♦️ الو سلام حاج آقا / ۴۹
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «اسرائيليّات» چیست؟
🔸 اسرائليات، قصهها، افسانهها، روايات و اخبارى است كه از «تورات» و منابع يهودى گرفته شده و به دست علماى يهود، به ويژه كسانى كه پس از ظهور اسلام مسلمان شدند، وارد فرهنگ اسلامى شده است. علماى اسلام، گاهى اصطلاح اسرائيليات را به «نصرانيات» و همه مجعولاتى كه رنگ يهودى دارد، تعميم مىدهند.
🔹 چه عواملی باعث نفوذ اسرائيليات در فرهنگ اسلامی شد؟
🔸 ريشههاى تاريخى نفوذ اسرائيليات در فرهنگ اسلامى را باید از يك سو به حضور جامعه يهودی در جزيرة العرب و ارتباط نزديكشان با قوم عرب و برترى فرهنگى آنان بر عرب جاهليت دانست و از سوى ديگر باید آن را در خصومت و كينهتوزى يهود با اسلام جستوجو كرد. یهودیان چون در رويارويى سياسى و نظامى با مسلمانان شكست خوردند، تلاش كردند تا از راه نفوذ فرهنگى و از درون به مسلمانان ضربه بزنند.
🔹 یهودیان در کدام نقاط جزيرة العرب زندگی میکردند؟
🔸 دين يهود چند قرن پيش از ظهور اسلام، در عربستان نفوذ يافته بود و برخى نقاط يهودىنشين در اين سرزمين پديد آمده بودند كه مهمتر از همه يثرب بود كه پس از هجرت پيامبر اسلام (ص) مدينه (مدينة الرسول) ناميده شد. علاوه بر يثرب كه سه طائفه يهودى ثروتمند و متنفّذ «بنىقينقاع»، «بنىنضير» و «بنىقُريظه» در آن سكونت داشتند، در «تيماء»، «فدك» و «خيبر» نيز نقاط يهودىنشين پديد آمده بود و تعدادى از اين گروه در آنجا حضور داشتند.
🔹 یهودیان چه چیزهایی را وارد فرهنگ اسلامی کردند؟
🔸رواياتى كه یهودیان در جامعه عرب بازگو مىكردند، بيشتر گزارشها و روايات آميخته با خرافات و افكار آشفته درباره آفرينش جهان، پيامبران، اقوام، امتهاى پيشين و امثال اينها بود. اينگونه مطالب در عصر اسلام از طريق راويان يهودىالأصل یا غیر آنها مانند «عبدالله بن سلام»، «كعب الأحبار»، «وهب بن منبّه» «ابو هُريره»، «عبدالله بن عمرو بن العاص» و «مُقاتل بن سليمان» وارد كتابهاى تاريخ اسلام شد.
🔹 خرافات هم جزیی از اسرائيليات است؟
🔸بله. مثلا «بخارى» و «مسلم» از «ابو هريره» نقل كردهاند كه وى مىگفت: «ملكالموت روزى نزد موسى (ع) رفت و گفت: دعوت پروردگارت را اجابت كن!. موسى (ع) سيلى به صورت او زد و چشم او را كور كرد! فرشته نزد خدا برگشت و گفت: مرا نزد بندهاى فرستادى كه نمىخواهد بميرد و دو چشمم را كور كرد!، خداوند چشم فرشته را به حال اول برگرداند و به او گفت: نزد بندهام برو و به او بگو اگر مىخواهى زنده بمانى، دستت را بر پشت گاو نرى بنه، به تعداد موهاى گاو كه زير دستت قرار مىگيرد، بر سالهاى عمر تو مىافزايم» همچنین وهب بن منبّه مىگفت: «مردم بيتالمقدس، همسايگان خدا هستند، بر خداست كه همسايگان خود را عذاب نكند. هركس در بيتالمقدس دفن شود، از عذاب و فشار قبر نجات خواهد يافت»
🔹 برخورد رسول خدا (ص) و ائمه معصومین (ع) با اسرائيليات چگونه بود؟
🔸آنها به سختی با اسرائيليات مبارزه میکردند. مبارزه رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) با اسرائيليات گاهى به شكل تكذيب راويان آنها و سلب اعتماد مردم از آنها و گاهى از راه پاسخگويى به احاديث آنها با استدلال و روش علمى بود. امام على (ع) درباره ابوهريره فرمود: «دروغگوترين كسى كه احاديثى را به دروغ به رسول خدا (ص) نسبت داده، ابوهريره دوسى است.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: مجموعه مقالات تاریخی، (راههاى نفوذ اسرائيليّات در تاريخ اسلام)، تالیف: استاد مهدی پیشوائی
#اسرائيليّات
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۰
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «نهج البلاغه» چه کتابی است؟
🔸 نهج البلاغه منتخبی از خطبهها، وصایا، دعاها، نامهها و کلمات کوتاه امام علی (ع) است که توسط «ابوالحسن محمد بن الحسین بن موسی» معروف به «سید رضی» و «سید شریف رضی» از فقیهان و شاعران به نام شیعه در قرن چهارم جمعآوری شده است.
🔹 بیشترین بخش نهج البلاغه مربوط به چیست؟
🔸 بزرگترین بخش نهج البلاغه مواعظ آن است. تقریباً نیمی از نهج البلاغه مربوط به موعظههاست و بیشترین شهرت نهج البلاغه مدیون موعظهها، پندها، اندرزها و حکمتهای عملی آن است.
🔹 کدام موعظه نهج البلاغه از مضامین عالی برخوردار است؟
🔸 سخنان علی (ع) به حق از سخن خالق فروتر و از سخن مخلوق فراتر است، همه مواعظ امام (ع) حکیمانه، عالی و نامیراست. چنان که میفرماید: «پیش از این مرا برادری در راه خدا بود که کوچک و حقیر بودن دنیا در چشمش، او را در چشم من عظمت و شکوه ویژهای بخشیده بود. او از بندگی و چیرگی شکم خویش آزاد بود، چیزی را نمییافت، آرزو نمیکرد و چون مییافت، زیاده روی نمینمود. بیشتر روزگارش در سکوت میگذشت، اما گاهی که لب به سخن میگشود بر سخنوران غالب میشد و عطش پرسشگران و سوز تشنگیشان را فرو مینشاند. او به ظاهر افتاده مینمود و همه ناتوانش میانگاشتند، ولی اگر زمان کوشش فرامیرسید و برخوردی جدی در میان بود، به سان شیر بیشه میخروشید و چونان مار بیابان بر دشمن میپیچید. حجت و برهان خویش را جز در نزد قاضی طرح نمیکرد. چنین بود که هیچ کس را بر آن چه در موردش امکان توجیهی باشد تا عذرش را نمیشنید، ملامتش نمیکرد. از هیچ دردی جز به هنگام بهبودی شکوه نمینمود و نمینالید. آنچه میگفت عمل میکرد و آنچه را نمیکرد، نمیگفت، اگر در سخن مغلوب میشد، در سکوت و خاموشی شکستپذیر نبود، همواره به شنیدن حریصتر از گفتن بود. هرگاه دو کار برای او پیش میآمد مینگریست که کدام یک از آن دو به هوای نفس و هوسهایش نزدیکتر و سازگارتر است تا خلاف آن را انجام دهد، پس بر شما باد جست و جوی چنین خویها، آنها را فراگیرید و در به دست آوردنشان با یکدیگر رقابت نمایید، و اگر تحصیل این همه را نمیتوانید، دست یافتن به اندک بهتر از رها کردن همه است.»
🔹 برادر مورد اشاره امام (ع) چه کسی است؟
🔸 در این باره احتمالاتی داده شده است. عدهای معتقدند مراد امام (ع) «ابوذر غفاری» است، جمعی نیز «مقداد بن عمرو» و برخی «عثمان بن مظعون» را منظور امام (ع) تلقی کردهاند. شماری نیز بر این باورند که مراد امام (ع) شخص معینی نبوده، بلکه حضرت بر طبق عادت عربها که اینگونه سخن میگویند، اوصاف انسان شایسته و خوب را معرفی کرده است.
🔹 منظور امام (ع) از برادری در راه خدا چیست؟
🔸 فرهنگ برادری و اخوت در میان مسلمانان با نزول آیه «انما المومنون اخوه» شکل گرفت و پیوند عمیقی بین اهل ایمان پدید آمد. پیامبر (ص) با ورود به «مدینه» چندین بار مراسم اخوت برگزار کرد و هر مسلمانی را به عقد برادری مسلمانی دیگر درآورد و افتخار برادری خود را نصیب امام علی (ع) کرد. به تدریج عنوان «اخ فی الله» برادر ایمانی در میان مسلمانان رایج شد.
🔹 ملاک اخوت و برادری چه بود؟
🔸 ملاک و میزان اصلی در این برادری پیوندهای عقیدتی است که دلها را به هم گره زده و مومنان را در یک صف واحد قرار میدهد. اخوت دینی از چنان قدرتی برخوردار است که بر پیوندهای خانوادگی و برادریهای پدر و مادری غالب آمده و مصداق اعلای «اعتصام به حبل الله» و پرهیز از تفرقه و اختلاف میشود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: برادری داشتم که ...، (حکمت 289)، تالیف: محمد محمدیان
#برادر_دینی
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۱
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا چرا برخی واژگان از قداست برخوردارند؟
🔸 کلمات از آن جهت که لفظ هستند، قداستی ندارند، بلکه قداست را از معانی خود کسب میکنند. قداست برخی معانی و مفاهیم به جنبههای خاصی از روانشناسی جوامع در زمینه ارزشگذاریهای معنوی مربوط میشود. در اسلام واژه «شهید» از چنین قداستی برخوردار است، گو اینکه هالهای از نور گرداگرد آن را فراگرفته است. شهید در میان کلمات و مفاهیم اسلامی و در اذهان مسلمین، کلمه و مفهومی نورانی و مقدس است.
🔹 شهید به چه کسی گفته میشود؟
🔸 شهید کسی است که با معیارهای خاص اسلام به «شهادت» رسیده باشد. یعنی در راه خدا و هدفهای عالی اسلامی و با انگیزه برقراری ارزشهای واقعی بشری کشته شود. در این صورت او به یکی از عالیترین درجات و مراتبی که یک انسان ممکن است در سیر صعودی خود به آن نائل شود، نائل میگردد. قرآن کریم درباره «شهدا» میفرماید: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ امْواتاً بَلْ احْیاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ یُرْزَقونَ» یعنی گمان مبر آنان را که در راه حق کشته شدهاند مردهاند، بلکه آنها زندهاند و نزد پروردگارشان روزی داده میشوند.
🔹 چرا شهید از چنین جایگاهی برخوردار است؟
🔸 چون شهید مثل شمع است که خدمتش از نوع سوخته شدن، فانی شدن و روشنایی بخشیدن است تا دیگران در پرتو نور او و به بهای نیستی او زندگی و خدمت کنند. شهدا شمع محفل بشریتاند، میسوزند و محفل بشریت را روشن میکنند.
🔹 تشبیه شهید به شمع از چه جهت است؟
🔸 تمام کسانی که به بشریت از هر راه علم، فلسفه، اندیشه، صنعت، اختراع، اکتشافات، اخلاق، حکمت عملی و ... خدمت کردهاند، حقی بر بشریت دارند، ولی هیچ کس به اندازه شهدا بر بشریت حق ندارد و به همین جهت عکسالعمل احساسآمیز انسانها و ابراز عواطف خالصانه آنها به شهدا بیش از سایر گروههاست. همه گروههای خدمتگزار مدیون شهدا هستند، ولی شهدا مدیون آنها نیستند یا کمتر هستند؛ عالِم در علم خود، فیلسوف در فلسفه خود، مخترع در اختراع خود و معلم اخلاق در تعلیمات اخلاقی خود نیازمند محیطی مساعد و آزادند تا خدمت خود را انجام دهند و شهید آن کسی است که با فداکاری و از خودگذشتگی خود و با سوختن و خاکستر شدن خود، محیط را برای دیگران مساعد میکند.
🔹 رتبه، منزلت و مقام شهید چقدر است؟
🔸 جایگاه شهید به قدری بالا و والاست که در اسلام وقتی که میخواهند مقام کسی یا ارزش کاری را بالا ببرند، میگویند مقام فلان شخص برابر است با مقام شهید و یا فلان کار اجرش برابر است با اجر شهید. مثلا درباره طالب علم اگر واقعاً انگیزهاش حقیقتجویی و خدمت و تقرب به خدا باشد و علم را وسیله مطامع خود قرار ندهد، میگویند اگر کسی طالب علم باشد و در خلال دانشجویی و طلبگی بمیرد شهید از دنیا رفته است. این تعبیر، قداست و علوّ مقام طالب علم را میرساند.
🔹 چرا شهید غسل و کفن ندارد؟
🔸 شهید اگر در میدان معرکه به شهادت برسد، بدون غسل و کفن و با همان تن و جامه خونآلود دفن میشود. این استثنا نشانه آن است که روح و شخصیت شهید آنچنان پاک و وارسته شده که در بدنش و در خونش و حتی در جامهاش اثر گذاشته است. بدن شهید یک «جسد متروّح» است، یعنی جسدی است که احکام روح بر آن جاری شده است، همچنان که جامه شهادتش «لباس متجسّد» است؛ یعنی حکم روح بر بدن جاری شده و حکم جاری شده بر بدن، بر لباس و جامه جاری شده است. بدن و جامه شهید از ناحیه روح، اندیشه، حقپرستی و پاکباختگی شهید کسب شرافت کرده است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: قیام و انقلاب مهدی (عج) و مقاله شهید، (مقاله شهید)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#شهید
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۲
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «قلعه خیبر» کجاست؟
🔸 وادی خیبر جلگه وسيع حاصلخيزى در شمال مدينه است که به هنگام ظهور اسلام، يهودیان در آن سكونت داشته و دژهاى هفتگانه «ناعم»، «قموص»، «كتيبه»، «نسطاة»، «شق»، «وطيح» و «سلالم» را در آن ساخته بودند. ساكنان خیبر با جمعيتی بالغ بر بيست هزار نفر در امور زراعت، تهيه سلاح، دفاع نظامی و مسائل مالی فعالیت میکردند و مردان جنگاور زیادی داشتند.
🔹چرا پیامبر (ص) در صدد تسخیر قعله خیبر برآمد؟
🔸 چون يهوديان خيبر با كمكهای مالى خود، قبايل عرب و سپاه شرک را براى نابودی حكومت نوپای اسلام تشویق کرده و در شعلهور شدن آتش «جنگ احزاب» موثر بودند. ناجوانمردى يهودیان خيبر، پيامبر (ص) را بر آن داشت تا اين كانون خطر را از بین برده و به لجاجت و ماجراجویی آنها پایان دهد.
🔹 جنگ خیبر چگونه آغاز شد؟
🔸 پيامبر (ص) «غيله ليثى» را جانشين خود در مدينه گذاشت، سپس پرچم سفيدى به دست على (ع) داد و فرمان حركت صادر کرد. سپاهیان اسلام با هزار و چهارصد سرباز و دويست سواره نظام برای تسخیر دژهای خیبر حرکت کردند. به زودی درب قلعههاى «ناعم» و «قموص» به روی سپاه اسلام گشوده شد، اما دژهاى «وطيح» و «سلالم» با مقاومت سرسختانه يهود در بيرون از قلعه روبرو گردید و سربازان اسلام نتوانستند آنها را تسخیر کنند. روزی «ابوبكر بن ابی قحافه» مأمور فتح آنها شد و مسلمانان با فرماندهى او به حركت آمدند، ولى پس از مدتى بدون نتيجه بازگشتند. روز ديگری فرماندهى لشكر به «عمر بن خطاب» سپرده شد. او نيز بدون نتيجه از صحنه نبرد بازگشت و با شرح دلاورىهای «مرحب» رئيس قلعه موجب تضعیف روحیه سربازان اسلام شد. پيامبر (ص) که از این وضعیت ناراضی شده بود به افسران ارتش فرمود: «فردا پرچم را به دست كسى مىدهم كه خدا و پيامبر را دوست دارد و خدا و پيامبر نیز او را دوست دارند و خداوند اين دژ را به دست او مىگشايد. او مردى است كه هرگز پشت به دشمن نكرده و از صحنه نبرد فرار نمىكند.» و بنابه نقلی فرمود: «كرّار غير فرّار» يعنى به سوى دشمن حمله كرده و هرگز فرار نمىكند.
🔹 آن شخص چه کسی بود؟
🔸فردای آن روز سرداران اسلام گرد پيامبر (ص) جمع شدند تا بدانند اين افتخار نصیب چه کسی میشود. پيامبر (ص) پرسید: «على (ع) كجاست؟!» گفتند او دچار چشم درد شده و استراحت میکند. پيامبر (ص) فرمود: «او را بياوريد.» عارضه چشم به قدری شدید بود که امام (ع) را بر شتری سوار کرده و در برابر خيمه پيامبر (ص) فرود آوردند. پيامبر (ص) دستى بر ديدگان امام (ع) كشيد و در حق او دعا کرد. دم مسيحايى رسول خدا (ص) ديدگان علی (ع) را شفا بخشید و او را تا پايان عمر از چشم درد مصون نگاه داشت. پيامبر (ص) به على (ع) فرمود: «قبل از جنگ نمايندگانى را به سوى سران دژ اعزام کن و آنها را به آئين اسلام دعوت نما. اگر نپذيرفتند، به آنها بگو خلع سلاح شده و با پرداخت جزيه در زیر سایه حكومت اسلامى آزادانه زندگى كنند و اگر به هيچكدام گردن ننهادند، با آنان بجنگ.» سپس فرمود: «هرگاه خداوند يك فرد را به وسيله تو هدايت كند، بهتر از اين است كه شتران سرخ موى مال تو باشد و آنها را در راه خدا صرف كنى.»
🔹 امام (ع) چکار کرد؟
🔸 علی (ع) زره بر تن كرد، «ذوالفقار» را حمايل نمود و هرولهكنان به سوى دژ شتاب گرفت. در اين لحظه درِ خيبر گشوده شد و دلاوران يهود بيرون آمدند. نخست «حارث» برادر مرحب راهی میدان شد، اما لحظهاى نگذشت كه با ضربت ذوالفقار نقش زمین شد و جان سپرد. مرگ برادر مرحب را متأثر کرد. او براى گرفتن انتقام به میدان آمد و به مبارزه پرداخت. ناگهان شمشير امام (ع) بر فرق مرحب نشست و جان او را گرفت. با مرگ مرحب دلاوران يهود پا به فرار گذاشتند و على (ع) به تعقيب آنها پرداخت که ناگهان در این اثنا يكی از قهرمانان يهود با ضربت شمشير سپر على (ع) را از دستش انداخت. در این هنگام علی (ع) متوجه درِ قعله شد و آن را با نیروی الهی از جاى كَند و سپر خود قرار داد و پس از پايان نبرد آن را مانند پلی به روى خندقى كه يهوديان كَنده بودند، افکند و بدین وسیله درب خیبر گشوده شد.
🔹 امام (ع) چگونه درب قلعه را از جای کَند؟
🔸 اين حادثه هرگز با قدرت معمول بشرى امکانپذیر نبود. چنان که امام (ع) فرمود: «من هرگز آن در را با نيروى بشرى از جاى نكَندم، بلكه در پرتو نيروى خداداد و با ايمانى راسخ به روز باز پسين اين كار را انجام دادم.» مردى از امام (ع) پرسيد: «آيا سنگينى آن را احساس کردى؟» فرمود: «به همان اندازه سنگينى كه از سپر خود احساس مىكردم.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: فرازهایی از تاریخ اسلام، (كانون خطر يا دژ آهنين خيبر)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#درب_خیبر
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۳
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «علم کلام» چه علمی است؟
🔸 علم کلام یک رشته از «علوم اسلامی» است که درباره «عقاید اسلامی» یعنی آنچه از نظر اسلام باید بدان معتقد بود و ایمان داشت، بحث میکند، به این نحو که آنها را توضیح میدهد، درباره آنها استدلال عقلی و منطقی میکند و از آنها دفاع مینماید. در گذشته به علم کلام «علم اصول دین» و «علم توحید و صفات» هم میگفتند.
🔹 پیدایش علم کلام مربوط به چه زمانی است؟
🔸 بحث استدلالی درباره اصول اسلامی از قرآن آغاز شده و در سخنان رسول خدا (ص) و خطبههای امام علی (ع) مورد تعقيب و تفسیر قرار گرفته است. اما پارهای از مسائل کلامی از قبیل بحث «جبر و اختیار» در نیمه دوم قرن اول هجری میان مسلمین مطرح شده و شاید نخستین حوزه رسمی این مباحث، حوزه درس «حسن بصری» باشد.
🔹 چه عواملی موجب پیدایش علم کلام شد؟
🔸 دو عامل در پیدایش علم کلام نقش داشتند. اول اینکه قرآن کریم ایمان را بر پایه تعقّل و تفکر دانسته و از مردم خواسته است تا از راه اندیشه به ایمان برسند. قرآن در آنچه باید به آن مؤمن و معتقد بود و آن را شناخت، «تعبّد» را کافی ندانسته است. دوم اینکه پیوستن اقوام و ملل مختلف به اسلام با یک سلسله افکار و اندیشهها همراه بود، همزیستی مسلمین با ارباب دیانات دیگر و پیدایش گروهی به نام «زنادقه» در جهان اسلام که به طور کلّی ضدّ دین بودند و ظهور «فلسفه» در جامعه اسلامی که به نوبه خود موجب برانگیختن شکها و شبهههایی شد، موجب گردید که بیش از پیش ضرورت تحقیق در مبانی ایمانی اسلامی و دفاع از آنها در میان مسلمین احساس شود که نهایتا به ظهور علم کلام منتهی شد.
🔹 علم کلام مشتمل بر چه بخشهایی است؟
🔸 علم کلام مشتمل بر دو بخش است. اول بخش عقلی کلام، مسائلی است که مقدّمات آن صرفاً از عقل گرفته شده و اگر فرضاً به نقل استناد شود به عنوان ارشاد و تأیید حکم عقل است، مثل مسائل مربوط به توحید و نبوّت و برخی از مسائل معاد. در این گونه مسائل استناد به نقل (کتاب و سنّت) کافی نبوده و صرفاً باید از عقل استمداد شود. دوم بخش نقلی کلام، مسائلی است که هرچند از اصول دین است و باید به آنها مؤمن و معتقد بود، ولی نظر به اینکه این مسائل فرع بر نبوّت است نه مقدّم بر نبوّت و نه عین آن، کافی است که از طریق وحی الهی یا سخن قطعی پیامبر (ص) اثبات شود، مثل مسائل مربوط به امامت، البتّه به عقیده شیعه که امامت را از اصول دین اسلام میداند و اکثر مسائل مربوط به معاد.
🔹 اصول اعتقادی مذاهب و فرق اسلامی متفاوت است؟
🔸 بله. مسلمین همانطور که از نظر فقهی و آنچه مربوط به فروع دین و مسائل عملی است، مذاهب و روشهای مختلفی پیدا کردند و از این جهت به فرقههایی مانند جعفری، زیدی، حنفی، شافعی، مالکی، حنبلی تقسیم شدند، از نظر مسائل اعتقادی و چیزهایی که مربوط به ایمان و اعتقاد مسلمانان است، نیز فرقه فرقه شدند و هر فرقهای مبانی و اصول اعتقادی مخصوص به خود را دارد. اهمّ مذاهب کلامی عبارتند از: شیعه، معتزله، اشاعره و مرجئه.
🔹 این اختلافات علمی موجب اختلافات عملی مسلمین نمیشود؟
🔸 اختلافات مسلمین در مسائل کلامی و فقهی به اندازهای نیست که پایه وحدت اعتقادی و روش عملی آنها را به کلّی متزلزل کند، مشترکات اعتقادی و عملی آنها به قدری زیاد است که مفترقات آنها کمتر میتواند آسیبزا باشد. ضمن اینکه تا آنجا که ریشه اختلافات مربوط به طرز استنباط است نه غرضها، مفید بوده و موجب تحرّک، تجسّس، بحث، کاوش و پیشرفت میشود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: کلیات علم اسلامی، ج ۲، (درس اول: علم کلام)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#علم_کلام
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۴
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا بدن مطهر امام علی (ع) چگونه دفن شد؟
🔸 پس از شهادت اميرالمؤمنين (ع)، فرزندانش امام حسن (ع)، امام حسین (ع) و «محمد بن حنفیّه» با همراهی «عبدالله بن جعفر» بدن مطهر آن حضرت را بنابر وصیتش شبانه و مخفیانه در «غریین» (نجف کنونی) دفن کردند. در روایات آمده است که امام (ع) به حسنین (ع) فرمود: «چون بمیرم، مرا غسل دهید و عقب جنازه را بردارید و با جلوی جنازه کار نداشته باشید که ملائکه آن را میبرند و هر جا که جلوی جنازه بر زمین آمد، عقب آن را بر زمین گذارید و به جانب قبله، کلنگی بزنید و آنگاه که چنین کنید، قبری ظاهر میشود که پدرم نوح (ع) نبی برای من نزد سینه خود ساخته است.» پس چنان کردند و لوحی یافتند که به خط و زبان سریانی دو سطر بر آن بدین صورت مکتوب بود. «بسم الله الرحمن الرحیم. این قبری است که نوح (ع) پیغمبر ساخته است، برای علی (ع) وصی محمد (ص)» سپس امام (ع) را در همانجا دفن کردند.
🔹 چرا امام (ع) را شبانه و مخفيانه دفن کردند؟
🔸 چون اگر «بنی امیه» و «خوارج» بر مزار امام (ع) دست مییافتند، آن را نبش قبر کرده و بر بدن مطهر جسارت و بیاحترامی میکردند. چنان که در دوران امارت «حجاج ثقفی» بر کوفه حدود سه هزار قبر را برای پیدا کردن مدفن امام (ع) نبش کردند، اما موفق به کشف آن نشدند.
🔹 مردم به دفن مخفيانه امام (ع) اعتراض نکردند؟
🔸 چرا، فردای آن شب مردم کوفه که مشتاق تشییع و نماز خواندن بر پیکر مطهر امام (ع) بودند، به خانه اميرالمؤمنين (ع) مراجعه کردند. حسنین (ع) آنها را به آنچه انجام داده بودند، آگاه نمودند و چون مردم خواهان معرفی مرقد امام (ع) شدند، پاسخ شنيدند که بنابر وصیت امام (ع) آن را مخفی نگاه داشتیم. این واقعه قلب مردم و شیعیان را محزون کرد و آنها با دلی شکسته به خانههای خود باز گشتند.
🔹 چگونه قبر امام (ع) آشکار شد؟
🔸 مزار شریف امام (ع) در میان ائمه (ع) مشهور بود و آنها به زیارت آن میرفتند و به برخی از خواص یاران خود نیز معرفی میکردند. اما آشکار شدن مزار امام (ع) برای مردم پس از حدود یک قرن و با انحلال حکومت بنی امیه و به قدرت رسیدن «بنی عباس» و از میان رفتن خطر خوارج اتفاق افتاد. در این دوره با توجه به آزادی نسبی پیش آمده، امام صادق (ع) آشکارا مضجع شریف جدشان را زیارت کرده و به شاگردان و اراتمندان خود نشان دادند و زیارتنامه و کیفیت زیارت مولای متقیان (ع) را تعلیم نمودند. همچنین نقل کردهاند که امام صادق (ع) در موقع ورودش نزد «منصور دوانقی» دومین خلیفه عباسی که در «حیره» بود، قبر امام (ع) را زیارت کرد. با این زیارت حضرت، شیعیان مزار امام علی (ع) را شناختند.
🔹 پس از آن مزار مولا معروف و مشهور شد؟
🔸 نه. گویا همچنان عموم مردم از آن اطلاع نداشتند تا اینکه «هارون الرشید» پنجمین خلیفه عباسی، مزار شریف امام (ره) را مجددا برای مردم آشکار کرد. «عبدالله بن حازم» میگوید: روزی با هارون الرشید از کوفه برای شکار به سوی غریین بیرون رفتیم، در آنجا آهوانی دیدیم و بازهای شکاری و سگهای تربیت شده را به سویشان فرستادیم. ساعتی دنبالشان رفتند تا اینکه آهوان به تپهای پناه برده و آنجا آرمیدند. در این هنگام بازها و سگها از تعقیبشان دست کشیده و برگشتند. هارون از این صحنه شگفت زده شد. سپس آهوان از آن تپه فرود آمدند و بازها و سگها به دنبالشان روان شدند. دوباره آهوان به آن تپه بازگشتند و دوباره بازها و سگها از آنها صرف نظر کردند. این واقعه سه بار تکرار شد. هارون فرمان داد که به کوفه روند و کسی را که سنش از همه بیشتر است را نزد او بیاورند. پیر مردی از بنیاسد را آوردند. هارون پرسید: قصه این تپه چیست؟ جواب داد: پدرم از نیاکانش نقل کرده که میگفتند که زیر این تپه قبر علی ابن ابیطالب (ع) است. خداوند آن را حرم امن برای هر چیزی قرار داده است.
🔹 اولین گنبد و بارگاه بر روی مزار امام (ع) کی ساخته شد؟
🔸 در این باره اقوال مختلفی وجود دارد، اما گویا نخستین گنبد روی قبر شریف آن حضرت را «محمد بن زید داعی علوی» در نیمه دوم سده سوم هجری ساخت و سپس در ادوار مختلف تاریخی مورد بازسازی و تجدید بنا قرار گرفت.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: نجف شناسی، (شهادت و دفن امام علی علیهالسلام)، تالیف: محمد جواد مهری
#مزار_امام_علی
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۵
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «سجده» چه معنا و مفهومی دارد؟
🔸 از نظر اسلام سجده براى خداوند مهمترين عبادت يا از مهمترين عبادات است. انسان در حال سجده از هر حال ديگر به خدا نزديكتر است. پيشوايان دینی سجدههاى طولانى داشتند، سجدههاى طولانى براى خدا، روح و جان انسان را پرورش مىدهد و بارزترين نشانه عبوديّت و خضوع در پيشگاه پروردگار است. از ممتازترین مصادیق سجده، سجده در هر ركعت نماز، سجده شكر، سجدههاى واجب و مستحب تلاوت قرآن است. انسان در حال سجده جز خدا را فراموش مىكند و خود را به او بسيار نزديك مىبيند. استادان سير، سلوك، عرفان و معلّمان اخلاق بر سجده تأكيد فراوان دارند. در حديث است كه هيچ كار انسان براى شيطان ناراحتكنندهتر از سجده نيست.
🔹 سجده فقط برای خدا جایز است؟
🔸 بله. سجده فقط برای ذات پاك خداوند واحد يكتا جايز است، زيرا سجده نهايت خضوع و مصداق بارز پرستش است و عبوديّت مخصوص خداست. قرآن کریم میفرماید: «وَ لِلّٰهِ يَسْجُدُ مَنْ فِي اَلسَّمٰاوٰاتِ وَ اَلْأَرْض» یعنی هر آنچه در آسمانها و زمین است به خدا سجده میکند. «توحيد در عبادت» يعنى پرستش مخصوص خداست و پرستش غير خدا از شاخههاى شرك است. آنچه به عنوان سجده فرشتگان براى آدم و سجده يعقوب، همسر و فرزندانش براى يوسف در قرآن آمده است، به معناى احترام، تعظيم و تكريم است، نه سجده به معناى پرستش.
🔹 به چه چیزهایی میتوان سجده کرد؟
🔸 پيروان مكتب اهل بيت (ع) متّفقاً بر اين عقيده هستند كه فقط بر زمين مىتوان سجده كرد، البتّه بر آنچه از زمين مىرويد نيز مىتوان سجده كرد، به شرط آن كه خوردنى و پوشيدنى نباشد مانند برگ، چوب درختان، حصير، بوريا و امثال آنها. لذا شیعیان در مسجد الحرام و مسجد پيغمبر اكرم (ص) بر روى سنگها سجده میکنند و گاه حصيرى همراه خود آورده و روى حصير سجده مىكنند. در حالى كه فقهاى اهل سنّت عموماً معتقد به جواز سجده بر همه چيز هستند. البتّه گروهى از آنان سجده بر آستين لباس يا گوشه عمامه و مانند آن را استثنا كرده و جايز ندانستهاند.
🔹 چه دلیلی برای سجده بر زمین وجود دارد؟
🔸 پيروان اهل بيت (ع) براى اثبات وجوب سجده بر زمين به دلايل فراوانى مانند احاديث پيامبر اسلام (ص)، سيره صحابه و روايات ائمه اهل بيت (ع) استناد میکنند. از جمله اینکه پیامبر (ص) فرمود: «جُعِلَتْ لِىَ الأرْضُ مَسْجِداً وَ طَهُوراً» یعنی زمين براى من محلّ سجده و طهارت (تيمّم) قرار داده شده است. أبو هريره مىگويد: «رسول خدا (ص) را در يك روز بارانى ديدم كه بر زمين سجده مىكرد و اثر آن بر پيشانى و بينى او نمايان بود.»
🔹 سیره «صحابه» و «تابعین» چگونه بود؟
🔸 آنها هم بر زمين سجده مىكردند. «جابر بن عبد الله انصارى» مىگويد: «من با پيغمبر اكرم (ص) نماز ظهر مىخواندم، مقدارى از سنگريزهها را در يك كف دست مىگرفتم و آن را از اين دست به آن دست مىكردم تا خنك شود و بر آن سجده كنم، اين كار به خاطر شدّت گرما بود.» «انس بن مالك» مىگويد: «ما در شدّت گرما در خدمت رسول خدا (ص) بوديم، بعضى از ما سنگريزه را در دستش مىگرفت تا خنك شود، سپس آن را بر زمين مىنهاد و بر آن سجده مىكرد». اين تعابير نشان از آن دارد كه اين كار در بين اصحاب معمول بوده است. امام صادق (ع) می فرماید: «سجود جايز نيست، مگر بر زمين يا چيزى كه از زمين مىرويد، مگر خوردنىها و پوشيدنىها».
🔹 پس شیعیان به سنت نبوی (ص) عمل میکنند؟
🔸 بله. پيروان اهل بيت (ع) به استناد روايات رسول خدا (ص)، ائمّه اهل بيت (ع) و عمل صحابه بر زمین سجده میکنند و در مساجد مفروش، قطعه خاكى به نام «مهر نماز» را روى فرش گذارده و بر آن سجده مىنمایند تا پيشانى كه اشرف اعضاى بدن انسان است، در پيشگاه خداوند به خاك ساييده شده و نهايت تواضع در پيشگاه الهی به عمل آيد. گاه اين قطعه خاك را از تربت شهيدان انتخاب مىكنند كه يادآور جانفشانىهاى آنها در راه خداست و موجب حضور قلب بيشترى در نماز میشود. تربت شهيدان كربلا را بر ديگران ترجيح مىدهند، ولى نه هميشه مقيّد به تربت هستند و نه خاك، بلكه بر سنگ فرشهای مساجد نیز سجده مىكنند. سجده بر زمین سنت است که برخی فقهای مذاهب آن را بدعت مینامند، در حالی که سزاست آنها نیز این سنّت نبوى (ص) را احیا کرده و بدان عمل كنند، چرا كه سجده بر زمین نهايت خضوع در پيشگاه الهی بوده و با حقيقت سجده سازگارتر است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: شیعه پاسخ میدهد. «تحقیقی در مورد ده مساله مهم مورد بحث میان پیروان اهل بیت (ع) و اهل سنت»، (سجده بر زمین)، تالیف: آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی
#سجده_بر_زمین
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۶
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «علم منطق» چه علمی است؟
🔸 علم منطق قانون صحیح فکر کردن است. قواعد و قوانین منطقی به منزله یک مقیاس، معیار و آلت سنجش است که هرگاه بخواهیم درباره برخی از موضوعات علمی یا فلسفی تفکر و استدلال کنیم، باید استدلال خود را با این مقیاسها و معیارها سنجیده و ارزیابی نماییم تا از نتیجهگیری غلط مصون بمانیم. منطق ابزاری از نوع قاعده و قانون است که مراعات کردن و به کار بردن آن، ذهن را از خطا در تفکر باز میدارد.
🔹 علم منطق ریشه اسلامی دارد؟
🔸 نه. منطق از جمله علومی است که از جهان خارج وارد حوزه فرهنگ اسلامی شد و مورد پذیرش عمومی قرار گرفت. علم منطق از متون یونانی ترجمه شد. واضع و مدوَّن آن «ارسطاطالیس» یونانی بود. این علم در میان مسلمین نفوذ و گسترش فوقالعاده یافت و توسط مسلمانان به سر حدّ کمال رسید. بزرگترین منطقهای ارسطویی که در میان مسلمین تدوین شد «منطق الشفای بوعلی سینا» است که چندین برابر منطق خود ارسطوست.
🔹 منطق یونانی اصالت فرهنگ اسلامی را تهدید نمیکند؟
🔸 برای اثبات اصالت یک فرهنگ و تمدن، ضرورتی ندارد که آن فرهنگ از فرهنگها و تمدنهای دیگر استفاده نکند، بلکه چنین چیزی عملا ممکن نیست. هیچ فرهنگی نداریم که از فرهنگها و تمدنهای دیگر بهره نگرفته باشد، ولی سخن در کیفیت بهرهگیری و استفاده از آنهاست. یک نوع بهرهگیری آن است که فرهنگ و تمدن دیگر را بدون هیچ تصرفی در قلمرو خود وارد کنیم، اما نوع دیگر آن است که از فرهنگ و تمدن دیگر تغذی نموده و مانند یک موجود زنده آن را در خود جذب و هضم نموده و موجود تازهای خلق کنیم. فرهنگ اسلامی از نوع دوم است و مانند یک سلّول زنده رشد کرده و فرهنگهای دیگر را از یونانی، هندی، ایرانی و غیره در خود جذب نمود و به صورت موجود جدیدی با چهره و سیمایی مخصوص به خود ایجاد کرد. به اعتراف محققان تاریخ فرهنگ و تمدن، تمدن اسلامی در ردیف بزرگترین فرهنگها و تمدنهای بشری قرار دارد.
🔹 علم منطق چه فایدهای دارد؟
🔸 فایده منطق جلوگیری ذهن از خطا در تفکر است. اساساً عمل فکر کردن، چیزی جز نظم دادن به معلومات و پایه قرار دادن آنها برای کشف امور مجهول نیست. پس وقتی از سویی میگوییم منطق قانون صحیح فکر کردن است و از سوی دیگر میگوییم فکر عبارت است از حرکت و سیر ذهن از مقدمات به نتایج، معنیاش این میشود که منطق کارش این است که قوانین درست حرکت کردن ذهن را نشان دهد. درست حرکت کردن ذهن چیزی جز درست ترتیب دادن و درست شکل و صورت دادن به معلومات نیست. پس کار منطق این است که حرکت ذهن را در حین تفکر تحت کنترل خود قرار دهد.
🔹 موضوع علم منطق چیست؟
🔸 موضوع یک علم عبارت از آن چیزی است که آن علم در اطراف آن بحث میکند. موضوع علم منطق عبارت است از «معرّف» و «حجّت» یعنی مسائل منطق یا درباره معرّفها یعنی تعریفات بحث میکند، یا درباره حجتها یعنی درباره استدلالها.
🔹 مباحث منطقی چگونه آغاز میشود؟
🔸 منطقّیین اسلامی بحث خود را در منطق از تعریف «علم» و «ادراک» آغاز میکنند و سپس آن را به دو قسم «تصور» و «تصدیق» تقسیم میکنند. منطق مجموعاً دو بخش است. بخش تصورات و بخش تصدیقات. هر یک از تصور و تصدیق به دو قسم ضروری یا بدیهی و نظری یا اکتسابی تقسیم میشوند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: کلیات علوم اسلامی، جلد ۱، (علم منطق)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#علم_منطق
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۷
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا سرزمین «فدک» کجاست؟
🔸 قریه فدک سرزمين آباد و حاصلخيزى بود که در نزديكى «خيبر» قرار داشت و فاصله آن با «مدينه» حدود 140 كيلومتر بود. فدک پس از دژهاى خيبر محل اتّكاى «يهوديان حجاز» به شمار مىرفت.
🔹 سرزمین فدک چگونه فتح شد؟
🔸 پيامبر اكرم (ص) پس از در هم شکستن يهودیان در خيبر و «وادى القرى» و «تيما»، خلأ بزرگى را كه در شمال مدينه احساس مىشد با نيروى نظامى اسلام پُر كرد و براى پايان دادن به قدرت يهود در اين سرزمين كه كانون خطر و تحريك علیه اسلام و مسلمانان بود، سفيرى به نام «محيط» را نزد سران فدك فرستاد. «يوشع بن نون» كه رياست دهكده فدک را بر عهده داشت، صلح و تسليم را بر نبرد ترجيح داد و ساكنان آنجا متعهد شدند كه نيمى از محصول هر سال را در اختيار رسول خدا (ص) قرار دهند و از آن پس زير لواى اسلام زندگى كنند و بر ضدّ مسلمانان دست به توطئه نزنند. حكومت اسلام نيز متقابلاً تأمين امنيت منطقه آنان را متعهّد شد و بدین وسیله فدک بدون جنگ فتح گردید.
🔹 فدک چگونه به حضرت فاطمه (ع) رسید؟
🔸 در اسلام سرزمينهايى كه از طريق جنگ و نبرد نظامى گرفته شود، متعلّق به عموم مسلمانان است و اداره آن به دست حكّام شرع میباشد. ولى سرزمينهایى كه بدون جنگ و نبرد نظامی در اختيار مسلمانان قرار گيرد، مربوط به شخص پيامبر (ص) و امام پس از اوست و بايد طبق قوانين اسلام در موارد خاصى مصرف شود که يكى از آنها تامین نيازمندیهاى مشروع و آبرومند نزديكان پیامبر (ص) و امام (ع) است. رسول خدا (ص) طبق این اصل و به استناد نزول آیهای از قرآن کریم، فدک را به دختر خود حضرت فاطمه (ع) واگذار كرد.
🔹 کدام آیه قرآن بر این موضوع دلالت دارد؟
🔸 آيه 26 سوره اسراء میفرماید: «وَ آتِ ذَا الْقُرْبىٰ حَقَّهُ وَ الْمِسْكِينَ وَ ابْنَ السَّبِيلِ» یعنی حقّ خويشاوندان و مساكين و در راه ماندگان را بپرداز. كلیه مفسّران شيعه و سنّى اتفاق نظر دارند كه این آيه در حقّ نزديكان و خويشاوندان پيامبر (ص) نازل شده است و دختر آن حضرت و فرزندان او بهترين مصداق (ذَا الْقُرْبىٰ) هستد. اين موضوع در ميان مسلمانان از چنان شهرتی برخوردار بود که وقتى كه مرد شامى از امام سجاد (ع) خواست که خود را معرفى كند، آن حضرت براى شناساندن خود به شاميان آيه فوق را تلاوت كرد و مرد شامى در حالى كه سر خود را به عنوان تصديق حركت مىداد، به آن حضرت گفت: به سبب نزديكى و خويشاوندى خاصّى كه با آن حضرت داريد، خدا به پيامبر (ص) خود دستور داده كه حقّ شما را بدهد.
🔹 چرا پيامبر (ص) فدك را به دختر خود بخشيد؟
🔸 تاريخ گواه زندگى زاهدانه پيامبر (ص) و اهلبیت (ع) اوست. آنان هیچگاه به دنیا وابسته و دلبسته نبودند، از این رو دلایل دیگری موجب بخشش فدک به فاطمه (ع) شد که عبارت بودند از: زمامدارى مسلمانان پس از رحلت پيامبر اكرم (ص) طبق تصريحات مكرّر آن حضرت، با امام علی (ع) بود و اين مقام و منصب به هزينه سنگينی نياز داشت. امام براى اداره امور وابسته به خلافت مىتوانست از درآمد فدك به نحو احسن استفاده كند. دودمان پيامبر (ص) كه مظهر كامل آن يگانه دختر وى و نور ديدگانش حسنین (ع) بودند، پس از رحلت پيامبر (ص) باید به صورت آبرومندى زندگى کرده و حيثيت رسول خدا (ص) و خاندانش را حفظ میکردند. تأمين اين منظور از جمله علل بخشش فدك به فاطمه (ع) بود. رسول خدا (ص) مىدانست که گروهى به دلیل اينکه بستگانشان در ميادین جهاد با شمشير امام علی (ع) كشته شدند، بغض و كينه آن حضرت را در دل دارند، از این رو براى زدودن اين كينهها و دلجویی از آنها بخششهای مالی امام (ع) به آنها کارساز بود که این مهم با درآمد فدک ممکن میشد. همچنين کمک به تهیدستان، بينوايان، درماندگان و ... از جمله علل بخشیدن فدک به فاطمه (ع) بود.
🔹 محدوده فدک چقدر است؟
🔸 به طور مسلم قریه فدک بخشی از خیبر بوده و از گستردگی چندانی برخوردار نبوده است، اما امام موسى بن جعفر (ع) درباره حدود مرزى فدك مىفرماید: «فدك از يك طرف به «عدن»، از طرف دوم به «سمرقند»، از جهت سوّم به «آفريقا» و از جانب چهارم به درياها، جزيرهها و «ارمنستان» محدود مىشود.» مقصود امام (ره) اين است كه نه تنها سرزمين فدك از اهلبيت پیامبر (ص) گرفته شد، بلكه آنان از حق حكومت بر ممالك پهناور اسلامى نیز محروم شدند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: فروغ ولایت، «تاریخ تحلیلی زندگانی امیر مومنان علی علیه السلام»، (مشخصات فدک)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#فدک
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
▪️فهرست الو سلام حاج آقا▪️
۱. ترس از خدا
۲. هدف و وسیله
۳. احیای تفکر اسلامی
۴. خواستگاری
۵. شک مقدس
۶. خوارج
۷. تقلید
۸. نحس
۹. امتحان الهی
۱۰. تهمت
۱۱. تفکر
۱۲. علم ناقص
۱۳. شتابزدگی در قضاوت
۱۴. تمدن اسلامی
۱۵. آفت انقلاب
۱۶. کمیل بن زیاد نخعی
۱۷. علم و ایمان
۱۸. گریه بر امام حسین (ع)
۱۹. غدیر خم
۲۰. توحید مفضّل
۲۱. اخلاص در عمل
۲۲. حسد
۲۳. روحانیت
۲۴. شبهای پیشاور
۲۵. شیطان
۲۶. حروف مقطعه
۲۷. روحیه خوارج
۲۸. اصرار بر گناه
۲۹. خطبه متقین
۳۰. وحدت اسلامی
۳۱. الاحتجاج
۳۲. حدیث منزلت
۳۳. حکمت، موعظه، مجادله
۳۴. احسن تقویم
۳۵. محمد بن ابوبکر
۳۶. حجاب
۳۷. غیبت
۳۸. ورود اسلام به ایران
۳۹. شیخ صدوق
۴۰. عذاب مسلمان
۴۱. تغییر قبله
۴۲. کلیسا
۴۳. بَحیرای راهب
۴۴. نبی و رسول
۴۵. نظام احسن
۴۶. نامه به عثمان بن حنيف انصاری
۴۷. پیمان عقبه
۴۸. آیه ليلة المبیت
۴۹. اسرائيليات
۵۰. برادر دینی
۵۱. شهید
۵۲. درب خیبر
۵۳. علم کلام
۵۴. مزار امام علی (ع)
۵۵. سجده بر زمین
۵۶. علم منطق
۵۷. فدک
۵۸. شهدای فضیلت
۵۹. شجره معلونه
۶۰. اذان شیعه
۶۱. لقمان حکیم
۶۲. لعن
۶۳. نقد وهابیّت
۶۴. اویس قرنی
May 11
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۸
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «شُهَداءُ الفَضیلَة» چه کتابی است؟
🔸 شهَداءُ الفَضیلَة تالیف «علامه عبدالحسین امینی» است. در این کتاب به شرح حال مختصر صد و سی نفر از علما و فقهای بزرگ شیعه که در راه نشر حقایق اسلامی به شهادت رسیدهاند، پرداخته شده است. شهَداءُ الفَضیلَة با مقدمه «استاد شیخ محمد خلیل الزین عاملی» و تقریط «آیتالله العظمی سید ابوالحسن اصفهانی»، «آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی قمی»، «آیتالله شیخ محمدحسین غروی اصفهانی» و «علامه محقق شیخ آقا بزرگ تهرانی» به عربی منتشر شده و با عنوان «شهیدان راه فضیلت» توسط «استاد جلال الدین فارسی» به فارسی ترجمه شده است.
🔹 این تعداد همه علمای شهید را شامل میشود؟
🔸 نه. صرفا اعاظم شهدای روحانیت شیعه و شخصیتهای برجسته آنها را از قرن چهارم تا اوایل قرن چهاردهم در بر میگیرد. علامه به این دلیل که شرح حال شهدای قرون اول تا سوم توسط دیگران تالیف شده است، از پرداختن به آنها خودداری کرده است. در این کتاب تتمهای هم برای برخی اعصار نوشته شده و در آن به شرح حال برخی معارف و اعیان شهدای روحانیت شیعه که فاقد شهرت علمی بودند، پرداخته است.
🔹 یعنی حتی به همه اعاظم شهدای روحانیت شیعه نیز نپرداخته است؟
🔸نه. علمایی که در جنگها، قتل عامها و حوادث عمومی به شهادت رسیدهاند، یا در جریان کشتارهای «حسن صباح» و حاکم تبهکار عثمانی در جبل عامل، فجایع وهابیها، واقعه احمد پاشایی جزار در عامله یا حوادث خونین مشهد مقدس، کربلای معلی، جزیره بحرین، مسجد زکریای شهر حلب و ... به خون خود غلتیدند یا شهدای گمنامی که هیچ ردی از آنها در کتاب تاریخ ثبت نشده است، همه و همه جزو غایبان کتاب شهدای فضیلت هستند.
🔹 سبک نگارش کتاب چگونه است؟
🔸 مؤلف در ابتدا شرح حال و نسب هر یک از شهیدان را بیان کرده، سپس سایر حالاتشان را نگاشته است. آنگاه به ذکر خصوصیات مناسب و مفید شهید پرداخته و از جمله استادان، شاگردان، افکار علمى و اجتماعىشان را به اختصار بیان کرده است. نقل مشایخ روایت، اجازات اهل حدیث، فرزندان، نسل دانشمند آنها و تألیفاتشان بر اهمیت این کتاب افزوده است. گروهى را نیز در پاورقی به مناسبتهای مختلف معرفى کرده و این اثر را از فواید ارزشمند رجالى، تاریخى و ادبى برخوردار کرده است.
🔹 این کتاب چه ویژگیهای برجستهای دارد؟
🔸 مؤلف براى تدوین این اثر، نسخههای کمیاب کتابخانههاى ایران و عراق را به دقت مورد بررسى قرار داده و سالهایى از عمر خود صرف آن کرده است تا اینکه توانسته اثری چنین بدیع، دارای سبک زیبا، با بیان لطیف و تعبیرات نیکو تالیف نماید. آثار ادبى منظومى نیز در کتاب آورده شده است. مدارک کتاب، نوعاً کتب تاریخ، رجال معتبر و معتمد فریقین است و چون شرح حال علماى شیعه در نظر رجالیون و مورخان شیعه بهتر آمده، به کتب آنان بیشتر استناد شده است.
🔹 چرا علامه به نوشتن این کتاب اقدام کرد؟
🔸 زمانی که استعمارگران با ترتیب دادن جنگهای جهانی در صدد برآمدند تا ملل اسلامی را مورد تجاوز قرار داده و جزو مستعمرات خود کنند. علامه با تالیف کتاب شریف شهداء الفضیلة، اسوههای بزرگ شجاعت و ایثار را در مقابل دیدگان مردم نهاد و آنان را به پایداری و استقامت فراخواند و روح هیجان دینی و از خود گذشتگی در راه حقایق آسمانی را در کالبد آنها دمید. فرهنگ شهادت جزو امتیازات بزرگ شیعه است و علمای اسلام هماره پرچمدار آن بوده و صفحات تاریخ را با خون خویش رنگین کردهاند. پیامبر گرامی اسلام (ص) میفرماید: «فَوقُ كُلِّ ذِیبِرٍّ بِرٌّ حتّی یُقتلَ الرّجُلُ شهیداً فی سبیلِ الله» یعنی هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد، مگر شهادت در راه خدا که نیکوتر از آن عملی وجود ندارد. همچنین آن حضرت میفرماید: «يوزَنُ مِدادُ العُلَماءِ و دَمُ الشُّهَداءِ، يَرجَحُ مِدادُ العُلَماءِ عَلى دَمِ الشُّهَداءِ» یعنی مركّب علما و خون شهدا با هم وزن مىشود و كفه مركّب علما بر خون شهدا سنگينى مىكند. شهادت و علما هر کدام به تنهایی دارای جایگاه رفیع الهی هستند و وقتی این دو با هم جمع شوند، پهلو به آسمان میزنند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: شهیدان راه فضیلت، تالیف: علامه عبدالحسین امینی (ره)، ترجمه: استاد جلال الدین فارسی
#شهدای_فضیلت
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۵۹
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «شجره ملعونه» چیست؟
🔸 شجره ملعونه به معنای درخت لعنت شده از واژگان قرآنی است که فقط یک بار در قرآن آمده است. خداوند متعال در آیه ۶۰ سوره اسراء میفرماید: «ما جَعَلْنَا الرُّؤْیا الَّتِی أَرَیناک إِلَّا فِتْنَةً لِلنَّاسِ وَ الشَّجَرَةَ الْمَلْعُونَةَ فِی الْقُرْآنِ» یعنی آن رؤیایی را که نشانت دادیم و آن درخت نفرین شده در قرآن را، جز برای آزمایش مردم قرار ندادیم.
🔹 منظور آیه از رویا چیست؟
🔸 منظور از رویا، خوابی است که رسول خدا (ص) دید. آن حضرت در خواب دید «بنیامیّه» به شکل بوزینگانی در آمده و بر بالای منبرش جست و خیز میکنند. این خواب، پیامبر (ص) را در اندوه عميقى فرو برد تا اينکه این آيه نازل شد. در واقع بنیامیّه همان مراد قرآن کریم از شجره ملعونه است.
🔹 بنیامیّه چگونه به حکومت رسیدند؟
🔸 بنىاميّه از قبيلههای بزرگ و قدرتمند قريش در مكه بودند که تا قبل از فتح مكه از سردمداران دشمنى با اسلام محسوب میشدند و پس از فتح مكه به اسلام گرویدند. بنیامیّه در عصر اسلام اميدى به كسب مقام حکومتی نداشتتند تا اینكه «عمر بن خطاب» خليفه دوم، «يزيد بن ابوسفيان» برادر «معاويه» را به حكمرانى دمشق گماشت. يزيد در سال هفدهم هجرت بر اثر طاعون درگذشت و خلیفه دوم معاویه را به جای او نشاند. پس از خلیفه دوم، «عثمان بن عفان» که از طایفه بنیامیّه بود از طريق شوراى شش نفرى به خلافت رسيد و بدین وسیله درهاى حکومت مسلمین به روى بنىاميّه گشوده شد. عثمان حكومت شهرهاى مهم بلاد اسلامى را به نزديكان خود از بنىاميّه سپرد و جایگاه آنها را در حکومت تثبیت کرد. در این دوران روزی ابوسفیان از کنار شهدای جنگ احُد مىگذشت که لگدی به قبر «حمزه سيدالشهدا» زد و گفت: چيزى كه ديروز بر سر آن با شمشير با شما مىجنگيديم، امروز به دست كودكان ما افتاده است و با آن بازى مىكنند.
🔹 خلفای بنیامیّه چند نفر بودند؟
🔸 خلفای اموی چهارده نفر بودند که نود و یک سال حکومت کردند. آنها به دو دسته سفیانی و مروانی تقسیم میشوند. نسب سفیانیان به ابوسفیان میرسد و به ترتیب «معاویه بن ابوسفیان» بنیانگذار حکومت اموی، «یزید بن معاویه» و «معاویه بن یزید» را شامل میشود که مجموعا بیست و سه سال حکومت کردند. نسب مروانیان به «حکم بن ابیالعاص بن امیّه» میرسد و به ترتیب «مروان بن حکم»، «عبدالملک بن مروان»، «ولید بن عبدالملک»، «سلیمان بن عبدالملک»، «عمر بن عبدالعزیز»، «یزید بن عبدالملک»، «هِشام بن عبدالملک»، «ولید بن یزید بن عبدالملک»، «یزید بن ولید بن عبدالملک»، «ابراهیم بن ولید بن عبدالملک» و «مروان بن محمد بن مروان» را شامل میشود که مجموعا شصت و هشت سال حکومت کردند.
🔹 حکومت امویان چه پیامدهایی داشت؟
🔸 بنىاميّه به فتنههاى بزرگى در جهان اسلام دامن زدند. آنها اسلام را به اسلام بدلى و مُثله شده تبدیل کردند که چیزی جز يك سلسله ظواهر بىمحتوا نبود. حکومت امویان نظام خلافت را به نظام استبدادی موروثی تبدیل کردند و با برخوردهای تبعیضآمیز موجب گسترش ظلم و بیعدالتی شدند. آنها با تقویت و ترویج جبرگرایی و حمایت از «مرجئه» به خلیفه و دستگاه خلافت قداست بخشیده و مکه و مدینه را به مرکز لهو و لعب و میدان رقابت رقاصان و کنیزکان آوازهخوان تبدیل کردند.
🔹 یعنی اسلام چون پوستین گوسفند وارونه شد؟
🔸 بله. امام علی (ع) درباره پيامدهای شوم تسلط بنىاميّه بر جامعه اسلامى فرمودند: «ترسناكترين فتنههايى كه بر شما وارد مىشود، فتنه بنىاميّه است كه فتنهاى است كور و ظلمانى. سيطرهاش همهجا را فرا مىگيرد و بلاى آن، دامنگير افراد صاحب بصيرت مىشود؛ اما كسانى كه فاقد بصيرت بوده و كوركورانه زندگى مىكنند، از آن در امان خواهند ماند. به خدا سوگند، بعد از من خواهيد ديد كه بنىاميّه براى شما زمامداران بدى خواهند بود. همان شتر سركشى كه با دهان، گاز گرفته، دست بر زمين مىكوبد و با لگد زدن مانع از دوشيدن شيرش مىشود. آنان همچنان بر شما حكومت مىكنند تا كسى از شما را باقى نگذارند جز آن كسى كه براى آنان سودمند باشد يا حداقل ضررى به آنها نرساند. فتنه و بلاى آنان همچنان دامنگير شما خواهد بود تا جايى كه انتقامگيرى يكى از شما از آنان، همچون انتقامگيرى برده از ارباب يا انتقامگيرى انسان از همراهش خواهد بود (كه به آسانى مقدور نيست.) فتنه آنها همانند فتنههاى زشت و ترسناك جاهليت بر شما وارد مىشود، به گونهاى كه نه نور هدايتگرى در آن به چشم مىخورد و نه نشانه و علامت نجاتى.»
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: مجموعه مقالات تاريخى، (نیم نگاهی به ظهور و سقوط بنیامیّه)، تالیف: استاد مهدى پيشوائى
#شجره_ملعونه
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۶۰
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «اذان» به چه معناست و چگونه در اسلام تشریع شد؟
🔸 اذان در لغت به معناى اعلام است و در دين به معناى اعلام وقت نماز با الفاظ خاص میباشد. در سال دوم هجرى رسول خدا (ص) اذان را در مدینه تشريع کردند.
🔹 اذان از ناحیه خداست یا ابداع پیامبر (ص) است؟
🔸 شيعه اماميه طبق روايات فراوان ائمه اهلبيت (ع) اتفاق نظر دارند كه اذان از متن دين و شعائر آن و طرح اصول اعتقادات است و خداى متعال آن را بواسطه حضرت جبرائیل امین بر پيامبر (ص) نازل کرده است. در همه فصول اذان نشانه اخلاص، روحانیت، والايى معنى و فخامت محتوا ديده مىشود و انسان را به سوى مفاهيم برتر از آنچه در انديشه بشرى است سوق مىدهد. اگر دست تشريع بشرى بخواهد بخشى به آن بيفزايد يا جملهاى را با جمله ديگر تركيب كند، همچون ريگی در ميان دُرّ و گوهر شناخته مىشود. امام باقر (ع) میفرماید: «چون رسول خدا (ص) را در «شب معراج» به آسمان بردند و به «بيت المعمور» رسيد و وقت نماز شد، جبرئيل اذان و اقامه گفت. پيامبر خدا (ص) جلو ايستاد و فرشتگان و پيامبران پشت حضرت صف بستند.»
🔹 اذان شیعه چگونه است؟
🔸 اذان نزد شیعه عبارت است از: «اَللّٰهُ اكْبَر» چهار مرتبه «اَشْهَدُ انْ لاٰ الٰهَ الاّٰ اللّٰه» دو مرتبه «اَشْهَدُ انَّ مُحمَّداً رَسوُلُ اللّٰه» دو مرتبه «حَىَّ عَلىَ الصَّلاٰةِ» دو مرتبه «حَىَّ عَلىَ الفَلاٰحِ» دو مرتبه «حَىَّ عَلىٰ خَيْرِالْعَمَلِ» دو مرتبه «اَللّٰهُ اكْبَر» دو مرتبه «لاٰ الٰهَ الاّٰ اللّٰه» دو مرتبه
🔹 «اشهد انّ علی ولی الله» جزو اذان نیست؟
🔸 نه. تمام فقهای شیعه اتفاق نظر دارند که شهادت بر ولایت امام علی (ع) جزو اذان نیست و اگر کسی آن را به عنوان جزئی از اذان بگوید، کار حرامی مرتکب شده و گناه کرده است. اما شهادت بر ولایت امام علی (ع) بدون قصد جزئیت اذان جایز و مستحب است.
🔹 چرا شهادت بر ولایت امام علی (ع) مستحب است؟
🔸 چون امام علی (ع) به حکم قرآن کریم و فرمایش پیامبر اسلام (ص) ولی خداست و برخی آیات الهی و احادیث متواتر رسول خدا (ع) بر آن گواهی میدهند. ضمن اینکه امام صادق (ع) میفرماید: «هرگاه كسى از شما به وحدانيت خدا و رسالت پيامبر (ص) گواهى داد، براى تكميل شهادت به ولايت على (ع) نيز گواهى دهد.»
🔹 چرا شیعیان «حی علی خیرالعمل» میگویند؟
🔸 شیعه در اذان بر اساس سنت پيامبر (ص) پس از حى على الفلاح دو بار حى على خيرالعمل مىگوید. در روايات ائمه اهلبيت (ع) اين جمله جزء اذان معرفى شده است. بررسى تاريخ اذان و اقامه به روشنى ثابت مىكند كه جمله حى على خير العمل از فصول قطعى اذان بوده است و مؤذنان در عصر پيامبر (ص) و مدتى پس از آن حضرت، اين جمله را ضمن فصول ديگر مىگفتند تا اینکه در عصر خلافت «عمر بن خطاب» که مصلحتانديشى از رواج بيشترى برخوردار شد، این جمله از اذان حذف گردید. خلیفه دوم دستور داد: «گفتن حىّ على خيرالعمل را ترك كنيد تا مردم به بهانه اين كه نماز بهترين عمل است، جهاد را ترك نكنند». حىّ على خيرالعمل نخستين بار توسط خلیفه دوم و در عصر خلافت او از اذان حذف شد. والا پیش از آن همیشه جزو اذان بوده است. در اذان كنونى برادران اهل سنت نیز جمله حىّ على خيرالعمل وجود ندارد.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتابهای: سیمای عقاید شیعه، (اذان و اقامه) و راهنمای حقیقت، «پرسش و پاسخ پیرامون عقاید شیعه»، (شهادت به ولايت علی علیه السلام)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#اذان_شیعه
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۶۱
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «لقمان حکیم» که بود؟
🔸 لقمان برده سیاه حبشى بود که علیرغم نداشتن نسب معروف و زیبایی ظاهری، يكى از بزرگترين حكماى الهی محسوب میشد. لقمان بسیار سفر می کرد، با علما حشر و نشر داشت و به حضور چهارصد پیامبر رسیده بود. قرآن كريم در سورهای که به نام لقمان مزین شده است، میفرماید: «وَلَقَدْ آتَيْنَا لُقْمَانَ الْحِكْمَةَ أَنِ اشْكُرْ لِلَّهِ وَمَنْ يَشْكُرْ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِ وَمَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِيٌّ حَمِيدٌ» یعنی به راستی ما به لقمان حکمت عطا کردیم که نسبت به خدا سپاسگزار و شاکر باش و هر که سپاس گزارد تنها به سود خود سپاس میگزارد و هر که ناسپاسی کند (به خدا زیان نمیزند، زیرا) خدا بینیاز و ستوده است.
🔹 لقمان در کدام عصر و دورهای میزیست؟
🔸 عدهای معتقدند لقمان در سال دهم سلطنت حضرت داوود (ع) متولّد شد و تا زمان حضرت يونس (ع) زنده بود. برخی میگویند لقمان در زمان حضرت داوود (ع) پيرى سال خورده شده بود و شماری بر اين باورند كه وى در فاصله ميان بعثت عيسى (ع) و پيامبر خاتم (ص) زندگى مىكرد. پارهای نیز اوج شهرت لقمان را با سلطنت كيقُباد، سرسلسله كيانيان در ايران مقارن میدانند. درباره موطن و محل زندگی لقمان نیز مورخان اختلاف نظر دارند و از بلاد شام، آسیای صغیر، شهرهای ايْله، موصل و رَمله نام بردهاند.
🔹 لقمان چه پیشهای داشت و چقدر زندگی کرد؟
🔸 خيّاطى، نجّارى، چوپانى و هيزمكشى از جمله پيشههايى است كه به لقمان نسبت دادهاند. عدهای معتقدند لقمان، علاوه بر حكمت، داراى دانش پزشكى، فنّ بيمارىشناسى و معالجه بيماران نيز بوده است. درباره طول عمر لقمان نيز گزارشهاى مختلفی داده شده است. عمر لقمان را دويست سال، هزار سال و سه هزار سال گفتهاند. نقل است چون عمر لقمان به آخر رسيد و ملك الموت به سراغش آمد. او را ديد که در ميان نيستان نشسته، زنبيل مىبافت. گفت: اى لقمان! سه هزار سال عمر يافتى. چرا خانهاى نساختى؟ گفت: ابله كسى كه او را چون تويى در پى بُوَد و او را پرواى خانه ساختن باشد! در منابع تاريخى از ایله اردون، رَمله، اسکنریه مصر، یمن و فلسطین به عنوان مدفن لقمان ياد شده است.
🔹 لقمان چگونه به حکمت دست یافت؟
🔸 لقمان پیامبر و دارای مقام نبوت نبود.، اما از حکمت الهی برخوردار بود. طبق سنت الهی مهمترین رموز دستيابى به حكمت، برخورداری از ايمان، اخلاص، عمل صالح، زهد، غذاى حلال و ... است. نقل است که روزی مردى در برابر لقمان حكيم ايستاد و به او گفت: تو لقمانى؟ تو برده بنى نحاسى؟ لقمان جواب داد: آرى! گفت: پس تو همان چوپان سياهى؟ لقمان گفت: سياهىام كه واضح است! چه چيزى باعث شگفتى تو درباره من شده است؟ آن مرد گفت: ازدحام مردم در خانه تو و جمع شدنشان بر درِ خانه تو و قبول كردن گفتههاى تو. لقمان گفت: برادرزاده! اگر كارهايى كه به تو مىگويم، انجام بدهى، تو هم همينگونه مىشوى. گفت: چه كارى؟ لقمان گفت: فرو بستن چشم، نگهدارى زبان، پاكى خوراك، پاكدامنى، وفا كردن به وعده، پايبندى به پيمان، مهماننوازى، پاسداشت همسايه و رها كردن كارهاى نامربوط. اين، آن چيزى است كه مرا چنين كرده كه تو مىبينى.
🔹 در میان اصحاب پيامبر(ص) و ائمه هدی (ع) کسی همسطح لقمان بود؟
🔸 بله. رسول خدا (ص) «سلمان فارسی» و امام رضا (ع) «ابو حمزه ثابت بن دينار ثُمالى» و «يونس بن عبدالرحمن» را به لقمان تشبیه کردهاند.
🔹 داستان پندهای لقمان به فرزندش چیست؟
🔸 لقمان داراى فرزندان بسیاری بود, آنها را به گرد خود جمع کرده و نصیحتشان مىنمود. گرچه با گفتن «یا بُنَیَّ» یعنی اى پسرک من، تنها پسر بزرگش «باران» را مورد خطاب خود قرار مىداد، اما خطاب او در حقیقت به همه پسران و فرزندانش, بلکه به همه انسانها بود و با این تعبیر مهرانگیز مىخواست عواطف آنها را جلب کرده و به آنها بفهماند که من پدری دلسوز براى شما هستم و نصایح دلسوزانه مرا که از روى خیرخواهى است بپذیرید. این شیوه که از روشهای آموزش مفاهیم اخلاقی و تربیتی است، در نصایح امام على (ع) به دو فرزندش امام حسن (ع) و امام حسین (ع) نیز دیده مىشود. قرآن کریم ده اندرز لقمان به فرزندش را درباره توحید، معاد، نماز، امر به معروف، نهى از منکر، صبر و استقامت، تواضع، دورى از خود خواهى، اعتدال در راه رفتن، اعتدال در صدا و سخن گفتن بیان کرده است.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: حکمتنامه لقمان، (زندگینامه لقمان)، تالیف: آیتالله محمدمحمدی ریشهری (ره)
#لقمان_ـحکیم
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۶۲
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «دشنام» چیست؟
🔸 دشنام و ناسزاگويى كه در لغت عرب به آن «سبّ» مىگويند، يكى از محرمات الهى است كه پيامبر گرامى (ص) به شدّت از آن نهى كرده است. دشنام دادن مطلقاً در اسلام حرام است و هيچ فرد عاقل و دانايى دشنام نمىدهد. وقتى به امام علی (ع) گزارش دادند كه برخى از ياران وى شاميان را ناسزا مىگويند، آنان را فرا خواند و فرمود: «دوست ندارم دشنام دهنده باشيد، اما اگر كردار آنان را بازگو كنيد و روش آنان را تشريح نمایيد، به حقيقت نزديكتر و عذرى رساتر براى شما خواهد بود.»
🔹 مگر «لعن» همان دشنام نیست؟
🔸 نه. لغتشناسان در تفسیر معناى لعن میگویند لعن به معنى بيزارى و طرد است. چنان که در قرآن كريم آمده است: «بَلْ لَعَنَهُمُ اللّٰهُ بِكُفْرِهِمْ» یعنی خدا آنان را به خاطر كفرشان از رحمت خويش دور ساخت. لعن یعنى بيزارى از اعمال زشت فرد یا افراد، خواه از صحابه باشند يا از تابعان يا از گروههاى ديگر. اظهار بيزارى و تنفر از اعمال زشت، شاخهاى از فریضه امر به معروف و نهى از منكر و از شئون انسانهاى وارسته است. لعن لازمه ايمان به دين و احكام آن است، خداوند متعال نيز در قرآن کریم گروهى را لعن كرده است.
🔹 یعنی سبّ و لعن با هم متفاوتند؟
🔸 بله. سبّ یعنی دشنام و ناسزاگویی که كار اراذل و اوباش است، در حالى كه لعن لازمه ايمان به دين و احكام آن است. آنچه مايه اشتباه شده اين است كه سب و لعن با هم مترادف و به يك معنى هستند، در حالى كه دارای دو مفهوم متغاير میباشند، هرگز از خدای متعال سبّ و دشنامى سر نزده و رسول خدا (ص) و ائمه الهدی(ع) نیز از اين رفتار ناهنجار پيراسته بودهاند، ولى در عين حال همان خداى حكيم و رسول داناى او و جانشیننان بر حقش از اظهار انزجار نسبت به گروهها يا افراد ظالم و... خوددارى نكرده و از آنها بيزارى جستهاند.
🔹 چگونه خدا و پيامبر (ص) لعن کردهاند؟
🔸 قرآن کریم شيطان، يهود، تهمت زنندگان به بانوان پاكدامن، منكران حق، ظالمان، مفسدان، آزار دهندگان پيامبر و کافران را لعن کرده است، چنان كه مىفرمايد: «إِنَّ اللَّهَ لَعَنَ الْكَافِرِينَ وَأَعَدَّ لَهُمْ سَعِيرًا» یعنی خدا كافران را لعنت كرده و برايشان آتشى سوزان مهيا كرده است. رسول خدا (ص) نیز طوايفى مانند دزد، جوانى كه خود را به شكل زن درآورد، كسى كه حيوانى را به غير نام خدا ذبح كند، كسى كه والدين خود را دشنام دهد، کسی که رشوه بگيرد، زناکار و واسطه زنا و ... را به طور کلی لعن کرده است. گاهى هم آن حضرت افراد مشخص و معينى را لعن نموده است. ائمه اطهار (ع) نیز گروهها و افرادی را لعن کردهاند.
🔹 چرا صحابههای پیامبر (ص) را لعن میکنند؟
🔸 رسول خدا (ص) پانزده هزار صحابى شناخته شده و هشتاد و پنج هزار صحابى ناشناخته داشته است. صحابه بويژه آنان كه در مكه معظمه تحت فشار بوده و اسلام خود را حفظ كرده و دعوت حق را لبيك گفتند، يا آنان كه پس از هجرت به مدينه با ريختن خون خود، درخت اسلام را در جنگهاى بدر، احد و حنين آبيارى كردهاند، يا آنها كه پس از درگذشت پيامبر گرامى (ص) خانه و كاشانه خود را ترك گفته و به جهاد پرداختهاند. همه اين گروهها مورد تكريم و تعظيم هستند، زيرا آنان به سان شمع، سوخته و اطراف خود را روشن کردهاند و نعوذ باللّه احدى درباره آنها سخنى به طعنه نگفته و جسارتی نکرده است.
🔹 پس چه نوع صحابهای لعن شده است؟
🔸 هرگاه فردى از صحابه پيامبر (ص) به حكم اين كه معصوم نيست، گناهى را مرتكب شود و ملاك لعن در حق او تحقق يابد، ابراز انزجار از او با ديگران تفاوتى نمیکند. وقتی صحابه از مقام و موقعيت خود غافل شده و با وجود درك مصاحبت پيامبر (ص)، بر خلاف دستور او عمل و رفتار كند، اسباب بيزارى از خود را فراهم کرده است. قرآن کریم مىفرمايد: «إِنَّ الَّذِينَ يُؤْذُونَ اللّٰهَ وَ رَسُولَهُ لَعَنَهُمُ اللّٰهُ فِي الدُّنْيٰا وَ الْآخِرَةِ وَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذٰاباً مُهِيناً» یعنی آنان كه خدا و رسول او را آزار مىدهند، خدا از آنان در دو جهان بيزار بوده و براى آنان عذاب خوار كنندهاى آماده ساخته است. حال اگر فردى از صحابه موجبات آزار پيامبر (ص) را فراهم کرده باشد، به طور طبیعی محكوم به حكم اين آيه میشود.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: راهنمای حقیقت، «پرسش و پاسخ پیرامون عقاید شیعه»، (دشنام و ناسزاگویی)، تالیف: آیت الله العظمی جعفر سبحانی
#لعن
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۶۳
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا علمای اهل سنت نیز «وهابیّت» را نقد کردهاند؟
🔸 بله. مثلا استاد «سید محمد بن علوی المالکی الحسنی» که پيرو مذهب «مالكى» و از ذرّیه حضرت فاطمه (ع) و ملقب به «الحسنى» است و خود را «خادم العلم الشريف بالبلد الحرام» مىخواند، کتابی تحت عنوان «مفاهيم يجب أن تصحّح» به معنای «مفاهيمى كه بايد اصلاح گردد.» را در نقد افكار و عقايد وهابیّت تندرو نگاشته است. این کتاب در ایران با عنوان «وهابیّت و بازنگری از درون» توسط «دکتر انیسه خزعلی» ترجمه و منتشر شده است.
🔹 استاد علوی المالکی کیست؟
🔸 علوی المالکی در کشور عربستان و شهر مکّه معظمه به دنیا آمد و زندگی کرد. او تحصیلات عالی خود را در «دانشگاه الازهر» مصر با اخذ مدرک دکترا به پایان رساند و برای تحقیق در علوم اسلامی به کشورهای سوریه، هند، پاکستان، یمن، اندونزی و مغرب سفر کرد. علوی المالکی سپس به عنوان استاد و مدرس رسمی «دانشکده شریعت» عربستان انتخاب شد و مدتی نیز ریاست کمسیون داوری مسابقات بینالمللی قرآن کریم مکّه معظمه را بر عهده گرفت. او عالمی شجاع و دارای حلقه درسی متراکم و پر شور بود. علما و بزرگان مكّه و رجال سياسى كشور سعودى احترام فوقالعادهاى براى او قائل بودند.
🔹 ایشان در این کتاب چه میگوید؟
🔸 ایشان در این کتاب با لحنى مؤدّبانه و عالمانه به نقد مهمترين پايههاى فكرى وهابیّت تندرو میپردازد و در همه جا به آيات قرآن کریم و احاديث پيغمبر اكرم (ص) استناد میکند و به كتابها و منابع معتبر اهل سنّت ارجاع میدهد كه وهّابىون قادر به انكار آن نیستند. نویسنده معتقد است كه يك سلسله مفاهيم در باور وهابیون شکل گرفته است كه سبب تكفير بسيارى از مسلمانان و اباحه نفوس و اموال آنها شده و رشته وحدت اسلامی را از هم گسسته است، از این رو در صدد اصلاح این نوع از مفاهیم دینی برآمده است.
🔹 کتاب شامل چه ابوابی است؟
🔸 كتاب به ترتیب در سه باب مباحث عقیدتی، مباحث نبوی و مباحث متفرقه سامان یافته است. باب اول شامل ۳۷ موضوع است و در آن به مسائل مربوط به كفر و ايمان پرداخته و مینویسد سلفیها در فهم حقيقت امورى كه انسان را از دايره اسلام خارج مىكند، به خطا رفتهاند تا آنجا كه هر كس را که با آنها مخالفت کند را تكفير مىكنند، به حدّى كه تمام مسلمانان روى زمين را - جز عدّه كمى - كافر مىشمرند. باب دوم شامل ۱۸ موضوع است و در آن به خصائص و حقیقت انسانی پیامبر (ص) پرداخته و مقام والاى رسول خدا (ص) را طبق آيات و روايات اسلامى روشن میکند، سپس مفهوم تبرّك جستن به آثار پیامبر خدا (ص) و اين كه هيچ ارتباطى به مسأله شرك ندارد را بیان میکند. آنگاه موارد زيادى از روايات و اقوال علما در جواز تبرّك بوسيدن دست پيامبر (ص)، تبرّك به ظرفى كه از آن آب مىنوشيد، تبرّك به خانه آن حضرت، تبرّك به منبر و قبر شريف آن بزرگوار و تبرّك به آثار صالحين و انبياى پيشين را شمرده و به قدری از منابع كتب معروف اهل سنّت مىآورد كه جايى براى ترديد باقى نمىگذارد. همچنین اسامى گروه زيادى از صحابه را نام مىبرد كه به آثار رسول اللّٰه (ص) تبرّك مىجستند. باب سوم شامل ۲۰ موضوع است و در آن به زیارت پیامبر (ص) پرداخته و به استحباب زيارت قبر رسول خدا (ص) و دعا كردن در كنار آن و تبرّك به آثار آن حضرت مىپردازد و در اين رابطه كلمات زيادى از علماى بزرگ پيشين نقل مىكند. در پايان نیز به بزرگداشت ميلاد پيامبر (ص)، روز هجرت آن حضرت، زمان بعثت، نزول قرآن، پيروزى مسلمين در غزوه بدر و شب نيمه شعبان میپردازد.
🔹 این کتاب چه تاثیراتی در جوامع اسلامی داشته است؟
🔸 اين كتاب در «دبى» چاپ شده و در اكثر كشورهاى اسلامى با استقبال روبرو شده است. در عربستان نیز علیرغم سانسور شديدى كه سلفىهاى متعصّب بر بازار كتاب آن دارند، توزیع شده است. گروه زيادى از علماى بزرگ اهل سنّت مصر، مراكش، سودان، بحرين، پاكستان و امارات و غير آن بر اين كتاب تقريظ نوشته و نظرات علوی المالکی و شجاعت او را ستودهاند كه ۲۳ نمونه از آن در آغاز كتاب ثبت شده و حكايت از نوعى اجماع درباره آن دارد.
🔹 چگونه وهابیون المالکی را تحمل کردند؟
🔸 علمای وهابی و حنبلی نسبت به این کتاب عکسالعمل شدیدی از خود نشان دادند. آنها نویسنده را طرد و تکفیر کرده و مدتها او را در محاصره و تحت نظر قرار دادند و انتشار کتابش را ممنوع کردند، ولی این امر مانع از انتشار، نفوذ و تاثیرگذاری آن بر نفوس مسلمين نشد.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: وهابیّت بر سر دو راهی، (السيد محمد بن علوى و نقد شجاعانهاش)، تالیف: آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی
#نقد_وهابیت
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۶۴
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا «اويس قَرَنى» که بود؟
🔸 «اویس بن عامر تمیمی» معروف به اویس قرنی از قبيله «بنى مراد» و از تيره «قرن» یمن بود. او که از راه شتربانی زندگی میکرد، بدون اینكه رسول خدا (ص) را ببيند، مسلمان شد و در زمره «تابعين» قرار گرفت. پيامبر (ص) فرمود: «اويس بهترين و نيكوكارترين تابعين است.»
🔹 چرا اویس پيامبر (ص) را ندید؟
🔸 اویس مادرى پیر و نابینا داشت که از او پرستاری میکرد. روزی از مادرش اجازه گرفت تا به دیدار محبوبش رفته و زود باز گردد، ولی وقتی وارد مدینه شد، پیامبر (ص) در خانه نبود. او ناچار به دیارش بازگشت تا از فرمان مادرش سرپیچی نکرده باشد. پیامبر (ص) وقتی به خانه رسید، فرمود: «این نور کیست که در خانه میبینم؟.» گفتند: «شتربانی که اویس نام داشت به اینجا آمد و زود رفت.» فرمود: «این نور را در خانه ما هدیه گذاشت و رفت.»
🔹 اویس چگونه شخصیتی بود؟
🔸 او به زهد و پارسایی شهرت داشت و از جمله زاهدان معروف تابعین بود. در معرفت و شناسايى حق، مراحل بلندى پيموده و به درجات عالى رسيده بود، اما كسى از عظمت روحى و مراتب معنوىش آگاه نبود. پيامبر (ص) پرده از راز او برداشت و اویس را به مسلمانان معرفى کرد. رسول خدا (ص) بارها به ديدار اويس قرنى اظهار اشتياق کرده و میفرمود: «هر كس او را ببيند، سلام مرا به او برساند.» گفتند: «يا رسولاللّه! اويس قرنى كيست كه اين مقدار به ياد او هستى و شوق ديدار او را در دل دارى و ياران خود را سفارش مىكنى كه سلام شما را به او برسانند؟» فرمود: «او با وجود عظمت و شخصيتى كه دارد، در نظر شما يك فرد عادى است، اگر از ميان شما غائب گردد، هرگز سراغ او را نمىگيريد و اگر در انجمن شما حاضر شود، به او اهميت نمىدهيد، او در پيشگاه الهى مقام بزرگى دارد، به طورى كه در روز رستاخيز در سايه شفاعت او قبايلى مانند «ربيعه» و «مضر» وارد بهشت مىشوند.» همچنین از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: «بوی بهشت از جانب قرن میوزد، ای اویس قَرَن؛ چقدر به تو علاقه دارم، هر که او را ملاقات کرد، از جانب من به او سلام برساند.» گفت بوی بوالعجب آمد به من ... همچنانک مر نبی را از یمن ... که محمد گفت بر دست صبا ... از یمن میآیدم بوی خدا ... بوی رامین میرسد از جان ویس ... بوی یزدان میرسد هم از اویس ... از اویس و از قرن بوی عجب ... مر نبی را مست کرد و پر طرب ... چون اویس از خویش فانی گشته بود ... آن زمینی آسمانی گشته بود.
🔹 اویس چگونه به امام علی (ع) پیوست؟
🔸 امام در مسير حرکت خود به سوى «صفين» در نقطهاى به نام «ذىقار» در نزديكى «بصره» توقف کرد و فرمود: «هزار نفر از طريق كوفه خواهند رسيد و همگى با من پيمان مرگ بسته، آمادگى خود را براى كشتن و كشته شدن در ركاب من اعلام خواهند كرد.» طولى نكشيد که ۹۹۹ نفر از راه رسيده و با امام بيعت کردند. «ابنعباس» مىگويد: «من سخت در تعجب فرو رفتم و دستخوشِ اضطراب شدم كه چرا شماره آنها به هزار نفر نرسيد، زيرا بيم آن داشتم كه اگر اين پيشگويى تحقق نيابد، ممكن است مخالفان، آن را دستاويز خُردهگیریهای خود قرار دهند که ناگهان مردی مسلح و پشمينهپوش از راه رسيد و به حضور امام علی (ع) شرفياب شد و گفت: دستت را بده تا با تو بيعت كنم. امام فرمود: بر چه اساسى بيعت مىكنى؟ گفت: بر اساس پيروى از فرمان تو، مبارزه و فداكارى در ركاب تو، تا هنگامى كه جان بسپارم يا اينكه پيروزى نصيب شما گردد. امام پرسید: اسم تو چيست؟ گفت: اويس، اويس قرنى؟! امام فرمود: پيامبر خدا (ص) به من خبر داد كه من شخصى از امت او را ملاقات مىكنم كه نامش اويس قرنى است، او از اعضاى حزب خدا و پيامبر (ص) است، در راه خدا به شهادت خواهد رسيد و روز رستاخيز در سايه شفاعت او قبايلى مانند ربيعه و مضر وارد بهشت مىشوند.
🔹 بيعت اویس چه تاثیری در جنگ داشت؟
🔸 بيعت شخصیتى مانند اويس، شركت در جنگ و شهادت او، سند ديگرى بر حقانيت امام علی (ع) و جرقهای در قلبهای تاریک بود. چنانکه روزى در جنگ صفين، شخصى از ميان سپاه شام بيرون آمد و با صدای بلند از سپاه عراق پرسید: آيا اويس در ميان شماست؟ گفتند: بله، منظورت چيست؟ گفت: از پيامبر (ص) شنيدم كه فرمود: اويس بهترين و نيكوكارترين تابعين است. او سپس به سپاه عراق پيوست.
🔹 اویس چگونه به شهادت رسید؟
🔸 اويس در جنگ صفين، جزء نيروهاى پياده نظام بود. او با كمال رشادت و دلاورى جنگید و در رکاب امام به شهادت رسید. مزار منسوب به او در شهر «رقه» سوریه در کنار مقبره «عمار یاسر» قرار دارد که در حمله گروه تکفیری به سوریه توسط داعش تخریب شد.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: شخصیتهای شیعه در صدر اسلام، (اويس قرنى)، بحثهای آیتالله العظمی جعفر سبحانی، نگارش و پژوهش: استاد مهدی پیشوائی
#اويس_قَرَنى
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa
♦️ الو سلام حاج آقا / ۶۵
🔸 سلام بفرمایید.
🔹 حاج آقا منظور از «منافق» چیست؟
🔸 نفاق یعنی کفرِ در پشت پرده و منافق کافری است که کفر خودش را مخفی میکند. بدین صورت که فکر و اندیشهاش یک جور است و زبانش جور دیگر یا درست بر ضد آن. احساسات و عواطفش در یک جهت است و ظواهرش در جهت دیگر. در دل خدا را قبول ندارد، اما متظاهر به خداپرستی است. در دل ضد انقلاب است و در ظاهر فدایی آن.
🔹 علت حساسیت قرآن نسبت به منافقین چیست؟
🔸 قرآن کریم بیش از کفار و مؤمنین به منافقین پرداخته و در مواردی آیات مربوط به منافقین را با کلمه «اَلا» یعنی آگاه باشید! آغاز میکند. علتش این است که خطر منافقین را برای اسلام بیش از کفار میداند. کفار خدا و پیغمبرش را قبول نداشته و آن را علناً اظهار میکنند، در نتیجه تکلیف مسلمانان با آنها روشن است. اما منافقین کفر خود را پنهان کرده و ادعای ایمان میکنند و در نتیجه مسلمانان را فریب داده و از درون به آنها ضربه میزنند.
🔹 منافقین چه خصائصی دارند؟
🔸 قرآن از منافقین با صفات و ویژگیهایی خاصی یاد میکند. از جمله میفرماید: منافقین مردمانی متظاهر هستند و بیش از مؤمنان اظهار ایمان میکنند. منافقین نیرنگباز، حقّهباز و فریبکارند. منافقین به بیماری روانی و روحی مبتلا هستند. امر بر منافقین مشتبه شده و خود را در مسیر اصلاح جامعه میدانند. بر تباهکاری خود لباس اصلاح پوشانده و خودشان هم آن را باور میکنند. منافقین مردمانی سفیه و احمقند که دیگران را سفیه میپندارند. منافقین دو چهره دارند، ظاهر و باطنشان با هم متفاوت است.
🔹 خطر منافقین به صدر اسلام محدود نمیشود؟
🔸 نه. خطر نفاق همیشه اسلام را تهدید کرده و میکند، اما این خطر همیشه به یک شکل نبوده و حسب شرایط و اقتضائات زمان تغییر میکند. هر چقدر انسان از نظر تمدن پیشرفت میکند، قدرت نفاق آن نیز بیشتر میشود. انسان هزار سال قبل یک صدم نفاق انسان امروز را نداشته است. به صورتی که حتی بسیاری از الفاظی که امروز رایج است، الفاظ منافقانه است؟!
🔹 چه الفاظی منافقانه است؟
🔸 مثلا کلمه «استعمار» در لغت به معنای عمران و آبادی است و خداوند میفرماید: «هُوَ انْشَأَکمْ مِنَ الْارْضِ وَ اسْتَعْمَرَکمْ فیها» یعنی خدا شما را از زمین به وجود آورد و شما را در زمین استعمار کرد. یعنی از شما طلب کرد و شما را مکلف کرد به عمران و آبادانی زمین. استعمار یعنی به دنبال آبادانی رفتن. کشورهای استعمارگر هم هرجا میروند، نمیگویند ما آمدهایم منافع شما را غارت کنیم، بلکه میگویند ما آمدهایم سرزمین شما را آباد کنیم و به ظاهر همین کار را میکنند و خدماتی به مستعمرات خود ارائه میدهند، اما هزار برابر خدمات ارائه شده، از منابع آنها چپاول میکنند. پس واژه استعمار امروز یک لغت منافقانه است، یعنی ظاهرش چیزی است و باطنش چیز دیگر. واژگان دیگری مانند حقوق بشر، آزادی زن، دموکراسی و ... نیز از این قبیلاند.
🔹 قرآن حساسیت ویژهای نسبت به منافقین دارد؟
🔸 بله. خداوند متعال در مورد منافقین آیات زیادی را نازل کرده است، در حقیقت تاکیدات قرآن هشداری است به مسلمانان که همواره بایستی مواظب منافقین باشند و فریب آنها را نخورند، زیرا منافقین اختصاص به صدر اسلام ندارند، آنها در هر زمانی وجود دارند تا در میان صفوف مسلمانان رخنه کنند، تظاهر به اسلام نمایند، از پشت خنجر بزنند و کار «ستون پنجم» را بکنند. گویا در جنگ بینالملل اول یکی از ارتشها چهار دسته داشت که با تجهیزات نظامی مستقیما با دشمن میجنگیدند و گروهی نیز به داخل ارتش دشمن رسوخ کرده و آنان را اغفال مینمودند. نام این دسته مخفيانه که بیش از چهار دسته علنی موثر بودند را ستون پنجم گذاشته بودند. آنها داخل صفوف دشمن نفوذ کرده و از درون ضربههای هولناک خود را وارد میکردند. قرآن میگوید همیشه خطر ستون پنجم، جامعه مسلمانان را تهدید میکند، کسانی که میگویند: «امَنّا بِاللهِ وَ بِالْیوْمِ الْاخِرِ وَ ما هُمْ بِمُؤْمِنینَ» یعنی به خدا و روز قيامت ايمان آوردهايم و حال آنكه آنان مؤمن نيستند. سپس میفرماید: «يُخَٰدِعُونَ ٱللَّهَ وَٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ» آنها با خدا و بندگان خدا هم خدعه میکنند. میگویند ما طرفدار اسلام و انقلابیم، اما در بزنگاههای تاریخی دقیقا به نقطه کانونی اسلام و انقلاب حمله کرده و ضربه میزنند.
🔹 ممنون حاج آقا
✍️ اکبر مظفری
📚 برداشتی از کتاب: آشنایی با قرآن، جلد دوم، (خطر منافق)، تالیف: متفکر شهید استاد مرتضی مطهری (ره)
#خطر_منافقین
▪️به ما بپیوندید:
https://eitaa.com/alosalamhajaqa