eitaa logo
جهاد قلم | علی سلیمیان
556 دنبال‌کننده
140 عکس
126 ویدیو
0 فایل
ارتباط: @ali_salimian
مشاهده در ایتا
دانلود
🚩 مثل حیدر به میدان مثل حیدر آمد و طوفان به راه انداخت یکی بود و عجب ترسی به جان یک سپاه انداخت به خود لرزید لشکر، یک قدم حتی عقب‌تر رفت به خیل جمعیت وقتی که چرخید و نگاه انداخت پیمبرصورت و سیرت، علی‌هیبت، حسن‌طینت سران جنگ را هم اینچنین در اشتباه انداخت کسی در پاسخ "هل من مبارز؟" نیست، حرکت کرد خروشید و یکایک دست و پا در بین راه انداخت به لشکر زد، رجز می‌خواند و می‌چرخید با شمشیر صد و هشتاد سر را با‌کلاه و بی‌کلاه انداخت چنان طوفان پاییزی که در جنگل به پا خیزد سر و دست یلان خیره‌سر را مثل کاه انداخت کسی از روبرو با او نمی‌جنگید، یک نامرد کمین از پشت کرد و نیزه بر پهلوی ماه انداخت الهی بشکند دستی که از بالای زین او را میان گرگ‌های زخم‌خورده، بی‌پناه انداخت هزاران تیغ بالا رفت، پایین رفت، بالا رفت... تصور کن عجب جنگی علی‌اکبر به راه انداخت پدر این صحنه را طاقت نمی‌آورد، زود آمد علی را دید و خود را بر زمین از اسب، آه... eitaa.com/alisalimian_poem
هربار برمی‌گشت پشت در خونه اخمش رو جا می‌ذاشت لبخند روو لب داشت هرجا که بود انگار زخمش رو جا می‌ذاشت چن روزی می‌موند و مثل همیشه باز بار سفر می‌بست ما رو که می‌بوسید در حیاطو با چشمای تر می‌بست هربار می‌گفتم بیشتر بمون بابا خیلی دلم تنگه می‌گفت منم خیلی دلتنگتم اما باید برم، جنگه من فکر می‌کردم اینکه می‌گفت جنگه شوخی بابامه شغل پدر چی بود؟ مادر بهم می‌گفت سرباز اسلامه نه اسم و رسمی داشت نه پست و عنوانی خاکیِ خاکی بود با جون و دل می‌رفت با اینکه از وضعِ زمونه شاکی بود اون دفعه‌ی آخر وقتی که داشت می‌رفت حالم یه‌جوری بود بوسیدمش اما فهمیدم این بوسه آغاز دوری بود برگشت خیلی زود این بار اما با جسمی که پرپر بود این دفعه هم بابا لبخند روو لب داشت هرچند بی‌سر بود از وقتی که رفته رویای من تنها رویای بابامه من دیر فهمیدم بابای خوب من سرباز گمنامه eitaa.com/alisalimian_poem
🚩 سحر نزدیک است گرچه عمری‌ست که زانوی غمت در بغل است همچنان منتظرش باش که خیرالعمل است مردن از چشم‌‌ به‌ راهیش گوارا عسل است ای که ذکر شب و ورد سحرت "العجل" است! بیش‌ از این در پی آن باش که دلداده شوی باید آماده‌ی آماده‌ی آماده شوی شب بی‌تابی ما را سحری در راه است باز هم بت‌شکنی با تبری در راه است در قد و قامت حیدر پسری در راه است بر یتیمان محمد پدری در راه است عاقبت منجی بین‌المللی می‌آید باز از کعبه یکی مثل علی می‌آید آن که گل‌ها همه وا می‌شود از لبخندش ابر و باد و مه و خورشید و فلک در بندش "یاحسین" است مزیّن شده بر سربندش یعنی ای مردم مشتاق! منم فرزندش آمدم جامعه را غرق در اعجاز کنم به نگاهی گره از کار جهان باز کنم هیبت حیدر و سیمای پیمبر دارد خاک زر می‌شود آن‌جا که قدم بردارد عالمی منتظر اوست علم بردارد کو جلودار اگر تیغ دودم بردارد؟ لشکری ساخته از نسل جمارانی‌ها و امیران سپاهند سلیمانی‌ها بی‌خود از خود شده خورشید خلاف آمده است آسمان هیبت او را به طواف آمده است آفتاب است که شب را به مصاف آمده است ذوالفقار است که بیرون ز غلاف آمده است همه جا پر شده از عدلِ گریبانگیرش خون بیدادگران می‌چکد از شمشیرش آی شیطان‌صفتان! هیبت‌تان پوشالی‌ست ژست آقای جهان بودن‌تان توخالی‌ست گرچه امروز رجزخوانی‌تان جنجالی‌ست حالتان لحظه‌ی موعود چه بد احوالی‌ست می‌رسد لحظه‌ی پایانی عیاشی‌تان شده نزدیک‌تر از پیش فروپاشی‌تان دست شب می‌شود از غائله کوتاه آخر می‌شود نوبت جولان سحرگاه آخر می‌دمد طلعت آن چهره‌ی دلخواه آخر چشم برهم بزنی می‌رسد از راه آخر آفتاب آن‌سوی این کهنه‌شب تاریک است شاعری گفت کمی صبر سحر نزدیک است eitaa.com/alisalimian_poem
آغوش گشوده‌ایم فریاد تو را زیبایی و هیبت خداداد تو را یک روز کنار کعبه خواهیم گرفت ای قبله‌ی عشق، جشن میلاد تو را eitaa.com/alisalimian_poem
یوسف فاطمه زندانی بی‌مهری ماست ابر را پس بزن ای منتظر! از ماه بپرس eitaa.com/alisalimian_poem
27.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 از فراق تو اگر دق بکنم نیست عجیب این عجیب است که من زنده بمانم بی تو eitaa.com/alisalimian_poem
سری‌ست روی تنم سبز، خوب می‌دانم به خون سرخ شهید وطن بدهکارم eitaa.com/alisalimian_poem
چنان که جانب خورشید می‌رود ذره خدای من! برسان این غبار را به حسین eitaa.com/alisalimian_poem
آهنگ «12» از شروین معینی.mp3
9.6M
🔺 آخه چه عیدی و چه نوروزی؟ بی‌تو همه روزا غم‌انگیزه... 🎵 دوازده 🎙 خواننده و آهنگساز: 🖋 ترانه‌سرا: 🎛 تنظیم: 🎚 میکس: ⚙ تولید: eitaa.com/alisalimian_poem
سلام همراهان عزیز با توجه به اینکه بنده هیچ رسانه‌ی فعالی جز همین کانال ایتا ندارم و خدارا شکر هیچگونه حمایتی از هیچ جانبی جز نمی‌شوم، چنانچه اشعار و پست‌های کانال را مفید یافتید، لطف کنید با معرفی کانال به دیگران و به اشتراک گذاشتن پست‌ها در ثواب انتشار مطالب سهیم باشید. یاحق eitaa.com/alisalimian_poem
جهاد قلم | علی سلیمیان
🔺 آخه چه عیدی و چه نوروزی؟ بی‌تو همه روزا غم‌انگیزه... 🎵 #آهنگ دوازده 🎙 خواننده و آهنگساز: #شروین
📜 متن ترانه 🔰 دوازده هر سال پای سفره‌ی هف‌سین سال جدیدو جشن می‌گیریم لبخند داریم روی لب اما با غصه‌ی دوریت درگیریم حالا یه سال دیگه‌ام رفت و بازم نشد وقت ظهور تو داغ دل ما تازه‌تر میشه هر بار با تحویل سال نو آخه چه عیدی و چه نوروزی؟ بی‌تو همه روزا غم‌انگیزه دنیا دوازده قرنه که انگار هر چار فصل سال پاییزه یعنی میشه امسال وقت عید ظهور تو توو فال ما باشه؟ طلوع خورشید نگاه تو تعبیر《حَوِّل حالَنا》 باشه؟ از بس توی تاریکیا رفتیم مقصد راهمونو گم کردیم واسه نجات از این گرفتاری باید به سمت نور برگردیم این روزهای تلخ و تکراری نوروز میشه با حضور تو هر روز و هر شب لیلة‌القدره تا مطلع‌الفجر ظهور تو آخه چه عیدی و چه نوروزی؟ بی‌تو همه روزا غم‌انگیزه دنیا دوازده قرنه که انگار هر چار فصل سال پاییزه یعنی میشه امسال وقت عید ظهور تو توو فال ما باشه؟ طلوع خورشید نگاه تو تعبیر《حَوِّل حالَنا》 باشه؟ eitaa.com/alisalimian_poem
🇮🇷 تحوّل غیرممکن می‌نمود اما خطر کردیم و شد پیش دژخیم زمان سینه سپر کردیم و شد پیر ما فرمود پیروزی از آن ملت است در عمل اندیشه‌اش را بارور کردیم و شد هشت سال از کل دنیا بر سر ما ریختند جنگ را بردیم آری، ترک سر کردیم و شد میوه‌ی آزادی از خون‌ شریف لاله‌هاست دشت را سرسبز با خون جگر کردیم و شد در دل تحریم و تهدید و تهاجم، همچنان دانش و نیروی خود را بیشتر کردیم و شد در جواب شبهه‌ها، تحریف‌ها، تخریب‌ها تکیه بر تاریخ و فرهنگ و هنر کردیم و شد آتش این انقلاب ناب دشمن‌سوز را بین ملت‌های دنیا شعله‌ور کردیم و شد از دل هر زخم چندین شاخه بیرون آمده سرو ماندیم و تفاخر بر تبر کردیم و شد گرچه مشکل‌ها فراوانند، ما در حرکتیم ما که از هر مشکلی، آسان گذر کردیم و شد اینک اما گام دوم را تحول لازم است مرد میدانیم ما، هرجا خطر کردیم، شد @alisalimian_poem
💧 آبیِ زلال روزی که بی‌تلاوت قرآن به سر شده بی‌شک تمام ثانیه‌هایش هدر شده تنها به ذکر نام تو آرام می‌شود قلبم که بین حادثه زیر و زبر شده گفتی بخوان مرا که اجابت کنم تو را امّید من به سوز دعا بیشتر شده جز یک قنوت اشک ندارم بضاعتی یا ایهاالعزیز! تصدّق اگر شده من در میان گریه تو را لمس کرده‌ام از اشک چشم، باغ دلم بارور شده هر بار سوی غیر تو پر زد کبوترم سهمم از این معامله یک مشت پر شده بنگر چگونه از تو گریزان به سوی توست آهوی دل به شوق تو آسیمه‌سر شده ای آبیِ زلال، دل‌آرام بی‌مثال آغوش وا‌کن آه، بر این در‌به‌در شده eitaa.com/alisalimian_poem
شعر را باید دوصد دیوان و دفتر داشتن تا از آن بانو مگر یک واژه در بر داشتن من به فهم ناقص خود اینقدَر دانسته‌ام می‌توان در وصف او یک عمر منبر داشتن دست رد بر سینه‌ی جاه و مقام خود زدن خواستگاری از یتیم مکه در سر داشتن طعنه‌ی اغیار را با جان خریدن، در عوض جایگاه ویژه در قلب پیمبر داشتن روزگاری که در آن فرزند دختر ننگ بود سربلند و مفتخر بودن به کوثر داشتن پاسداری کردن از دین با تمام مال خود همترازی اینچنین با تیغ حیدر داشتن مادری کردن برای مادر آیینه‌ها شأنی از آسیّه و مریم فراتر داشتن "من به جای کل این عالم مسلمان توام" با همین جمله‌ غم از دوش نبی برداشتن سال اندوه پیمبر بود سال رفتنش او که لبخندش بری بود از برابر داشتن هیچکس مانند او شایسته‌ی این نام نیست مومنین را می‌سزد اینگونه مادر داشتن کانال رسمی علی سلیمیان eitaa.com/alisalimian_poem
🇮🇷 سرو اعتدال ای نام تو ترانه و شعر و سرود من ای پرچم مقدّس تو تار و پود من ای سرو اعتدالِ نه شرقی نه غربی‌ات افکنده سایه بر همه بود و نبود من پشت تو ایستاده و پایت نشسته‌ام معنای واقعی قیام و قعود من! هر صبح و ظهر و شام به سوی تو می‌پرد پروانه‌ی سلام و دعا و درود من با اجنبی نگفته‌ام از شکوه‌های خود ای محرم همیشه‌ی گفت و شنود من عشق است شرق و غرب و شمال و جنوب تو الوند من، خلیج من، ای زنده‌رود من ای آسمان و دشت تو یادآور بهشت شوق علی‌الدوام فراز و فرود من! رخصت بده شهید سرافرازی‌ات شوم نذر وجود توست تمام وجود من eitaa.com/alisalimian_poem
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 از خوان کریم آب و نان می‌گیرم با بردن نام او توان می‌گیرم من روزیِ اربعین هرسالم را در نیمه‌ی ماه رمضان می‌گیرم eitaa.com/alisalimian_poem