بچه های محله
دوست خوب و عزيز و مهربان!
قصه اي دارم بيا آن را بخوان
قصه من راست است، افسانه نيست
قصه درد دل من واقعي است
سال هاي پيش، تيمي داشتيم
در محل جمعي صميمي داشتيم
هر سه شنبه شب، توسل بود و اشك
گوشه چشم محل، گل بود و اشك
هر شب جمعه كه هيئت داشتيم
بذر خوبي توي دل مي كاشتيم
عطر قرآن توي هيئت پخش بود
چاي آن شيرين و لذت بخش بود
جمعه ها با شوق بازي توي تيم
صبح زود از خواب برمي خاستيم
دست مي برديم سوي بند كفش
ميخ بيرون مي زد از لبخند كفش
ميخ در پا، گرم بازي مي شديم
توي گرما، گرم بازي مي شديم
زير نيش نيزه هاي آفتاب
از سرو روي همه مي ريخت آب
توپ بود و عرصه ميدان جنگ
شوت بود و عطر گل هاي قشنگ
داور بازي به سوتش مي دميد
نيمه اول به پايان مي رسيد
خسته مي رفتيم سوي ساك ها
پاك مي كرديم گردوخاك را
آب ليمو بود و يخ بود و شكر
نصف ليوان بود سهم هر نفر
ما كه با شادي و غم مي ساختيم
گاه مي برديم و گه مي باختيم
تلخي هر باخت مثل زهر بود
از غم آن هر كه با خود قهر بود
برد شيرين بود مانند عسل
پخش مي كرديم آن را در محل
در محل با خواندن شعر نخود
هركسي مي رفت سوي كار خود
در محل هر چار فصل سال را
خوب و خوش بوديم از غم ها رها
توي تعطيلات فصل آبدوغ
بود بازار محل گرم و شلوغ
بادبادك بازي و «شير و پلنگ»
«گانيه»، «بالا بلندي»، «هفت سنگ»
ضربه سنگين آن چوب «الك»
گردش رنگين آن چرخ و فلك
نيش گرما، حال ما را مي گرفت
زهر آن را آب از ما مي گرفت
در صف استخر، دست و پاي ما
خرد و له مي شد ميان ميله ها
روز و شب طي مي شد و با فصل باد
چرخ تعطيلات ما مي ايستاد
باد با خود داشت بوي مدرسه
شاد مي رفتيم سوي مدرسه
لحظه هاي زنگ شادي در حياط
موج مي زد خنده با شور و نشاط
ياد خوبي، ياد پاكي ها بخير!
ياد تقسيم خوراكي ها بخير!
ساندويچ ساده مان، نان و پنير!
روي آن نوشابه اي از آب شير!
ثلث اول، امتحان جان مي گرفت
فصل برگ و باد پايان مي گرفت
در زمستان، فصل برف و سرسره
صبح زود اخبار بود و دلهره
در خيابان سنگري مي ساختيم
بر سپاه دشمنان مي تاختيم
توي گرما گرم بازي لاي برف
دستمان يخ مي زد از سرماي برف
پاتوق ما پاي تير برق بود
قلبمان در شادماني غرق بود
كرسي ما در محل، يك «پيت» بود
گرمي اش از كاغذ و كبريت بود
برف و يخ هاي خيابان با شتاب
آب مي شد با نگاه آفتاب
باز تا بادي ملايم مي وزيد
فصل سرسبز بهاران مي رسيد
سال نو، هنگام ديد و بازديد
جيب مان پر مي شد از آجيل عيد
عيد ما با دسته گل هاي قشنگ
سبز مي شد پيش جانبازان جنگ
تا گلي تقديم مي كرديم ما
عيد را تقسيم مي كرديم ما
لحظه ها، با روز و شب هاي بلند
در پي هم يك به يك طي مي شدند
در يكي از روزهاي خوب عيد
ناگهان از دورها رودي رسيد
رود برگ ياس را آورده بود
پيكر «عباس» را آورده بود
پيكرش در قايق تابوت بود
رود با او شعر رفتن مي سرود
عاقبت با موج موج دست ها
قايقش كوچيد از بن بست ها
رفتن «عباس» حرفي تازه داشت
در دل ما شور و شوقي تازه كاشت
شور و حال پر كشيدن تا خدا
شوق رفتن سوي دشت كربلا
دوستان آماده رفتن شدند
باغبانان گل ميهن شدند
كربلا گل كرد بر سر بندشان
يادگاري شد گل لبخندشان
«احمدي» در جبهه در حال نبرد
زير آتش پاي خود را هديه كرد
او كه چون پروانه اي بي بال شد
در دلش از هديه اش خوشحال شد
بعد از او همبازي خوبم «حميد»
شهد شيرين شهادت را چشيد
پر زد او، اما پرش جا مانده است
حرف او در دفترش جا مانده است
كاش مي شد چون كبوتر پر كشيد
بال و پر زد رفت پهلوي حميد
دوستان رفتند و من جا مانده ام
در ميان كوچه تنها مانده ام
كوهي از اندوه دارم در دلم
مثل ابري از بهارم در دلم
حيف شد آن روزهاي خوب رفت
از محل آب و هواي خوب رفت
هيچكس فكري به حال گل نكرد
شد خزان و دوستي ها گل نكرد
دوست خوب و عزيز من بيا
تا كنار هم شويم از غم رها
تا پريشان است جمع بچه ها
سرد و خاموش است شمع بچه ها
پس بيا تا باز هم مثل قديم
شمع جمع كوچه را روشن كنيم
محمدعزيزي (نسيم)
امیرمؤمنان(علیه السلام) به کمیل میفرمایند:
🔻 ای کمیل، معده خود را به خوراک، سنگین مکن و برای آب، جایی و برای نفس و دم مجالی بگذار!
🔻و دست از خوراکی بکش در حالی که هنوز اشتها داری؛
🔻پس اگر چنین کنی، خوراکی برایت طیب و گوارا خواهد شد؛ زیرا صحت و سلامت تن به #کم_خوردن و #کم_نوشیدن است.
📚(بحارالانوار، ج 77؛ ص 415؛ بشارهًْ المصطفی 29؛ تحفالعقول 171)📚
✅ در وعده افطار چه بخوریم و با چه غذاهایی باید شروع کنیم
🔵 بهترین غذا جهت بازکردن افطار در این فصل #آب_جوشیده_ولرم به همراه #خرما می باشد .
🔵 در وعده افطار باید #غذاهای_لطیف ، #زود_هضم و سریع الجذب را بخورید تا بدن بتواند در زمان اندک انرژی از دست رفته خود را تامین کند . مانند موارد زیر : 👇👇
1) آب گوشت بدون کوبیده آن 2) تخم مرغ عسلی 3)سوپ جو 4) خوراک سبزیجات 5) مربای انجیر 6) عسل 7) سرکه با شیره 8)مربای تمشک 9) ماء الشعیر سنتی 👇
▫️طرز تهیه : 14 لیوان آب به همراه 1 لیوان جو پوست کنده را بپزید تا بشکفد سپس صاف کرده استفاده شود ( کسانیکه سرد مزاجند با عسل بخورند و کسانیکه گرم مزاجند همان آبش را خالی بخورند).
👌 نکته مهم:
⛔️ 👈 استفاده از غذاهای غلیظ در وعده افطار باعث می شود که هم معده ی خالی، سنگین شده و معده دچار ضعف شدید شود ، ضمن اینکه زمانیکه طول می کشد تا انرژی به تن برگردد، بین 8 تا 12 ساعت است ، پس شخص در ضعف به سر می برد ، همچنین موجب میشود که در وعده سحر میل به غذا کم شود و شخص در طول روز احساس گرسنگی را تجربه می کند .
✅ بهترین ظروف در طب اسلامی:
1⃣ ظروف سنگی:
شاید بتوان آن را به عنوان بهترین ظروف بر شمرد.
◀️ زمانی که امام رضا (علیهالسلام) از مدینه به سمت خراسان رهسپار بودند، به روستای سناباد (مشهد قدیم که شامل کوهسنگی نیز میشود) رسیدند، آنگاه حضرت به کوهی که از آن دیگهای سنگی میتراشیدند تکیه داده و دعا فرمودند:
پروردگارا! به آن نفع ببخش و به هر آنچه که در آن قرار داده میشود و از آن تراشیده میشود برکت عنایت فرما.
در پی دعای حضرت، آن کوه که بسیار محکم بود و تراشیدن دیگ از آن سخت بود، نرم گشت و تراشیدن دیگ از آن آسان شد.
سپس امر فرمودند که از آن کوه دیگهایی برای آن حضرت تراشیده و فرمودند: هر آنچه که قرار است من از آن بخورم تنها در این دیگها طبخ شود.
هر چند همراه کاروان دیگهای دیگری بود، اما از آنجایی که امام(علیهالسلام) امر فرمودند در غیر آن دیگها برای ایشان غذایی طبخ نگردد، دلیل بر افضلیت و ارجحیت دیگهای سنگی بر دیگر دیگهاست.
ضمن اینکه طبخ در دیگها و دیزیهای سنگی، غذا را بسیار گواراتر و لذیذتر از طبخ در هر ظرف دیگری میکند.
2⃣ ظروف چینی – سرامیکی:
ظروفی که از خاکی مخصوص و نسوز تهیه شده و روی آن روکشی براق کننده کشیده میشود، نیز از توصیه قابل توجهی برخوردار است.
روایت در این زمینه میفرماید:
پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) دوست داشتند که از ظروف چینی میل نمایند و میفرمودند: این ظروف از تمیزترین ظرفهای شماست.
3⃣ ظروف سفالین:
استفاده از این ظروف نیز نهیای ندارد و پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) از آن استفاده میفرمودند.
🔵 #عطسه_کردن یک مکانیسم دفاعی طبیعی برای بدن است و مطابق روایات از ابتلا به بسیاری از بیماریها به ویژه امراض چشمی جلوگیری می کند.
در کتاب الفقه المنسوب للإمام الرضا علیه السلام درباره علت اینکه گاهی بر انسان عطسه عارض می شود چنین آمده است : بدان که علّت عطسه آن است که خداوند ، چون بنده اى را نعمتى دهد و او سپاسگزارى بر آن را از یاد ببَرَد ، خداوند ، بادى بر او چیره مىسازد که در تن وى مىچرخد و سرانجام ، از سوراخ هاى بینى او بیرون مى آید و شخص ، خداوند را بر آن عطسه ، سپاس گوید و خدا ، این سپاس گفتن را سپاس آن نعمت قرار مى دهد . همچنین ، هیچ کس عطسه نمىکند ، مگر این که غذایش گوارا مىشود .
📚الفقه المنسوب للإمام الرضا علیهالسلام ، صفحه 391 ، بحار الأنوار ، جلد 76 ، صفحه 55 ، ح13
انحراف از قبله پس از نماز
بر خلاف عادت بسیاری از مردم، لازم نیست پس از پایان نماز صورت خود را به طرف راست و چپ بچرخانیم، زیرا پایان نماز به وسیله سلام است مثل: السلام علیکم و رحمه الله و برکاته، در چند مورد نباید پس از سلام نماز، صورت را از قبله منحرف کنیم:
1. کسی که وظیفه او سجده سهو است، این شخص بلافاصله بعد از سلام نماز باید سجده سهو را بجا آورد.1
2. کسی که قضای تشهد فراموش شده بر اوست، این شخص بلافاصله بعد از سلام نماز، تشهد فراموش شده را قضا می کند و پس از آن دو سجده سهو به جا می آورد.
3. کسی که باید نماز احتیاط بخواند مثلا در نماز، شک بین رکعت سه و چهار، بنا را بر چهار می گذارد و پس از سلام نماز، بدون فاصله یک رکعت نماز احتیاط ایستاده یا دو رکعت نشسته می خواند.2
1. توضیح المسائل محشی ج1 ص674
2. همان، ص659