33.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 #فایل_تصویری
🍂 عدالت از دیدگاه قدرتمندان و حامیان انتخاب اصلح و تنازع در بقاء در جهان بی خدا
🔹 سخنرانی علامه محمدتقی جعفری
#علامه_جعفری
#علامه_محمد_تقی_جعفری
#عدالت
#قدرت
#ظلم
#ظالم
#سخنرانی
🌱 @allameh_jafari
استاد علامه محمد تقی جعفری (ره)
💠 سقوط تعهدها و پیمانها از اعتبار و ارزش؛ سؤالی از حمایتگران رهایی و بیبندوباری و واگذارکنندگان ان
💠 ادامه/
همین ساعت كه این جملات را مىنویسم، در همین روز (۱۳۶۷/۰۴/۰۱ هجرى شمسى) بر خلاف تمامى مقررات و قوانین بینالمللى، موشكهاى وحشتناك و مرگبار یكى پس از دیگرى، مناطق مسكونى، یعنى خانهها و كاشانههاى مردم را كه براى زندگى ساخته و آباد كردهاند، به تلى از ویرانهها مبدل مىکند و با شکستن چراغهاى زندگى پیر و جوان و كودك و زن و مرد و بیمار و تندرست در مدارس و مساجد و بیمارستانها، آنها را خاموش مىکند.
در همین روزها، چند نفر در اتاقى نشسته و دربارۀ پدیدۀ #قدرت و ناتوانى شرمآور بشر از استفادۀ صحیح و منطقى از آن بحث مىكردیم كه ناگهان صداى بسیار مهیب انفجار یك موشك، براى لحظاتى گفتگوى ما را قطع کرد و همگى به روى هم خیره مىنگریستیم كه اكنون نیز عدهاى بىگناه به خاك و خون غلتیدند.
در همین حال، یكى از دوستان كه اهل فضل و دانش است، وارد شد و گفت: دیشب حادثهاى را دیدهام كه هم تفسیركنندۀ دموكراسى كه ترقى و تمدن بشرى را اثبات مىكند، بود و هم تفسیركنندۀ سوسیالیسم كه با جبر تاریخ وارد عرصۀ زندگى انسانها شده است.
این حادثه، انفجار یك موشك ویرانگر در نزدیكى خانۀ ما بود كه پس از آرام كردن خانوادۀ خودم، به سرعت به طرف جایگاه اصابت موشك رفتم. در آنجا منظرهای بسیار هولناك دیدم كه توانایى توصیف آن را ندارم و گمان نمىكنم ضربۀ روانى آن حادثه در درونم، تا نفسهاى واپسینم زائل شود.
تلى از خاك را دیدم كه همۀ افراد یك خانواده را در خود دفن كرده بود و تنها سر كودكى شیرخوار با انگشتان كوچك یك دستش بیرون مانده بود. آهسته و بسیار ملایم، خاكها را از پیرامون آن سر كنار زدم و صورت كودك پیدا شد. دهان او باز و پستانكش در فاصلۀ كمى دیده مىشد.
با خود چنین گفتم: ای کاش صدایم بلند بود و به گوش قانوننویسها و سازمانهاى بینالمللى حمایت! از انسانها میرسید كه: آقایان! تشریف بیاورید و پاسخ این كودك را بدهید كه دهان براى سؤال از شما باز كرده است. ولى هیهات!
یكى از حاضران در جلسه گفت: شما كجایید؟ اصلاً معلوم است چه مىگویید؟ مگر آنان نمىدانند در اینجا چه مىگذرد؟ اگر شما فقط یك شب و روز، آنچه را كه رسانههاى دنیا مىگویند، گوش بدهید، خواهید دید همان کسانی كه با فروش اسلحه براى خونریزى، كاخ آمال زندگى خود را بنا مىگذارند، خبر مىدهند و خط مىدهند. خوب، حالا من مانع بحث شما نشوم؛ ادامه دهید كه آیا مىتوان راهى پیدا كرد كه آدمی با آن همه ادعاهایش كه به تكامل رسیده و تمدن به وجود آورده است، در موقع رسیدن به قدرت، مبدل به حیوانى ناتوان نشود و آن قدرت را در مسیر سازندگى به کار بیندازد؟
🌱 جعفری، محمدتقی، ترجمه و #تفسیر_نهج_البلاغه، ویراست جدید، ج ۸، ص ۱۷۵ و ۱۷۶
#علامه_جعفری
#علامه_محمد_تقی_جعفری
#جنگ
#زنده_باد_ایران
#جان_ما_ایران
@allameh_jafari
🔹از هنگامى که تاریخ رسمى بشرى مطرح شده و احساس همنوعى که احساس همدردى را به دنبال مىآورد، بروز کرده است؛ از آن موقع که حداقل هشیاران بشریت متوجه شدهاند که آفریننده هستى به مخلوقات خود محبت دارد، در هر جامعهاى، در هر دورانى دریایى از اشک سوزناک براى شکمهاى گرسنه و بدنهاى برهنه ریخته شده است.
اگر دوشادوش جریان سیل این اشکهاى مقدس، قطراتى هم در راه دلسوزى به نابودى قدرتمندان قدرتپرست ـ که به وسیله همان قدرت از انسانیت محروم شده و با سلاح «من قهرمانم» دست به خودکشى زدهاند ـ ریخته مىشد، قرنها پیش از اکتشاف باروت و سموم شیمیایى و اتم هیدروژن، حساب انسانهاى باقدرت تصفیه مىشد و پرستشى به نام قدرتپرستى در قاموس بشرى پیدا نمىشد و بنىنوع انسانى مىتوانست با تحمل وجود دیگران، زندگى کند.
اگر همزمان با ریختن دریایى از اشکهاى سوزان براى شکمهاى گرسنه و بدنهاى برهنه و بىمسکن، قطراتى هم بر ارواح تشنه و گرسنه معرفت و نور ریخته مىشد، بدون تردید قدرتپرستان براى سیراب کردن تشنگى روحشان به دنبال مایع قرمز رنگى به نام خون نمىرفتند و براى اشباع گرسنگى روحشان، در طمع گوشت و استخوان همنوع خود نبودند و براى روشن ساختن تاریکىهاى درونشان، به جاى نور معرفت، سراغ برق شمشیر را نمىگرفتند.
🍃 علامه محمد تقی جعفری ، مجموعه آثار ۱۲، انسان شناسی، ص۵۷۴
#علامه_جعفری
#علامه_محمد_تقی_جعفری
#جنگ
#قدرت
#زنده_باد_ایران
#جان_ما_ایران
@allameh_jafari