فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 روضهٔ حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
😭 شنیدم غارتت کردند و عریانت
😭 به خود گفتم که دزدان را نمیبخشم
😭 خصوصاً ساربان را نه...
🎙حاج جواد شکری
🆔 @allame_tehrani
😭 روضهٔ حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
🎙استاد میرزامحمدی
🆔 @allame_tehrani
💫 مقام حضرت رقیه (سلاماللهعلیها)
حضرت رقيّه سلاماللهعليها در اثر مصائب و مشكلاتى كه در وقائع عاشورا بر آن حضرت وارد شده و عاقبت تاب و توان حضرت را ربود، در همان مدّت منازل قرب و ترّقى را به سرعت طى نمودند و اگر از فعليّت تامّه مرتبهاى نيز باقى مانده بود، در عوالم پس از شهادت آن را واجد شده و به مقام ولايت رسيدهاند...
📚 «نورمجرّد»، ج۱، ص۳۳۳
📍مشاهدهٔ متن کامل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/3783
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😭 فَلَأَنْدُبَنَّکَ صَباحاً وَ مَسآءاً...
🎙حجتالاسلام استاد میرزامحمدی
▪️مادری در طواف قربانگاه
▪️هِی بُنَیَّ بُنَیَّ میگوید
▪️تشنهای زیر نیزه گَه مادر
▪️گَه أُخَیَّ إِلَیَّ میگوید
▪️اتحاد هزار سرنیزه
▪️بدنش را چه نامرتب کرد
▪️کمک بوریا و مردم دِه
▪️بدن شاه را مرتب کرد
🆔 @allame_tehrani
🔰معنای آیهٔ شریفهٔ
«إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَ ٱلۡمُنكَرِ»
معنای آیهٔ شریفه، تنها این نیست که نماز انسان را از فحشا و منکرات ظاهری بازمیدارد، بلکه این افکار و خیالات که فحشا و منکرات واقعی بوده و دشمنان راه سلوک و تجرّد هستند، نماز که همان توجّه کامل به حضرت ربّالأرباب است، همهٔ آنها را مانند خس و خاشاک میسوزاند، و در بوتهٔ مقام قرب نابود میکند.
✍ حضرت علامه آیتالله حاج سید محمدحسین حسینی طهرانی (قـدساللـهنـفـسـهالـزکـیـة)
📚 نور ملکوت نماز، ص۳۶
🆔 @allame_tehrani
💫 نماز وسیلهای برای محو قلب و حقیقت خود در عظمت حضرت حقّ
﴿ٱتۡلُ مَآ أُوحِيَ إِلَيۡكَ مِنَ ٱلۡكِتَابِ وَ أَقِمِ ٱلصَّلَوٰةَ إِنَّ ٱلصَّلَوٰةَ تَنۡهَىٰ عَنِ ٱلۡفَحۡشَآءِ وَ ٱلۡمُنكَرِ وَ لَذِكۡرُ ٱللَهِ أَكۡبَرُ وَ ٱللَهُ يَعۡلَمُ مَا تَصۡنَعُونَ﴾.(۱)
نماز خلوت بنده است با خدای خود، و راز و نیاز گفتن و تعریف و تمجید نمودن و استمداد و استنصار کردن و غرق انوار جمال و عظمت او شدن.
انسان چون به خود نگرد، در خود دو امر میبیند: یکی بدن او که مانند سایر موجودات خارجی در تغییر و تبدیل و کون و فساد است، و دیگری حقیقت او که با تغییرات و تحوّلات عالم خارج متحوّل نمیگردد. انسان در نماز، قلب و همان حقیقت خود را محو در عظمت آن موجود ازلی و ابدی که تمام موجودات قائم به اوست مینماید، و خود را بدان ابدیّت میپیوندد، و به ذکر او و یاد او آرامش میگیرد؛ ﴿ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ وَ تَطۡمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِكۡرِ ٱللَهِ أَلَا بِذِكۡرِ ٱللَهِ تَطۡمَئِنُّ ٱلۡقُلُوبُ﴾.(۲)
انسان در هر لحظه از افکار و خواطر خالی نیست؛ در سکون و حرکت، در خواب و در بیداری. افکار و خاطرات مانند موجهای خروشان از اصقاع و نواحی نفس هجوم میآورند، و ملکات مکتسبه و برخورد با مشاهدات روزمرّه هر دم بر انسان خاطرهای میزایند.
این خاطرات مانند تیغهائی آبدار و شمشیرهائی برّان بر قلب حمله نموده، او را در پرّه میافکنند و جریحهدار میکنند؛ از هر خاطرهای بگریزد به خاطرۀ دیگری دچار میشود. گریز از خاطره نیز بنوبۀ خود خاطرۀ جدیدی است. صُوَر و أشکال موجودات فانیه صف بسته، دائماً در ذهن او رژه میرود و میدان نفس را محلّ تاخت و تاز خود قرار میدهند. ملّای رومی محمّد بلخی فرماید:
جان همه روز از لگدکوب خیال
وز زیان و سود و از بیم زوال
نی صفا میماندش نی لطف و فرّ
نی بسوی آسمان راه سفر (۳)
در این صورت، روح ملکوتی مجروح و شکسته و خسته و مهجور میماند.
📚 نور ملکوت نماز، ص۳۳
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱- سورهٔ العنکبوت (٢٩) آیهٔ ۴۵: [(ای رسول ما) آنچه را که از کتاب (آسمانی قرآن) بر تو وحی شد (بر خلق) تلاوت کن و نماز را (که بزرگ عبادت خداست) به جای آر. که حقّاً نماز انسان را از کارهای قبیح و ناپسند نهی میکند؛ و هر آینه این نماز که ذکر خداست از هر چیز برتر و بزرگتر است و خدا به هر چه (برای خشنودی او و به یاد او) کنید آگاه است.]
۲- سورهٔ الرّعد (١٣) آیهٔ ٢٨: [آنها که به خدا ایمان آورده و دلهاشان به ذکر خدا آرام میگیرد، هان که دلها با ذکر خدا آرامش مییابد.]
۳- مثنوی، دفتر اول، ص۱۲.
🆔 @allame_tehrani
🔰حقیقت نماز حضور قلب است و حضور قلب مستلزم نفی خواطر
نماز یگانه ارتباط و اتّصالی است که ناگهان او را از این هیاهو میرهاند؛ چون حقیقت نماز حضور قلب است، و حضور قلب مستلزم نفی خواطر و توجّه تام به ذات اقدس ربوبی است. لذا با این توجّه تمام خاطرات مضمحل میگردد، افکار و خیالات نیست و نابود میگردد، آن لشکرهای صف کشیده شدۀ افکار و آن تداعی معانی صُوَر و أشکال مانند نمک در آب حل میشود، و آن آشوب و هیجان تبدیل به آرامش و سکون میگردد. آن گرد و غبار خیالات تبدیل به زمین سرسبز و خرّم و آب پاشیده شده، آن امواج پرخروش تبدیل به یک آب صاف و آرام میشود. و معلوم است که اقلّ فایدۀ آن استراحت موقّتی از پریشانی حواس و افکار، و فائدۀ مهم آن اتّصال به ابدیّت و خداوند جلّ و علا است. چون آئینۀ دل صاف شد و آب خروشان آرام گرفت و گرد و غبار شهوات و افکار مشوّش نشست، جلوۀ خورشید حقیقت و شمس سرمدی در قلب واضح میشود؛ بنده خدای خود را میبیند، با او میگوید و با او میشنود.
📚 نور ملکوت نماز، ص۳۵
🆔 @allame_tehrani
❤️ عاشق در نماز به غیر خدا توجه نمیکند
نماز حال خلوت بنده با خداست، مانند خلوت عاشق با معشوق. خاطرات حکم مزاحماتی است که برای عاشق در خلوت پیدا میشود، او را کسل و خسته میکند، ناراحت و پریشان مینماید، نمیگذارد آنطور که باید متمتّع شود؛ همچنین توجّه به غیر خدا در نماز روح را رنجور و خسته میکند و نمیگذارد از لقای او متمتّع گردد و با او انس گیرد.
📚 نور ملکوت نماز، ص۳۸
🆔 @allame_tehrani
💫 لذت انس با نماز
[بنده با نماز از تمام خستگیها میگریزد]
چون بنده پیوسته به نماز مشغول شود و با آداب ظاهری و باطنی بجای آورد، چنان با نماز انس میگیرد که از هر خستگی گریخته و در پناه نماز آسوده میشود، و هیچ لذّتی برای او با نماز برابری نمینماید، بلکه لذّات این جهان در مقابل نماز و قیاس با آن جز ألم و رنجی بیش نیست.
📚 نور ملکوت نماز، ص۴۳
🆔 @allame_tehrani
🔰 #پخش_زنده_صوتی
🏴 مراسم عزاداری شهادت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)
📍از طریق:
صفحهٔ «نورمجرّد» در آپارات
https://www.aparat.com/Nooremojarrad_com/live
⏰ زمان:
دوشنبه ۷ صفرالخیر ۱۴۴۶، حدود ساعت ۴:۴۵ صبح
💠 مکان:
بیت حضرت آیتالله حسینی طهرانی (مدّظلّهالعالی)
🆔 @allame_tehrani
🏴 اولویّت عزاداری بر جشن ولادت در هفتم صفر
عارف کامل حضرت علامه طهرانی رحمةاللهعلیه میفرمودند: #شهادت_امام_حسن علیهالسلام طبق قول صحیحتر هفتم ماه صفر است که البته در این تاریخ #ولادت_امام_کاظم علیهالسلام هم واقع شده است ولی به دو جهت باید هفتم ماه صفر را به عزاداری برای امام حسن علیهالسلام قرار داد: یکی اینکه جانب شهادت و اقامهٔ عزا بر عید و ولادت مقدّم است؛ فلذا در مجالس منبری در آغاز ذکری از حضرت امام کاظم علیهالسلام به میان آورده و ادامهٔ منبر را به حضرت امام حسن علیهالسلام اختصاص دهد. دوم: مقام امام حسن علیهالسلام که جدّ اعلای امام موسی بن جعفر سلاماللهعلیه است، منجرّ به تقدم آن حضرت میشود.
💬 به نقل از یکی از شاگردان
🆔 @allame_tehrani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📜 زیارت امام حسن مجتبی (علیهالسلام)
🎙سید احمد الموسوی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا بْنَ رَسُولِ رَبِّ الْعَالَمِینَ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا بْنَ أَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا بْنَ فَاطِمَةَ الزَّهْرَاءِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا حَبِیبَ اللّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا صِفْوَةَ اللّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا أَمِینَ اللّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا حُجَّةَ اللَّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا نُورَ اللَّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا صِرَاطَ اللَّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا بَیَانَ حُكْمِ اللَّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا نَاصِرَ دِینِ اللَّهِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا السَّیِّدُ الزَّكِیُّ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْبَرُّ الْوَفِیُ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْقَائِمُ الْأَمِینُ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْعَالِمُ بِالتَّأْوِیلِ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْهَادِی الْمَهْدِیُ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الطَّاهِرُ الزَّكِیُ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا التَّقِیُّ النَّقِیُّ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الْحَقُّ الْحَقِیقُ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ أَیُّهَا الشَّهِیدُ الصِّدِّیقُ،
السَّلَامُ عَلَیْكَ یَا أَبَامُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِیٍّ
وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ.
📚 مفاتیحالجنان
🆔 @allame_tehrani
📖 توصيف و شرح حال قرآن مجيد
▪️امام حسن مجتبى (عليهالسلام):
إنَّ هَذَا الْقُرْآنَ فِيهِ مَصَابِيحُ النُّورِ وَ شِفَاءُ الصُّدُورِ فَلْيَجْلُ جَالٍ بَصَرَهُ وَ لْيُلْحِمِ الصِّفَةَ فِكْرَهُ فَإِنَّ التَّفَكُّرَ حَيَاةُ قَلْبِ الْبَصِيرِ كَمَا يَمْشِي الْمُسْتَنِيرُ فِي الظُّلُمَاتِ بِالنُّورِ.
براستى كه در اين قرآن، چراغهاى روشنايى[بخش] و شفاى سينهها [از بيماریهاى دلها] است. پس جلادهنده بايد كه به نور آن [ديدهٔ دل خويش را] جلا دهد و اوصاف قرآن را [به دل خويش] پيوند زند؛ زيرا كه انديشيدن [در قرآن] مايهٔ حيات دل شخص بابصيرت است، همچنان كه آدمى در تاريكیها با كمک نور راه خود را مىپيمايد.
📚 بحارالأنوار، ج89، ص32
🆔 @allame_tehrani
💫 شجاعت امام حسن (علیهالسلام)
الْحِلْمُ الْحَسَنِيَّةُ وَ الشَّجَاعَةُ الْحُسَيْنِيَّةُ تحقيقاً بر حسب بروز و ظهور آنهاست، وگرنه چه موارد بسيارى از حلم حضرت سيدالشهداء عليهالسّلام وارد شده است كه عقل را حيران مىكند؛ و آن شجاعتهاى حضرت امام ممتحن مجتبى عليهالسّلام در جنگ جمل و صفّين بهطورى بود كه حضرت اميرالمؤمنين عليهالسّلام او را از حملههاى شديد منع مىكرد، و دريغ مىخورد از آنكه فرزند فاطمه را بكشند، و معاويه تمام اهتمامش بر آن است كه: زمين را از نسل ابناء فاطمه تهى كند.
📚 «امام شناسی»، ج۱۵، ص۲۸۷
🆔 @allame_tehrani
💌 نحوهٔ عمل برای دنیا و آخرت
▪️مواعظ امام حسن عليهالسّلام به جنادة:
وَ اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً.
براى دنياى خود چنان عمل كن كه گويا تو إلى الأبد در دنيا بطور جاودان زيست میكنى و براى آخرتت چنان عمل كن كه گويا تو فردا خواهى مرد!
📚 «معادشناسی»، ج۳، ص۴۰
📍مشاهدهٔ متن کامل:👇
eitaa.com/allame_tehrani/4027
🆔 @allame_tehrani
▪️مواعظ امام حسن (عليهالسّلام) به جناده در لحظات آخر حیات
در آن ساعتهای آخر از حيات حضرت امام حسن عليهالسّلام جناده خدمت آن حضرت رسيد و تقاضای نصيحت و موعظه نمود، در حالی كه رنگ آن حضرت زرد شده و حالش منقلب و ديگر رمقی ندارد و زهر تمام بدن او را گرفته بود.
مجلسی رضواناللهعليه نقل میكند در «بحارالأنوار» از كتاب «كفايةُ الأثر في النّصوص علی الأئمّة الإثنَيعشر» تأليف علیّ بن محمّد بن علیّ خزّاز قمّی از محمّد بن وَهْبان از داود بن هَيثم از جدّش إسحق بن بهلول [از پدرش بهلول] بن حسّان از طلحة بن زيد رقّی از زبير بن عطاء از عمير بن مانی عبسی از جنادة بن أبیاُميّه كه گفت:
من وارد شدم بر حضرت حسن بن علیّ بن أبیطالب عليهالسّلام در همان مرضی كه با آن وفات نمود، و در مقابل آن حضرت طشتی بود كه در آن خون قِی مینمود و كبد آن حضرت قطعه قطعه از سمّی كه معاويه لعنَهُالله خورانيده بود خارج میشد[1]؛ و عرض كردم: ای مولای من! چرا خود را معالجه نمیكنيد؟
حضرت فرمود: ای بندۀ خدا! مرگ را به چه علاج كنم؟
گفتم: إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ.
ثُمَّ الْتَفَتَ إلَيَّ فَقَالَ: وَ اللّٰهِ لَقَدْ عَهِدَ إلَيْنَا رَسُولُاللّٰهِ صَلَّي اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ إنَّ هَذَا الأَمْرَ يَمْلِكُهُ إثْنَاعَشَرَ إمَاماً مِنْ وُلْدِ عَلِيٍّ وَ فَاطِمَةَ، مَا مِنَّا إلَّا مَسْمُومٌ أَوْ مَقْتُولٌ. ثُمَّ رُفِعَتِ الطَّسْتُ وَ بَكَی صَلَوَاتُ اللّٰهِ عَلَيْهِ وَ ءَالِهِ.
«سپس روی به من نموده فرمود: سوگند به خدا كه رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم از ما پيمان گرفته و وصيّت نموده است كه اين امر ولايت و خلافت عامّه را بعد از او، دوازده امام از اولاد علیّ و فاطمه عهدهدار خواهند بود؛ و هيچكس از ما نيست مگر آنكه مسموم يا مقتول گردد.
در اين وقت طشت را از نزد آن حضرت برداشتند و آن حضرت بگريست.»
قَالَ: فَقُلْتُ لَهُ: عِظْنِي يَا بْنَ رَسُولِاللّٰهِ!
قَالَ: نَعَمِ، اسْتَعِدَّ لِسَفَرِكَ وَ حَصِّلْ زَادَكَ قَبْلَ حُلُولِ أَجَلِكَ. وَ اعْلَمْ أَنَّكَ تَطْلُبُ الدُّنْيَا وَ الْمَوْتُ يَطْلُبُكَ، وَ لَا تَحْمِلْ هَمَّ يَوْمِكَ الَّذِي لَمْ يَأْتِ عَلَی يَوْمِكَ الَّذِي أَنْتَ فِيهِ. وَ اعْلَمْ أَنَّكَ لَا تَكْسِبُ مِنَ الْمَالِ شَيْئاً فَوْقَ قُوتِكَ إلَّا كُنْتَ فِيهِ خَازِناً لِغَيْرِكَ.
وَ اعْلَمْ أَنَّ فِي حَلَالِهَا حِسَابٌ وَ فِي حَرَامِهَا عِقَابٌ وَ فِي الشُّبُهَاتِ عِتَابٌ؛ فَأَنْزِلِ الدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ الْمِيتَةِ، خُذْ مِنْهَا مَا يَكْفِيكَ فَإنْ كَانَ ذَلِكَ حَلَالاً كُنْتَ قَدْ زَهِدْتَ فِيهَا، وَ إنْ كَانَ حَرَاماً لَمْ يَكُنْ فِيهِ وِزْرٌ، فَأَخَذْتَ كَمَا أَخَذْتَ مِنَ الْمِيتَةِ، وَ إنْ كَانَ الْعِتَابُ فَإنَّ الْعِتَابَ يَسِيرٌ.
«عرض كردم: مرا نصيحت و اندرزی كن ای پسر رسول خدا!
فرمود: بلی، برای سفری كه در پيش داری خود را آماده ساز، و توشۀ اين سفر را قبل از آنكه زمان كوچ كردن در رسد و آهنگ رحيل بنوازند مهيّا كن.
و بدان كه تو به دنبال دنيا میروی و طلب آن را میكنی در حالی كه مرگ تو را تعقيب نموده و طلب تو را مینمايد. و همّ و اندوه و انديشه و تفكّر روزی را كه هنوز نيامده است بار مكن بر روزی كه آمده و تو در آن هستی.
و بدان كه تو از اموال دنيا هيچ چيزی را زيادی از قوت خودت كسب نمیكنی مگر آنكه در آن چيز خازن و نگهدار برای غير خودت بودهای!
و بدان كه در آنچه از اموال دنيا از راه حلال بدست میآوری حساب است و در حرامش عقاب است و در مشتبهاتش عتاب و سرزنش و مؤاخذه است.
بنابر اين اصل، دنيا را مانند جيفه و مُرداری فرض كن كه به اندازۀ كفاف در موقع ضرورت از آن برای خود برمیداری؛ پس اگر آنچه اخذ نمودهای از حلال باشد، تو در اين امر طريق زهد و قناعت پيشه داشتهای و از عهدۀ حساب كمتری برآمدهای؛ و اگر آنچه را از دنيا برمیداری از حرام باشد، ديگر دچار وِزر و تبعات و مؤاخذه نشدهای، چون از ميته به قدر ضرورت برداشتهای نه زياده بر آن؛ و اگر از موارد مشتبه باشد كه مورد عتاب واقع میشوی، دچار عتاب كمتری شدهای!»
▪️ادامـــه دارد...
⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️ ⬇️
🆔 @allame_tehrani
↩️ ادامـــهٔ «پست قبل» ⬇️
وَ اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَداً.
وَ إذَا أَرَدْتَ عِزّاً بِلَا عَشِيرَةٍ وَ هَيْبَةً بِلَا سُلْطَانٍ، فَاخْرُجْ مِنْ ذُلِّ مَعْصِيَةِ اللّٰهِ إلَی عِزِّ طَاعَةِ اللّٰهِ عَزَّوَجَلَّ.
وَ إذَا نَازَعَتْكَ إلَی صُحْبَةِ الرِّجَالِ حَاجَةٌ، فَاصْحَبْ مَن إذَا صَحِبْتَهُ زَانَكَ، وَ إذَا خَدَمْتَهُ صَانَكَ، وَ إذَا أَرَدْتَ مِنْهُ مَعُونَةً أَعَانَكَ، وَ إنْ قُلْتَ صَدَّقَ قَوْلَكَ، وَ إنْ صُلْتَ شَدَّ صَوْلَكَ، وَ إنْ مَدَدْتَ يَدَكَ بِفَضْلٍ مَدَّهَا، وَ إنْ بَدَتْ عَنْكَ ثُلْمَةٌ سَدَّهَا، وَ إنْ رَأَی مِنْكَ حَسَنَةً عَدَّهَا، وَ إنْ سَأَلْتَهُ أَعْطَاكَ، وَ إنْ سَكَتَّ عَنْهُ ابْتَدَاكَ، وَ إنْ نَزَلَتْ إحْدَی الْمُلِمَّاتِ بِهِ سَآءَكَ.
مَنْ لَا تَأْتِيكَ مِنْهُ الْبَوَآئِقُ، وَ لَا يَخْتَلِفُ عَلَيْكَ مِنْهُ الطَّرَآئِقُ، وَ لَا يَخْذُلُكَ عِنْدَ الْحَقَآئِقِ، وَ إنْ تَنَازَعْتُمَا مُنْقَسِماً[2] ءَاثَرَكَ.
«برای دنيای خود چنان عمل كن كه گويا تو إلی الأبد در دنيا بطور جاودان زيست میكنی و برای آخرتت چنان عمل كن كه گويا تو فردا خواهی مرد!
و اگر اراده داری كه عزيز بشوی بدون عشيره و ياران، و صاحب هيبت گردی بدون قدرت و سلطنت، پس برای حصول اين مقصود از پستی و كاستی معصيتِ خدا خارج شو، و در بلندی و رفعت طاعت خداوند عزّوجلّ درآ.
و اگر حاجتی تو را وادار كند كه ناچار با افرادی مصاحبت و همنشينی كنی، پس برای خود مصاحب و همنشينی اختيار كن كه اين مصاحبت موجب زينت و احترام تو گردد، و اگر او را خدمت كنی تو را حفظ كند، و اگر از او كمكی بخواهی تو را كمک كند، و اگر سخنی گوئی گفتار تو را تصديق كند و صحّه بگذارد، و اگر با كسی بخواهی در اُفتی و با شدّت رفتار كنی صَولت تو را محكم كند، و اگر بخواهی دستت را به كرم و عطا دراز كنی مانع اين نشود بلكه خود در اين امر مساعدت نمايد، و اگر در تو فتور و رخنهای پيدا شد فوراً آن را ببندد و مسدود كند، و اگر از تو نيكی ببيند آن را به حساب آورد و دستخوش نسيان قرار ندهد، و اگر تو از او چيزی خواستی به تو بدهد، و اگر در مواقع ضرورت و نياز از خواستن امتناع ورزيدی خود او ابتدا به دادن كند، و بدون سؤال رفع ضرورت و حاجت از تو بنمايد، و اگر بعضی از حوادث و ناملايمات بر او وارد شود، مراتب دوستی تو با او چنان باشد كه تو را به رنج و ناراحتی اندازد.[3]
آن رفيقِ همنشين، كسی باشد كه از ناحيۀ او هيچگاه ناراحتی و گرفتاری به تو نرسد، و راههای زندگی بر تو تغيير نپذيرد، و در مواقع وصول به واقعيّات و حقائق تو را تنها و ذليل و مخذول نگذارد و اگر در چيزی كه بايد بين شما قسمت گردد، نوبت به منازعه رسيد و در تقسيم دچار گفتگو و جدال شديد، تو را بر خود مقدّم دارد.»
جُناده به دنبال اين مطلب میگويد: پس از آنكه حضرت مجتبی عليهالسّلام اين مواعظ را بيان فرمودند نَفَسشان قطع و رنگ آن حضرت زرد شد تا حدّی كه چنين پنداشتم كه در همان دم جان خواهد داد.
در اين حال حضرت إمام حسين عليهالسّلام با أسود بن أبیالأسود داخل شدند و سيّدالشّهداء خود را به روی برادر انداخت و سر و صورت او را بوسيد، و سپس در نزد او نشست، و هر دو با يكديگر به نجوی و آهستگی سخنانی گفتند. و أبوالأسود ناگاه گفت: إنَّا لِلَّهِ روح حضرت حسن به عالم باقی شتافت...[4]
📚 معادشناسی، ج۳، ص۳۶
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
▪️پاورقی در «پست بعد» ⬇️
🆔 @allame_tehrani
▪️پاورقی «پست قبل» ⬇️
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1ـ در تعليقۀ «بحار» طبع حيدری كه به انشاء آقا شيخ محمّدباقر بهبودی است چنين وارد است كه:
در اين كلام غرابت است؛ چون وقتی جگر آب شود، به صورت لِرْد به أمعاء میرود و به معده بالا نمیآيد تا به صورت خون از دهان خارج شود؛ و صحيح همانطور كه در سائر احاديث وارد است آنكه در مدّت چهل روز طشتی در زير آن حضرت میگذاردند و طشتی را برمیداشتند، و آن حضرت میفرموده است: من جگر خود را انداختم و ظاهرش خروج جگر به صورت لرد از أمعاء است. و من چنين گمان دارم كه اين داستان بر افهام راويان دگرگون شده و اينطور نقل كردهاند؛ علاوه بر آنكه سند اين حديث از اصل ضعيف است. ـ انتهی.
و اين حقير میگويد: خروج جگر به صورت ذوب شده از معده بُعدی ندارد؛ چون رگهای «ماساريقا» كه رابط بين جگر و معده هستند میتوانند خون كبد آب شده را به معده بياورند و نظير اين قی كردن خون هم در مريضهائی كه به مرض كبدی دچارند ديده شده است؛ علاوه اصل اين گفتار از جناده است نه از حضرت مجتبی، و ممكن است جناده به نظر خود خونهای قی شده را خون جگر پنداشته است؛ و عَلی كلِّ تقدير ايرادی به روايت وارد نيست.
2ـ در كتاب «معالی السّبطين» مُقْتَسَماً ضبط كرده است.
3ـ در نسخۀ «بحار» طبع كمپانی و طبع حيدری چنين آورده است كه: وَ إنْ نَزَلَتْ إحْدَی الْمُلِمّاتِ بِهِ سآءَكَ.
و لذا ما بدون تصرّف همان را در اينجا ترجمه كرديم وليكن در كتاب «معالی السّبطين» كه او هم از «بحار» نقل كرده است اينطور آورده است كه:
وَ إنْ نَزَلَتْ بِكَ إحْدَی الْمُلِمّاتِ واساكَ.
يعنی اگر به تو بعضی از شدائد و گرفتاریهای روزگار برسد مواسات كند. و البتّه اين معنی صحيحتر و مناسبتر است.
4ـ «بحارالأنوار» طبع كمپانی، جلد دهم، ص132 و 133؛ و طبع حيدری، جلد 44، ص138 تا ص140؛ و اين روايت را در «معالی السِّبطين فی أحوال السِّبطين» در ص34 از «بحارالأنوار» روايت كرده است.
🆔 @allame_tehrani