#داستان_شب 💫 📍كافرى، غلامى مسلمان داشت. غلام به دين و آيين خود سخت پايبند بود و كافر، او را منعى نمى‏كرد. 📍روزى سحرگاه، غلام را گفت: طاس و اسباب حمام را برگير تا برويم. 📍در راه به مسجدى رسيدند، غلام گفت:اى خواجه!اجازت مى‏فرمايى كه به اين مسجد داخل شوم و نماز بگزارم. 📍خواجه گفت: برو ولى چون نمازت را خواندى، به سرعت باز گرد. من همين جا مى‏ايستم و تو را انتظار مى‏كشم. 📍نماز در مسجد پايان يافت و امام جماعت و همه نمازگزاران يك يك بيرون آمدند. اما خواجه هر چه مى‏گشت، غلام خود را در ميان آن‏ها نمى‏يافت. مدتى صبر كرد؛ پس بانگ زد كه اى غلام بيرون آى. 📍گفت: نمى‏گذارند كه بيرون آيم. چون كار از حد گذشت خواجه سر در مسجد كرد تا ببيند كه كيست كه غلامش را گرفته و نمى‏گذارد كه بيرون آيد، در مسجد، جز كفشى و سايه يك كس چيزى نديد . از همان جا فرياد زد: آخر كيست كه نمى‏گذارد تو بيرون آيى . غلام گفت:همان كس كه تو را نمى‏گذارد كه به داخل آيى. @alle_yasen

ســـــلام صبحتون پر از لبخند امیـدوارم دنیاتون سرشار از مهـر و لبخنـد باشـه و به هرچیزی که تو زندگیتون میخواهید برسید و همون جایی باشید که دلتون می خواد صبح جمعه تون زیبا و شاد @alle_yasen

السلام علیک یا اباصالح مهدی دوباره جمعه و ما مانده ایم محتاج یک جرعه نگاهت دو چشم ما ببین عمری پریشان است به راهت السّلامُ عَلَیْڪَ یا صاحِبَ الزَّمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا خَلیفَةَ الرَّحْمانِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا شَریڪَ الْقُرْآنِ اَلسَّلامُ عَلَیْڪَ یا إِمامَ الْإِنْسِ وَالْجانِّ الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج @alle_yasen

در آخرین روز تابستان براتون یک دل آرام و زندگی خوب و خانواده صمیمی و یک دنیا سلامتی و شادی آرزو میکنم صبح زیباتون بخیــــــر آدینه خوبی داشته باشید @alle_yasen

نہ برگ گلے بہ شاخہ‌ها مےماند نہ هیچ ڪسے بہ جز خــــــدا مےماند خوش باش و بدے مڪن ڪہ از ما تنها یڪ خوبے و یڪ بدے بہ جا مےماند پیشاپیش پاییز تون زیبا @alle_yasen

هرطور بود گذشت مثل برق مثل باد مثل عمر که هیچوقت جدی اش نگرفتیم مثل تمام روزهایی که در راهند تابستان را می گویم در آخرین نفسهای شهریور دعا کنیم پاییز هیچ دلی را به تاراج نبرد خداحافظ تابستان زیبا @alle_yasen

سلام برآنهایی که رفتند تا جاودان بمانند 31 شهریور، سالروز دفاع مقدس است یادهمه شهدا و سربازان وطن گرامی باد @alle_yasen

گرم‌ترین خانه خانه‌ای ست که در آن "مردِ خانه" محترم شمرده شود و "زن خانه" محبوب باشد فقـط همیـن مرد تشنه احترام است و زن عاشق محبت است @alle_yasen

ابتدای جاده مهر پاییــز به انتظار نشسته است نگاهش ابـری ردّ پاهایش خیس کوله بارش خالیست منتظره تا اینهمه برگی که قراره از درختان فرو بیاره آرزو دارم پاییـز زیبا داشته باشید @alle_yasen