#حضرت_علیاصغر_علیهالسلام
🚩 هدیه
تیر میچرخید و میآمد... علی سیراب شد
بعداز آن در جنگها کودککشی هم باب شد
نالهاش خشکید، گوش اهل خیمه تیز شد
مادرش خوشحال: گویا اصغرم سیراب شد
تیر گاهی مثل خنجر میدرد حلقوم را
از کمان گویی که شمشیر سهسر پرتاب شد
گاه با یک تیر زخمی میشود چندین هدف
بعد اصغر تیر در دست پدر قلاب شد
خون اصغر را به صحن آسمان پاشید و گفت:
هدیهای ناقابل است این، آسمان بیتاب شد
با خودش آورد مهتاب به خون غلتیده را
در مسیر خیمه قلب سنگها هم آب شد
روضهی اصغر نه اینها نیست، آن جاییست که
پشت خیمه چشم در چشم رباب، ارباب شد
#علی_سلیمیان
eitaa.com/alisalimian_poem