانسویها در ۱۷ و ۱۸ ماه می ۱۹۵۸ نتیجه داد.
🔸در این روز، مراسم کشف حجاب دسته جمعی و #سوزاندن_حجاب توسط ارتش فرانسه برگزار گردید و جمعیت زیادی از مردم در این فراخوان شرکت کردند که بعد مشخص شد بسیاری از مردم از روستاهای اطراف و برخی از آنها به زور، اجبار و تهدید ارتش فرانسه در مراسم شرکت کرده بودند و تصاویری به #اجبار از کشف حجاب آن ها گرفته شد.
🔺اینگونه بود که فرانسه با استفاده از ابزار #بهانه_حجاب توانست افکار عمومی دنیا را جهت تداوم استعمار الجزایر اقناع کند و #دوقطبی حجاب را برای مردم این کشور به میراثی کهنه تبدیل کند.
📚 منتظر کتاب #ناگفته_های_صورتی باشید...
✍معیار
علی ملازاده
⭕همیار باشید👇
✒️https://eitaa.com/alimollazadeh
برگی از داستان #استعمار
قسمت نود و شش: شلیک به زیبایی
انگلیسیها که تاسال ۱۸۴۹ میلادی تقریباً تمام هند را به تصرف درآورده بودند، در نخستین سالهای دهه ۱۸۵۰ چند نقطه کوچک باقیمانده را هم به قلمرو خود افزودند.
یکی از این نقاط، شهر کوچک و زیبای آغزا بود که ارتش کمپانی هندشرقی در سال ۱۸۵۳ میلادی آن را در محاصره گرفت.
شهر آغزا با دیواری بلند که آن را به قلعهای استوار شبیه کرده بود حفاظت می شد.
افسران انگلیسی انتظار داشتند مردم شهر پس از دیدن پیروزیهای آنها در سراسر هند از مقاومت دست بردارند و دروازههای شهر را باز کنند. انتظار فرماندهان انگلیسی واقع بینانه نبود، مردم شهر به سختی مقاومت میکردند و هر بار که سربازان دشمن به دیوار نزدیک می شدند با گلوله بارانی شدید آنها را عقب می راندند.
توپخانه انگلیسیها هم توان ویران کردن دیوار بزرگ شهر را نداشت. فرمانده انگلیسی تصمیم گرفت از پادگانهای دیگر کمک بخواهد.
رسیدن نیروی کمکی چند روز طول میکشید و آنها آذوقه ای را برای این مدت طولانی آماده نکرده بودند.
مقاومت مردم شهر گره بزرگی در کارشان انداخته بود تا اینکه یکی از افسران با پیشنهادی به دیدار فرمانده رفت، توپخانه آنها باید از دیوار شهر فاصله می گرفت، روی یکی از تپههای نزدیک شهر مستقر می شد و کاخهای زیبا و قدیمی شهر را نشانه میرفت.
هندیها باید تهدید میشدند که اگر به پایداری ادامه دهند توپخانه ارتش کمپانی قصرهای بی نظیر شهر را زیر آتش خواهد گرفت و نابود خواهد کرد.
فرمانده پیشنهاد افسر را پذیرفت و پیکی به سرعت روانه شهر شد تا تهدید جدید فرمانده را به اطلاع هندیها برساند.
مردم شهر یک شبانه روز فرصت داشتند تا پاسخ انگلیسیها را بدهند و بناهای تاریخی و بی همتای آغزا را نجات دهند.
سرانجام در آخرین دقایقی که مهلت انگلیسیها به پایان می رسید، یکی از دروازدهها باز شد و مردی از آن بیرون آمد.
مرد با سرعت به سوی اردوگاه انگلیسیها می دوید تا پیش ازپایان وقت، خبر تصمیم اهالی را به آنها برساند، مردم آغزا حاضر بودند تفنگهای خود را زمین بگذارند تا آسیبی به یادگارهای تاریخی و فرهنگی شهرشان وارد نشود.
انگلیسیها از اولین روزهایی که به هند وارد شده بودند، خود را مردمی متمدن معرفی میکردند که باید هندیها را هم با اصول تمدن آشنا میکردند و اکنون تنها چند دقیقه با ویران کردن یکی از گرانبهاترین میراثهای هنری هند فاصله داشتند.
مردم آغزا که مانند بقیه ساکنان هند از سوی انگلیسیها به بی فرهنگی و توحش متهم بودند برای نگهداری از یادگارهای هنری نیاکانشان، از مقاومت سرسختانه خود دست برداشتند و دروازههای شهر را به روی دشمن باز کردند.
حاکمان مناطقی مانند آغزا که به تصرف انگلیسیها در می آمدند، برکنار می شدند و شهر، کاملاً در قلمرو کمپانی هند شرقی قرار میگرفت.
این قلمرو وسیع «هند بریتانیا» نام گرفته بود، اما در بعضی بخشهای هند هم انگلیسیها حاکم محلی را با شرطها و محدودیتهایی بر سر کار نگه میداشتند.
این حکومتها در ظاهر مستقل بودند، اما سررشته همه کارهایشان در دست یک مأمور انگلیسی بود که «رزیدنت» یا مقیم نامیده میشد.
پولی که انگلیسیها بدون دردسر می توانستند از این حاکمان دست نشانده بگیرند، تنها علت نگه داشتن آنها در قدرت بود.
انگلیسیها از فردی به نام «میر جعفر» 40 میلیون لیره گرفتند تا او را به عنوان حکمران ایالت بنگال منصوب کنند.
میرجعفر به سراج الدوله، حاکم پیشین بنگال، که به جنگ با انگلیسیها مشغول بود، خیانت کرده بود.
مدتی بعد، از فرد دیگری به نام میر کاظم 10 میلیون لیره گرفتند و او را به جای میر جعفر به حکومت رساندند، اما سه سال بعد 25 میلیون لیره از میر جعفر گرفتند و دوباره او را بر تخت حکومت نشاندند.
دو سال پس از این، از فردی به نام نجم الدوله 11 میلیون لیره گرفتند و حکومت را به او سپردند.
فرماندار انگلیسی هند، وارنهاستینگز، از برخی حکمرانهای محلی سالی ۲۵۰ هزار لیره به عنوان کمک به خزانه کمپانی دریافت میکرد.
او تعهد کرده بود در برابر این پول، از اشغال سرزمین آنها خودداری کند. مدتی بعد هم از هر کدام مبلغی رشوه می گرفت و به حساب شخصی خودش واریز میکرد تا به این کمک سالانه چیزی اضافه نکند. اما بالاخره پیمان شکنی کرد و این ایالتها را هم به هند بریتانیا اضافه کرد.
هاستینگز، حاکم ایالت «اوز» را وادار کرد تا 5 میلیون لیره به کمپانی هند شرقی بپردازد.
تمام ثروتی که انگلیسیها به این صورت از فرمانروایان محلی میگرفتند، دسترنج کشاورزان هندی بود که حاکمان به نام مالیات با بهانههای دیگر از چنگ آنها بیرون کشیده بودند.
سرگذشت استعمار #مهدی_میرکیایی، ج8 ص17
علی ملازاده
⭕همیار باشید👇
✒️https://eitaa.com/alimollazadeh
برگی از داستان #استعمار
قسمت نود و هفت: قفس
انگلیسیها بیش از پنجاه نوع مالیات و عوارض مختلف از کشاورزان هندی میگرفتند.
آنها زمینهای هر ایالت را به کشاورزان اجاره میدادند و مهم ترین مالیاتی که از آنها میگرفتند «نذرانه» نام داشت.
نذرانه پول زیادی بود که هر کشاورز در آغاز کار باید به انگلیسیها پرداخت میکرد. انگلیسیها کشاورزانی را که نمیتوانستند مالیاتشان را بدهند در قفسهای فلزی میانداختند و این قفسها را زیر آفتاب سوزان هندوستان میگذاشتند.
بقیه کشاورزانی را که شاهد زجر و مرگ هم وطن خود بودند، سعی میکردند از هر راهی که ممکن بود، مالیات انگلیسیها را بدهند آنها حتی بچههای خود را میفروختند تا از عهده اجاره و مالیات زمین برآیند.
بسیاری از کشاورزان که تحمل این وضع برایشان غیرممکن بود، زمین و روستای خود را رها میکردند و میگریختند. بیش از یک سوم جمعیت هندبریتانیا پس از مدتی از روستاهای خود فرار کردند و به مردمیآواره و گرسنه تبدیل شدند.
بسیاری از این آوارهها به شهرهایی میرفتند که انگلیسیها کارخانههایی را در آنجا تأسیس کرده بودند.
خوشبخت ترین آنها میتوانستند در این کارخانهها همراه همسر و تمام فرزندان خود به کار مشغول شوند. دستمزد اندک و ساعتهای طولانی کار، مخصوصاً در کارخانههای نساجی، باعث میشد این کارگران با کمترین غذا و وسایل زندگی روزگار خود را بگذرانند.
آنها به صورت گروهی اتاقی را در شهر اجاره میکردند و گاهی در یک اتاق کوچک و تاریک سی نفر همراه حیوانات خود زندگی میکردند گروهی از این کشاورزان آواره هم در معادنی که انگلیسیها آنها را اداره میکردند به کار مشغول میشدند.
معدنهایی که در بسیاری از آنها زنان هندی هم هر روز به عمق زمین فرو میرفتند و در کنار مردها به کندن سنگ و خاک در راهروهای تاریک معدن مشغول میشدند.
این زنها بچههای خود را باخوراندن تریاک به خوابهای عمیق و طولانی فرو میبردند تا بتوانند با خیالی آسوده تر راهی معدن شوند.
انگلیسیها در بیشتر سالهایی که هند را در تصرف داشتند، مشغول جنگ با رقیبانشان در اروپا و آمریکا بودند به همین علت معتقد بودند هندیها باید تمام این شرایط سخت را به نام وضعیت جنگی تحمل کنند؛ جنگهایی که هیچ ارتباطی به هندیها نداشت.
لرد ولزلی، یکی از فرمانداران انگلیسی هند، کتابی را تألیف کرد به نام«کتاب جیبی سرباز برای خدمت در میدان جنگ».
او در بخشی از این کتاب نوشت:«همیشه بر سر ما میکوبند و تکرار میکنند که شرافت و صداقت بهترین سیاست است. اما این جملات زیبا برای سرمشقهای کودکان دبستانی خوب است. اگر کسی بخواهد در زمان جنگ هم شرافت داشته باشد، بهتر است شمشیرش را زمین بیندازد.»
سرگذشت استعمار #مهدی_میرکیایی، ج8 ص21
علی ملازاده
⭕همیار باشید👇
✒️https://eitaa.com/alimollazadeh
برگی از داستان #استعمار
قسمت صد و هفدهم:
باغ بی روزن
انگلیسیها که حدس میزدند نهضت ساتیاگراها ادامه پیدا کند، تلاش میکردند هندیها را هر طور که هست عصبانی کنند و به سوی خشونت برانند.
چند روز پس از آنکه سوگواری عمومی در سراسر هند برگزار شد، گروهی از روستاییان هند برای انجام مراسم مذهبی در باغی در شهر امریتسار در ایالات پنجاب جمع شدند. این باغ «جیلیان والا» نام داشت و حدود ده هزار روستایی وارد آن شده بودند.
ژنرال دابز، فرمانده نیروهای نظامی انگلستان در پنجاب هنگامی که خبر حضور این افراد را در باغ شنید، سربازانش را به طرف باغ اعزام کرد و آن را در محاصره گرفت. او بدون آنکه توجه کند هندوها برای انجام مراسم مذهبی در باغ جمع شده اند، اعلام کرد که طبق قانون رولات، برگزاری تظاهرات برای اعتراض به دولت ممنوع است و به سرعت به سربازانش دستور شلیک داد.
رگبار گلوله از هر سو باریدن گرفت. مردم به طرف درهای باغ دویدند، اما سربازها درها را بسته بودند و هرکس هم که از باغ بیرون می رفت، کشته می شد. ژنرال دابز، خودش نیز پشت یکی از مسلسل ها نشسته بود و به جمعیت شلیک میکرد.
گلوله باران ده دقیقه ادامه داشت. گلوله ها چهار هزار و هشت صد و پنجاه هندی را از پا انداخته بود که هزار و دویست نفر آن ها کشته شده بودند. ژنرال دابز دستور داد کسی به مجروحان کمک نکند و حتی سربازان مردمی را که با شنیدن صدای گلوله ها به طرف باغ آمده بودند، پراکنده کردند.
ساعتی بعد هواپیماهای انگلیسی به فرمان دابز کشتزارهای روستاییان کشته شده را بمباران کردند. سربازان ژنرال در بیرون باغ، مردم را با شلاق میزدند و آنها را در آفتاب سوزان درون قفسهای فلزی بزرگ می انداختند. بعضی از هندیها را هم برهنه کرده، بدن آنها را با آهک می پوشاندند و آنها را درآفتاب نگه میداشتند تا پوست بدنشان به شکل دردناکی ترک بردارد.
هنگامی که خبر این کشتار به گوش هندیها رسید. بسیاری از آن ها خشمگین شده، برای انتقام آماده شدند. اما گاندی که می دانست انگلیسی ها چه قصدی داشته اند مردم را آرام کرد.
کنگره ملی هند از ژنرال دابز به حکومت انگلستان شکایت کرد، اما حکومت انگلستان ژنرال را به خاطر انجام وظیفه، شایسته دریافت جایزه دانست. یک شمشیر جواهرنشان و صد و پنجاه هزار لیره به ژنرال دابز اهدا شد.
سرگذشت استعمار #مهدی_میرکیایی ج8 ص89
علی ملازاده
⭕همیار باشید👇
✒️https://eitaa.com/alimollazadeh
برگی از داستان #استعمار
قسمت صد و هیجده:
کالایی که ارزان میشد
گاندی همزمان با رهبری مردم در مبارزه بدون خشونت به آسیبهای دیگری هم که انگلستان به مردم هند زده بود، فکر میکرد. انگلیسیها از نخستین روزهای ورودشان به هند مردم این سرزمین را به مصرف مشروبات الکلی و تریاک تشویق میکردند.
هنگامی که اولین دفترهای تجاری انگلیس در قرن هفدهم در هند تأسیس شدند، سالن هایی هم برای فروش مشروب در کنار آنها افتتاح شد. با کامل شدن فتح هند بخش بزرگی از درآمدهای کمپانی هند شرقی از فروش مشروب به دست می آمد.
قوانین انگلیسی ها به شکلی بود که فروش مشروبات آسان ترین و کم زحمتترین شغلی بود که هندیها می توانستند انتخاب کنند.
در سال ۱۹۲۰ میلادی درآمد حکومت انگلیسی هند از فروش مشروب، هفت برابر درآمد سالهای نخست این حکومت از فروش این نوشیدنیها بود. این درآمد در این سال به شش صد میلیون لیره می رسید.
انگلیسیها مصرف تریاک را هم به شدت در میان هندیها گسترش دادند. آنها در بعضی ایالتهای هند تریاک را به صورت رایگان پخش میکردند تا مردم به آن علاقهمند شوند. حتی در برخی شهرها تریاک سوخته یا مصرف شده را گرانتر می خریدند تا مردم فقیر هند برای استفاده از آن تشویق شوند.
در سال ۱۹۲۰ میلادی در شهر دهلی، در شلوغترین خیابانها، هفتصد مغازه فروش تریاک برپا بود و در پانصد هزار جریب از کشتزارهای هند تریاک کاشته می شد. تجارت تریاک به اندازهای برای حکومت انگلیسی هند پرسود بود که یک نهم درآمدهای آن از این تجارت به دست میآمد.
گاندی با گروهی از دوستانش راهی ایالت آسام شد. این ایالت یکی از استان هایی بود که بالاترین مصرف تریاک را درهند داشتند.
گاندی و همراهانش شروع به تبلیغ در میان مردم کردند تا ضررهای مصرف تریاک را به آنها گوشزد کنند. تلاش های این گروه به جایی رسید که خرید و فروش تریاک در این ایالت به شکل قابل توجهی کم شد.
حکومت، هنگامی که تأثیر سخنان گاندی را در مردم متوجه شد . مأموران خود را به سراغ او و دوستانش فرستاد. چهل و چهار نفر از همراهان گاندی به زندان افتادند و خودش و تعداد دیگری از دوستانش مجبور شدند ایالت آسام را ترک کنند و به بمبئی بازگردند.
سرگذشت استعمار #مهدی_میرکیایی ج8 ص93
علی ملازاده
⭕همیار باشید👇
✒️https://eitaa.com/alimollazadeh