eitaa logo
تفسیر المیزان
9.7هزار دنبال‌کننده
179 عکس
39 ویدیو
0 فایل
تفسیر المیزان علامه طباطبایی ره 🙏راه حمایت از کانال: ۵۸۹۲۱۰۱۳۰۸۱۵۷۲۶۸ جعفری. بانک سپه ارتباط @samad10011
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺تفسیر آیه0⃣2⃣ سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و اللّه من ورائهم محيط0⃣2⃣ 🔸(وراى هر چيزى ) جهات خارجى آن است، جهاتى كه از آن خارج و به آن محيط است. مى فرمايد: خدا از خارج محيط به آنان و ناظر اعمالشان است، و اين اشاره است به اينكه كفار نمى توانند با كفر خود خدا را عاجز سازند، چون او محيط به ايشان و از هر جهت قادر بر ايشان است، اين جمله نيز تسليت خاطر خطير رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم است. 🔸و از بعضى از مفسرين نقل شده كه گفته اند جمله   اشاره است به اينكه كفار خدا را پشت سر خود انداخته اند. معلوم مى شود اين مفسر كلمه  را به معناى پشت گرفته. _________________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 🔟سوره از تفسير شریف المیزان 🔰و اما من اوتى كتابه وراء ظهره🔟 🔸كلمه  ظرف است، و اگر منصوب شده بخاطر اين بوده كه حرف جرى كه بر سر آن بايد باشد حذف شده، چون تقدير آن من وراء بوده، و بعيد نيست كه اگر نامه عملشان از پشت سرشان داده مى شود به خاطر اين است كه در آن روز صورتشان به عقب بر مى گردد، همچنان كه در جاى ديگر فرموده:  من قبل ان نطمس وجوها فنردها على ادبرها. 🔸در اينجا ممكن است بگويى دادن نامه عمل كفار از پشت سر منافات دارد با آيات ديگرى كه مى فرمايد: نامه آنان را به دست چپشان مى دهند، مانند آيه (و اما من اوتى كتابه بشماله فيقول يا ليتنى لم اوت كتابيه )، و ليكن بين اين دو دسته آيات منافاتى نيست، (چون در سابق هم خاطرنشان كرديم كه مواقف روز قيامت يك موقف و دوم وقف نيست )، و ان شاء اللّه در بحث روايتى آينده رواياتى در معناى دادن نامه عمل از پشت سر كفار خواهد آمد. رد پندار آن كس كه نامه اعمالش از پشت سر به او داده مى شود و در دنيا در  خود مسرور بود و مى پنداشت به سوى خدا و براى حساب بازگشتى ندارد ______________________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 @all_mizan1001 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 7⃣2⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰إِنَّ هَؤُلاءِ يحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَ يَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْماً ثَقِيلاً7⃣2⃣ 🔸اين آيه علت امر و نهى قبل را بيان مى كند، و اشاره با اشاره به جمعيت آثم و كفور است، چون اين دو كلمه در سياق نهى بدون الف و لام آمده بودند، و نكره در سياق نهى جمعيت و عموميت را مى رساند. و مراد از كلمه زندگى نقد دنيا است، و اگر خود روز را روز خوانده از باب استعاره است، گويا شدت آن روز بار بسيار سنگينى است كه نمى توان به دوشش كشيد، و منظور از (يوم ثقيل) همان روز قيامت است. 🔸و اما اينكه چرا روز قيامت را وراء آثمين و كفار خواند، با اينكه تحقق آن در پيش رو و آينده ايشان است، يا به خاطر اين است كه كلمه معناى احاطه را مى رساند و شامل همه جهات مى شود، و يا به خاطر اين است كه هر چند قيامت در پيش روى آنان است، ولى ايشان آن را پشت سر مى اندازند، چون كلمه معناى اعراض ‍ مى دهد. 🔸و معناى آيه اين است كه: در برابر حكم پروردگارت صبر كن و نماز به پا دار و آثمين و كفار از ايشان را اطاعت مكن، براى اينكه اين آثمين و كفار زندگى دنيا را دوست مى دارند، و جز براى آن عمل نمى كنند، و روز شديدى را كه در پيش دارند رها مى سازند، و يا از آن روز كه حتما ديدارش خواهند كرد اعراض نموده، پشت سر خود مى اندازند. _________ 🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇 https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺تفسیر آیه 3⃣1⃣سوره از تفسير شریف المیزان 🔰يوم يقول المنافقون و المنافقات للذين امنوا انظرونا نقتبس من نوركم ...3⃣1⃣ 🔸كلمه  كه مصدر فعل  اسـت، اگـر بـدون وسـيـله حـرف  مـفـعـول بـگيرد، معناى انتظار و نيز معناى مهلت دادن را مى دهد، و اگر با حرف  متعدى شود، مثلا گفته شود: (فلان نظر اليه - فلانى به آن نظر كرد)، معناى نگاه كـردن را مـى دهـد، و اگـر بـا حـرف  مـتـعـدى شـود مـعـنـاى دقـت و تـامـل را مـى دهـد، و كـلمـه  كـه مـصـدر فعل  است به معناى گرفتن قبسى از آتش است. و از سياق آيه چنين بر مى آيد كه منافقين و منافقات در روز قيامت در ظلمتى هستند كه از هر سـو احـاطـه شـان كـرده و مـانند خيمه اى محاصره شان نموده. و نيز برمى آيد مردم در آن روز مـجـبـور به رفتن به سوى خانه جاودانه خويشند. چيزى كه هست مؤمنين و مؤمنات اين مسير را با نور خود طى مى كنند، نورى كه از جلو ايشان و به سوى سعادتشان در حركت است، در نتيجه راه را مى بينند، و هر جا آن نور رفت مى روند تا به مقامات عاليه خود برسند، و امـا مـنـافـقين و منافقات كه فرو رفته در ظلمتند نمى توانند راه خود را طى كنند، و نمى دانـند به كدام طرف بروند. (و نكته مهمى كه از آيه استفاده مى شود اين است كه : اين دو طـايفه كه يكى غرق در نور و ديگرى غرق در ظلمت است در قيامت باهمند)، منافقين همانطور كـه در دنـيا با مؤمنين و در بين آنان بودند، و بلكه مردم آنان را جزو مؤمنين مى شمردند، در قيامت نيز با مؤمنين هستند، اما مؤمنين و مؤمنات پيش مى روند، و به سوى بهشت راه خود را پـيـش مـى گـيـرند، و منافقين و منافقات در ظلمتى كه از هر سو احاطه شان كرده عقب مى مـانند، از مؤمنين و مؤمنات درخواست مى كنند قدرى مهلتشان دهند، و در انتظارشان بايستند تـا ايـشـان هم برسند، و مختصرى از نور آنان گرفته راه پيش پاى خود را با آن روشن سازند. (قـيـل ارجعوا وراءكم فالتمسوا نورا) - به ايشان گفته مى شود دنيا برگرديد، و بـراى خـود نـورى بـه دسـت آوريـد، گـوينده اين پاسخ يا ملائكه اند. و يا طايفه اى از بزرگان و نخبگان مؤمنين از قبيل اصحاب اعراف. به هر حال از هر كه باشد به اذن خدا و از طرف او است و خطاب به اين كه (به وراى خـود بـرگـرديـد و نـورى جـسـتـجـو نـمـايـيـد) بـه قـول بـعـضـى از مـفـسـريـن خـطـابـى اسـت طـعـنـه آمـيـز و اسـت هـزايـى، و ايـن عـكـس العـمـل هـمـان اسـتهزايى است در دنيا به مؤمنين مى كردند، و بنابه گفته اين مفسرين به نـظـر روشـن تـر چـنـيـن مـى رسـد كـه : مـراد از كـلمـه  دنـيـا بـاشـد، و حـاصـل مـعنا اين باشد كه : به دنيايى كه پشت سر گذاشتيد، و در آن هر چه كرديد بر اسـاس نـفـاق كرديد، برگرديد، و از آن اعمالى كه مى كرديد نورى بگيريد، چون نور امروز كه روز قيامت است يا از اعمال است، و يا از ايمان ، و شما در دنيا نه ايمان داشتيد و نه عمل. البـتـه مـمـكـن اسـت هـمـيـن وجـه را طـور ديـگـرى تـوجيه كرد كه هم جداگانه باشد، و هم مشتمل بر استهزا نباشد، به اين كه بگوييم: جمله  امر مى كند به اين كه به دنـيـا بـرگـردند، و در آنجا ايمان واقعى و اعمال صالح كسب بكنند، و ليكن نمى توانند برگردند، در نتيجه گوينده نمى خواهد منافقين و منافقات را استهزا كند، بلكه مى خواهد بگويد: كار از كار گذشته و دستتان بجايى بند نيست. هـمـچـنـان كه نظير اين امر در آيه زير كه آن نيز مربوط به قيامت است آمده، مى فرمايد: (يـوم يـكـشـف عـن سـاق و يـدعـون الى السجود فلا يستطيعون... و قد كانوا يدعون الى السجود و هم سالمون. بعضى ديگر گفته اند: منظور اين است كه : به آن محلى كه نور را تقسيم مى كردند بر گـرديـد، و بـراى خـود نورى بگيريد، و منافقين بدانجا برمى گردند، و اثرى از نور نـمـى يـابـنـد، دو مـرتـبـه بـه سراغ مؤمنين ومى آيند، اما به ديوارى بر مى خورند بين ايـشـان و مـومـنـيـن زده شـده، وخـود خـدعـه اى است از خداى تعالى، كه با منافقين مى كند، هـمـانطور كه منافقين در دنيا با خدا نيرنگ مى كردند، و قرآن درباره نيرنگشان فرموده: (ان المنافقين يخادعون اللّه و هو خادعهم).