🌺 تفسیر آیه 0⃣3⃣سوره #القلم از تفسير شریف المیزان
🔰فاقبل بعضهم على بعض يتلاومون0⃣3⃣
🔸پس رو به يكديگر نهاده بعضى بعض ديگر را به خاطر ظلمى كه مرتكب شدند به باد ملامت گرفتند.
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر1⃣3⃣ و 2⃣3⃣ آیه سوره #القلم از تفسير شریف المیزان
🔰قالوا يا ويلنا... راغبون1⃣3⃣و 2⃣3⃣
🔸كـلمـه #طغيان كه اسم فاعل #طاغى از آن مشتق شده به معناى تجاوز از حد است و ضـمـيـر در #مـنـهـا بـه كـلمـه #جـنـه آن هـم بـه اعتبار ميوه اش برمى گردد، چون منظورشان اين بوده كه اميد است پروردگار ما چيزى بهتر از ميوه هايى كه سوختند به ما بدهد.
و مـعـنـاى آيـه ايـن اسـت كـه: صـاحبان باغ بعد از آنكه به ظلم و طغيان خود متوجه شدند گـفـتـنـد: اى واى بـر مـا كـه ما مردمى متجاوز از حد بوديم، و پا از گليم عبوديت فراتر نـهـاديم، براى اينكه براى پروردگار يكتاى خود اثبات شريك كرديم، و او را يگانه در ربـوبـيـت ندانستيم، و ما اميدواريم پروردگارمان بهتر از آن جنت كه طائفى از عذاب، سـيـاهـش كـرد و سـوزانـد، چـيـزى بـه مـا بـدهـد، چـون مـا ديـگـر از هـر چـيـزى ديـگـرى دل بريديم، و دل به او بستيم.
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه3⃣3⃣ سوره #القلم از تفسير شریف المیزان
🔰كذلك العذاب و لعذاب الاخره اكبر لو كانوا يعلمون3⃣3⃣
🔸كـلمـه #العذاب مبتداى موخر، و كلمه #كذلك خبر مقدم است، و تقديرش (العذاب كذلك) است، يعنى نمونه عذابى كه ما بشر را از آن زنهار مى دهيم عذاب اصحاب باغ اسـت. و حـاصـلش ايـن شـد كـه خـداى تـعـالى انـسـان را بـا مـال و اولاد امـتـحـان مـى كـنـد، و انـسـان بـه وسـيـله هـمـيـن مال و اولاد طغيان نموده مغرور مى شود و خود را بى نياز از پروردگار احساس نموده، در نتيجه اصلا پروردگار خويش را فراموش مى كند، و اسباب ظاهرى و قدرت خود را شريك خـدا مـى گـيـرد، و قـهـرا جـرات بـر مـعـصـيـت پـيـدا مـى كـنـد، در حـالى كـه غافل است از اينكه عذاب و وبال عملش دورا دور او را گرفته و ايـنـطـور عـذابـش آمـاده شـده، تـا نـاگـهـان بـر سـرش بـتـازد، و بـا هـول انگيزترين و تلخ ترين شكل رخ بنمايد، آن وقت از خواب غفلتش بيدار مى شود، و بـه يـاد نـصيحت هايى مى افتد كه به او مى كردند و او گوش نمى داد، آن وقت نسبت به كـوتـاهـى هـاى خـود اظـهـار نـدامـت مـى كـنـد، از ظـلم و طـغـيـان خـود شـرمـنـده مى شود، و از پـروردگـارش درخواست برگشتن نعمت مى كند، تا اين بار شكر او را به جاى آورد، عينا هـمـانـطـور كـه سـرگـذشـت صـاحـبـان بـاغ به آن انجاميد. بنابر اين قرآن مى خواهد با نقل اين داستان يك قاعده كلى براى همه انسان ها بيان كند.
و اينكه فرمود: (و هر آينه عذاب آخرت بزرگتر است اگر بفهمند)، علتش اين است كه عـذاب آخـرت از قـهر الهى منشاء دارد، و چيزى و كسى نمى تواند در برابرش مقاومت كند، عـذابـى اسـت كـه خـلاصـى از آن نـيـسـت، حـتـى مـرگـى هـم بـه دنـبـال نـدارد، بـه خـلاف عـذابـهـاى دنـيـوى كـه هـم در بـعـضـى اوقـات قابل جبران است، و هم با مرگ پايان مى پذيرد، عذاب آخرت از تمامى جهات وجود، محيط بـه انـسـان اسـت، و دائمـى و بـى انتها است، نه چون عذابهاى دنيا كه بالاخره تمام مى شود
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
💢معرفی کانال #چراحجاب
بررسی حجاب از منظر کارشناسان مذهبی و اندیشمندان جهان اسلام
🛑برای دیدن نکات ناب در مورد #حجاب به آدرس زیر دعوتید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/1873543463Cbca5fd4ebf
🌺 بحث روایتی سوره #القلم از تفسير شریف المیزان
🔰بحث روايتى1⃣
🔸رواياتى درباره مراد از #ن، #قلم و (ما يسطرون)
🔸در كتاب معانى به سند خود از سفيان بن سعيد ثورى روايت كرده كه از امام صادق عليه السلام تـفـسـيـر حـروف مـقـطـعه اول سوره ها را پرسيده، و آن جناب فرموده: اما حرف #نـون كـه در اول سـوره #ن است، نهرى است در بهشت، كه خداى تعالى به آن دسـتـور داد مـنـجـمـد شـود، و منجمد گشته مداد شد، و به قلم فرمود تا بنويسد، قلم آنچه بـوده و تـا روز قيامت خواهد شد در لوح محفوظ سطر به سطر نوشت، پس مداد مدادى است از نور، و قلم هم قلمى است از نور، و لوح هم لوحى است از نور.
سـفـيـان مى گويد به او گفتم: يا بن رسول اللّه امر لوح و قلم و مداد را برايم بيشتر شـرح بـده، و از آنچه خدا به تو آموخته تعليمم بفرما. فرمود: اى ابن سعيد اگر نبود كه تو اهليت پاسخ را دارى پاسخت نمى دادم، بدانكه #نون فرشته اى است كه به قلم گزارش مى دهد، و قلم فرشته اى است كه به لوح گزارش مى دهد، لوح هم فرشته اى كـه اسـرافـيـل گـزارش مـى دهـد، و او نـيـز فـرشـتـه اى اسـت كـه بـه مـيـكـائيـل گـزارش مـى دهـد و مـيـكـائيـل هـم بـه جـبـرئيـل، و جبرئيل به انبيا و رسولان. آنگاه فرمود اى سفيان برخيز بر و كه بيش از اين را صلاحت نمى دانم.
و در هـمـان كتاب به سند خود از ابراهيم كرخى روايت كرده كه گفت: از امام صادق عليه السلام از معناى لوح و قلم پرسيدم، فرمود: دو فرشته اند.
و نيز در همان كتاب به سند خود از اصبغ بن نباته از اميرالمؤمنين عليه السلام روايت كـرده كه در تفسير آيه (ن و القلم و ما يسطرون) فرمود: منظور از قلم، قلمى است از نـور، و كـتـابـى از نور كه در لوح محفوظ قرار دارد، و مقربين درگاه خدا شاهد آنند، (و كفى باللّه شهيدا).
مؤلف: در مـعـانـى گـذشـتـه روايـاتـى ديـگـر از امـامـان اهـل بيت عليهم السلم وارد شده، و ما در تفسير آيه (هذا كتابنا ينطق عليكم بالحق ) حـديـثـى را كـه قمى از عبد الرحيم قصير از امام صادق عليه السلام درباره لوح و قلم روايـت كـرده نـقـل كـرديـم، در آن آمده بود كه سپس مهر بر دهان قلم زد، و ديگر از آن به بـعـد تـا ابـد قـلم سـخـن نـگفت، و نخواهد گفت، و آن عبارت است از كتاب مكنون كه همه نسخه ها از آنجا است.
و در الدر المـنـثـوركـه ابـن جـريـر از مـعـاويـه بـن قـره از پـدرش روايـت كـرده كـه گـفت رسـول خـدا صلى اللّه عليه و آله و سلم در معناى (ن و القلم و ما يسطرون ) فرمود: لوحـى از نـور و قـلمـى از نـور اسـت كـه بر تمامى آنچه شده و تا قيامت مى شود جريان يافته و همه را نوشته است.
مؤلف: در مـعـنـاى ايـن حـديـث رواياتى ديگر نيز هست و اينكه در حديث فرمود: (جريان يـافـته)، منظور اين است كه آنچه از حوادث در متن كائنات رخ مى دهد، مطابق همان چيزى اسـت كـه در آن كـتـاب نوشته شده. نظير اين تعبير تعبيرى است كه در روايت ابو هريره آمـده، كه فرمود: (سپس بر دهان قلم مهر نهاد، در نتيجه ديگر سخن نگفت، و تا قيامت هم سخن نخواهد گفت ).
رواياتى درباره مراد از (خلق عظيم)، مراد از (كل حلاف مهين....) و... و در مـعانى به سند خود از ابى الجارود از امام ابى جعفر عليه السلام روايت كرده كه در تفسير آيه (و انك لعلى خلق عظيم ) فرمود: خلق عظيم همين اسلام است.
و در تـفـسـيـر قـمـى از ابـى الجـارود از حـضـرت امـام بـاقـر عليه السلام نقل شده است كه درباره جمله (انك على خلق عظيم ) فرمود يعنى (على دين عظيم ).
مؤلف: مـنـظـور ايـن بـوده كـه ديـن اسـلام مـشـتـمـل بر كمال هر خلق پسنديده هست و رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم داراى آن بوده، و در روايت معروف از آن جناب نقل شده كه فرمود: (بعثت لاتمم مكارم الاخلاق ).
و در مـجـمـع البـيان به سندى كه به حاكم رسانده، و او اسندى كه به ضحاك رسانده روايت كرده كه گفت وقتى قريش ديدند كه رسول خدا صلى اللّه عليه و آله و سلم على عليه السلام را بـر سـايـريـن مـقـدم داشـت، و او را تـعـظـيـم كرد، شروع كردند به بدگويى از على عليه السلام، و گفتند: محمد مفتون على شده. خداى تعالى در پاسخ آنـان ايـن آيـه را نـازل كـرد: (ن و القلم و ما يسطرون )، و در آن خداى تعالى سوگند خورد به اينكه ما (انت بنعمه ربك بمجنون - تو به خاطر اينكه خدا انعامت كرده مجنون نـيـسـتـى )، (و ان لك لاجـرا غـيـر مـمـنـون و انـك لعـلى خـلق عظيم - و تواجرى انقطاع ناپذير دارى، و تو داراى خلقى عظيم هستى)، كه منظور همان قرآن است - تا آنجا كه فرمود - (بمن ضل عن سبيله)، كه منظور از اين گمراه، عده اى بودند كه آن سخن را گفته بودند، (و هو اعلم بالمهتدين )، (و او على بن ابى طالب را بهتر مى شناسد).
🔸ادامه👇
🔰ادامه👇2⃣
🔸مؤلف: ايـن روايـت را صـاحـب تـفـسـيـر بـرهـان نـيـز از مـحـمـد بـن عـبـاس نـقـل كـرده، و او بـه سـنـد خـود از ضـحـاك كـه بـه هـمـيـن مـنـوال حـديـث را ادامـه داده تـا در آخـر گـفـتـه اسـت: و سبيل خدا همان على بن ابى طالب است.
و بـاز در هـمـان كـتـاب در تـفـس يـر آيـه (و لا تـطـع كـل حـلاف...) آمـده كـه: بعضى - گفته اند منظور از حلاف، وليد بن مغيره است، كه بـه رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم پـيـشـنـهـاد كـرد مـال زيـادى بـه آن جـناب بدهد، و آن حضرت دست از دين خود بردارد، بعضى ديگر گفته اند: منظور اخنس بن شريق است، (نقل از عطاء) بعضى ديگر گفته اند اسود بن عبد يغوث بوده، (نقل از مجاهد).
🔸مؤلف: در ايـن بـاره روايـاتـى ديـگـر در تـفـسـيـر الدر المنثور و غير آن آمده، كه ما از نقل آنها صرفنظر كرديم، خواننده محترم مى تواند به كتب حديث مراجعه نمايد.
و نـيـز در هـمـان كـتـاب از شـداد بـن اوس روايـت كـرده كـه گـفـت : رسـول خـدا صـلى اللّه عـليـه و آله وسـلم فـرمـود: هـيـچ #جواظ و #جعظرى، و #عـتل_زنيم داخل بهشت نمى شود پرسيدم جواظ يعنى چه ؟ فرمود: كسى كه زياد جمع مى كند و هيچ نمى كند. پرسيدم بفرما جعظرى چه معنا دارد؟ فرمود: كسى كه خشن و درشت خـو بـاشـد. پـرسـيـدم عتل زنيم كيست؟ فرمود: هر شكم باره بد اخلاق است كه بسيار مى خورد و مى نوشد، و بسيار خشم مى گيرد و ستم مى كند و زنيم است.
و در مـعـنـاى زنـيـم بـعـضـى گـفـتـه انـد: كـسـى اسـت كـه اصل و نسب نداشته باشد.
و در تـفـسـيـر قـمـى در ذيـل آيـه (عـتـل بـعـد ذلك زنـيـم ) آمـده كـه #عتل به معناى كسى است كه كفرش عظيم باشد، و #زنيم آن كسى است كه پدرش معلوم نباشد، و او را فرزند غير پدرش بخوانند.
ماجراى صاحبان باغى كه به عذاب الهى نابود گشت و بـاز در هـمـان كـتـاب اسـت كـه ابى الجارود از حضرت ابى جعفر عليه السلام روايت كـرده كـه در ذيـل آيـه (انـا بـلونـاهـم كـمـا بـلونـا اصـحـاب الجـنـه ) فـرمـود: اهـل مـكّه مبتلا شدند به گرسنگى، همانطور كه صاحبان آن باغ مبتلا شدند، و آن باغ در دنيا در ناحيه يمن بود، در نه ميلى صنعا قرار داشت، و به آن رضوان مى گفتند.
و نيز در همان كتاب است كه شخصى به ابن عباس گفت جمعى از همين امتند كه معتقدند اگر بـنده خدا گناه كند از رزق محروم مى شود، ابن عباس گفت به آن خدايى كه غير او معبودى نيست، اين مطلب در كتاب خدا از آفتاب نيم روز روشن تر است، و خدا آن را در ضمن قصه صاحبان باغ در سوره (ن و القلم) آورده.
جـريـان چـنـين بوده كه پيرمردى باغى داشت، و هيچ ميوه اى از آن باغ به خانه اش برده نمى شد، مگر آنكه حق هر صاحب حقى را از آن مى داد بعد از آنكه از دنيا رفت، فرزندانش آن باغ را به ارث بردند و آنـان پـنـج پـسـر بـودنـد، در هـمـان سـالى كـه پـدرشـان از دنـيـا رفـت آن بـاغ آنقدر حاصل آورد كه در هيچ سالى آنطور نياورده بود، جوانان بعد از نماز عصر به طرف باغ روانـه شـدنـد، مـيـوه و رزقـى بـسيار زياد ديدند كه تا آن روز و در حيات پدرشان چنان حاصلى به آن باغ نديده بودند.
وقـتـى حاصل بسيار را ديدند طاغى و ياغى شده به يكديگر گفتند: پدر ما پير و خرفت شـده و عـقـلش را از دسـت داده بـود، بـيـايـيـد بـا هـم قـرار بـگـذاريـم امـسـال بـه احـدى از فـقـراى مسلمين چيزى از اين ميوه ها ندهيم، تا اموالمان زياد شود آنگاه سـال هـاى بـعـد روش پـدر را دنـبـال كـنـيـم، چـهـار نـفـر از بـرادران قبول كردند، و پنجمى ايشان در خشم شد و او همان بود كه بعد از سوخته شدن باغ گفت (الم اقل لكم لو لا تسبحون - آيا به شما نگفتم چرا خداى را تسبيح نمى گوييد؟).
همين شخصى كه از ابن عباس سوال كـرده بـود، پـرسـيـد: آيـا نـفـر پـنـجـمـى اوسـط از حـيـث سـن و سـال بـود؟ ابـن عـبـاس گـفـت : نـه اتـفـاقـا از حـيـث سـن و سـال از هـمـه كـوچـكـتـر بـود، بـلكـه مـنـظـور از كـلمـه اوسـط ايـن كـه از هـمـه بـهـتـر و عـاقل بود، به دليل اينكه قرآن كريم درباره امت محمد صلى اللّه عليه و آله و سلم كه از هـمـه امـت هـا كـوچـكتر است به خاطر همين كه از همه امت ها بهتر است فرموده : (و كذلك جعلناكم امه وسطا).
🔸ادامه👇
🔰ادامه👇3⃣
🔸(قـال لهـم اوسـطـهم) بهترين آن برادران به سايرين گفت از خدا بترسيد، و طريقه پدر را پيش بگيريد تا سالم باشيد و سود ببريد، برادران بر او خشم كردند، و او را بـه كـتـك گـرفته سخت كوبيدند، وقتى آن برادر يقين كرد كه برادران قصد كشتن او را دارنـد، تـسـليـم گفتارشان شد، و به اكراه و بدون رضايت درونى راى آنان را تصويب كرد.
از آنـجـا بـه خـانه هاى خود برگشته، هم سوگند شدند كه هر وقت خواستند ميوه بچينند صـبـح خـيـلى زود بـچـينند، و در اين سوگند خود ان شاء اللّه هم نگفتند، خداى تعالى به خـاطـر ايـن جـرمـشـان مـبـتـلاشـان نـمـوده، بـيـن آنـان و آن رزق حائل شد، رزقى كه ايام چيدنش بسيار نزديك بود، مع ذلك حتى يكدانه هم عايدشان نشد، و ايـن داسـتـان را در قـرآن كريم آورده فرمود: (انا بلوناهم كما بلونا اصحاب الجنه اذ اقـسـمـوا ليصرمنها مصبحين و لا يستثنون فطاف عليها طائف من ربك و هم نائمون فاصبحت كالصريم) يعنى مثل باغى كه درختانش آتش گرفته باشد.
سـائل پـرسـيـد: اى ابـن عـبـاس، #صريم چيست؟ گفت : صريم به معناى شب بسيار تاريك است، آنگاه گفت شبى كه هيچ نور و ضوئى در آن نباشد.
🔸بـرادران وقـتـى صـبـح بـرخاستند يكديگر را صدا زدند كه زودتر به باغتان برويد، اگر مى خواهيد بچينيد (تا كسى باخبر نشده) بچينيد، بـرادران بـه طـرف بـاغ روانـه شـدنـد، (و هـم يـت خـافـتـون ) سـائل پـرسيد: اى ابن عباس #تخافت به چه معنا است؟ گفت به معناى تشاور است، بـا يـكـديـگـر مـشـورت مى كردند و آهسته سخن مى گفتند كه كسى صدايشان را نشنود، و سـخـن آهسته شان اين بود كه (لا يدخلنها اليوم عليكم مسكين و غدوا على حرد قادرين)، احـدى از فـقـرا نـبـايـد داخـل بـاغتان شود، همه فكرشان در پياده كردن اين نقشه بود كه چـگـونه ميوه ها را بچينند كه هيچ يك از فقرا خبردار نشود، #قادرين مسلم و خاطر جمع بـودنـد كـه مـيـوه را خـواهند چيد، و هيچ احتمال نمى دادند كه ميوه و باغى در كار نباشد، و عذاب خدا و خشم او ايشان را گرفته باشد.
#فـلمـا_راوهـا وقـتـى ديـدنـد كـه چـه بـلايـى بـر آنـان نـازل شـده (قـالوا انـا لضـالون بـل نـحـن مـحـرومـون) آرى خـداى تعالى از آن رزقم حرومشان كرد، و اين به خاطر جرمى بود كه كردند و خدا به ايشان ظلم نكرد.
(قـال او سـطـهـم الم اقـل لكـم لو لا تـسـبـحـون قـالوا سـبـحـان ربـنـا انـا كـنـا ظـالمـيـن فاقبل بعضهم على بعض يتلاومون) ابن عباس گفت : يعنى خود را ملامت مى كردند كه اين چـه تـصـميمى بود كه ما گرفتيم، (قالوا يا ويلنا انا كنا طاغين عسى ربنا ان يبدلنا خـيـرا مـنها انا الى ربنا راغبون) و در آخر فرمود: (كذلك العذاب و لعذاب الاخره اكبر لو كانوا يعلمون ).
مؤلف: قـريـب بـه ايـن مـضـمـون و مـضـمـون حـديـث قـبـل از آن روايـاتـى ديـگر رسيده، ودر بعضى از آنها آمده كه باغ مورد بحث از مردى از بـنـى اسـرائيـل بـوده، كـه بـعـد از مـردنـش پـسـرانـش آن را ارث بـردند و بعد دچار اين سرنوشت شدند.
___
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 ترجمه آیات 4⃣3⃣تا2⃣5⃣سوره #القلم از تفسير شریف المیزان
🔰ترجمه آیات
🔸محققا براى مردم پرهيزكار در نزد پروردگارشان بهشت ها و باغهاى پر از نعمت است4⃣3⃣
🔸آيا با اینکه ما چنین هستیم بامسلمانان چون مجرمان رفتار مى كنيم ؟ 5⃣3⃣
🔸شما را چه مى شود و اين چه حكمى است كه مى كنيد؟6⃣3⃣
🔸نکند كتابى آسمانی داريد كه چنین حکمی را در آن مى خوانيد؟ 7⃣3⃣
🔸كه آنچه را شما انتخاب مى كنيد از آن شما است ؟8⃣3⃣
🔸و يا ما سوگندهاى موكد به نفع شما و عليه خود خورده ايم كه تا روز قيامت مى توانيد هر حكمى برانيد؟ 9⃣3⃣
🔸اى پيامبر از ايشان بپرس كه اين كتاب بر كدامشان نازل شده ؟ 0⃣4⃣
🔸نكند شركايى دارند كه در قيامت با شفاعت آنها داراى سرنوشتى مساوى با مسلمين مى شوند اگر چنين است پس شركايشان را معرفى كنند اگر راست مى گويند1⃣4⃣
🔸روزى كه شدت به نهايت مى رسد و خلق به سجده دعوت مى شوند ولى اينان نمى توانند سجده كنند (چون كبر و نخوت ملكه ايشان شده است ) 2⃣4⃣
🔸در حالى كه سيماى ذلت از چشم هايشان و از سراپايشان هويدا مى شود و اين بدان جهت است كه در دنيا كه سالم بودند دعوت به سجده مى شدند و اجابت نمى كردند 3⃣4⃣
🔸پس كيفر كسانى كه به اين قرآن تكذيب مى كنند به خود من واگذار، ما به زودى از راهى كه خودشان نفهمند تدريجا به سوى عذاب پيش مى بريم 4⃣4⃣
🔸و من به ايشان مهلت مى دهم كه كيد من سخت ماهرانه است 5⃣4⃣
🔸نكند تو از ايشان مزدى خواسته اى و ايشان در بدهكارى گرانبار شده اند؟ 6⃣4⃣
🔸و يا از عالم غيب اختيار دار و نويسنده قضا و قدر شده اند؟ 7⃣4⃣
🔸پس تو در برابر حكم پروردگارت صبر كن و چون يونس صاحب داستان ماهى مباش كه دلگير و خشمين ندا كرد(۴۸)
🔸و اگر نعمتى از ناحيه پروردگارش او را در نمى يافت هر آينه با حالتى نكوهيده در بيابان بي سقف مى افتاد (۴۹)
🔸ولى پروردگارش او را برگزيد و از صالحينش كرد (۵۰)
🔸و محققا نزديك است كسانى كه كافر شده اند بعد از شنيدن قرآن تو را با چشم زخم خود سرنگون كنند و مى گويند او مجنون است۵۱
🔸در حالى كه قرآن نيست مگر تذكر براى عالميان(۵۲)
__________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 بیان آیات 4⃣3⃣تا2⃣5⃣سوره #القلم از تفسير شریف المیزان
🔰 بیان آیات
🔸اين آيات دنباله تهديدهايى است كه درباره تكذيب گران رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) كرده بود، و عذاب آخرتى آنان را به اين بيان مسجل مى سازد كه مردم با تقوى در بهشت هاى نعيم هستند، و اينكه تكذيب گران و متقين يكسان نيستند، پس نمى توانند اميد كرامتى از خدا داشته باشند، و چون مجرمند آنچه هم از نعمت هاى دنيا در اختيار دارند استدراج و املاء است نه نعمت و كرامت، و نيز در اين آيات رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله وسلم ) را امر مى كند به اينكه در برابر حكم پروردگارش صبر كند و اين امر را تاكيد مى نمايد.
__________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
🌺 تفسیر آیه 4⃣3⃣ سوره #القلم از تفسير شریف المیزان
🔰إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ عِندَ رَبهِمْ جَنَّتِ النَّعِيمِ4⃣3⃣
🔸اين آيه شريفه بشارت و بيان حال متقين در آخرت است، در مقابل بيانى كه از حال و روز آخرتى تكذيب گران كرده بود.
🔸و اگر فرمود: (عند ربهم ) و نفرمود: (عند اللّه ) براى اين بود كه اشاره كند به رابطه اى كه تدبير و رحمت بين خدا و متقين دارد، و اينكه اگر متقين چنين نعمتى نزد خدا دارند، به خاطر اين است كه در دنيا ربوبيت را منحصر در او مى دانستند، و عبادت را خالص براى او انجام مى دادند.
🔸و اگر كلمه #جنات را به كلمه #نعيم كه به معناى نعمت است اضافه كرد، براى اين بود كه آنچه از نعمت ها در بهشت است خالص نعمت است،نه چون دنيا كه نعمتش آميخته با نقمت و لذتش مخلوط با الم باشد، و ان شاء اللّه به زودى در تفسير آيه (ثم لتسئلن يومئذ عن النعيم ) #تکاثر_۸ خواهد آمد كه مراد از كلمه #نعيم ، ولايت است .
________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/3198156911C12d6d8964a
💢معرفی کانال #چراحجاب
بررسی حجاب از منظر کارشناسان مذهبی و اندیشمندان جهان اسلام
🛑برای دیدن نکات ناب در مورد #حجاب به آدرس زیر دعوتید🔰🔰
https://eitaa.com/joinchat/1873543463Cbca5fd4ebf
🌺 تفسیر آیه5⃣3⃣ سوره #القلم از تفسير شریف المیزان
🔰أَ فَنَجْعَلُ المُْسلِمِينَ كالمُْجْرِمِينَ5⃣3⃣
🔸در بدو نظر اين احتمال به نظر مى رسد كه آيه شريفه مى خواهد حجتى را بر مسأله معاد اقامه كند، همانطور كه آيه (ام نجعل الذين امنوا و عملوا الصالحات كالمفسدين فى الارض ام نجعل المتقين كالفجار) در اين مقام است، كه تفسيرش گذش.
🔸و نيز اين احتمال هم به نظر مى رسد كه مى خواهد كلام تكذيب گران را رد كند، كه به مؤمنين مى گفتند: اگر مسأله بعث و معادى در بين باشد، در آنجا نيز مانند دنيا ما متنعم خواهيم بود، و خداى تعالى اين گفتارشان را در آيه زير حكايت فرموده كه:(و ما اظن الساعه قائمه و لئن رجعت الى ربى ان لى عنده للحسنى ).(من گمان نمی کنم قیامتی قیام کند،تازه به فرضی هم که به سوی پروردگارم برگردم،نزد او هم زندگی خوشی خواهم داشت) #حم_سجده_۵۰.
🔸و ظاهر سياق آيات بعدى كه حكم تساوى تكذيب گران و متقين را رد مى كند، احتمال دوم را تأييد مى نمايد، در روايت هم آمده كه مشركين وقتى داستان بعث و معاد را شنيدند، گفتند اگر آنچه محمد و پيروانش مى گويند صحيح باشد باز هم حال ما بهتر از حال آنان خواهد بود، همانطور كه در دنيا بهتر است، و حداقل اين است كه برابر با حال آنان باشد.
🔸ليكن اين اشكال متوجه احتمال دوم هست، كه اگر بخواهد سخن و ادعاى كفار را رد كند كه مى گفتند: در آخرت هم يا بهتر از آنان خواهيم داشت و يا مساوى آنان، جا داشت تطابق بين رد و مردود را رعايت كند، و در مقابل گفتار مردود آنان بفرمايد (افنجعل المجرمين كالمسلمين ) نه بفرمايد: (افنجعل المسلمين كالمجرمين ).
🔸دقت در سياق، اين معنا را دست مى دهد كه هر چند آيه شريفه مى خواهد تساوى را رد كند، و ليكن نه تنها از اين جهت كه مجرمين با آن همه جرم مساوى با مسلمانان نيستند، بلكه نكته هاى اضافى ديگرى را هم به طور اشاره مى فهماند، و آن اين است كه احترام مسلمين اجازه نمى دهد كه مجرمين با ايشان برابر باشند، گويا فرموده: اينكه شما كفار مى گوييد در آخرت هم ما و مسلمانان يكسان هستيم سخن باطلى است، براى اينكه خدا راضى نمى شود كه مسلمانان را با آن همه احترامى كه نزدش دارند مانند مجرمين قرار دهد، و شما مجرميد پس با آنان حال و روز يكسانى نخواهيد داشت.
🔸بنابر اين، آيه شريفه مى خواهد عليه مساوات دو طايفه اقامه حجت كند، و حجتش اين است كه مساوات آن دو با احترامى كه مسلمانان نزد خدا دارند منافات دارد، نه اينكه اين مساوات با عدالت خدا نمى سازد.
🔸و مراد از #مسلمين كسانى هستند كه تسليم فرمان خدايند، و جز آن چه او اراده كرده پيروى نمى كنند، اگر انجام كارى را اراده كرده انجام مى دهند، و اگر ترك كارى را خواسته ترك مى كنند، در مقابل اين تسليم همان كلمه #اجرام است، و آن به اين معنا است كه كسى عمل زشت مرتكب بشود، و مطيع فرمان خدا نباشد.
🔸اين آيه و آيه بعدش تا جمله (ام عندهم الغيب فهم يكتبون ) در مقام رد مسأله تساوى مجرمين و مسلمين است ، كه از طرف كفار ادعا شده بود، و چون اين ادعا محتملاتى داشت، يكى يكى آنها را ايراد نموده و به صورت استفهام انكارى رد مى كند.
🔸بيان حجت چنين است كه يكسان بودن مجرمين و مسلمين كه كفار چنين پنداشته اند يا از طرف خداى تعالى و موهبت و رحمتى از او است، و يا از ناحيه او نيست.
اگر از ناحيه او باشد قطعا بايد يا عقل خود ما انسان ها هم بدان حكم كند، كه مى بينيم عقل چنين حكمى ندارد، قرآن كريم هم به همين معنا اشاره نموده مى فرمايد: (ما لكم كيف تحكمون ).(عقلتان کجا رفته این چه رقم حکم کردنی است).
🔸و يا دليلى نقلى بر آن دلالت كند، كه چنين دليلى هم نيست، و قرآن كريم به نبود اين چنين دليل نقلى اشاره نموده ، مى فرمايد: (ام لكم كتاب ... - نكند كتابى (و دليلى نقلى و آسمانى ) در دست داريد...)، و يا اين است كه دليل بر اين حكم كه كفار كرده اند نه عقل است و نه نقل ، بلكه گفت و شنودى شفاهى است كه خدا با آنان كرده، و آنها از خدا قول گرفته اند كه در قيامت بين آنان و اهل تسليم و عبادت به مساوات رفتار كند، اين هم كه معقول نيست، زيرا مردم عادى مانند انبيا نيستند، تا خدا شفاهى با آنان سخن بگويد. خوب تا اينجا سه تا احتمال را آورديم ، و جوابش را هم گفتيم.
🔸احتمال چهارم اينكه: اصلا آن حكم از ناحيه خدا نباشد در اينجا نيز چند احتمال هست: يكى اينكه حكم تساوى بين مجرمين و مسلمين حكمى جدى باشد. و ديگر اينكه صرف بهانه اى باشد براى فرار از مسئوليت، در صورت جدى بودن سه احتمال هست، يكى اينكه حكمى كه مى كنند مستند به خودشان باشد، به اين معنا كه خودشان كارگردان صحنه قيامت باشند و امور قيامت را به نفع خود بچرخ انند، از آن جمله خود را با مسلمانان يكسان سازند.
🔸ادامه👇