هدایت شده از خبرگزاری حوزه
🔳 سرودی جالب با مضمون لباس روحانيت
سریال #سر_دلبران كه در این شبهاى ماه مبارک رمضان از شبكه اول سيما در حال پخش است به کارگردانی محمدحسین لطیفی با موضوع #سبک_زندگی ایرانی اسلامی، روایتگر قصهای است با محوریت #مسجد در یک محله سنتی، كه برزو ارجمند در قامت یک روحانی جوان، نقش اول را ایفا می کند.
تیتراژ پايانى اين سريال به زيبايى به توصيف لباس روحانيت پرداخته است:
بر تن مکن این خرقه را چون عشق در جان تو نیست
این حجره داران را مبین این جامه دکان تو نیست
از هرچه تزویرت کند این جامه یعنی دور شو
حتی سلیمانی اگر این جامه یعنی مور شو
این خرقه بر تن میکنی تا عشق را لایق شوی
در آسمان حل میشوی تا در زمین عاشق شوی
این خرقه بر این حکم نیست که تو خدای مردمی
پوشیده ای ثابت کنی که خاک پای مردی
تو هر دروغت قحطی است وقتی كه باور می شود
با حزب کفر افتاد اگر یک شهر کافر می شود.
http://eitaa.com/joinchat/415432704C8ae17cca99
هدایت شده از محمد عبدالهی
♦️ماه #رمضان در زمانه #قاجار
🔴 بجز مقدسینی که قبل از #افطار راهی #مسجد میشدند و آنها که دم صبح هم همین کار را میکردند، دسته سومی هم بودند که شب را به #قمار صبح میکردند و میگفتند اگر به این سرگرمی مشغول نشوند، ناچارند بخوابند و روز دیگر خواب نمیروند و روزه برای آنها مشکل خواهد شد. این دسته بیشتر اعیان زادگان بودند ولی در هر حال #روزه را میگرفتند، چون اگر نمیگرفتند، درخانه خودشان هم جا نداشتند. مرحوم «احمد منشور» میگفت با «برادرم موقر»در مجلس قمار تا صبح مشغول شدیم چون به #سحری نرسیدیم روزه را خورده به منزل آمدیم خبر #روزه_خواری ما زودتر از خودمان به منزل رسیده بود همینکه وارد شدیم مادرم از ما رو گرفت. چند روز با ما مثل جذامیها رفتار میکردند قدغن شده بود نوکرها به ما نزدیک شوند. غذایی اگر میآوردند، در اتاق میگذاشتند و فرار میکردند. ظرفهای غذای ما را در حضور ما کنار حوض، خاکمال میکردند تا بالاخره با وساطت برادر بزرگتر ما را #توبه دادند و دوباره به عضویت خانه پذیرفتند.
برای خوردن روزه نیاز بود طبیبی تصدیق مرض بدهد، اطبا تصدیق دروغ نمیدادند. محال بود وقت افطار صدای #فقیر ی از کوچه بلند شود و چندین نفر داوطلب به سمتش نروند. دراین ماه کار تعطیل میشد و مردم به #عبادت مشغول میشدند. #طلبکار سر وقت #بدهکار نمیرفت. ادارات دولتی باز بود اما کسی مراجعه نمیکرد. مرافعه شرعی در دفتر علما متوقف میشد.محصلین دیوانی به مطالبه بدهکاری نمیرفتند. در خانهها کسی به نوکرها امر و نهی نمیکرد.خلاصه اینکه مردم در همه چیز رعایت یکدیگر را میکردند.
منبع: شرح زندگانی من؛ عبدالله مستوفی
#محمد_عبدالهی
هدایت شده از حدیث آرزومندی
آیت الله برهان
حضرت آقای انصاریان فرمودند: «مرحوم آقای برهان{استاد آقایان جعفری، سعادت پرور، مجتهدی، مهدوی کنی و...} در تهران عادت داشتند که یک ساعت به مغرب لباسشان را در بیاورند و خودشان توالتهای مسجد را یکی یکی تمیز کنند! می فرمودند نکند کسی خانه خدا بیاید و توالت کثیف باشد و حالش از مسجد بهم بخورد!
نسل این عالمان دیگر ورافتاد.
البته مرحوم آقای مجتهدی {تهرانی، استاد ما} تا حدی از مرحوم برهان متاثر بود ولی این فرق را داشتند که آقای مجتهدی گاهی عصبانی می شد اما آقای برهان هیچ وقت عصبانی نمی شد! هیچ وقت ها!!
بعد از فوتشان خودم (آقای انصاریان) خواب مرحوم برهان را دیدم گفتم آقا در چه حالی هستید؟ فرمودند تا الان ابی عبدالله (علیه السلام) صد بار دیدن من آمده است!!
اینقدر آقای برهان عشق به امام حسین داشت که حد نداشت. خودم(آقای انصاریان) دیدم در عاشورا در میان دسته میان داری می کرد و به سرو سینه اش می زد..
شاگردانش هم هیچکدام سیگاری نشدند. نهی می کردند و افراد را تربیت می کردند.»
#امام_حسین
#عالم_ربانی
#مسجد
#برهان
#آیت_الله_برهان
#انصاریان
@Menhajalsalehin