eitaa logo
تفسیر المیزان
9.6هزار دنبال‌کننده
210 عکس
43 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺تفسیر آیه 7⃣ و 8⃣ و 9⃣ و 🔟سوره از تفسير شریف المیزان   🔰كلا ان كتاب الفجار لفى سجين7⃣ 🔰و ما ادريك ما سجين8⃣ 🔰 كتاب مرقوم9⃣ 🔰ويل يومئذ للمكذبين🔟 🔸اين آيه - به طورى كه بعضى ها گفته اند - ردع و انكار عمل زشت كم فروشى و غفلت از روز بعث و حساب است. 🔸توضيح مفردات و جملات آيات: (كلا ان كتاب الفجار لفى سجين...)  (ان كتاب الفجار لفى سجين...) - بطورى كه دقت در سياق اين آيه و مقايسه آنها با يكديگر، و نيز آنچه از مقايسه مجموع اين چهار آيه با مجموع چهار آيه اى كه با جمله (كلا ان كتاب الابرار...) شروع مى شود آنچه به دست مى آيد اين است كه: مراد از كلمه  چيزى است كه مقابل و مخالف  باشد، و چون معناى عليين علو روى علو ديگر و يا به عبارتى علو دو چندان است، معلوم مى شود منظور از سجين هم سفلى روى سفلاى ديگر، و يا به عبارتى پستى دو چندان و گرفتارى در چنان پستى است، همچنان كه آيه (ثم رددناه اسفل سافلين) بدان اشاره مى كند، پس از هر معنا نزديك تر به ذهن اين است كه اين كلمه مبالغه در  -حبس  باشد، همچنان كه كلمه  و  مبالغه در (سكر - مستى ) و (شرب - نوشيدن ) است ، در نتيجه معناى آيه - همانطور كه ديگران هم گفته اند - اين است كه كتاب فجار در حبس و زندانى است كه هر كس در آن بيفتد بيرون شدن برايش نيست. كلمه  به معناى مكتوب است، آن هم نه از كتابت به معناى قلم دست گرفتن و در كاغذ نوشتن، بلكه از كتابت به معناى قضاى حتمى است، و منظور از  سرنوشتى است كه خدا براى آنان مقدر كرده، و آن جزايى است كه با قضاى حتميش اثبات فرموده. 🔸پس حاصل آيه اين شد: آنچه خداى تعالى به قضاى حتميش براى فجار مقدر و آماده كرده در سجين است كه سجنى بر بالاى سجنى ديگر است، به طورى كه اگر كسى در آن بيفتد تا ابد و يا تا مدتى بس طولانى در آن خواهد بود. 🔸و جمله (و ما ادريك ما سجين ) چيز تازه اى ندارد، جز اينكه مى خواهد مردم را از سجين بترساند، و بفهماند آنقدر سخت است كه با زبان بشرى نمى توان معرفيش كرد. 🔸  - اين جمله بر روى هم خبرى است براى مبتدايى كه حذف شده، و آن ضميرى است كه به كلمه  بر مى گردد، و مجموع (هو كتاب مرقوم ) بيانگر آن است و كلمه  در اينجا نيز به معناى مكتوب است از كتابت، و به معناى قضاء و اثبات مى باشد، و كلمه  از ماده رقم است، كه راغب گفته به معناى خط درشت است. و بعضى گفته اند به معناى نقطه گذارى هر نوشته است، و در آيه  هر دو احتمال هست. ولى به نظر ما معناى دوم با مقام مناسب تر باشد، در آن صورت جمله مورد بحث اشاره اى به اين معنا خواهد بود كه آنچه براى آنان مقدر شده كاملا روشن است، و هيچ ابهامى در آن نيست، به اين معنا كه حتمى و مشخص است و تخلف پذير نيست 🔸در اينجا اين سؤال پيش مى آيد كه: در اين چند آيه كتاب ظرف شده براى كتاب، چون فرموده كتاب فجار در سجين است كه آن نيز كتابى است مرقوم، و اين معقول نيست كه چيزى ظرف خودش باشد؟ 🔸در جواب مى گوييم: هيچ عيبى ندارد چون از باب ظرف شدن كل براى جزء است، و هيچ اشكالى هم ندارد، پس سجين كتابى است جامع كه در آن خيلى سرنوشت ها نوشته شده و از آن جمله كتاب و سرنوشت فجار است. 🔸و جمله (ويل يومئذ للمكذبين ) نفرينى بر فجار و خبر مرگ ايشان است، و در آن فجار را تكذيب گران خوانده، و كلمه  به حسب معنا ظرف است براى جمله (ان كتاب الفجار لفى سجين)، مى فرمايد هلاك شوند فجار - كه همان تكذيب گران باشند - در روزى كه آنچه خدا برايشان مقدر كرده و جزايى كه قضايش را رانده محقق شود، و عذابى كه برايشان فراهم ساخته بر سرشان بيايد. 🔸اين بود آن معنايى كه گفتيم دقت در مجموع آيه به دست مى دهد، و اين چهار آيه داراى سياقى واحد و و اجزايش با هم سازگار است. اقوال مفسرين در بيان مراد از مفردات و جملات اين آيات ليكن مفسرين در مفردات اين چهار آيه اقوالى متفرق دارند: مثلا گفته اند: كتاب در جمله (ان كتاب الفجار) به معناى مكتوب است، و مراد از آن نامه هاى اعمال است. و بعضى گفته اند: كتاب مصدر و به همان معناى مصدرى - كتابت - است، و در كلام مضافى است كه حذف شده، و تقدير كلام (ان كتابه عمل الفجار لفى سجين - كتابت اعمال فجار در سجين است ) مى باشد.
🌺 تفسیر آیه 7⃣3⃣و8⃣3⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰أَمْ لَكمْ كِتَبٌ فِيهِ تَدْرُسونَ7⃣3⃣ 🔰إِنَّ لَكمْ فِيهِ لمََا تخَيرُونَ8⃣3⃣ 🔸اين آيه اشاره است به اينكه براى حكمى كه كردند هيچ دليلى نقلى ندارند، همچنان كه آيه قبلى به نداشتن دليلى عقلى بر طبق حكمشان اشاره مى كرد، و منظور از كلمه كتاب آسمانى است، كه از ناحيه خداى تعالى نازل شده باشد، كه البته چنين كتابى حجت است، و معناى ، است يعنى كتابى كه در آن اين حكم را خوانده باشيد، و كلمه و كه يكى از باب تفعل و ديگرى از باب افتعال است، به يك معنا است. 🔸و جمله (ان لكم لما تخيرون )در مقام مفعول است براى جمله و استفهام در آيه انكارى است، 🔸 معنايش اين است كه : نه، آنطور نيست، شايد اين طور باشد كه كتابى آسمانى داشته باشيد، و در آن خوانده باشيد كه اى مشركين اختيار با شما است، هر چه دلتان خواست و درباره دنيا و آخرت و يا تنها آخرت خود اختيار كرديد بكنيد، و خلاصه هر نامربوطى خواستيد از دهانتان بيرون بريزيد، اختيار سعادت و آخرتتان با خودتان است، هر چه شما بخواهيد و بگوييد همان مى شود. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه2⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰مـا اصـاب مـن مـصـيـبـه فـى الارض و لا فـى انـفـسـكـم الا فـى كـتـاب مـن قبل ان نبراها...2⃣2⃣ 🔸كلمه  به معناى واقعه و حادثه اى است كه به انسان يا هر چيز اصابت كند، و اسـم فـاعـل از مـصـدر اصـابـت اسـت، و از اصـابه تير هدف گرفته، و هر چند اصابه حـادثـه از نـظـر مـفهوم اعم است، هم شامل اصابه حوادث خير مى شود و هم اصابه حوادث شر، و ليكن استعمال آن در شر غلبه دارد، در نتيجه هر وقت كلمه  اطلاق شود بـلاء و گـرفتارى به ذهن تبادر مى كند، و در آيه مورد بحث هم به همين معنا است، و مراد از مـصـيـبـتى در زمين و از ناحيه آن به انسان ها مى رسد قحطى و آفت ميوه ها و زلزله هاى ويـرانـگـر و امـثال آن است، و مراد از مصيبتى كه جان آدمى روى مى آورد بيمارى و جراحت و شـكـسـتـن اسـتـخـوان و مـردن و كـشـتـه شـدن و امـثـال آن اسـت، و مـراد از بـرء كـه مـصـدر فـعـل نـبـراهـا اسـت خـلقـت از عـدم اسـت، و ضـمـيـر در فعل مذكور به مصيبت بر مى گردد. ولى بعضى از مفسرين گفته اند: ضمير مذكور به  برمى گردد. و بعضى ديگر گفته اند: به كلمه . و بـعـضى ديگر گفته اند: به همه اين سه كلمه،  و  و  بر مى گردد. مـؤ يد احتمال اول كه همان برگشتن ضمير به مصيبت باشد اين است كه مقام آيه مقام بيان مـصـائبـى اسـت كـه در دنـيـا واقـع مـى شـود، و بـاعـث نـقـصـى در امـوال و انـفـس مى گردد، و اين نيز باعث مى شود كه مردم از انفاق دست برداشته ازشركت در جهاد تخلف كنند. و مـراد از  لوحـى اسـت كـه در آن هـمـه آنـچه بوده و هست و تا قيامت خواهد بود نوشته شده، همچنان كه آيات و روايات هم بر آن دلالت دارد، و اگر از ميان مصائب تنها بـه آنـچـه از زمـيـن و از وجـود خـود انـسـان ها ناشى مى شود اكتفا كرد براى اين بود كه گفتگو درباره آنها بود. بعضى از مفسرين گفته اند: اگر مصيبتى را مقيد كرد به قيد در زمين و در انفس، بـراى ايـن بود كه مطلق مصائب در لوح محفوظ نوشته نشده، چون لوح متناهى است، ولى حـوادث نـامـتـنـاهـى اسـت، و معلوم است كه متناهى گنجايش آن را ندارد كه ظرف غير متناهى شود. و از ايـن گـفـتـار پـيـداسـت كـه صـاحـب گـفـتـار لوح را يـك لوحـى فـلزى و امـثال آن گرفته، كه در ناحيه اى از نواحى جو آويزان است، حوادث را با يكى از لغات (يـا فـارسى يا عربى يا غير آن) در آن نوشته اند، و با خطى نوشته اند كه ما مقاصد خودمان را با آن مى نويسيم، ولى ما در سابق لوح و قلم را معنا كرديم و به زودى تتمه اى نيز از نظر خواننده خواهد گذشت. بـعـضـى هـم دربـاره كـتـاب گفته اند كه: مراد از آن علم خداى تعالى است، ولى اين معنا خلاف ظاهر است، مگر اينكه منظورشان از علم همان كتابى باشد كه حوادث كه مراتبى از علم فعلى خداست در آن نوشته شده است. آيـه شريفه با جمله (ان ذلك على اللّه يسير) ختم شده، تا دلالت كند بر اين تقدير حوادث قبل از وقوع آن، و راندن قضاى حتمى آن براى خداى تعالى صعوبتى ندارد. _ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 5⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰لقـد ارسـلنـا رسـلنـا بـالبـيـنـات و انـزلنـا مـعـهـم الكـتـاب و المـيزان ليقوم الناس بالقسط...5⃣2⃣ 🔸ايـن آيـه مـطـلب تـازه اى از سـر گـرفـتـه، و بـا آن مـعـنـاى تـشـريـع ديـن از راه ارسال رسل و انزال كتاب و ميزان را بيان مى كند و مى فرمايد كه : غرض از اين كار اين اسـت كـه مـردم بـه قـسـط و عـدالت عـادت كـرده و خـوى بـگـيـرنـد، و نيز به وسيله و با انـزال حـديـد امـتـحان شوند، و برايشان معلوم شود كه چه كسى خداى ناديده را يارى مى كـنـد، و چـه كـسـى از يـارى او مـضايقه مى نمايد، و نيز بيان كند كه امر رسالت از آغاز خـلقـت مـسـتـمـرا در بـشر جريان داشته، و به طور مداوم از هر امتى جمعى هدايت يافته، و بسيارى فاسق شده اند. پـس منظور از كلمه  در جمله (لقد ارسلنا رسلنا بالبينات) آيات بينات اسـت، آيـاتـى كه وسيله آن بيان مى كند كه رسولان، فرستاده از جانب اويند، و آن آيات يا عبارت است از معجزات باهره، و يا بشارت واضح، و يا حجت هاى قاطع. مـقـصـود از  و  در آيـه : (لقـد ارسـلنـا رسـلنـا بالبينات و انزلنا معهم الكتاب و الميزان...) (و انـزلنـا مـعـهـم الكـتـاب) - مـنـظـور از كـتاب وحيى است كه صلاحيت آن را دارد كه نـوشـتـه شـود و بـه صورت كتاب در آيد، (نه اين كه كتاب جلد شده از آسمان بفرستد) بـلكـه دسـتـوراتـى اسـت كـه مـى شـود آن را نـوشـت، دسـتـوراتـى كـه مـشـتـمـل اسـت بـر مـعـارفـى ديـنـى، از قـبـيـل عـقـايـد حـق و اعـمال صالح، وكتابهاى آسمانى كه معنايش معلوم شد، عبارتند از پنج كتاب 1 - كتاب نـوح، 2 - كـتـاب ابـراهـيـم، 3 - كـتـاب تـورات، 4 - كـتـاب انجيل، 5 - كتاب قرآن. (و الميزان ليقوم الناس بالقسط) - مفسرين، ميزان را به همان تراز و كه داراى دو كـفـه اسـت و سـنـگـيـنـى هـا را بـا آن مـى سـنـجـند تفسير كرده اند، و جمله (ليقوم الناس بـالقـسـط) را غايت و غرض انزال ميزان گرفته، گفته اند: معناى جمله اين است كه : ما ترازو را نازل كرديم تا مردم را به عدالت در معاملات خود عادت دهيم، و در نتيجه ديگر خسارت و ضررى نبينند، و اختلالى در وزن ها پديد نيايد، و نسبت ميان اشياء مضبوط شود، چـون قـوام زنـدگـى بشر به اجتماع است، و قوام اجتماع هم به معاملاتى است كه در بين آنـان دائر است، و يا مبادلاتى كه با دادن اين كالا و گرفتن آن كالا صورت مى گيرد، و معلوم است كه قوام اين معاملات و مبادلات در خصوص ‍ كالاهايى كه بايد وزن شود به اين است كه نسبت ميان آنها محفوظ شود، و اين كار را ترازو انجام مى دهد. تـفسير ديگرى كه احتمالا مى شود براى ميزان كرد - و خدا داناتر است - اين است كه : مـنـظـور از مـيـزان، ديـن بـاشـد، چـون ديـن عـبـارت اسـت از چـيـزى كـه عـقـايـد و اعمال اشخاص با آن سنجيده مى شود و ايـن سـنـجـش هـم مـايـه قـوام زنـدگـى سـعـيـده اجـتـمـاعـى و انـفـرادى اسـت، واحـتـمـال بـا سـيـاق كـلام كـه مـتـعـرض حـال مـردم از حـيـث خـشـوع و قساوت قلب و جديت و سهل انگاريشان در امر دين است سازگارتر است. وجه تعبير به انزال حديد در: (و انزلنا الحديد) بعضى هم گفته اند: مراد از ميزان، عقل است. (و انـزلنـا الحـديـد) - ظـاهـرا ايـن انـزال نـظـيـر انـزال در آيـه (و انـزل لكم من الانعام ثمانيه ) ازواج باشد، و ما در تفسير سوره زمر گـفـتـيـم: اگـر خـلقت مخلوقات زمينى را انزال ناميده، به اين اعتبار است كه خداى تعالى ظـهـور اشـيـا در عـالم هـسـتى را بعد از عدم انزال خوانده، به اين اعتبار كه هر موجودى از مـوجودات نزد خدا و در عالم غيب خزينه ها دارد، و آن موجود پس از آنكه اندازه گيرى شده، و در خـور عـالم شـهـادت شـده بـه ظـهـور پـيـوسـتـه اسـت، و ايـن خـود نـوعـى نـزول اسـت، هـمـچـنـان كـه فـرموده: (و ان من شى ء الا عندنا خزائنه و ما ننزله الا بقدر معلوم ). (فـيـه بـاءس شـديد و منافع للناس ) - كلمه  به معناى تاثير شديد اسـت، ليـكـن غـالبـا در شدت در دفاع و جنگ استعمال مى شود، و بدين جهت فرموده در آهن بـاءسى شديد است، كه بطور مدام جنگ ها و مقاتلات و انواع دفاعها نياز به آهن داشته، چون اقسام سلاحهايى كه درست مى كرده اند از آهن بوده، و بشر از دير باز به اين فلز دست يافته، و متوجه منافعش شده، و آن را استخراج كرده است. و امـا مـنافع ديگرى كه اين فلز براى مردم دارد احتياج به بيان ندارد، چون مى بينيم كه آهن در تمامى شعب زندگى و صنايع مربوط به آنها و دخالت دارد. (و ليـعـلم اللّه مـن يـنصره و رسله بالغيب ) - اين جمله غايتى است عطف بر غايتى كه حذف شده، و تقدير كلام چنين است (و انزلنا الحديد لكذا و ليعلم اللّه من ينصره...)، يعنى ما آهن را براى اين و... نازل كرديم، و نيز براى اين كه خدا معلوم كند چه كسى او و رسولان - او را يارى مى كند... 🔹ادامه داد...👇
🌺تفسیر آیه 4⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و البيت المعمور4⃣ بـعـضـى گـفـته اند: مراد از (بيت معمور) كعبه مشرفه است، چون كعبه اولين خانه اى بـود كـه بـراى عـبادت مردم بنا شد، و همواره از اولين روز بنايش تا كنون آباد و معمور بـوده اسـت، هـمـچـنـان كـه قـرآن كـريـم دربـاره اش مـى فـرمـايـد: (انـّ اوّل بيت وضع للنّاس للّذى ببكة مباركا و هدى للعالمين ). ولى، در روايات وارده، آمده كه (بيت معمور) خانه اى است در آسمان، برابر كعبه كه محل زيارت ملائكه است. و اگـر كـلمـه  در اين آيه نكره و بدون الف و لام آمده براى اين است كه اشاره كـنـد بـه اين كه چنين كتابى بى نياز از تعريف است ، و اين قسم نكره آوردن، خود نوعى تعريف و مستلزم آن است. _________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a