[ روزنوشته های من | ARS ]
#شب_قلم _ 5⃣ « حسین » به عربی ، ان الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة ! به فارسی ، قطعا حسین چراغ هد
#شب_قلم 🖊 6⃣ « گرگی در پوست میش »
خیلی وقت ها این ضرب المثل به گوش ما رسیده است که فلانی گرگی در پوست میش هست ، معمولا این ضرب المثل مواقعی گفته میشود که فردی برای جلو بردن مقاصد خود و ضربه به جمعی نقاب میزند ، نقابی خطرناک تر از هر دروغی !
عقیده دارم در حال حاضر بیشترین کسانی که به این ضرب المثل شبیه هستند #مذهبی_نما ها هستند !
همان هایی که اللهم الجعل عواقب امورنا خیرا ، یا اللهم الرزقنا شهادة فی سبیلک شان لق لقه زبان است و بادی بر هوا !
همان هایی که در مساجد در میان قوم و خویش و در و همسایه های خود میلیون ها تومان کار خیر میکنند و اما در خانه و خانواده حق الناس میکنند !
همان هایی که ریش میگذارند اما ریشه ندارند !
همان هایی که چادر دارند اما عفت و حیا ندارند !
همان هایی که در جمع مشغول به عبادت خدا و در خلوت مشغول به جسارته به خدا هستند !
همان هایی که ضربه های شان به این دین مقدس بزرگتر و مهیب تر از ضربه های دشمنان این دین مقدس است !
ما به قرب الهی نخواهیم رسید مگر آنکه در قدم اول با این ها و در قدم دوم با دشمنان الله و آل الله مبارزه کنیم !
خودمان را ایمن از این ها نمیدانیم و هر لحظه و هر مکان ممکن الخطا بودن خودمان را انکار نمیشویم ، اما ای خدای بزرگ ، ای خالق عادل ، از تو برای تو دو چیز میخواهیم ، هیچگاه ما را به حال این منه مغرور رها مکن ، اراده پولادین به ما بده و ما را در زمره گرگانی در پوست میش قرار مده !
باشد شهید زندگی کنیم و شهید بشویم ، ان شاالله🌱
#آدم_بودن_را_انتشار_دهیم
[ چهارشنبه ۲۳ آبان | ۱۸:۴۶ ]