◼️حفظ فاطمیه اوّل و دوم◼️
📌 حضرت آیت الله العظمی #شبیری_زنجانی دام ظله :
▪️در بين عوام از قدیم، ايام فاطمیه و شهادت حضرت زهرا عليها السلام، فاطميه اوّل مشهور بوده است يعنی سيزدهم جمادی الاوّل، ولی اخيراً فاطميه دوم يعني سوم جمادی الثانية شهرت يافته و شايد منشأ آن حاجی نوری يا شاگردان او باشند.
▪️وجهی كه برايش ذكر می كنند، آن است كه ۷۵ روز در نسخ مختلف كتب تاريخی، تصحيف ۹۵ روز است و چنين تصحيفی بين دو كلمه «سبعين» و «تسعين» امری رايج و شايع است.
▪️من به ياد ندارم كه در كتب تاريخي و اختلاف نسخهها، اين دو كلمه به يكديگر اشتباه نشده باشد. در نسخ مختلف كتب تاريخی يا سبعين را به تسعين و يا بالعكس اشتباه می كنند. و چون تجربه نشان داده كه غالباً در اين كلمه خطا رخ می دهد، اصل أصالة عدم خطا هم جاری نيست.
▪️علی أیّ حال، شهادت آن حضرت هر روزی باشد، بايد به قصد رجاء توسّل كرد و به حسب روايات همان ثوابی كه وعده داده شده، به توسّل به قصد رجاء إعطاء می شود. در محاسن برقی آمده كه حضرت می فرمايند: رواياتی كه حَروریّه ـ كه خوارجاند ـ نقل می كنند، طرح (رد) نكنيد، احتمال دارد كه اين روايات صادر شده باشد، چون قطعی الكذب نيست، و چون محتمل است، رجاءً آنها را حفظ كنيد. (۱) چنانچه قاعده تسامح و امثال آن اقتضاء میكند.
▪️به حسب روايات مسلّم، وعده ثواب به توسّل داده شده و بايد حفظ شود، چه فاطميه اوّل و چه فاطميه دوم.
_____________________
۱. عنْ أَبِي بَصِيرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام أَوْ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لَا تُكَذِّبُوا الْحَدِيثَ إِذَا أَتَاكُمْ بِهِ مُرْجِئِيٌّ وَ لَا قَدَرِيٌّ وَ لَا حَرُورِيٌّ يَنْسُبُهُ إِلَيْنَا، فَإِنَّكُمْ لَا تَدْرُونَ لَعَلَّهُ شَيْءٌ مِنَ الْحَقِّ فَيُكَذَّبُ اللَّهُ فَوْقَ عَرْشِه. (المحاسن، ج۱، ص۲۳۰-۲۳۱، ح۱۷۵)
🔻درس خارج فقه آیت الله سید موسی شبیری زنجانی، تاریخ : ۱۶مهر ۱۳۷۴
#شرط_غیر_استقبالی
♨️دوموردِ قیاسی وجود دارد که اِن شرطیه در غیر استقبال، استعمال می شود:
۱.زمانی که شرط لفظ کان باشد:
🔅ان کنتم فی ریب مما انزلنا...
🔅ان کنتم مومنین...
و...
۲. ان وَصلیه:(یعنی جایی که ان در مقام تاکید آید،همراه واو حال برای مجرد وصل و ربط.که در این استعمال جزاء ذکر نمی شود:
🔅زیدٌ و ان كثر ماله بخيلٌ.
🚫در غیر این دو مورد استعمال در غیر معنای استقبالی قلیل است.
📗مطول،همراه حاشیه شریف جرجانی،ص ۳۱۸
@ALNOKAT
آیت الله شبیری زنجانی دام ظله العالی:
برنامه علمی طلاب را زیاد نکنید...
@alnokat
العلم لا يعطیک بعضه حتی تعطیه کلک.
علم بعض خود را به تو نمی دهد مگر اینکه تمام وجودت را برای آن انفاق کنی.
حکایتی از نحوه تحصیل مرحوم علامه طهرانی اعلی الله مقامه الشریف.
@alnokat
...علی ایّ حال حضرت والد(علامه طهرانی ره) مقید بودند که ما همان کتابهایی را که سابقاً در حوزه تدریس میشد بخوانیم و درس بگیریم میفرمودند مغنی اللبیب شرح شمسیه جوهر النضید معالم الاصول و قوانین الاصول باید خوانده شود از اینکه در حوزه به جای مطول مختصر و یا به جای مغنی تلخیص مغنی متداول شده بسیار تاسف می خوردند و می فرمودند اگر فردی با مختصر خواندن عالم شود عالم مختصر می شود و هرگز عالم متبحری نخواهد شد در مدتی که در تهران بودیم برای ما درسی خصوصی تعیین کرده بودند و بنده قبل از خواندن شرح لمعه خدمت یکی از آقایان فاضل و دانشمند معانی و بیان و بدیع مطول را درس گرفتم.
نور مجرد ص ۱۳۳.
@alnokat
✅استثنای متصل و منقطع
🔸در مورد مستثنی متصل و منقطع اکثرا می شنویم که میگویند اگر مستثنی از "جنس" مستثنی منه بود متصل و الا منقطع است.
🔹برای روشن شدن مطلب تعلیقه ای نیکو از جناب سید علی خان مدنی از کتاب الحدائق الندیه(بر صمدیه شیخ بهائی رحمهما الله)ایشان می آوریم:
🔸"لا یشترط فی المنقطع ان یکون من غیر جنس المستثنی منه، بل ان لا یکون داخلا فی المتعدد الاول قبل الاستثناء، سواء کان من جنس المتعدد کقولک: "جائنی القوم الا زیدا" مشیرا ب(القوم) الی جماعه خالیه عن زید، او لم یکن، نحو: "جاءنی القوم الا حمارا" فتبین ان المتصل لیس هو المستثنی من الجنس کما ظنّ بعضهم."
🔅ترجمه:
🔸در استثنای منقطع شرط نیست که مستثنی از غیر جنس مستثنی منه باشد، بلکه شرط استثنای منقطع این است که قبل از استثناء، داخل در مستثنی منه نباشد.
حال چه از جنس مستثنی منه باشد، مثل (جائنی القوم الا زیدا) و اشاره به قومی شود که زید در آن نبوده است.
و چه از جنس مستثنی منه نباشد، مثل (جائنی القوم الا حمارا).
لذا مشخص شد که مراد از استثنای متصل این نیست که مستثنی از جنس مستثنی منه باشد، کما اینکه برخی چنین گمانی کرده اند.
@alnokat
درس فقه - خصوصیات آیت الله مصباح.mp3
7.51M
📢 | #صوت
🔰بیانات حضرت #استاد_شب_زنده_دار دام ظله به مناسبت رحلت #حضرت_آیت_الله_مصباح_یزدی
📆تاریخ : 99/10/14 | درس فقه
#پندهای_سعادت
#بیانات
🔻در محضر حضرت استاد #شب_زنده_دار دام ظله
🔗 @pand_saadat
◾️سرّ وصیّت حضرت صدّیقه کبری سلام الله علیها◾️
آیةالله میرزا جواد ملکی تبریزی رضوان الله علیه
🔹حضرت زهراء به امیرالمؤمنین علیهما السلام وصیّت کردند که تدفین و محلّ قبر شان را از آن دو نفر مخفی کنند.
🔹و به جان خودم سوگند این وصیّت حضرت صلوات الله علیها یک مجاهده و نصرتی در دین خدا بود که برای اثبات مذهب شیعه و ابطال مذهب عامّه از هر نشانه و استدلالی سودمندتر بود.
🔹چرا که این مخفی نگه داشتن تدفین و قبر آن حضرت در طول تاریخ مخفی نمی ماند،
🔹و هر وقت کسی دربارۀ علّت آن سؤال کند و بفهمد که این به جهت وصیّت خود آن حضرت بوده برای او مثل خورشید آشکار می شود که آن حضرت با خشم و سخط نسبت به شیخین از دنیا رفتند و با شکایت از آنها پدرشان را ملاقات کردند، و این زشتی و رسوایی برای آنهاست که بالاتر از آن وجود ندارد.
📚 «المراقبات» ص ۶۴
🆔 @nooremojarrad_com
هدایت شده از کشکولعلمی|حمیدفخیمی
❇️امیر المؤمنین علی علیهالسلام:
🔺القَلبُ المُحِبُّ للّهِ یُحِبُّ کَثیرا النَّصَبَ للّهٍ، وَالقَلبُ اللاّهی عَنِ اللّهٍ یُحِبُّ الرّاحَةَ.
☘قلب دوستدار خدا، خستگى براى خدا را بسیار دوست دارد و قلب بى خبر از یاد خدا، آسایش را دوست دارد☘
📚تنبیه الخواطر، ج۲، ص۸۷
🔵#کلمه_قمع در نامه 27 نهج البلاغة
🔹در زبان عربی «قمع» به معنای ذلیل کردن (متعدی) است.
در فرجام #نامه_27 نهج البلاغه آمده است: «وَ أَمَّا الْمُشْرِكُ فَيَقْمَعُهُ اللَّهُ بِشِرْكِه»
✍️یعنی خداوند مشرک را [در جامعه] به خاطر شرکش (یا به وسیله شرکش) ذلیل میکند.
🔸کلمه «قمع» در زبان فارسی معاصر معمولا در کنار کلمه «قلع» (به معنای ریشهکن کردن و نابود کردن) و معطوف به آن به کار میرود.
شاید برای همین بوده که برخی مترجمان کلمه «یقمعه» را در اینجا به «نابود کردن» برگردانده و این معنا را به دست دادهاند که خداوند مشرک را نابود میکند در حالیکه این روایت میخواهد بگوید خداوند مشرک را ذلیل میکند.
استاد عشایری منفرد
@alnokat
#مسئلة
چرا کلمه ای که دارای همزه وصل است،اگر برای شیئی علم شود،همزه وصل آن تبدیل به همزه قطع می شود؟
#قاعدةٌ
لا یجوزالتصرف فی العلم بقدر الامکان لانه وضع ثان
اگر اسمی برای شیئی علم شود،جایز نیست در لفظ آن تصرف کرد و تغییر داد زیرا علم شدن اسم وضع دومی برای ان اسم محسوب می گرد (البته اگر قبل از علمیت استعمالی داشته باشد).
بعض فروعات این قاعده:
۱.فلسفه وضع همزه وصل برای ان بود که ابتداء به ساکن نشود یعنی حرف اول برخی از کلمات ساکن بود و تلفظ آن تعذر (یا بنا بر قول نادری تعسر)داشت پس همزه وصل به اول ان اضافه کردیم( مثل ألرجل که اگر در ابتدا کلام واقع شود همزه تلفظ و در اوسط تلفظ نمی شود.)
اما اگر همین اسم دارای همزه، وصل برای شخصی علم شود همزه ان به همزه قطع بدل می شود زیرا همزه وصل بعد از وضع دوم(علم شدن)جزء موضوع له اسم علم می شود و واضع هنگام وضع همزه را لحاظ کرده پس حذف ان جایز نیست.
۲.تاء تأنیث برای فارقیت بین مذکر و مؤنث وضع شده و حذف آن جایز است،اما اگر اسمی به همراه تاء تأنیث علم شود حذف آن جایز نیست.
بقدر الامکان:البته گاهی در اسم علم تصرف می شود با قرینه مثل ترخیم در منادا و...
اقتباس از مبحث لاینصرف شرح ملاجامی
@alnokat