eitaa logo
جهاد قلم | علی سلیمیان
563 دنبال‌کننده
146 عکس
135 ویدیو
0 فایل
ارتباط: @ali_salimian
مشاهده در ایتا
دانلود
🔰 شرح شهادتین از غزلم جاری است رایحه‌ی یاس مدح حسین است شعر و قافیه عباس عالم و آدم به زلف اوست گرفتار در عجبم از کجاست این همه احساس؟ واژه به مدحش رسیده است به بن‌بست شعر به وصفش کشیده است به وسواس کیست؟ که شرح شهادتین نگاهش از سر بسم‌الله است تا خود وَالنّاس قاتل او شمر نه، که کوچه و سیلی‌ست بغض عمیقش طواف زخمی دستاس از ثمر خون سرخ اوست که فرداست باغ، سراسر پر از شکوفه‌ی گیلاس eitaa.com/alisalimian_poem
🔰 چه حسینی این خدا کیست حسین این همه دیوانه‌ی اوست؟ وسط معرکه در سجده‌ی جانانه‌ی اوست آنچنان روز اَلَست از ته دل گفت بَلَی تا ابد هرچه بلا هست به پیمانه‌ی اوست چه حسینی که همه مست نگاهش هستند و اباالفضلِ علی ساقی میخانه‌ی اوست چه اباالفضل رشیدی که رسیده‌ست به عرش دست آن کودک دردانه که بر شانه‌ی اوست آه از سوره‌ی وَالفجر که در عاشورا آخرین آیه‌ی آن کودک دردانه‌ی اوست این حسین است که هرجا گرهی در کار است چاره‌اش یک نظر رحمت ریحانه‌ی اوست این حسین است که معراج عزادارانش سجده بر تربتی از خاک درِ خانه‌ی اوست اربعین چشم جهان دید چه شمعی‌ست حسین چقدَر زائر دلسوخته پروانه‌ی اوست eitaa.com/alisalimian_poem
🔰 شاه‌بیت ماه در کنج شبستان تو سوسو می‌کند باد دور پرچمت یاحق و یاهو می‌کند آسمان با ابرهایش هر سحر در صحن تو زیر پای زائرت را آب و جارو می‌کند آنچه را یک عالم از انجام دادن عاجزند خادم تو با اشارت‌های ابرو می‌کند ساعتی پیش از زیارت لال مادرزاد بود این که بین جمعیت دارد هیاهو می‌کند وزنه سنگین است و مردافکن ولی در معرکه پهلوان با نام تو انگار جادو می‌کند لاجرم ای شاه‌بیت بی‌مثال معرفت لطف تو این کمترین را هم غزل‌گو می‌کند این همه یک ذره از فضل اباالفضل علی‌ست روز محشر تازه دست خویش را رو می‌کند eitaa.com/alisalimian_poem
🔰 غزلی برگرفته از دعای مکارم‌الاخلاق چنان به اوج ببر قله‌ی یقینم را که برندارم از این آستان جبینم را فروع زندگی‌ام را چنان کفایت کن که هیچ کم نگذارم اصول دینم را اگر به چشم خلایق عزیز می‌کنی‌ام ذلیل دار منِ برتری‌گزینم را مرا به مهر و عطا و گذشت زینت ده مگر مهار کنم نفس خشمگینم را به ذکر حمد و سپاس خودت مبدّل کن تمام وسوسه‌ی فتنه‌آفرینم را به لطف دوستی‌ات قدرتی عطا فرما که ناامید کنم خصمِ در کمینم را مرا به مردم این روزگار وامگذار که خرج‌شان نکنم طبع نازنینم را ببند بر همه کس دیده‌ی نیازم را به‌سوی خود بگشا چشم رازبینم را همه وجود مرا پر کن از محبت خود به نام خویش بزن خاک سرزمینم را eitaa.com/alisalimian_poem
🕯 اعتراف مگیر فرصت بارانی نگاهم را مگر که پاک کنم نامه‌ی سیاهم را جز اعتراف ببین آه در بساطم نیست ولی تو می‌خری آیینه‌وار آهم را گناهکارم و روزی که بازخواست کنی به گردن کرمت می‌نهم گناهم را برای آتش جرمم شفیع خواهم کرد همین دو قطره مناجات گاه‌گاهم را قسم به عفو تو هرگز خطا نمی‌کردم چنانچه غیر تو می‌دید اشتباهم را چنان رئوف و رحیمی که من طمع دارم صواب ثبت کنی کرده‌ی تباهم را بگیر تنگ در آغوش مهربانی خود مگیر از منِ بی‌کس پناهگاهم را eitaa.com/alisalimian_poem
8.73M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ببخشند این و آن صدبار هم انگشتر خود را به جز در مدح حیدر آیه‌ای نازل نخواهد شد eitaa.com/alisalimian_poem
🚩 مثل حیدر به میدان مثل حیدر آمد و طوفان به راه انداخت یکی بود و عجب ترسی به جان یک سپاه انداخت به خود لرزید لشکر، یک قدم حتی عقب‌تر رفت به خیل جمعیت وقتی که چرخید و نگاه انداخت پیمبرصورت و سیرت، علی‌هیبت، حسن‌طینت سران جنگ را هم اینچنین در اشتباه انداخت کسی در پاسخ "هل من مبارز؟" نیست، حرکت کرد خروشید و یکایک دست و پا در بین راه انداخت به لشکر زد، رجز می‌خواند و می‌چرخید با شمشیر صد و هشتاد سر را با‌کلاه و بی‌کلاه انداخت چنان طوفان پاییزی که در جنگل به پا خیزد سر و دست یلان خیره‌سر را مثل کاه انداخت کسی از روبرو با او نمی‌جنگید، یک نامرد کمین از پشت کرد و نیزه بر پهلوی ماه انداخت الهی بشکند دستی که از بالای زین او را میان گرگ‌های زخم‌خورده، بی‌پناه انداخت هزاران تیغ بالا رفت، پایین رفت، بالا رفت... تصور کن عجب جنگی علی‌اکبر به راه انداخت پدر این صحنه را طاقت نمی‌آورد، زود آمد علی را دید و خود را بر زمین از اسب، آه... eitaa.com/alisalimian_poem
15.84M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 چشمان بیدار تقدیم به امام زمان عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف 🎙 اجرا: 🖋 شاعر: eitaa.com/alisalimian_poem