🍁 ترجمه آيات سوره #نصر در تفسیرالمیزان
به نام الله كه بخشنده به همه و مهربان با نيكان است
منتظر باش كه وقتى نصرت و فتح از ناحيه خدا برسد1⃣
و ببينى كه مردم گروه گروه به دين اسلام در مى آيند2⃣
پس (به شكرانه آن) پروردگارت را حمد و تسبيح گوى و از او طلب آمرزش كن كه او بسيار توبه پذير است3⃣
______________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁 بيان آيات سوره #نصر در تفسیر المیزان
✅ در اين سوره خداى تعالى رسول گراميش را وعده فتح و #يارى مى دهد، و خبر مى دهد كه به زودى آن جناب مشاهده مى كند كه مردم گروه گروه داخل اسلام مى شوند.
✅ دستورش مى دهد كه به شكرانه اين يارى و فتح خدايى، خدا را تسبيح كند و حمد گويد و استغفار نمايد.
✅اين سوره بنا به استظهارى كه خواهيم كرد در #مدينه بعد از صلح حديبيه و قبل از فتح مكه نازل شده است.
______________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
#کلّ_نظام_عالم_محلّ_آدم_شدن_توست
🔹جناب علاّمه طباطبایی (رحمه الله) فرمودند : روزی از خیابان عبور می کردم. بنّایی را در حال چیدن بنای ساختمان دیدم. ناگهان دیدم بنّا پایش لغزیده و دارد از آن بالا به پایین می افتد در همین حال کارگر او که پایین ساختمان بود نگاهی به بنّا کرد و گفت : نیفت.
🔸 دیدم که بنّا از همان بالا آرام پایین آمد.
🔹جناب علاّمه می فرمایند که به دنبال کارگر راه افتادم تا ببینم این شخص کیست که خود را به کارگری زده است
🔸بعد فهمیدم آن فرد کسی است که هر روز به محضر مقدّس ولی عصر عجّل الله تعالی فرجه الشّریف مشرّف می شود.
🔹عزیز من !
🍁«هر کجا هستی به فکر خودت باش.»
🍁«به بندگان خدا خدمت کن.»
🍁«از دیگران انتظار نداشته باش.»
🍁«تا می توانی اهل خدمت باش.»
🔹در مقابل خدمت خود از دیگران توقّع تشکّر و سپاس و مزد و پاداش نداشته باش.
🍁«در یک کلام، آقا باش.»
🔹... هر کجا هستی به فکر خودت باش که دیر می شود.
🌿علامه حسن زاده املی
___________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
@all_mizan
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁 تفسیر ایه 1⃣ سوره #نصر در تفسیرالمیزان
اذَا جاءَ نَصرالله وَالفَتح 1⃣
✅ بيان اينكه مراد از نصر و فتح در (اذا جاء نصر الله و الفتح...) رسيدن آن #پيشگويى شده فتح مكه است.
👈 كلمه (اذا) ظهور در استقبال (آينده) دارد، و اين ظهور اقتضا دارد كه مضمون آيه شريفه خبرى باشد از امرى كه هنوز رخ نداده و به زودى رخ مى دهد، و چون آن امر يارى و فتح است، در نتيجه سوره مورد بحث از #مژده هايى است كه خداى تعالى به پيامبر داده، و نيز از ملاحم و خبرهاى غيبى قرآن كريم است.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
و منظور از (نصر) و (فتح) - آنطور كه بعضى از مفسرين پنداشته اند - جنس نصرت و فتح نيست، تا آيه شريفه با تمامى مواقفى كه خداى تعالى پيامبرش را يارى نموده و بر دشمنان پيروز كرده منطبق شود، مثلا با ايمان آوردن انصار و اهل يمن هم منطبق گردد، چون با آيه (و رايت الناس يدخلون فى دين اللّه افواجا) نمى سازد، زيرا اسلام آوردن انصار و اهل يمن و ساير مسلمانان كه قبل از فتح مكه مسلمان شدند فوج فوج نبوده و نيز منظور آيه، صلح #حديبيه كه خداى تعالى آن را در آيه (انا فتحنا لك فتحا مبينا) فتح خوانده نمى تواند باشد، براى اينكه آيه بعدى با آن انطباق ندارد، و در صلح حديبيه مردم فوج فوج داخل اسلام نشدند.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
پس روشن ترين واقعه اى كه مى تواند مصداق اين نصرت و فتح باشد، فتح #مكه است، چون فتح مكه در حيات رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و در بين همه فتوحات، ام الفتوحات و نصرت روشنى بود كه بنيان شرك را در جزيره العرب ريشه كن ساخت.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
مؤيد اين نظريه وعده نصرتى است كه در ضمن آيات نازله درباره #حديبيه داده فرموده:
(انا فتحنا لك فتحا مبينا ليغفر لك الله ما تقدم من ذنبك و ما تاخر و يتم نعمته عليك و يهديك صراطا مستقيما و ينصرك اللّه نصرا عزيزا)، چون بسيار نزديك به ذهن است كه منظور از فتح و نصر عزيز، همان فتح #مكه باشد، چون تنها فتحى كه مرتبط با فتح حديبيه باشد همان فتح مكه است كه دو سال بعد از صلح حديبيه اتفاق افتاد و اين نظريه به ذهن نزديك تر است، تا آيه را حمل كنيم بر اجابت دعوت حقه از ناحيه اهل يمن و دخول بدون خونريزيشان در اسلام، پس نزديك تر به اعتبار همان است كه بگوييم: مراد از نصر و فتح، نصرت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بر كفار قريش، و مراد از فتح، فتح مكه است. و نيز بگوييم اين سوره بعد از صلح حديبيه و بعد از نزول سوره فتح و قبل از فتح مكه نازل شده است.
__________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁 تفسیر آیه 2⃣ و 3⃣ سوره #نصر در تفسیر المیزان
وَ رَاَیت النَّاسَ يَدخُلونَ فى دين الله اَفواجا2⃣
✅ راغب در مفردات مى گويد كلمه (#فوج) به معناى جماعتى است كه به سرعت عبور كنند، و جمع اين كلمه (افواج) مى آيد. و بنا به گفته وى معناى (داخل شدن مردم در دين خدا افواجا) اين است كه جماعتى بعد از جماعتى ديگر به #اسلام در آيند، و مراد از دين الله همان اسلام است، چون خداى تعالى به حكم آيه (ان الدين عند الله السلم) غير اسلام را دين نمى داند.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
فَسَبّح بحَمد رَبكَ وَاستَغفرهُ انَّه كان تَوابا3⃣
✅ از آنجايى كه اين نصرت و فتح اذلال خداى تعالى نسبت به شرك، و اعزاز #توحيد است، و به عبارتى ديگر اين نصرت و فتح ابطال باطل و احقاق حق بود، مناسب بود كه از جهت اول سخن از تسبيح و تنزيه خداى تعالى برود، و از جهت دوم - كه نعمت بزرگى است - سخن از حمد و ثناى او برود، و به همين جهت به آن جناب دستور داد تا خدا را با حمد تسبيح گويد.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
البته در اين ميان وجه ديگرى براى توجيه و مناسبت اين دستور هست، و آن اين است كه #حق خداى عزوجل كه رب عالم است، بر بنده اش اين است كه او را با صفات كمالش ذكر كند و همواره بياد نقص و حاجت خود بيفتد، و چون فتح مكه باعث شد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از گرفتاريهايى كه در از بين بردن باطل و قطع ريشه فساد داشت فراغتى حاصل كند، دستورش داد كه از اين به بعد كه فراغتت بيشتر است، به ياد جلال خدا - كه تسبيح او است - و جمالش - كه حمد او است و نقص و حاجت خودش، كه استغفار است - بپردازد، و معناى استغفار در مثل رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) كه آمرزيده هست، درخواست ادامه مغفرت است، چون احتياج به #مغفرت از نظر بقاء عينا مثل احتياج به حدوث مغفرت است، دقت فرماييد). و اين استغفار از ناحيه آن جناب تكميل شكرگزارى است. (انه كان توابا) اين جمله دستور به استغفار را تعليل مى كند، و در عين حال تشويق و تأكيد هم هست
__________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات 👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁 بحث روايتى سوره #نصر در تفسیر المیزان
✅ در مجمع البيان از مقاتل روايت كرده كه گفت: وقتى اين سوره نازل شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آن را بر اصحابش قرائت كرد، اصحاب همه خوشحال گشته به يكديگر مژده مى دادند، ولى وقتى #عباس آن را شنيد گريه كرد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پرسيد: چرا مى گريى عمو؟ عرضه داشت: من خيال مى كنم اين سوره خبر مرگ تو را به تو مى دهد، يا رسول الله. حضرت فرمود: بله اين سوره همان را مى گويد كه تو فهميدى، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بعد از نزول اين سوره بيش از دو سال زندگى نكرد، و از آن به بعد هم ديگر كسى او را خندان و خوشحال نديد.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: اين معنا در تعدادى از روايات با عباراتى مختلف آمده و بعضى در وجه دلالت سوره بر خبر مرگ آن جناب چنين گفته اند كه: اين سوره دلالت دارد بر اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از انجام رسالات خود فارغ شده، آنچه بنا بود انجام دهد انجام داده، و دوران تلاش و مجاهدتش به سر رسيده، و معلوم است كه طبق مثل معروف عند الكمال يرقب الزوال، هر چيزى كه به حد كمالش رسيد بايد منتظر زوالش بود.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
در همان كتاب از ام سلمه روايت كرده كه گفت: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در اواخر عمرش نمى ايستاد و نمى نشست و نمى آمد و نمى رفت، مگر اينكه مى گفت: سبحان الله و بحمده و استغفرالله و اتوب اليه ما علت اين معنا را پرسيديم، فرمود: من بدين عمل مامور شده ام، آنگاه اين سوره را مى خواند: (اذا جاء نصر الله و الفتح ).
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: و در اين معنا روايات يكى دو تا نيست، البته در بين آنها در اينكه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) چه ذكرى مى گفته اختلاف هست.
__________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات 👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁 بحث روایتی سوره #نصر در تفسیرالمیزان
👈 در عيون به سند خود از حسين بن خالد از حضرت #رضا (عليه السلام) روايت آورده كه گفت: من از پدرم شنيدم كه از پدرش (عليه السلام) حديث كرد كه:
#اولين سوره اى كه از قرآن نازل شد سوره (بسم الله الرحمن الرحيم اقرا باسم ربك) بود، و آخرين سوره اى كه نازل شد سوره اذا جاء نصر الله بود.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: شايد منظور از آخرين سوره دربست و به طور تمام بوده، كه در اين صورت منافات ندارد كه بعضى آيات ساير سوره ها بعد از اين سوره نازل شده باشد.
__________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁 بحث روایتی سوره #نصر در تفسیرالمیزان
✅ تفصيل داستان فتح #مكه: پيمان شكنى مكيان، حركت قواى اسلام، وقايع بين راه، واردشدن به شهر و...
👈 در مجمع البيان در داستان فتح مكه آمده:
بعد از آنكه در سال #حديبيه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با مشركين قريش صلح نمود، يكى از شرائط صلح اين بود كه هر كس و هر قبيله عرب بخواهد مى تواند داخل در عهد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شود، و هر كس و هر قبيله بخواهد مى تواند داخل در عهد قريش گردد، قبيله #خزاعه به عهد و عقد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پيوست، و قبيله بنى بكر در عقد و پيمان قريش در آمد، و بين اين دو قبيله از قديم الايام دشمنى بود.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
در اين بين جنگى ميان بنى بكر و خزاعه اتفاق افتاد، و قريش بنى بكر را با دادن #سلاح كمك كردند، ولى آشكارا كمك انسانى ندادند به جز بعضى افراد، از آن جمله عكرمه بن ابى جهل و سهيل بن عمرو كه شبانه و مخفيانه به كمك بنى بكر رفتند. ناگزير عمرو بن سالم خزاعى سوار بر مركب خود شد و به مدينه نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شتافت، و اين در هنگامى بود كه مساله فتح مكه بر سر زبانها افتاده بود، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در مسجد در بين مردم بود، #عمرو بن سالم ايستاد و اين اشعار را سرود:
لا هم انى ناشد محمدا
حلف ابينا و ابيه الاتلد
ان قريشا اخلفوك الموعدا
و نقضوا ميثاقك الموكدا
و قتلونا ركعا و سجدا
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى عمرو بس است سپس برخاست و به خانه همسرش #ميمونه رفت و فرمود: آبى برايم آماده ساز، آنگاه شروع كرد به غسل و شستشوى خود، و مى فرمود: يارى نشوم اگر بنى كعب _خويشاوندان عمرو بن سالم _ را يارى نكنم، آنگاه از خزاعه بديل بن ورقاء با جماعتى حركت كرده نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، آنها هم آنچه از بنى بكر و قريش كشيده بودند و مخصوصا يارى قريش از بنى بكر را به اطلاع آن حضرت رسانده به طرف #مكه برگشتند.
__________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁 بحث روایتی سوره #نصر
👈 رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از پيش خبر داده بود كه گويا مى بينم #ابوسفيان از طرف قريش به سوى شما مى آيد تا پيمان صلح #حديبيه را تمديد كند و به زودى بديل بن ورقاء را در راه مى بيند.
اتفاقا همينطور كه فرموده بود پيش آمد، بديل و همرهانش ابوسفيان را در عسفان ديدند كه از طرف قريش به مدينه مى رود تا پيمان را تمديد و محكم كند.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
همينكه ابوسفيان بديل را ديد پرسيد: از كجا مى آيى؟ گفت رفته بودم كنار دريا و اين بيابانهاى اطراف. گفت: مدينه نزد محمد نرفتى؟ پاسخ داد نه. و از هم جدا شدند، بديل به طرف مكه رهسپار شد، ابوسفيان به همراهان خود گفت: اگر بديل مدينه رفته باشد، حتما آذوقه شترش را از هسته خرما داده، برويم ببينيم شترش كجا خوابيده بود، رفتند و آنجا را يافته پشكل شتر بديل را پيدا كردند و شكافتند ديدند هسته خرما در آن هست ابوسفيان گفت به خدا سوگند بديل نزد محمد رفته بود.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
ابوسفيان از آنجا به مدينه آمد و نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رفت، عرضه داشت: اى محمد خون قوم و خويشاوندانت را حفظ كن و قريش را پناه بده و مدت پيمان را تمديد كن. رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: آيا عليه مسلمانان توطئه كرديد و نيرنگ بكار زديد و پيمان را شكستيد؟ ابوسفيان گفت: نه. فرمود: اگر نشكسته ايد ما بر سر پيمان خود هستيم. ابوسفيان از آنجا بيرون آمد، به ابوبكر برخورد و گفت: قريش را در پناه خود گير.
ابوبكر گفت: واى بر تو مگر كسى مى تواند عليه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) كسى را پناه بدهد. از او هم گذشت به عمر بن خطاب برخورد و همان تقاضا را از او كرد و همان جواب را از او شنيد.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
از او هم گذشت به منزل دخترش #ام_حبيبه همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) رفت و خواست تا روى فرش رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) بنشيند، دخترش خم شد و فرش را جمع كرد، ابوسفيان گفت: دخترم آيا دريغ كردى از اينكه پدرت روى فرش بنشيند. گفت: بله، اين فرش رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است، و تو به خاطر شركت نجس و پليد هستى و نمى توانى روى اين فرش بنشينى.
__________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁بحث روایتی سوره #نصر در تفسیرالمیزان
👈 ابوسفیان از آنجا هم بيرون شد و به خانه #فاطمه (عليهاالسلام) رفت و گفت:
اى دختر سيد عرب، آيا قريش را پناه مى دهى و مدت پيمان ايشان را تمديد مى كنى؟ اگر چنين كنى گرامى ترين خانم در همه مردم خواهى بود.
فاطمه (عليهاالسلام) فرمود جوار من جوار رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) است. پرسيد: آيا ممكن نيست به دو پسرانت دستور دهى اين كار را بكنند؟ فرمود: به خدا سوگند بچه هاى من كودكند و به حدى نرسيده اند كه بين مردم جوار دهند، علاوه بر اين، هيچ مسلمانى نمى تواند به دشمن رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) پناه دهد.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
آنگاه رو به #على بن ابى طالب (عليه السلام) كرد و گفت: اى اباالحسن چاره ام از همه جا قطع شده، از تو مى خواهم برايم خير خواهى كنى و راه چاره اى پيش پايم بگذارى.
على (عليه السلام) فرمود: تو پيرمرد قريشى، برخيز و بر در مسجد بايست و اعلام كن كه همه بدانيد من قريش را در پناه و جوار خود قرار دادم، اين را بگو و به ديار خودت #مكه برگرد. ابوسفيان پرسيد: اين كار دردى از من دوا خواهد كرد؟ فرمود: به خدا سوگند گمان ندارم، وليكن چاره ديگرى برايت سراغ ندارم، ناگزير ابوسفيان برخاست و در مسجد فرياد زد:
ايها الناس من قريش را در جوار خود قرار دادم، آنگاه شترش را سوار شد و به طرف #مكه رفت. وقتى وارد بر قريش شد، پرسيدند چه خبر آورده اى؟ ابوسفيان قصه را برايشان شرح داد. گفتند: به خدا سوگند على بن ابى طالب كارى برايت انجام نداده، جز اينكه به بازيت گرفته، و اعلامى كه در بين مسلمانان كردى هيچ فايده اى ندارد. ابوسفيان گفت: نه به خدا سوگند على منظورش بازى دادن من نبود، ولى چاره دیگری نداشتم.
__________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات 👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880
🍁بحث روایتی سوره #نصر در تفسیرالمیزان
✅ رسول خدا (صلى الله عليه و آله) عزم خود را براى #فتح مكه جزم مى كند.
👈 راوى مى گويد: رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) دستور داد تا مسلمانان براى جنگ با مردم مكه، مجهز و آماده شوند، و آنگاه عرضه داشت بار الها چشم و گوش قريش را از كار ما بپوشان و از رسيدن اخبار ما به ايشان جلوگيرى فرما تا ناگهانى بر سرشان بتازيم و قريش را در شهرشان مكه غافلگير سازيم. در اين هنگام بود كه حاطب بن ابى بلتعه نامه اى به قريش نوشت و به دست آن زن داد تا به مكه برساند، ولى خبر اين خيانتش از #آسمان به رسول الله رسيد، و على (عليه السلام) و زبير را فرستاد تا نامه را از آن زن بگيرند.
🍁🍁🍁🍁🍁🍁
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در داستان فتح مكه #ابوذر غفارى را جانشين خود در مدينه كرد و ده روز از ماه رمضان گذشته بود كه با ده هزار نفر لشكر از مدينه بيرون آمد، و اين در سال #هشتم هجرت بود، و از مهاجر و انصار حتى يك نفر تخلف نكرد. از سوى ديگر ابوسفيان بن حارث بن عبدالمطلب پسر عموى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) و عبدالله بن اميه بن مغيره، در بين راه در محلى به نام (نيق العقاب ) رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را ديدند، و اجازه ملاقات خواستند، ليكن آنجناب اجازه نداد، #ام_سلمه همسر رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در وساطت و شفاعت آن دو عرضه داشت: يا رسول الله (صلى الله عليه و آله و سلم) يكى از اين دو پسر عموى تو و ديگرى پسر عمه و داماد تو است. فرمود مرا با ايشان كارى نيست، اما پسر عمويم #هتك حرمتم كرده، و اما پسر عمه و دامادم همان كسى است كه درباره من در مكه آن سخنان را گفته بود.
__________________________________
🌷شادی روح علامه طباطبایی ره صلوات 👇
https://eitaa.com/joinchat/490209349C8c72616880