eitaa logo
علی‌زین‌العابدین‌پور
1.2هزار دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.2هزار ویدیو
51 فایل
صفحه ی اینستاگرام خادم الشهدا علی زین العابدین پور👇 @alizeynolabedinpour جهت ارتباط آسان شما 👇 @adminzynolabedinpor سوالات،نظرات، انتقادات، پیشنهادات شما ‌بصورت ناشناس👇 https://harfeto.timefriend.net/17437643585438
مشاهده در ایتا
دانلود
سر تا سر قد و بالای حجاز را نور چکانده بودند. فرزندی از آسمان آمده بود به آغوش مردی آسمانی. مردی در هیبت سی سالگی‌اش رو به قامت مشکی پوش کعبه ایستاده بود؛ و نوزادی به روشنای ماه را به آغوش کشیده بود. بوی قهوه‌ی عربی می‌آمد بوی آفتاب گرم حجاز که بر سر کعبه می‌تازاند، بوی گلاب می‌آمد و عود. ابن‌عبدالله فرزند را به سینه فشرد و به طواف خانه‌ی خدا قدم برداشت. کعبه‌ی تازه ترک برداشته، پیرهن دریده بود و شکافش را به رخ می‌کشید. محمد‌ابن‌عبدالله، گلبرگ تازه شکفته را هفت دور، گردِ کعبه گرداند و در تقابل با شکوه کعبه نشست و او را به زانو نشاند. چقدر زیبا بود، شبیه آب بود و آیینه. دلش برای نگاهش قنج رفت، دوباره سفت در آغوشش فشرد و صورتش را بوسید. عطر آشنایی داشت هرم نفس‌های کوچکش او هم انگار عطر نبی را شناخته بود که این‌گونه سر در آغوشش می‌فشرد. او که بود؟ کعبه را اختصاصی گشوده بودند، و او را به این همه عزت و جلال در دل کعبه جا‌گذاشته بودند حالا تمام حجاز آغوش شده بود، برای ثبت این قاب فرزند فاطمه‌بنت‌اسد در آغوشِ فرزند آمنه آرام گرفته بود؛ کعبه دست برده بود به تماشا و لبخند. در سراسر آن سرزمین عربی ردی از عشق پاشیده بودند. سپرده بودند علی صدایش بزنند.