eitaa logo
تفسیر المیزان
9.7هزار دنبال‌کننده
182 عکس
39 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺تفسیر آیه1⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا اذا دكت الارض دكا دكا1⃣2⃣ 🔸كلمه   با تشديد كاف به معناى دق و كوبيدن سخت است، و مراد از ظرف (اذا - زمانى كه ) حضور روز قيامت است. در اين جمله براى بار دوم كلمه  را مى آورد، و براى بار دوم پندار آدميان در حال دارايى و ندارى را رد مى كند، و جمله (اذا دكت الارض...) در مقام تعليل رد مذكور است، و حاصل معنا چنين است كه آنطور كه انسانها به حسب طبع مى پندارند نيست، به علت اينكه به زودى در وقتى كه قيامت بپا شود متوجه مى شوند كه زندگى دنيا و آنچه در آن از فقر و غنا و امثال آن بود مقصود بالذات نبود، و او آن را مقصود بالذات و يا ساده تر بگويم هدف پنداشت، و چون دنيا را هدف پنداشت چيزى براى آخرتش نفرستاد، آن وقت آرزو مى كند اى كاش (قدمت لحياتى ) براى زندگى واقعيم چيزى از پيش فرستاده بودم، با اينكه آرزو، نه خيرى به او مى رساند، و نه عذابى را از او رفع مى كند. مراد از آمدن پروردگار در قيامت (و جاء ربّك و الملك ...) _______ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه9⃣ الی2⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا بل تكذبون بالدين9⃣ 🔸كلمه  مثل كلمه  ردع و انكار را مى رساند، در اينجا مى خواهد مغروريت انسان به كرم خداى تعالى را ردع كند، كه انسانهاى ناسپاس آن را وسيله و بهانه كفر و معصيت خود كردند، مى فرمايد مغرور نشويد كه اين غرور سودى به حال شما نخواهد داشت. 🔸(بل تكذبون بالدين ) - يعنى نه، بلكه شما جزا را تكذيب مى كنيد، در اين جمله از آنچه از آيه  استفاده مى شود اعراض شده، از آن جمله استفاده مى شود كه علت كفر و معصيت آنان مغرور شدن به كرم الهى بوده، و گر نه به قيامت و جزا و لو بالقوه اعتراف دارند، چون فطرت سليم بر آن حكم مى كند، در اين جمله مى فرمايد: نه، علت اين نيست، بلكه علت واقعى اين جرات و حسارت بر كفران و نافرمانى، بدون كمترين ترسى از جزا، اين است كه روز جزا را منكريد. در آيه  خطاب را متوجه انسان نموده شش مرتبه ضمير كاف خطاب مفرد به آن برگردانيد، ناگهان در آيه مورد بحث ضمير را جمع مخاطب كرد، تا بفهماند هر كس كه در معصيت و كفر با انسان شريك باشد تنها علت كفر و نافرمانيش نداشتن ايمان به روز جزا است. ثبت و ضبط اعمال انسانها توسط دو فرشته موكل و توصيف آنها به 🔰و ان عليكم لحافظين🔟 🔰 كراما كاتبين1⃣1⃣ 🔰 يعلمون ما تفعلون2⃣1⃣ 🔸اين آيه شريفه اشاره دارد به اينكه اعمال انسان غير از طريق يادآورى خود صاحب عمل، از طريقى ديگر نيز محفوظ است، و آن محفوظ بودن اعمال با نوشتن فرشتگان نويسنده اعمال است، كه در طول زندگى هر انسانى موكل بر او هستند، و بر معيار آن اعمال پاداش و كيفر مى بينند، همچنان كه فرمود:  (و نخرج له يوم القيمه كتابا يلقيه منشورا اقرا كتابك كفى بنفسك اليوم عليك حسيبا). 🔸(و ان عليكم لحافظين ) - يعنى از ناحيه ما حافظانى موكل بر شما هستند، كه اعمال شما را با نوشتن حفظ مى كنند، اين آن معنايى است كه سياق افاده اش مى كند.  - حافظانى كه داراى كرامت و عزتى نزد خداى تعالى هستند، و اين توصيف يعنى توصيف ملائكه به كرامت در قرآن كريم مكرر آمده، و بعيد نيست كه با كمك سياق بگوييم مراد اين است كه فرشتگان به حسب خلقت موجوداتى مصون از گناه و معصيت، و مفطور بر عصمت هستند، مويد اين احتمال آيه شريفه (بل عباد مكرمون لا يسبقونه بالقول و هم بامره يعملون) است، كه دلالت دارد بر اينكه ملائكه اراده نمى كنند مگر آنچه را كه خدا اراده كرده باشد و انجام نمى دهند مگر آنچه را كه او دستور داده باشد، و همچنين آيه (كرام برره ). 🔸و مراد از كتابت در كلمه  نوشتن اعمال است، به شهادت اينكه مى فرمايد:  (يعلمون ما تفعلون ) و در تفسير آيه (انا كنا نستنسخ ما كنتم تعملون ) گفتارى در معناى كتابت اعمال داشتيم، هر كس بخواهد مى تواند بدانجا مراجعه نمايد. ملائكه به افعال و نيات ما علم دارند و بر هر كس دو ملك مأمور ثبت و كتابت اعمال اويند (يعلمون ما تفعلون ) - در اين جمله مى خواهد بفرمايد: فرشتگان در تشخيص اعمال نيك از بد شما و تميز حسنه آن از سيئه آن دچار اشتباه نمى شوند. پس اين آيه ملائكه را منزه از خطا مى دارد، همچنان كه آيه قبلى آنان را از گناه منزه مى داشت. بنابر اين ملائكه به افعال بشر با همه جزئيات و صفات آن احاطه دارند، و آن را همانطور كه هست حفظ مى كنند. در اين آيات عده اين فرشتگان كه مأمور نوشتن اعمال انسانند معين نشده، بله در آيه زير كه مى فرمايد:  (اذ يتلقى المتلقيان عن اليمين و عن الشمال قعيد) استفاده مى شود كه براى هر يك انسان دو نفر از آن فرشتگان موكلند، يكى از راست و يكى از چپ، و در روايات وارده در اين باب نيز آمده كه فرشته طرف راست مأمور نوشتن ، و طرف چپ مأمور نوشتن است. 🔸و نيز در تفسير آيه (ان قران الفجر كان مشهودا)، اخبار بسيار زيادى از دو طريق شيعه و سنى رسيده كه دلالت دارد بر اينكه نويسندگان نامه اعمال هر روز بعد از غروب خورشيد بالا مى روند، و نويسندگانى ديگر نازل مى شوند، و اعمال شب را مى نويسند تا صبح شود، بعد از طلوع فجر صعود نموده مجددا فرشتگان روز نازل مى شوند، و همينطور. و در آيه مورد بحث كه مى فرمايد:  (يعلمون ما تفعلون ) دلالتى بر اين معنا هست كه نويسندگان داناى به نيات نيز هستند، چون مى فرمايد: آنچه انسانها مى كنند مى دانند، و معلوم است كه بدون علم به نيات نمى توانند به خصوصيات افعال و عناوين آنها، و اينكه خير است يا شر، حسنه است يا سيئه علم پيدا كنند، پس معلوم مى شود ملائكه داناى به نيات نيز هستند. ______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیات 1⃣1⃣ و 2⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا انها تذكره1⃣1⃣ 🔰 فمن شاء ذكره2⃣1⃣ 🔸كلمه  باز داشتن از همان عملى است كه به خاطر آن عتابش فرمود يعنى عبوس كردن قيافه و روى گردانى از كسى كه از خدا مى ترسد، و مشغول شدن و پرداختن به كسى است كه خود را بى نياز مى داند. اشاره به اينكه قرآن كريم  است و ضمير در جمله  به آيات قرآنى و يا به قرآن بر مى گردد، و اگر آن را مونث آورده براى اين بود كه خبر آن  مونث بوده، و معناى آن اين است كه: آيات قرآنى - و يا قرآن - تذكره است، يعنى موعظه اى است كه هر پند پذيرى از آن متعظ مى شود، و يا تذكر دهنده اى است كه اعتقاد حق و عمل حق را تذكر مى دهد. 🔸(فمن شاء ذكره ) - اين قسمت، جمله اى معترضه است، و ضمير به قرآن و يا آنچه كه قرآن تذكر مى دهد بر مى گردد، و معنايش ‍ اين است كه: هر كس خواست مى تواند بياد قرآن و يا معارفى كه قرآن تذكر مى دهد بوده باشد، و قرآن اين را تذكر مى دهد كه مردم بدانچه فطرت به سوى آن هدايت مى كند منتقل شوند، و آن، عقائد و اعمال حقه اى است كه در لوح فطرت محفوظ است. 🔸و در اينكه تعبير فرمود به (فمن شاء ذكره ) اشاره است به اينكه در دعوت قرآن به تذكر، هيچ اكراه و اجبارى نيست، و داعى اسلام كه اين دعوت را مى كند براى اين نيست كه نفعى عايد خودش شود، تنها و تنها نفع آن عايد خود متذكر مى شود، حال اختيار با خود او است. مقصود از اينكه درباره قرآن فرمود:  فى صحف مكرمة... ______ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 3⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا لما يقض ما امره3⃣2⃣ 🔸آنچه از سياق به دست مى آيد اين است كه كلمه  از سؤالى كه از سياق بر مى خيزد ردع و جلوگيرى كند، سؤالى كه جمله (لما يقض ما امره ) به آن اشاره دارد، گويا بعد از آنكه اشاره شد به اينكه انسان مخلوقى است كه از اولين لحظه وجودش تا به آخر تحت تدبير خداى تعالى است، او است كه وى را خلق مى كند و تقدير مى نمايد، و راه را برايش هموار مى سازد، مى ميراند و در قبر مى كند، و مجددا از قبر بيرونش مى آورد، همه اينها نعمت هايى است از خداى تعالى، شخص مى پرسد: حال كه جريان بدين قرار است پس انسان چه بايد بكند و چه كرد، آيا در برابر مقام ربوبيت خاضع گرديد يا نه؟ و آيا شكر نعمت را بجاى آورد يا نه؟ در پاسخ فرموده : ، نه انسان چنين نكرد، آنگاه مطلب را چنين توضيح داد كه: 🔸 (لما يقض ما امره ) هرگز آنچه را خداى تعالى دستور داد به انجام نرساند بلكه كفران و نافرمانى كرد. پس، از آنچه گذشت روشن شد كه ضمير در  به انسان بر مى گردد، و مراد از قضاء نكردن انسان، به انجام نرساندن دستورات الهى است. و بعضى گفته اند: ضمير به خداى تعالى بر مى گردد، و معناى عبارت اين است كه: خداى تعالى اين قضاء را براى كفار نرانده كه امر او را به انجام برسانند و ايمان آورده اطاعتش كنند، بلكه اگر هم به ظاهر به ايشان امر فرموده از باب اتمام حجت بوده است. ولى اين وجه بعيد به نظر مى رسد. 🔸و نيز اين معنا روشن شد كه مذمت و ملامتى كه در آيه آمده متوجه انسان طبيعى است يعنى مى خواهد بفرمايد طبع انسان چنين است كه اگر به خودش واگذار شود در كفر افراط مى كند، و اين همان مطلبى است كه آيه زير افاده اش مى كند (ان الانسان لظلوم كفار)، كه قهرا با انسانهايى منطبق مى شود كه فعلا مبتلا به كفر و افراط در آن هستند، و با حق دشمنى مى ورزند. و از اين معنا روشن مى شود اينكه از بعضى نقل شده كه گفته اند: عموميتى كه در آيه است منظور نظر است، چون هيچ انسانى چه كافر و چه مؤمن آنطور كه بايد خدا را عبادت نكرده، و دستورات او را به انجام نرسانيده، درست نيست. 🔸و وجه نادرستيش اين است كه: ضمير (به حسب قواعد عربى) به انسان بر مى گردد كه در صدر آيات آمده بود، و عموميت آن هم بر حسب طبع انسان منظور است، كه طبعا افراطگر در كفر است، و اما بر حسب فعليت قهرا به انسانهايى تطبيق مى كند كه فعلا داراى كفر هستند. 🔸معناى آيه: (كلا لما يقض ما امره) كه متضمن ملامت انسانهاى مبتلا به كفر است __ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه0⃣2⃣و1⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا بَلْ تحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ 0⃣2⃣ 🔰وَ تَذَرُجونَ الاَخِرَةَ1⃣2⃣ 🔸خطاب در اين آيه به همه مردم است، و از باب تعميم خطاب قبلى است كه به رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم مى فرمود: (لا تحرك )، براى اينكه خطاب در (لا تحرك ) خطابى است معترضه، و هيچ ارتباطى به ما قبل و ما بعد خود ندارد. 🔸و كلمه ردعى است از كلام سابق كه مى فرمود: (ايحسب الانسان الن نجمع عظامه )، و مى فرمود: (بل تحبون العاجله ) - يعنى زندگى عاجله كه همان زندگى دنيا است - (و تذرون الاخره) يعنى زندگى آخرت را ترك مى كنيد، و كلمه از اين پندار كه بعد از مرگ، احياء و بعثى نباشد، اعراض كرده، نظير اعراضى كه همين كلمه در جمله (بل يريد الانسان ليفجرامامه) كرده است. _______________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣1⃣و6⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰ثمَّ يَطمَعُ أَنْ أَزِيدَ5⃣1⃣ 🔰َكلا إِنَّهُ كانَ لاَيَتِنَا عَنِيداً6⃣1⃣ 🔸یعنی سپس همین شخص طمع کرد که مال و فرزندانی را که یا و داده ام زیادتر کنم و زندگیش را بیش از پیش رو براه سازم کلمه او را در این طمع و توقع رد می کند، وجمله انه کان علت این ردع را بیان نموده میفهماند برای این گفتیم کلا که او به آيات ما عناد می ورزد کلمه بمعنای معاندى ست که بعناد خود و آنچه دارد مباهات هم می کند بعضی گفته اند بدین مغیره بعد از نزول این آیات رفته رفته مال و اولاد خود را از دست داد تا در آخر خودش هم هلاك شد. ___________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 2⃣3⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰َكلا وَ الْقَمَرِ2⃣3⃣ 🔸كلمه (مانند حاشا در فارسى ) رد و انكار مطالب ما قبل خودش است، در تفسير كشاف گفته: آوردن كلمه بعد از جمله (و ما هى الا ذكرى للبشر) انكار ذكرى بودن قرآن براى منافقين و كفار است، مى فرمايد قرآن كه براى بشرت ذكر است، براى اينان تذكر نيست، چون اينان متذكر نمى شوند، احتمال هم دارد به خاطر اينكه قبل از جمله (انها لاحدى الكبر) واقع شده، رد منكرين همين جمله باشد و بفرمايد على رغم منكرين قيامت، واقعه قيامت يكى از بزرگترين دواهى است. 🔸پس بنا به احتمال اول انكار مطلب گذشته است، و بنا بر احتمال دوم انكار و رد مطلب آينده است. البته احتمال سومى نيز هست كه به زودى از نظر خواننده خواهد گذشت. ____________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣3⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰إِنهَا لاحْدَى الْكُبرِ5⃣3⃣ 🔸مفسرين گفته اند: ضمير در اين جمله به كلمه بر مى گردد و كلمه جمع (كبرى) است. 🔸و مراد از اينكه سقر يكى از بزرگترين است، اين است كه سقر يكى از بزرگترين دواهى و تحولات است، داهيه اى است كه هيچ داهيه ديگرى به آن پايه از عظمت نمى رسد، همچنان كه خود ما مى گوييم: فلانى يكى از رجال است، يعنى در بين رجال نظيرى ندارد، و جمله مورد بحث جواب سوگند است. 🔸و معناى آيه اين است كه: من به فلان و فلان سوگند مى خورم، كه سقر يكى از بزرگترين تحولات و دواهى عالم است - بزرگترين آن - از نظر اينكه بشر را تهديد مى كند. 🔸و بعيد نيست وجه سومى در بين باشد، و آن اين است كه كلمه رد گفتار وليد در باره قرآن باشد، كه گفت: (ان هذا الا سحر يوثر ان هذا الا قول البشر) و ضمير آنها به قرآن برگردد، بدان جهت كه قرآن آيات است و گر نه مى بايد فرموده باشد (انه) و يا از باب مطابقت اسم (ان) با خبر آن باشد به اين معنا كه چون خبر (ان ) يعنى كلمه (احدى) مونث است ضمير هم كه اسم آن است مونث آورده شده. 🔸و معناى آيه اين است كه: نه، آنطور كه وليد گفت نيست، من به قمر و شب و صبح سوگند مى خورم كه قرآن - البته يعنى آياتش - از نظر انذار يكى از آيات كبراى الهى است. 🔸بعضى هم گفته اند: جمله (انها لاحدى الكبر) تعليل است براى ، و سوگندهايى كه بعد از اين كلمه و آن تعليل فاصله شده براى تاءكيد است، نه جواب سوگند، و جواب سوگند در تقدير است، كه خود كلمه (كلا) بر آن دلالت مى كند.(بنا به گفته این مفسر معنا چنین می شود: حاشا به قمر و شب وصبح سوگند که چنین نیست، برای این که قرآن یکی از بزرگترین آیات الهیه است) مترجم. ________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه5⃣1⃣تا8⃣1⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰كلا إِنهَا لَظى 5⃣1⃣ 🔰نَزَّاعَةً لِّلشوَى 6⃣1⃣ 🔰تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلى 7⃣1⃣ 🔰وَ جَمَعَ فَأَوْعَى8⃣1⃣ 🔸كلمه به معناى ردع و زير بار نرفتن است و ضمير آنها به جهنم و يا به آتش بر مى گردد، و اگر آتش را خوانده، براى اين است كه اندرون را كباب مى كند و شعله ور مى سازد، و كلمه اسم مبالغه از نزع - كندن - است، و كلمه به معناى اطراف بدن از قبيل دست و پا و امثال آن است، وقتى گفته مى شود: (رماه فاشواه ) معنايش اين است كه او را پرت كرد و دست و پايش را خرد ساخت. اين گفتار راغب بود. و كلمه كه مصدر (اوعى ) است وقتى در مورد مال استعمال مى شود، به معناى نگهدارى آن در وعاء - ظرف - است. 🔸پس اينكه فرمود: ، خواست آرزوى نجات از عذاب به وسيله دادن فداء را رد كند، و در بيان علت اين رد فرموده : و حاصل اين تعليل اين است كه جهنم آتشى است شعله ور، كه اعضاء و جوارح واردين خود را مى سوزاند، كار آن اين است كه مجرمين را مى طلبد تا عذابشان كند، پس با فديه دادن از مجرمين بر نمى گردد، حال آن فديه هر چه مى خواهد باشد. 🔸بنابراين، معناى جمله (انها لظى ) اين است كه : دوزخ آتشى است كه صفتش اشتعال است، و ممكن نيست صفت خود را از دست داده خمود و خاموش گردد، و معناى للشوى اين است كه صفت ديگر آن سوزاندن اندام هاى دوزخيان است، و هرگز اثرش در مورد هيچ كسى كه در آن معذب است باطل نمى شود. 🔸(تدعوا من ادبر و تولى و جمع فاوعى ) - يعنى آتش دوزخ كسانى را مى طلبد كه به دعوت الهى كه آنان را به ايمان به خدا و عبادت او دعوت مى كرد پشت كردند، و به جاى آن اموال را جمع نموده، در گنجينه ها نگهدارى مى نمودند، و در راه خدا به سائل و محروم نمى دادند، و اين معنا آن معنايى است كه با سياق استثناى بعدى كه مى فرمايد (الا المصلين ... و الذين فى اموالهم حق معلوم للسائل و المحروم ) تناسب دارد. __________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
⏮ادامه آیه 1⃣4⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و ما نحن بمسبوقين 🔸 منظور از غلبه است كه به طور استعاره سبقت خوانده شده، و مسبوق شدن خدا استعاره از اين است كه مخلوق او جلو كار او را بگيرد و نگذارد آنان را مبدل به قومى بهتر كند. 🔸 و سياق آيه شريفه خالى از تأييد مطالب قبل نيست كه گفتيم مراد از (الذين كفروا) قومى از منافقين است نه مشركين، كه معاند با دين و منكر اصل معادند، وجه اين تأييد اين است كه ظاهر عبارت (خيرا منهم ) يا دلالت دارد و يا حداقل اشعار دارد بر اينكه در افراد مورد نظر شائبه خيريت هست، كه خدا مى خواهد كسانى را به جاى آنان قرار دهد كه از آنان خيريت بيشترى داشته باشند، و در مشركين هيچ شائبه خيريت نيست تا آنانكه به جاى ايشان مى آيند بهتر باشند، به خلاف منافقينى كه اين مقدار خيريت دارند كه حفظ ظاهر اسلام را نموده آن را رد نكردند. 🔸پس، از آنچه گذشت روشن گرديد كه جمله (انا خلقناهم مما يعلمون ) تا آخر سه آيه، كلمه را تعليل مى كند، و حاصل مضمون اين سه آيه اين است كه: نه، حاشا، براى اينكه اينها خودشان مى دانند كه از نطفه خلق شده اند و خلقت از نطفه خلقتى است جارى، و رب و مدبر اين حوادث جاريه كه يكى از آنها همين خلقت انسانها نسلا بعد نسل است، خداست، و خدا قادر است كه اينان را از بين برده اشخاصى بهتر از آنان را به جايشان قرار دهد، اشخاصى كه اعتناى به امر دين دارند و لياقت دارند كه داخل بهشت شوند، و اين طايفه نمى توانند خدا را از خلقت اشخاص بهتر و داخل بهشت كردن آنان جلوگير شوند، البته اگر آنان را داخل بهشت كند به خاطر كمال ايمان ايشان است، نه اينكه محكوم و مجبور به اينكار شده باشد، پس اين تقدير الهى كه بهشت مخصوص صالحان از اهل ايمان است، هرگز نقض نمى شود. _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a